eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
45 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره 7 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 ⁉️جز علی ع کسی شایسته نوشتن نبود! ⬅️جرج جرداق George Jordac محقق، شاعر و نمایشنامه نویس لبنانی و یکی از شیفتگان مکتب شیعه و عاشقان علی (ع) و استاد ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بیروت بود. 📚وی 30 جلد کتاب تدوین کرده که مهمترین آن، «صوت العدالة الانسانیة» است. همزمان با اتمام تالیف این کتاب، جرداق نامه‌ای 📨 را به همراه یک نسخه از کتاب به محضر آیت الله ارسال می‌کند.آیت الله بروجردی از آن استقبال میکنند و توصیه میکنند که این کتاب ترجمه شود. جرج درآبان 1393 در88 سالگی درگذشت.🏴 🔵🔵🔵 درباره اینکه چرا در مورد شخصیت دیگری غیر از علی علیه السلام کتابی ننوشت، گفته است: 📣عده ای از اهالی کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می‌کردند که مثلا در مورد یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم. نه به این خاطر که بخواهم بگویم عُمَر یا کس دیگری بد است نه اصلا اینطور نبود بلکه من پس از علی علیه اسلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی(ع) ننویسم. @banahjolbalaghe ⬇️⬇️⬇️👇⬇️⬇️⬇️
بسم الله 🔵 و 🔸روزی برخی افراطیان به گفتند بیا و پرده‌های قیمتی را بفروش و در راه جنگ و دیگر مخارج ضروری حکومت هزینه کن، کعبه زیورآلات را می‌خواهد چه کار کند؟! عمر این پیشنهاد را پسندید و تصمیم گرفت همین اقدام را بکند اما پیش از اقدام، نظر علی بن ابی طالب (ع) را نیز پرسید امام (ع) فرمودند: 👈قرآن در حالی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد که اموال بر چهار دسته بود: یکی شخصی مسلمین که قرآن بر اساس الگوی خاصی آن را بین وارثانشان تقسیم کرد، دوم جنگی بود که قرآن آن را هم بین مستحقانش تقسیم کرد، سوم بود که قرآن آن را در جای شایسته‌اش قرار داد و چهارم بود که آن را هم در همان جایی که قرار داده، قرار داد. در همان زمانی که این اموال وجود داشت، زیورآلات کعبه هم وجود داشت و خداوند آن را به حال خودش رها کرد و اینکه درباره‌اش حکم خاصی نداد، از روی فراموشی نبود، به خاطر اینکه از وجود این اموال بی‌خبر باشد، نیز نبود. پس حالا که خداوند اموال کعبه را همان گونه که بوده، پسندیده تو هم آن را همان گونه که خدا و وسولش قرار دادند، قرار بده. عمر گفت: اگر تو نبودی ما رسوا می‌شدیم و زیورآلات کعبه را به حال خودش رها کرد. (رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فِي أَيَّامِهِ- حَلْيُ الْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ- لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ- كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ- فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع- فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص- وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا) () ، شماره 93 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای بین مسلمانان چه کرد؟(2) : ...و لَيْسَ رَجُلٌ ـ فَاعْلَمْ ـ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌وآله و أُلْفَتِهَا مِنِّي ... بدان که هیچ کس حریص‌تر از من به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله و الفت آنها [با یکدیگر] نیست. در جنگ صفین را پسر بن خطاب (عبیدالله بن عمر) به مبارزه طلبید. محمد به سوی او راه افتاد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام که این صحنه را از دور دید پرسید این دو مبارز کیستند؟ گفته شد که محمد بن علی و عبیدالله بن عمر هستند. حضرت جلوی محمد را گرفت و خودش به سوی رفت و به او فرمود بیا با من مبارزه کن! عبیدالله گفت: من به مبارزه با تو نیازی ندارم و به سوی لشکرشان بازگشت. محمد با پدر گفتگویی کرد و در پایان گفتگو به پدر عرض کرد: شما خودتان می‌خواستید با این فاسقِ پستِ دشمنِ خدا بجنگید؟ به خدا قسم حتی اگر پدرش هم زنده شود و شما را به مبارزه بطلبد من اجازه نمیدهم با او مبارزه کنید تا چه رسد به خودش! حضرت فرمودند: پسر عزیزم اسم پدرش را نیاور و درباره او جز سخن خیر نگو...» (وقعة ،ص: 221) ↩️پ ن: کسانی که در لشکر امام علی بودند درباره عقاید عجیبی داشتند! حضرت نگران بودند که اگر درباره شیخین سخن صریحی گفته شود، موجب شکاف در لشکر شود. برای همین اجازه نمیدادند واقعیتهای تلخ گفته شود. ، شماره 121 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵علی علیه‌السلام و وقتی بر منبر می‌نشست یک پله پایینتر می‌نشست. نیز در زمانی که خلیفه بود، همین سیره را ادامه داد. نیز در مدت خلافتش به همین شیوه عمل کرد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام، اما، وقتی به رسید بر روی بالاترین پله منبر نشست. در مسجد مدینه سروصدایی به پا شد! (فسُمِع من الناس ضوضاءٌ) 🔸حضرت فرمودند: این چه صدایی است که می‌شنوم؟ با تعجب گفتند: به خاطر اینکه بر بالاترین مرتبه‌ی منبر که جای رسول الله است و خلفای پیش از تو به آنجا ننشسته بودند، نشستی! 🔻فرمود: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، شنیدم که فرمود: «کسی که به جای من بنشیند و به شیوه من عمل نکند، خداوند او را با صورت به آتش می‌اندازد» ولی من به خدا سوگند به شیوه او عمل می‌کنم، فرمانهای او را اطاعت می‌کنم و به حکم او حکم می‌کنم. برای این است که در جای او نشسته‌ام. (بحار الانوار ج 38 ص 77 و 78) ↩️پ ن: اینجا بود! مدینه شهر اهل بیت پیامبر بود! شهری که در آن حدیث متواتر منزلت صادر شده بود! راویان حدیث غدیر در آن میزیستند! احادیث فضائل علی در آن صادر شده بود! آیات فضائل علی در آن نازل شده بود! حتی در مدینه هم منزلت علی ع را نمیدانستند!!!! سی سال حکمرانی فاسد با آن همه بلندگوی فریبنده اش، با ذهن مردم چه کرده بود؟!!!! ، شماره 127 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵فرماندهان سپاه علی ع، که را بیشتر از علی ع قبول داشتند! ربيعة بن‌ أبي‌شداد خثعمي از فرماندهان و و پرچمدار خثعمی‌ها بود. پس از جنگ صفین که مارقین از سپاه علی علیه‌السلام جدا شدند، قرار شد اصحاب و شیعیان مجددا با امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت کنند. ربیعه هم آمد. حضرت در این بیعت دوم با همه بیعت کنندگان شرط می‌کرد که صرفا به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل خواهد کرد. ربیعه گفت: نه، من به شرط اینکه به سنت (ابی‌بکر و عمر ) عمل کنی با تو بیعت می‌کنم. امام فرمودند: وای بر تو! و اگر به غیر کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کرده‌ باشند سنتشان هیچ ارزشی ندارد. بعد نگاهی به او کردند و فرمودند: «به خدا قسم گویا می‌بینمت که با این خوارج از من جدا شده‌ای و به قتل رسیده‌ای در حالیکه اسبها تو را لگدمال کرده‌اند»«أما و الله لكأنّي بك، و قد نَفرتَ مع هذه الخوارج فقُتِلتَ، و كأنّي بك و قد وطأَتْك الخيل بحوافرها» 🔻قبیصه که راوی این ماجرا بوده، خود می‌گوید: بعد از جنگ نهروان به جنازه او برخورد کردم. دیدم اسبها صورتش را چنان لگدمال کرده‌اند که سر از تنش جدا شده است! آنگاه به یاد سخن علی علیه‌السلام افتادم و با خود گفتم: عجب انسانی است این ابوالحسن! زبانش به کلمه‌ای نمی‌چرخد مگر آنکه محقق می‌شود! 📚 بهج ‏الصباغة ، ج 5 ص 256 پ ن: اینها همان فرماندهان نافرمانی بودند که علی علیه السلام حاضر بود ۱۰ نفر از اینها را با یکی از یاران مطیع معاویه معاوضه کند؛ و میفرمود: «لَوَدِدْتُ وَاللهِ أَنَّ مُعَاوِیَةَ صَارَفَنی بِكُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهَمِ، فَأَخَذَ مِنِّی عَشَرَةً مِنْكُمْ وَأَعْطَانِی رَجُلاً مِنْهُمْ!» ،شماره 148 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵مهرورزی با مردم غیرشیعه‌ در مصر 🔸 در دهه دوم اسلامی در زمان بن خطاب و توسط فتح شده بود. اغلب مردم مصر در هنگام سقوط کشورشان مسلمان نشدند بلکه به قرارداد ذمه تن دادند اما باعواملی مانند مهاجرت قبایل عرب به مصر، به تدریج فرهنگ و آداب آنان تغییر یافت و بخشی از مردم مصر مسلمان شدند و حتی زبان آنان نیز از قبطی به عربی تغییر یافت. 🔹آن دسته از مردم که مسلمان شده بودند امیرشان و برادر ناتنی (عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح) بود که با بخشنامه‌های مبنی بر عدم انتشار حدیث و سنت پیامبر، قطعا اسلام رایج در مصر، اسلامِ شیعی و اسلام با محوریت ولایت علی بن ابی‌طالب نبوده است. هرچند کسانی مانند محمدبن ابی‌حذیفه که از طرفداران علی بن ابیطالب بود، ‌در مصر بودند ولی بدنه اصلی جمعیت مصر دو دسته بودند: غیرمسلمانان ذمی و مسلمان غیرشیعی غیرعلوی. با این حال امیرالمؤمنین علیه السلام به نوشت: باید قلبت را سرشار از محبت و مهربانی مردم مصر و لطف به آنان بکنی. (وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ) البلاغه186 لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a. https://eitaa.com/banahjolbalaghe.