بسم الله
🔵#عدالت_خواهان_افراطی و #زیورآلات_کعبه
🔸روزی برخی افراطیان به #عمر گفتند بیا #زیورآلات و پردههای قیمتی #کعبه را بفروش و در راه جنگ و دیگر مخارج ضروری حکومت هزینه کن، کعبه زیورآلات را میخواهد چه کار کند؟! عمر این پیشنهاد را پسندید و تصمیم گرفت همین اقدام را بکند اما پیش از اقدام، نظر علی بن ابی طالب (ع) را نیز پرسید امام (ع) فرمودند:
👈قرآن در حالی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد که اموال بر چهار دسته بود: یکی #اموال شخصی مسلمین که قرآن بر اساس الگوی خاصی آن را بین وارثانشان تقسیم کرد، دوم #غنائم جنگی بود که قرآن آن را هم بین مستحقانش تقسیم کرد، سوم #خمس بود که قرآن آن را در جای شایستهاش قرار داد و چهارم #صدقات بود که آن را هم در همان جایی که قرار داده، قرار داد. در همان زمانی که این اموال وجود داشت، زیورآلات کعبه هم وجود داشت و خداوند آن را به حال خودش رها کرد و اینکه دربارهاش حکم خاصی نداد، از روی فراموشی نبود، به خاطر اینکه از وجود این اموال بیخبر باشد، نیز نبود. پس حالا که خداوند اموال کعبه را همان گونه که بوده، پسندیده تو هم آن را همان گونه که خدا و وسولش قرار دادند، قرار بده. عمر گفت: اگر تو نبودی ما رسوا میشدیم و زیورآلات کعبه را به حال خودش رها کرد.
(رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فِي أَيَّامِهِ- حَلْيُ الْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ- لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ- كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ- فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع- فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص- وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا) (#حکمت_270)
#تندوری #عدالت #مصلحت
#با_معارف_نهج، شماره 93
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#اجرای_حد بر دزد گوسفندان
📢بسیار گفتهاند و شنیدهایم که حضرت امیر علیه السلام هرگز رضایت نمیدادند که #حدود_الاهی تعطیل شود و شاید برای همین هم به محض احراز حداقل شرایط، حد سرقت را بر گوسفنددزد خراسانی را اجرا کردند!
🔸اما گویا کمتر گفته و شنیدهایم که حضرت درباره اجرای حد بر چه کسانی کوتاه نمیآمد؟ وقتی کارگزار مقتدر دولت عثمان (ولید بن عقبه) در کوفه بدمستی کرده بود و شاهدان در نزد عثمان شهادت داده بودند و عثمان در اجرای حد این دست و آن دست میکرد، با اینکه قدرت در دست امیرالمؤمنین نبود، با عثمان بگومگو کردند و سرانجام خودشان با دست مبارک خودشان بر ولید حد جاری کردند(مروج الذهب؛ 2 / 235)
با این حال در کوفه وقتی که قدرت هم در دستشان بود گاه مصلحت اسلام یا مصلحت نظام اقتضا میکرد که حدی را تعلیق یا تعطیل کنند. مثلا از برخی نظامیان که برای جنگ به سوی سرزمین دشمن رفته بودند، تخلفی سر زده بود و از حضرت خواسته بودند تعهد بدهد که آنان را مؤاخذه نخواهد کرد. حضرت هرچند اماننامهای به آنها ندادند اما در اجرای حد عجله هم نکردند بلکه اجرای حد را تعلیق کردند تا نظامیان از سرزمین دشمن بازگردند (عوالی اللئالی) به طور کلی میفرمودند به کسی که در سرزمین دشمن است حد جاری نکنید چون ممکن است غیرتی شود و به دشمن بپیوندد! (تهذیب ج 10 ص 147) این یعنی اگر مصلحت برتری وجود داشته باشد میتوان حدی را تعلیق یا تعطیل کرد.
