eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
45 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔵انجیلی برای همیشه اهمیت نهج البلاغه از دیدگاه آیت الله حسنزاده آملی ✍️این، وصیتی عام و تام است که حضرت امیر آن را برای فرزندش امام حسن علیه‌السلام نگاشت و در آن همه انواع مواعظ و نصایح کافی و شافی و همه صنوف حکمت عملی وافی را جمع کرد. این نامه به عنوان یک دستور ارشادی برای هر مسلمان بلکه برای هر انسان کافی است. گویا حضرت از خویشتن خویش یک پدر مهربان برای همه بشریت، تجرید کرده یا اینکه از فرزندش حسن علیه السلام، فرزندی تجرید کرده برای همه فرزندان در همه سرزمینها. آنگاه نصایح را به گونه‌ای تنظیم کرده و مواعظ را به گونه‌ای منظم کرده که گویا انجیلی است برای هم امت اسلام. و نگارش این نامه به امام حسن اشاره‌ای است به اینکه ایشان بعد از پدرشان زعامت امت را باید بر عهده بگیرند و مورد ظلم قرار بگیرند و بر کنار شوند یعنی امام مبشّر و منذری هستند بدون سلاح و بدون اقتدار. 📚 (منهاج‏ البراعة ج 20 ، ص 3و 4) ✅(توضیح: کتاب منهاج البراعة شرح گرانسنگی بر نهج البلاغه است که توسط آیت الله میرحبیب الله خویی شروع شد و تا خطبه 229 نیز توسط ایشان شرح شد. از خطبه 229 تا پایان نامه‌ها توسط آیت الله حسن حسزاده آملی شرح شده و بخش حکمتها توسط مرحوم محمدباقر کمره‌ای شرح شده است. آیت الله حسزاده این نکات را در شرح این نامه نوشته‌‌اند.) البلاغه 63 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله مایکل کوک محقق انگلیسی-آمریکایی، استاد دانشگاه پرینستون ۱۵سال از عمر خود را به پژوهش درباره امربه معروف و نهی از منکر اختصاص داد. اما او چرا عمر خودش را به نگارش این کتاب اختصاص داد؟ مایکل کوک در آغاز مقدمه کتابش, حادثه تکان دهنده اى را نقل مى کند که باعث نگارش این کتاب و معرفى نهاد امر به معروف و نهى از منکر, به جامعه غربى شده است. حادثه از این قرار بود: کوک در یکى از روزهاى ماه سپتامبر 1988 در روزنامه اى مى خواند که در ایستگاه قطار شهرى شیکاگو زنى مورد تجاوز قرار مى گیرد; در حالى که آن زن از مردم کمک مى خواهد, همه عابران بى توجه از کنار این صحنه رد مى شوند. از میان ناظران تنها یک نفر براى دستگیرى مجرم با پلیس همکارى مى کند. آنچه در این حادثه مهم است, نه اصل تجاوز, بلکه عکس العمل رهگذران است. نویسنده کتاب, پس از خواندن این خبر مى اندیشد: ما به نوعى وظیفه داریم دیگران را از ارتکاب کارهاى ناپسند بازداریم, اما به این نتیجه مى رسد که در دنیاى غرب, نامى براى این وظیفه وجود ندارد و تعبیر (امداد) هم از بیان آن نارسا است. ضمن آنکه فرهنگ غرب به تدوین کلى مواردى که باید آن را به کار برد و شرایطى که مى توان این وظیفه را ترک کرد, نپرداخته است. مؤلف صادقانه اعتراف مى کند: خود در این مورد چیزى نمى دانسته تا اینکه در جریان پژوهش هاى اسلامى خود, از آن آگاه شده, و دریافته است اسلام نام و تعالیمى ویژه براى چنین وظیفه اى دارد. این حادثه جرقه اى بود براى اینکه وى این فریضه را موضوع تحقیق خود قرار دهد. البلاغه240
بسم الله 🔵فتنه و عاقبت کسانی که با آن همکاری کرده‌اند لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ضِلِّيلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَكِيمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْيَابِهَا خطبه101 گویا با چشم خود سرآمد گمراهان را می‌بینم که از شام بانگ برآورده و پرچمهایش را در اطراف کوفه محکم نشانده است. پس وقتی که دهانش را بگشاید و افسارش را محکم به دست گیرد و جاپای خود را بر زمین محکم کند [آن‌هنگام است که] فتنه