بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 9 🌾🌴🍃🌻☘🌛
مَنش مدیران عالی نظام اسلامی
#نامه27: وَ اعْلَمْ يَا مُحَمَّدَ بْنَ أَبِي بَكْرٍ أَنِّي قَدْ وَلَّيْتُكَ أَعْظَمَ أَجْنَادِي فِي نَفْسِي أَهْلَ مِصْرَ فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَى نَفْسِكَ وَ أَنْ تُنَافِحَ عَنْ دِينِكَ... و لَا تُسْخِطِ اللَّهَ بِرِضَا أَحَدٍ مِنْ خَلْقِه...
🌾🌺💐🍃🌺
ای محمد بن ابی بکر بدان که من تو را به حکمرانی اهالی مصر، که از نظر من بزرگترین لشکرم هستند، برگزیدهام برای همین هم شایسته است با نفست مخالفت بکنی، و از دینت دفاع بکنی ... و برای جلب رضای هیچ کس خدایت را خشمگین نکنی...
در سطوح مديريت، مدیران را به مدیران عالی، مدیران میانی و مدیران عملیاتی تقسیم میکنند. این سطح بندی برای تعیین شرح وظایف مدیران تفکیک مناسبی است و میزان کارآیی و اثربخشی آن باید در دانشهای تخصصی مربوطه بررسی و نقد شود.
به نظر میرسد در شیوه حکمرانی امام علی ع پیش از این سطح بندی، ظاهرا سطوح مدیریتی به دو سطح عمده تفکیک میشده است:
سطح نخست، مدیران عالی که با توجه به توانایی و تخصصشان، از بین نیروهای ارزشی انتخاب میشدند و شرط اصلیشان برخوردای از دغدغه دینی و رعایت ارزشها بود.
سطح دوم، مدیرانی بودند که با اقتضائات تخصصی و شغلیشان پست و مقامی را به دست میگیرند و به علت فقدان نیروی کافی، این حساسسیتها درباره همهی آنها اعمال نمیشد.
توصیههایی مانند توصیهای که امام ع درباره دادن حقوق کافی به قضات کردهاند تا به وسیله حقوق کافی از دام تطمیع نجات یابند(#نامه53)، مربوط به مدیران سطح دوم است اما درباره مدیران سطح نخست توصیه ویژهای دارند. برای مثال به محمد بن ابی بکر فرمودهاند: که تو چون از طرف من به مدیریت مهمترین استان گماشته شدهای، شایسته است که چند چیز را رعایت کنی:
یکی اینکه با نفست مخالفت بکنی؛
دوم آنکه در برابر هجومهایی که به دینت میشود، از دینت دفاع بکنی؛
سوم آنکه خدایت را برای رعایت خوشنودی هیچ احدی، خشمگین نکنی.
نکته:
#فا عاطفه در جمله «أَنِّي قَدْ وَلَّيْتُكَ أَعْظَمَ أَجْنَادِي فِي نَفْسِي أَهْلَ مِصْرَ فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ...» نشان میدهد که «منصوب بودن از سوی علی ع برای یک حکمرانی مهم» موجب میشود که رعایت این سه توصیه الزامی شود.
#سطوح_مديريت
#ارزشها
#قضات
#مدیران_عالی
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 12
🌾🌴🍃🌻☘🌛
#مواجهه_سیستمی_با_روایات
#نامه53: ْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ فَالرَّدُّ إِلَى اللَّهِ الْأَخْذُ بِمُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ الرَّدُّ إِلَى الرَّسُولِ الْأَخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَةِ غَيْرِ الْمُفَرِقَة
(اگر در چیزی #اختلاف پیدا کردید آن را به خدا و رسولش واگذار کنید؛ واگذاری به خدا رجوع به آیات محکم کتاب او (نه متشابهات) است و واگذاری به پیامبر نیز رجوع به سنت جامع و منسجم او است.)
📣استناد به قرآن و سنت الگوی حکومتی امام علی ع بود. این الگو در حدی برای ایشان مهم بود که پس از خلیفه دوم در شورای شش نفره نپذیرفتند که به این الگوی دوبخشی بخش سومی به نام «#سنت_شیخین» اضافه کنند و ظاهراً برای همین هم شورا به ایشان تمایل نیافت و #عثمان را انتخاب کرد. با این حال خود ایشان واقف هستند که استناد به این دو چشمه معرفتزا آسیبهایی نیز به همراه دارد که باید در فهم این دو منبع، از آن آسیبها در امان بود.
یکی از آسیبهایی که در فهم قرآن ممکن است بروز کند، احتمال سیطره متشابهات بر محکمات است. یکی از آسیبهایی که در فهم سنت نبوی ص ممکن است بروز کند نیز این است که ما به جای فهم منظومهوارِ رفتار و گفتار پیامبر ص، رفتار و گفتار ایشان را به شکل جزء جزء مورد فهم قرار بدهیم. در حقیقت حضرت میخواهند بین «استناد به قرآن و سنت» و «سوء استفاده ابزاری از قران و سنت» فرق بگذارند.
🌴توجه داشته باشیم که چنین آسیبی در فهم منظومه فکری مقام معظم رهبری و هر اندیشمند دیگری نیز ممکن است رخ بدهد.
🗣تعبیر «السنه الجامعه غیرالمفرقه» را ممکن است بدین معنا حمل کرد که سنت پیامبر موجب جمع کردن امت و پرهیز از تفرقه است. بسیاری از مترجمان نیز به همین معنا گرایش نشان میدهند ولی توجه به سیاق و تعبیری که درباره قرآن بیان کردهاند، نشان میدهد که حضرت در صدد پرهیز دادن ما از آسیبهای موجود بر سر راه فهم قرآن و حدیث بودهاند نه در صدد مدح و ستایش سنت پیامبر ص.
#آسیب_شناسی_فهم_قرآن_و_حدیث #شورای_شش_نفره
@banahjolbalaghe