بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 42
🔵#درشتی_حکمرانان با مردم ممنوع حتی اگر مردم بد کرده باشند
هرچند امیرالمومنین علیه السلام در #نامه_53 از کارگزاران خود خواستهاند که با نیکوکاران و بدکرداران برخورد یکسانی نداشته باشند (وَ لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاء) اما با این حال مواجهه غیرانسانی را نیز در برخورد با افراد خاطی نهی کردهاند.
حضرت در همان نامه 53 از #مالک_اشتر خواستهاند که در مواجهه با مردم، درندهخو نباشد (وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُم) طبیعی است که در مواجهه با نیکوکاران انگیزهای برای درندهخویی وجود ندارد بنابراین اگر حضرت درندهخویی را نهی کردهاند میخواستهاند کارگزاران را از درندهخویی با خاطیان نهی کنند.
یکی از نمونههای بداخلاقی یک کارگزار، ماجرای ابن عباس است. به امام علیه السلام گزارش رسیده بود که ابن عباس با مردم #بصره، نامهربانی میکند. مردم بصره پس از جنگ جمل با علی علیه السلام و یارانش رابطه خوبی نداشتند. ابن عباس هم شاید به خاطر همین با مردم بصره مشکل داشت. #نامه_18 نهج البلاغه واکنشی است که امام علی علیه السلام به این رفتار ابن عباس نشان دادهاند. در این نامه حضرت، #ابن_عباس را توبیخ کرده و از او خواستهاند به این مردم احسان کند به گونهای که ترسشان از حکومت علی علیه السلام بریزد (فحادث اهلها بالإحسان الیهم، و احلل عقده الخوف عن قلوبهم)
کارمندانی که از سوی نظام #جمهوری_اسلامی به طور مستقیم با مردم مواجه میشوند در حقیقت ویترین حکومت هستند و باید چنان توسط قانونها محدود و توسط مقامات مافوق کنترل بشوند که میل به خطا و زورگویی در آنها به صفر برسد. نیروهای پلیس، مأموران جمع آوری سد معبر و ... که با مردم مواجهه مستقیم دارند باید به #اخلاق_کارگزاران علوی و آداب حکمرانی اسلامی آراسته باشند وگرنه موجب وهن نظام خواهند شد.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_شیفتگان_نهج، شماره 28
🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝
دکتر محمدرضا زائری در پنجره نوشته است:
✍️سالها پیش در دوران نوجوانی از درس استادی بهره می بردیم به نام سید علی موسوی، ایشان که تحصیلات دانشگاهی خود را گویا در آمریکا (ایالت اوهایو) طی کرده بود نقل می کرد که: «استادی برای تدریس به دانشگاه ما دعوت شده بود که مشاور اقتصادی رییس جمهور وقت آمریکا بود …» ایشان می گفت: «در نخستین جلسهی درس، استاد متوجه شد که من ایرانی هستم و با لحن تحقیرآمیزی در باره شیعه سخن گفت. من هم هفته بعد نسخهای از ترجمه انگلیسی نهج البلاغه برایش هدیه بردم و از او خواستم آن را ورق بزند و ببیند.
چند هفته گذشت تا اینکه یک روز منشی اساتید، مرا به اتاق او فراخواند. وقتی وارد شدم، دیدم روزنامهای به دست دارد و با چهرهای گرفته در حال قدم زدن در اتاق است. او به عکس جوانی در صفحه اول روزنامه اشاره کرد که خودسوزی کرده بود. او گفت هر چه امروز این جوانان بیهویت و بیپناه میشوند و سرانجام به دام گروههای شیطانی و فساد و مواد مخدر میافتند، از آن روست که همین «علی»ی شما را کم دارند!
من کتابی را که به من داده بودی خواندم تا اینکه به عهد #مالک_اشتر رسیدم. این نامه چنان در من اثر گذاشت که شروع کرده ام به حفظ کردن متن آن و هر روز صبح همسرم با تعجب از من می پرسد، این چیست که اینقدر تو را مشغول کرده است؟!
سپس توضیح داد که امروز اگر بزرگترین حقوقدانها و متفکران دنیا جمع بشوند معلوم نیست بتوانند چیزی به جامعیت چنین نامهای بنویسند که چندین قرن از آن می گذرد.
http://rahyafte.com/10471/%DA%86%D9%88%D9%86
#نامه_53
https://telegram.me/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبع کلیپ: 🍀❤️
@filsofak
بخشهایی از نامه امیرالمومنین علیه السلام به #مالک_اشتر را دادن دست چند تا جوان ایرانی کسی باورش نشد این سخن از علی بن ابی طالب است!!