با دندانهای خودش فرزندان خودش را خواهد جَوید! ✍️اهالی شهر کوفه درر مرداب عملیات روانی معاویه چنان گیر کرده بودند که توانایی همکاری و همدلی با رهبر خود را از دست داده بودند. در چنین شرایطی امیرالمؤمنین علیه السلام آنان را از آینده فتنه‌ای بیم می‌داد که این عملیات روانی، شروع پنهان و باورناپذیر آن فتنه بزرگ بود. به طور کلی حضرت درباره فتنه‌ها فرموده است که فتنه‌ها وقتی شروع می‌کنند باورناپذیرند و وقتی پایان می‌یابند و همه چیز را ویران ویران می‌کنند قابل درک می‌شوند (یُنکَرنَ مُقبلاتٍ و یُعرَفن مُدبِراتٍ خطبه 93). کسانی هستند که در میدان اقدام و عملِ فتنه‌هایی که توسط دشمن طراحی می‌شود، قرار می‌گیرند. حضرت، این عناصر را فرزندان فتنه نامیده‌اند و هشدار داده‌اند که فتنه‌ها وقتی خودشان را تثبیت کردند، فرزندان خود را با دندانهای خودشان خواهند جوید! (فَإِذَا ... ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْيَابِهَا) البلاغه241 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله ریزش یاران علی علیه السلام وقتی علی علیه السلام نجاشی شاعر را به دلیل شرب خمر در ماه رمضان، تازیانه زد، نجاشی و طارق بن عبدالله که از یاران سرشناس علی علیه السلام بودند، شبانه از کوفه به سوی معاویه گریختند. معاویه از آنان استقبال کرد و طارق را ستود اما در پایان به او گفت: خوش آمدی ای مرد بزرگی که روزی لغزشی از تو سر زد و به پیروی از مردی فتنه‌برانگیز [منظورش علی علیه السلام بود] پرداختی و ...! طارق وقتی که دید معاویه به مردی به بزرگی علی علیه السلام توهین می‌کند، تحمل نکرد و خطابه‌ای کوتاه در حضور بزرگان شام با این جمله شروع کرد: «اى معاويه من سخن مى‏گويم ولى مبادا سخنم تو را به خشم آورد.» (يا معاوية إني متكلم فلا يسخطك) و در ادامه به جانبداری از شخصیت علی علیه السلام پرداخت و گفت آن رزوها در رکاب امامی عادل و پرهیزگار بودم (بين يدي إمام تقي عادل مع رجال من أصحاب رسول الله)! بعد گفت: «همه کسانی که از او بریدند بدین روی از او بریدند که نتوانستند عدالت او را تحمل کنند» (فلم يكن رغبة من رغب عنهم و عن صحبتهم إلا لمرارة الحق)! معاویه خشمگین شد اما مصلحت ندید خشمش را ابراز کند! ✅وقتی خبر این خطابه طارق به گوش امیرالمؤمنین رسید، حضرت فرمود: «لَوْ قُتِلَ أَخُو بَنِي نَهْدٍ يَوْمَئِذٍ لَقُتِلَ شَهِيدا: اگر این فرزند قبیله نهد در آن جا کشته شده بود، بی‌گمان در شمار شهیدان بود.»! 📚 الغارات (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 374 البلاغه242 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵انسان و استعداد متکبر شدن «وَ اسْتَعِيذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَوَاقِحِ الْكِبْرِ كَمَا تَسْتَعِيذُونَ مِنْ طَوَارِقِ الدَّهْرِ» خطبه قاصعه 192 🔻«لواقح» به بادهایی می‌گویند که با انتقال گرده‌ها به درختان ماده، موجب بارور شدن آنها می‌شوند. 🔻منظور از «لواقح الکبر» همه عواملی است که حتی به صورت مقدمه بعیده، جوانه‌های کبر را در انسان می‌رویاند. ✍️در تعبیر «لواقح الکبر» استعاره‌ی زیبایی به کار رفته است. این استعاره یک استعاره تمثیلی است که خود دربرگیرنده تشبیه‌های متعددی است: 1️⃣«انسان» به درخت تشبیه شده است. 2️⃣«استعداد کبرخیزی در وجود انسان» به استعداد میوه‌دهی در درخت تشبیه شده است. 3️⃣«عوامل محیطی که کبرِ بالقوه‌ی انسان را بالفعل می‌کنند» به بادهایی که درختان را به بار می‌نشانند تشبیه شده است. از بین این تشبیه‌ها، تشبیه دوم، تلنگر بیدارگر و تکان‌دهنده‌ای است! به همان اندازه که درختْ توانش میوه‌دهی دارد، انسان نیز به همان