👈حالا در شرایطی که هنوز از پروندههای سنگینِ دزدانِ قانوندان و قانونشناس خبر قانع کنندهای به مردم نرسیده است، آیا قوه قضائیه نمیخواهد در اجرای حد بر یک گوسفنددزد بیپناه، نگاهی هم به #مصلحت نظام و رضایتمندی مردم داشته باشد؟ همان مردمی که ستون دین و تکیهگاه دولت در جنگ با دشمن هستند (عمادُ الدِّينِ ... وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاء) هستند! (#نامه_53)
👈آیا نمیخواهد به این سخن حضرت عمل کند که فرمودند: بزرگترین چشم روشنی حاکمان "درست اجرا کردن عدالت" و آشکار شدن محبت مردم [به حاکمیت] است (وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلَاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلَادِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ #نامه_53) آیا قوه قضائیه نمیداند که بین «درست اجرا کردن عدالت» (استقامة العدل) و «علاقمندی مردم به نظام» (ظهور مودة الرعیة) ملازمهای وجود دارد؟
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#عدالت_خواهان_افراطی و #زیورآلات_کعبه
🔸روزی برخی افراطیان به عمر گفتند بیا #زیورآلات و پردههای قیمتی کعبه را بفروش و در راه جنگ و دیگر مخارج ضروری حکومت هزینه کن، کعبه زیورآلات را میخواهد چه کار کند؟! عمر این پیشنهاد را پسندید و تصمیم گرفت همین اقدام را بکند اما پیش از اقدام، نظر علی بن ابی طالب (ع) را نیز پرسید امام (ع) فرمودند:
👈قرآن در حالی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده که اموال بر چهار دسته بود: یکی اموال شخصی مسلمین که قرآن بر اساس الگوی خاصی آن را بین وارثانشان تقسیم کرد، دوم #غنائم جنگی بود که قرآن آن را هم بین مستحقانش تقسیم کرد، سوم #خمس بود که قرآن آن را در جای شایستهاش قرار داد و چهارم #صدقات بود که آن را هم در همان جایی که قرار داده، قرار داد. در همان زمانی که این اموال وجود داشت، زیورآلات کعبه هم وجود داشت و خداوند آن را به حال خودش رها کرد و اینکه دربارهاش حکم خاصی نداد، از روی فراموشی نبود، به خاطر اینکه از وجود این اموال بیخبر باشد، نیز نبود. پس حالا که خداوند اموال کعبه را همان گونه که بوده، پسندیده تو هم آن را همان گونه که خدا و وسولش قرار دادند، قرار بده. عمر گفت: اگر تو نبودی ما رسوا میشدیم و زیورآلات کعبه را به حال خودش رها کرد.
(رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فِي أَيَّامِهِ- حَلْيُ الْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ- لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ- كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ- فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع- فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص- وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا) (#حکمت_270)
#تندوری #عدالت #مصلحت
#با_معارف_نهج، شماره 93
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
(تا اینکه سومین [خلیفهی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصلهی میان فضلهی خودش و علوفهی خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشتههایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگیاش او را سرنگون کرد. )
امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضا را مناسب دیدهاند و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
این جمله بخشی از همین خطبه شقشقیه است که حضرت درباره عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور خطبه ادبپژوهان عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زیباترین هجو زبان عربی است ولی این بخش از خطبه شقشقیه حتی از این شعر هم بالاتر رفته است.
#با_زیباییهای_نهج شماره 38
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
چرا علی خودش را در معرض دشنامهای #معاویه قرار داد؟
ابن ابی الحدید در شرح #نامه_32 نهج البلاغه، نامههای نوشته شده بین امیرالمؤمنین علیه السلام و معاویه را به اجمال مرور میکند سپس از اینکه مردی به فضیلت علی علیهالسلام ناچار شده با مردی به رذیلت معاویه همگفتگو شود اظهار شگفتی میکند.
ابن ابی الحدید شأن معاویه را در حدی نمیداند که لیاقت همگفتگو شدن با علی علیهالسلام را داشته باشد. برای همین ظاهرا از وقوع این همگفتگویی خوشنود نیست اما با این حال نمیخواهد علی علیهالسلام را به خاطر گشودن باب گفتگو با معاویه صریحا ملامت یا نقد بکند!
✍️برای همین مینویسد:
«کار این نامهنگاریها به جایی کشید که معاویه خودش را همقطار علی جا بزند و بر علی مفاخره کند! من میخواهم به امیرالمؤمنین بگویم ای کاش میدانستم که او چرا باب نامهنگاری با معاویه را گشود؟ اگر ضرورتی وجود داشت ، کاش امیرالمؤمنین به #موعظه و نصیحت معاویه اکتفا میکرد و اصلا باب #مفاخره با معاویه را باز نمیکرد! حالا اگر هم به این مفاخره نیاز بود آیا نمیشد به همین موعظه و مفاخره اکتفا کند و وارد مسائلی که باعت تقابل معاویه میشد، نشود؟! آیا نمیشد این مرد جلیل بزرگوار خودش را در معرض دشنامهای آن سفیه احمق قرار ندهد؟...»
#ابن_ابی_الحدید در پایان مینویسد:
«شاید امیر المومنین این کارها را به خاطر مصلحتی انجام داده که آن روز برای خودش روشن بوده ولی امروزه بر ما مخفی است»! (و لعله ع قد كان يظهر له من المصلحة حينئذ ما يغيب عنا الآن)
آری این مصلحتی که ابن ابی الحدید از آن سربسته سخن میگوید، همین است که اولویت علی علیه السلام این بود که مسأله بدون خونریزی حل شود، مشکل بدون جنگ برطرف شود! او هدایت را بر نبرد مقدم میدانست و در جای جای نهج البلاغه از این تقدم سخن گفته است!
#تزاحم #مصلحت #شوق_به_هدایت_دشمن #هدایت_دشمن
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(2)
#نامه_78 : ...و لَيْسَ رَجُلٌ ـ فَاعْلَمْ ـ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلىاللهعليهوآله و أُلْفَتِهَا مِنِّي ...