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵پیامد #ظلم و سختگیری حاکمان (چهار پیامد دوم)
در پست قبل (#با_معارف_نهج، شماره 67) چهار مورد از پیامدهای ظلم و سختگیری حاکمان ذکر شد. در این پست به چهار مورد دیگر از این پیامدها که در کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام دیده میشود اشاره میشود:
1️⃣ #بدبینی_مردم_به_حکومت
در #نامه_53 به #مالک_اشتر نوشتهاند: هیچ عاملی بیشتر از نیکی حکومت به مردم و تخفیف به آنان و کنار گذاشتن اجبار و سختگیری نمیتواند موجبات حسن ظن آنان به حکومت را فراهم آورد.( لَيْسَ شَيْءٌ بِأَدْعَى إِلَى حُسْنِ ظَنِّ رَاعٍ بِرَعِيَّتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ وَ تَخْفِيفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَيْهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِكْرَاهِهِ إِيَّاهُمْ عَلَى مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُم) مفهوم این سخن آن است که وقتی حکومت مردم را به چیزی وادارد کند که علاقه ای به آن ندارند، مردم هم به حکومت بدگمان میشوند.
2️⃣ #فساد_قلبی حاکمان
3️⃣#نابودی_دین
4️⃣نزدیک شدن #سقوط_حکومت
در قسمت دیگری از نامه 53 به مالک نوشتهاند: هرگز به سوی رفتار خشمگینانهای که راه خلاصی از آن وجود دارد، شتاب نکن و به مردم نگو "من مأمور هستم و معذور هستم پس باید فرمانهای مرا اطاعت کنید" چون چنین چیزی [اولا] موجب میشود حاکم خودش دچار فساد قلبی شود و [ثانیا] دین در معرض هلاک و نابودی قرار بگیرد و [ثالثا] حکومت به عوامل سقوط خود نزدیک شود (وَ لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَةً وَ لَا تَقُولَنَّ: إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ؛ فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ و و منهکة للدین و تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِيَرِ)
#پیامدهای_ظلم_حاکمان
#عدالت
با_معارف_نهج، شماره 68
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵خودیهایی که به پایگاه #دشمن تبدیل میشوند
#اشعث_بن_قیس کارگزار عثمان در #آذربایجان بود. امیرالمؤمنین علیه اسلام نیز او را در منصب خود ابقاء کردند. وی در جنگ #صفین ابتدا قصد داشت به دشمن ملحق شود اما مشاورانش او را از این نظر برگرداندند و به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام درآمد. در اثنای جنگ که برتری سپاه امام در حال آشکار شدن بود، #معاویه چاره در این دید که با بزرگان سپاه امام وارد رایزنی (بخوانید: یارگیری) شود.
👈ابتدا #عمرو_عاص را نزد #اشعث فرستاد. عمرو عاص مکّار اشعث را به عنوان بزرگ عراقیان و والی قدیمی عثمان، خیلی ستایش و کسانی چون مالک اشتر را به اتهام #قتل_عثمان نکوهش کرد(!) و در پایان او را به پایان دادن جنگ دعوت کرد! (#وقعة_صفین)
اشعث در بخشی از پاسخهایی که میداد بد عمل نکرد، مثلا به طور واضح گفت که بزرگِ عراقیان من نیستم بلکه علی علیه السلام است. این را هم گفت که کارگزارِ #عثمان بودن، چیزی بر عزت من نمیافزاید. امّا در برابر تهمتی که به همرزمانش زده میشد دفاع مناسبی نکرد و تنها به این نکته اکتفا کرد که عیبجویی تو از امثال #مالک_اشتر، نه تو را به من نزدیک میکند و نه مرا از آنان دو رمیکند. اشعث هرچند در این مذاکره علاقهای به ملاقات خودش با معاویه نشان نداد اما قول داد که اگر معاویه بخواهد ترتیب ملاقات حضوری او با علی علیه السلام را بدهد! (وقعة صفین)
👈معاویه و عمرو پس از #مذاکره با اشعث به سراغ #ابن_عباس رفتند اما #ابن_عباس پاسخ #انقلابی و دندانشکنی به #عمرو_عاص داد و به او نوشت که تو نیرنگپیشهای بیش نیستی و با معاویه معامله کردهای و در برابر وعده حکومت مصر با معاویه همکاری میکنی و ...!