اندازه توانش متکبر شدن دارد! همان طور که در وجود هر درختی هزاران میوه بالقوه نهفته است، در وجود هر انسانی نیز هزاران جوانه تکبر خفته است! عجب تشبیه معقول به محسوسی! با تکیه بر همین مقدمه است که حضرت فرمود از عوامل تکبرآفرین چنان به خدا پناه ببرید که از حوادث روزگار! البلاغه243 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵کتک زدن زنان توسط ✍️خلیفه دوم از زمان حیات پیامبر ص معتقد بود که نباید برای اموات گریست. وی بر اساس همین عقیده‌ی خودش زنانی را که برای اموات می‌گریستند کتک می‌زد ولی پیامبر همواره او را نهی می‌کردند و مانع از این کار او می‌شدند. وقتی زینب دختر/ دخترخوانده پیامبر رحلت کرده بود، خلیفه دوم زنانی را که در فراق او می‌گریستند، به باد کتک گرفت! ولی پیامبر مانع از این کار او شدند! فاطمه هم بر لب قبر خواهرش زینب می‌گریست و پیامبر با آستین لباسشان اشکهایش را می‌زدودند (یمسح عین فاطمة بثوبه رحمة لها)!(مسند احمد و مستدرک حاکم و ...) وقتی رقیه دختر پیامبر رحلت کرد نیز خلیفه دوم مانع از گریستن زنان می‌شد، اما پیامبر او را نهی کردند! فاطمه نیز می‌گریست و پیامبر با دستشان اشکهایش را می‌زدودند!(سنن بیهقی) 😢علامه امینی نوشته است: زنانی که آن روز برای فرزند پیامبر گریه می‌کرده‌اند باید همان زنان و دختران و نزدیکان پیامبر بوده باشند! اما نمی‌دانم فاطمه صدیقه س، که او نیز آن روز از گریه‌کنندگان بود، از دست خلیفه دوم کتک خورد یا نخورد!! ↩️پ ن: خلیفه پس از رحلت پیامبر ص، نیز به این رویه ادامه داد. تا جایی که در روز وفات ابابکر، دختر ابابکر را، به زیر شلاق گرفت (شرح ابن ابی‌الحدید، ج 1 ص 181). در روز مرگ خالد بن ولید بازماندگان گریان او را چنان به زیر تازیانه گرفت که خمار از صورت یکی از آنها افتاد و هرچه مردم گفتند خمارش افتاد، خلیفه گفت: کسی که بر اموات بگرید، هیچ حرمتی ندارد(الغدیر، ج 6 ص 195)! شماره49 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵بصیرت زید بن صوحان در برابر عملیات روانی دشمن در آستانه جنگ جمل نامه‌ای به زید بن صوحان نوشت و از او خواست که در خانه خود بنشیند (یعنی به حمایت از علی برنخیزد) و مردم را نیز از پیوستن به سپاه علی بازبدارد(فَاجْلِسْ فِي بَيْتِكَ وَ خَذِّلِ النَّاسَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حَتَّى يَأْتِيَكَ أَمْرِي). 👈او در این نامه از دو عنوان و یک وعده برای جلب اعتماد زید و فریب او بهره گرفت: یکی عنوان «زوج النبی» و دیگری عنوان «ام‌المؤمنین». چون در صدر نامه نوشت: «مِنْ عَائِشَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ إِلَى ابْنِهَا زَيْدِ بْنِ صُوحَانَ». با کلمه «زوج‌النبی» خواست برای خودش اعتبارسازی کند و با کلمه «ابنها» نیز اشفاق مادرانه‌ای به کار گرفت تا ساحت احساس و ساحت ادراک او را همزمان تحت تأثیر قرار دهد. در انتهای نامه نیز با تعبیر «حتی یأتیک امری» به آن زاهد عابد وعده می‌داد که پیروزی با من است و تو از غنائم فتح بهره‌مند خواهی شد! 🔻پاسخ زید بن صوحان ـ‌اماـ بسیار زیبا بود. او با یادآوری آیه «قَرنَ فی بُیوتکن: در خانه‌های خود بنشینید» که زنان پیامبر را مأمور کرده بود در فتنه‌های سیاسی وارد نشوند گفت: به او یک فرمان داده شده و به ما فرمان دیگری. فرمانی را که به ما داده شده، خوش بر عهده گرفته و فرمانی را که به خودش داده شده، به ما دیکته می‌کند.!! خداوند به او گفته بود: در خانه‌اش بنشیند (قرن فی بیوتکن) و به ما گفته بود: با فتنه‌گران بجنگیم تا ها بخوابد (و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة)! 