↩️همین اشعث بود که به نقطهی #امید_دشمن (معاویه) و پایگاه او در بین سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام تبدیل شد و سرانجام به #تفرقه در بین سپاه امام علیه السلام دامن زد و لشکر را در مقابل امام علیه السلام قرار داد و امام علیه السلام مجبور شدند تن به #حکمیت بدهند!
#خودیها
#پایگاه_دشمن
#با_معارف_نهج، شماره 73
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_قانع و #کلمه_معتر
امیرالمؤمنین علیه السلام به #مالک_اشتر فرمودهاند: «ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ ِفي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً»
ازخدا بترس از خدا بترس درباره طبقه پایین [جامعه] همان کسانی که هیچ چارهای ندارند؛ همان مسکینان و نیازمندان و گرفتاران و بیماران؛ چرا که در این طبقه نیازمندانی هستند که قانعاند و نیازمندانی هستند که خود را در معرض دریافت کمک قرار میدهند اما درخواست صریح نمیکنند.
🔹کلمهی قانع به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای درخواست ذلیلانه و دیگری به معنای اکتفا به آنچه که هست، البته در اینجا البته معنای نخست اراده شده است.
حکومت اسلامی و #فقیران_محترم⏬
این فراز از #نامه_53، میخواهد به #فقر_پنهان در جامعه اشاره و آن را به دو دسته تقسیم کند: فقر کاملاً پنهان (قانعا) و فقر نسبتاً پنهان (معترّ). حضرت در توجیه اینکه چرا طبقه پایین جامعه نیاز به دقت خاص دارد همین فقر پنهان را ذکر کرده و از حکومت خواستهاند که برای فقر پنهان چارهای بیندیشد.
متأسفانه برخی مترجمان نهج البلاغه با اشتباهی که در فهم کلمهی قانع و معتر مرتکب شدهاند مانع از برجسته شدن این معنا (#فقر پنهان) شدهاند.
👈تقابل بین کلمه قانع و معتر در قرآن (حج:36) نیز به کار رفته است.
#با_مترجمان_نهج، شماره 39
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵نحوه تامین نیازهای مردم توسط حاکمیت
#حکومت گاهی نیازهای مردم را تأمین نمیکند تا آنکه مردم جانشان به لب میرسد و اعتراض میکنند و حق خودشان را با سختی و تلخی به دست میآورند! درآموزههای امیرالمؤمنین علیهالسلام حکومت باید نیازهای مردم را به گونهای برآورده کند که برایشان گوارا و دلنشین باشد.
این دو جمله از امیرالمؤمنین خیلی زیبا است:👇
1️⃣ به قُثَم بن عباس فرماندار حجاز نوشت: «... هیچ نیازمندی را از ملاقات با خودت محروم نکن چون اگر در آغاز مراجعهاش رانده شود [حتی اگر بعدا نیازش را برآورده بکنی] دیگر برآورده کردن نیازش عمل قابل ستایشی نخواهد بود.» (...وَ لَا تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِكَ بِهَا فَإِنَّهَا إِنْ ذِيدَتْ عَنْ أَبْوَابِكَ فِي أَوَّلِ وِرْدِهَا لَمْ تُحْمَدْ فِيمَا بَعْدُ عَلَى قَضَائِه) #نامه_67
2️⃣ در نامه به #مالک_اشتر نیز نوشت: «آنچه را که به مردم میدهی به صورت گوارا و دلچسب به آنان بده» (وَ أَعْطِ مَا أَعْطَيْتَ هَنِيئاً) #نامه_53
#قثم_بن_عباس #والی_حجاز #حق_الناس
#با_معارف_نهج، شماره 125
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
◀️#میرزای_شیرازی و مداومت بر مطالعه عهدنامه#مالک_اشتر
✍️محقق نائینی ره در کتاب #تنبیه_الامه نوشته است همانطور که میرزای شیرازی ره به مطالعه دائمی #نامه_53 نهج البلاغه مواظبت داشت و سعی میکرد از آن الگو بگیرد، شایسته است همه کسانی که به هر نحوی در مرجعیت امور شرعی یا سیاسی هستند بر خواندن این نامه مواظبت داشته باشند.
📚عبارت میرزای #نائنیی ره در تنبیه الامة⬇️
چقدر سزاوار است چنانچه مرحوم حضرت آية اللّه العظمى سيّدنا الاستاد العلّامة آقاى ميرزاى شيرازى قدّس سرّه غالبا به مطالعۀ اين فرمان مبارك و سرمشق گرفتن از آن مواظبت مىفرمود، همين طور تمام مراجع امور شرعيّه و سياسيّه هر كس به اندازۀ مرجعيّتش اين سيرۀ حسنه را از دست نداده، اين فرمان مبارك را كه به نقل موثّقين، اروپائيان ترجمهها نموده و در استنباط قوانين سرمشق خود ساختهاند، كان لم يكن نشمارند.
#با_شیفتگان_نهج، شماره 44
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
ٌ
بسم الله
🔵فإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِم
✍️ترجمه دشتی: هرگز انجام كارهاى فراوان و مهم، عذرى براى ترك مسئوليّتهاى كوچكتر نخواهد بود. #نامه_53
🔸مفردات:
1. التافه: اسم فاعل از «تفه» به معنای کوچک و ناچیز
2. إحکام: مصدر باب افعال به معنای کاری را متقن و درست و کما هو حقه انجام دادن.( أَحْكَمَ الأَمر: أَتقنه)
🔹نکته:
از اینکه کلمه «تافه» مفعول برای کلمه «تضییع» شده است، معلوم میشود که منظور از «تافه» در اینجا «الحق التافه» است؛ یعنی تضییع کردن حقوق بسیار ناچیز.
🔻معنا:
حکمرانان و مدیران معمولا گمان میکنند برای اینکه به کارهای مهمشان، درست رسیدگی کنند و آن را با اتقان بیشتری انجام بدهند، نباید نگران تضییع شدن برخی حقهای کوچک باشند!
امام علیه السلام به #مالک_اشتر فرموده اند به بهانه اینکه میخواهی کارهای مهم و فراوانی را با اتقان انجام بدهی، نباید حقوق ریز و ناچیز مردم را تضییع بکنی که اگر چنین کنی معذور نخواهی بود.
پ ن:
کلمه «إحکام» در اینجا معنای دقیقی دارد (کار را با اتقان انجام دادن). کاربرد #کلمه_إحکام در اینجا نشان میدهد که بهانه مدیران در بیتوجهی و #تضییع_حقوق ناچیز این است که میخواهیم کارهای مهم و بزرگ را با اتقان و دقت و انرژی بیشتری انجام دهیم.
بسیاری از مترجمان به این بُعد از معنای کلمه «إحکام» (اتقان العمل) توجه نکرده اند. برای همین در ترجمه هایشان نتوانستهاند نشان دهند که بهانه حاکمان و مدیران در تضییع #حق ناچیز مردم چه بوده است؟
#با_معارف_نهج، شماره 131
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم اله
🔵حق گرفتنی است یا دادنی؟
فَانّی سَمِعْتُ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ فی غَیرِ مَوْطِنٍ: لَنْ تُقَدَّسَ امَّةٌ حَتّی یؤْخَذَ لِلضَّعیفِ حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ « نهج البلاغه، #نامه_53».
شهید مطهری ره نوشته است:
🔹فرنگيها مىگويند: #حق گرفتنى است. ... بعضى مكتبها بر اين اساس است كه حق دادنى است؛ يعنى آن حقى را كه ظالم گرفته است، خودش بايد پس بدهد؛ اگر نداد ديگر نداده است، چون حق دادنى است نه گرفتنى. #مسيحيت بر اين اساس درست شده كه: به ظالم مىگوييم که خودش حق را به تو بدهد، تو كارى با او نداشته باش. ...مبادا يك وقت خودت براى گرفتن حق قيام كنى كه اين برخلاف شأن انسانيت و اخلاق است. از نظر اينها حق دادنى است.
🔺يك عده مىگويند: حق فقط گرفتنى است. مگر ممكن است انسانى كه حقى را خورده است بيايد و به يك شكلى آن حق را بدهد؟ يعنى اينها منكر عاطفه و انسانيت و وجدان انسانى هستند.
◀️از نظر اسلام، حق هم گرفتنى است و هم دادنى؛ يعنى از دو جبهه بايد براى استيفاى حق مبارزه كرد. اسلام آن كسى را كه حق را ربوده است، با تعليم و تربيت خودش آماده پس دادن مىكند- و كرده است- ولى به اين قناعت نمىكند؛ در عين حال به آن كسى كه حقش ربوده شده است مىگويد: حق گرفتنى است، تو هم بايد براى حق خودت قيام كنى و آن را بگيرى.