🌹زید در همین جنگ به شهادت رسید. او نیز مصداقی برای این سخن مولایش علی علیه‌السلام بود که درباره مجاهدان رکاب پیامبر فرمود: «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏» 📚رجال الكشي، ص: 67‌ البلاغه244 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵ظرائف لغوی و نهج البلاغه کلمه «بَعَثَ» به معنای برانگیختن، متعدی است و بیش از سی مرتبه در نهج البلاغه به کار رفته است. در باب افتعال نیز به همان معنای ثلاثی مجردش (متعدی) به کار می‌رود (صحاح جوهری) و تبدیل به فعل لازم نمی‌شود که در نهج البلاغه نیز چند بار به کار رفته است: 1️⃣ابْتَعَثَهُ بِالنُّورِ الْمُضِي‏ءِ وَ الْبُرْهَانِ الْجَلِيِّ وَ الْمِنْهَاجِ الْبَادِي وَ الْكِتَابِ الْهَادِي‏ خطبه 161 2️⃣وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ابْتَعَثَهُ وَ النَّاسُ يَضْرِبُونَ فِي غَمْرَةٍ وَ يَمُوجُونَ فِي حَيْرَة خطبه 191 ماده‌ی «بعث» در باب انفعال، معنای مطاوعی می‌یابد. 🔻در دعای «وَ اجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ مَرْضِيَّ الْمَقَالَةِ ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ خُطْبَةٍ فَصْل» خطبه 72 کلمه «ابتعاثک» به کار رفته که به همان معنای برانگیختن و متعدی است. ↩️در برخی از نسخه‌ها به جای کلمه «ابتعاثک له» تعبیر «انبعاثک له» به کار رفته که با توجه به ناسازگاری معنای مطاوعیِ انبعاث با این سیاق، نسخه دقیقی نیست. البلاغه245 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله در ایام سالروز شهادت سردار سلیمانی ره، نگاهی به اوصاف مالک اشتر که به قول امیرالمؤمنین شمشیر خدا بود و مطیع ولیّ. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵بیست صفت از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی ره 1. بنده‌ای از بندگان خدا (عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ) 2. در ترسناک‌ترین لحظات پشت به دشمن نمی‌کند (لَا يَنْكُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْع) 3. برای دشمنان از آتش هم سوزاننده‌تر است (أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّار) 4. شمشیری از شمشیرهای خدا است (سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللَّه) 5. شمشیری که کند نمی‌شود (لَا كَلِيلُ الظُّبَة) 6. تلاشش هدر نمی‌رود = سعی بیهوده نمی‌کند (لَا نَابِي الضَّرِيبَة) 7. اطاعت از ولایت (فَإِنَّهُ لَا يُقْدِمُ وَ لَا يُحْجِمُ وَ لَا يُؤَخِّرُ وَ لَا يُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِي) 8. دلسوز و خیرخواه مردم عادی (لِنَصِيحَتِهِ لَكُم‏) 9. قدرتمند و تسلیم‌ناپذیر (شدة شکیمته) (وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ) 10. دشمنی با دشمن مردم (شدة شکیمته علی عدوکم) 11. مثل زره می‌تواند خطرهای نزدیک را از شما دفع کند (وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً) 12. مثل سپر می‌تواند خطرهای دورتر را نیز از شما دور کند (وَ اجْعَلَاهُ ... مِجَنّا) 13. احتمال سستی او وجود ندارد (لَا يُخَافُ وَهْنُه) 14. احتمال لغزش او وجود ندارد (لَا يُخَافُ.....سَقْطَتُهُ) 15. تندرو است درجایی که تندروی حزم‌اندیشانه باشد(لایخاف... بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ) 16. کندرو است در جایی که کندروی پسندیده باشد (وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ) 17. خیرخواه ولایت (لنا ناصحاً) 18. متنفر از دشمن (علی عدونا... ناقما) 19. در برابر دشمن محکم (علی عدونا شدیداً) 20. مرضیّ ولایت (نحن عنه راضون) متخذ از ، و و ، شماره 137 https://eitaa.com/banahjolbalaghe