⏺جملهاى است كه على عليه السلام در نامه معروف خودشان به #مالك_اشتر، از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل مىكند، مىفرمايد:
هيچ امت و قومى به مقام قداست و تقديس و- به تعبير ما- به مقام ترقى و رُقاء نمىرسد مگر آنكه قبلًا اين مرحله را گذرانده باشد كه ضعيف در مقابل قوى بايستد و حق خود را مطالبه كند، بدون آنكه زبانش به لكنتى بيفتد. جامعهاى كه در آن، ضعفا آنقدر ضعيف النفس باشند كه نتوانند حقوق خود را مطالبه كنند، يك #جامعه_اسلامى نيست.
📚(#مطهری، انسان کامل، ص237).
#با_معارف_نهج،شماره 147
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مهرورزی #دولت_علوی با مردم غیرشیعه در مصر
🔸 #مصر در دهه دوم اسلامی در زمان #عمر بن خطاب و توسط #عمروعاص فتح شده بود. اغلب مردم مصر در هنگام سقوط کشورشان مسلمان نشدند بلکه به قرارداد ذمه تن دادند اما باعواملی مانند مهاجرت قبایل عرب به مصر، به تدریج فرهنگ و آداب آنان تغییر یافت و بخشی از مردم مصر مسلمان شدند و حتی زبان آنان نیز از قبطی به عربی تغییر یافت.
🔹آن دسته از مردم که مسلمان شده بودند امیرشان #عمروعاص و برادر ناتنی #عثمان (عبدالله بن سعد بن ابیسرح) بود که با بخشنامههای #عمر مبنی بر عدم انتشار حدیث و سنت پیامبر، قطعا اسلام رایج در مصر، اسلامِ شیعی و اسلام با محوریت ولایت علی بن ابیطالب نبوده است. هرچند کسانی مانند محمدبن ابیحذیفه که از طرفداران علی بن ابیطالب بود، در مصر بودند ولی بدنه اصلی جمعیت مصر دو دسته بودند: غیرمسلمانان ذمی و مسلمان غیرشیعی غیرعلوی.
با این حال امیرالمؤمنین علیه السلام به #مالک_اشتر نوشت: باید قلبت را سرشار از محبت و مهربانی مردم مصر و لطف به آنان بکنی. (وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ)
#حکمرانی #نامه_53
#با_معارف_نهج البلاغه186
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe.
بسم الله
🔵بیست صفت #مالک_اشتر از دیدگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام
به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی ره
1. بندهای از بندگان خدا (عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ)
2. در ترسناکترین لحظات پشت به دشمن نمیکند (لَا يَنْكُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْع)
3. برای دشمنان از آتش هم سوزانندهتر است (أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّار)
4. شمشیری از شمشیرهای خدا است (سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللَّه)
5. شمشیری که کند نمیشود (لَا كَلِيلُ الظُّبَة)
6. تلاشش هدر نمیرود = سعی بیهوده نمیکند (لَا نَابِي الضَّرِيبَة)
7. اطاعت از ولایت (فَإِنَّهُ لَا يُقْدِمُ وَ لَا يُحْجِمُ وَ لَا يُؤَخِّرُ وَ لَا يُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِي)
8. دلسوز و خیرخواه مردم عادی (لِنَصِيحَتِهِ لَكُم)
9. قدرتمند و تسلیمناپذیر (شدة شکیمته) (وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ)
10. دشمنی با دشمن مردم (شدة شکیمته علی عدوکم)
11. مثل زره میتواند خطرهای نزدیک را از شما دفع کند (وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً)
12. مثل سپر میتواند خطرهای دورتر را نیز از شما دور کند (وَ اجْعَلَاهُ ... مِجَنّا)
13. احتمال سستی او وجود ندارد (لَا يُخَافُ وَهْنُه)
14. احتمال لغزش او وجود ندارد (لَا يُخَافُ.....سَقْطَتُهُ)
15. تندرو است درجایی که تندروی حزماندیشانه باشد(لایخاف... بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ)
16. کندرو است در جایی که کندروی پسندیده باشد (وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ)
17. خیرخواه ولایت (لنا ناصحاً)
18. متنفر از دشمن (علی عدونا... ناقما)
19. در برابر دشمن محکم (علی عدونا شدیداً)
20. مرضیّ ولایت (نحن عنه راضون)
متخذ از #نامه_18، #نامه_34 و #نامه_38 و #حکمت_443
#با_معارف_نهج، شماره 137
https://eitaa.com/banahjolbalaghe