بدان که هیچ کس حریصتر از من به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله و الفت آنها [با یکدیگر] نیست.
در جنگ صفین #محمد_بن_حنفیه را پسر #عمر بن خطاب (عبیدالله بن عمر) به مبارزه طلبید. محمد به سوی او راه افتاد. امیرالمؤمنین علیهالسلام که این صحنه را از دور دید پرسید این دو مبارز کیستند؟ گفته شد که محمد بن علی و عبیدالله بن عمر هستند. حضرت جلوی محمد را گرفت و خودش به سوی #عبیدالله_بن_عمر رفت و به او فرمود بیا با من مبارزه کن! عبیدالله گفت: من به مبارزه با تو نیازی ندارم و به سوی لشکرشان بازگشت.
محمد با پدر گفتگویی کرد و در پایان گفتگو به پدر عرض کرد: شما خودتان میخواستید با این فاسقِ پستِ دشمنِ خدا بجنگید؟ به خدا قسم حتی اگر پدرش هم زنده شود و شما را به مبارزه بطلبد من اجازه نمیدهم با او مبارزه کنید تا چه رسد به خودش!
حضرت فرمودند: پسر عزیزم اسم پدرش را نیاور و درباره او جز سخن خیر نگو...» (وقعة #صفين،ص: 221)
↩️پ ن:
کسانی که در لشکر امام علی بودند درباره #شیخین عقاید عجیبی داشتند! حضرت نگران بودند که اگر درباره شیخین سخن صریحی گفته شود، موجب شکاف در لشکر شود. برای همین اجازه نمیدادند واقعیتهای تلخ گفته شود. #خلفا #مصلحت
#با_معارف_نهج، شماره 121
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(3)
فيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر #خطبه_3
پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبهی] من نسبت به [خلیفهی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این هم نشینان بشوم؟
🔸 #خلیفه_دوم در آخرین ساعات عمرش تصمیم گرفت شورای شش نفره تشکیل دهد. صحابه که به منزلت و مرتبت علی علیهالسلام آگاه بودند، میدانستند که قرار دادن علی در کنار کسانی مانند عثمان، عبدالرحمن، سعد، زبیر و طلحه قیاس ماه با فانوس بود.
برای همین بود که #عباس به امیرالمؤمنین گفت: جایگاه خودت را حفظ کن و با این گروه همنشین نشو (لا تدخل معهم و ارفع نفسك عنهم)!
ولی امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ او فرمود: «از اختلاف افکندن [بین امت] بیزارم» (إنی اکره الخلاف)!
(شرح ابن ابی الحدید ج 1 ص 191)
#شورای_شش_نفره #خلافت #مصلحت
#قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع،
#مقام_اهل_بیت ع
#با_معارف_نهج، شماره 122
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(4)
#تقیه امیرالمؤمنین در دوران خلافت
امیرالمؤمنین علیهالسلام حتی در زمانی که به #خلافت ظاهری رسید، نیز از مخالفت با #شیخین در تقیه بود. چون میدانست که مخالفت با شیخین موجب میشود هزینههایی سیاسی اجتماعی غیرقابل توجیهی از سوی مسلمانان، که غالبا سیره شیخین را قبول داشتند، بر حکومت ایشان تحمیل شود.
نشانههایی از این ادعا:
1) محمدبن اسحاق از امام صادق علیهالسلام پرسید که امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره #خمس (که توسط #خلفا از مسیر شرعی خودش خارج شده بود) چه اقدام اصلاحی انجام داد؟ فرمود: به همان سنت شیخین عمل کرد(سلک به سبیل ابیبکر و عمر)! گفت: چرا؟ فرمود: میترسید متهم شود به مخالفت با شیخین(كَرِهَ وَ اللَّهِ أَنْ يُدَّعَى عَلَيْهِ خِلَافُ أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ)!
2) #ابن_ابی_الحدید معتقد است دلیل اینکه امیرالمؤمنین در زمان حکمرانی خود #فدک را پس نگرفت آن بود که حتی وقتی حکمرانی به او رسید باز هم به شدت در تقیه بود (أنه كان في انتهاء الأمر إليه في بقية من التقية قوية).
#مصلحت
#با_معارف_نهج، شماره 123
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵جهل دینی مردم و#اولویت اول حکومت علی علیه السلام
وقتی علی علیه السلام قدرت را به دست گرفت، جهل دینی مردم در حدی بود که؛
1. مسلمانان #بصره حتی معنای کلمه «زکاة فطره» را نمیدانستند (وقتی #ابن_عباس از آنها خواست که فطریهشان را بدهند چون تا آن روز کلمه زکات فطره را نشنیده بودند، بِرّ و برّ یکدیگر را نگریستند)! (موسوعة عبد الله بن عبّاس؛ لخرسان، السيد محمد مهدي ؛ج : 4 صه : 57)
2. درباره نماز که روزی پنج مرتبه خوانده میشد، آگاهی مسلمانان در حدی بود که در یکی از جنگهای فتوحات، فرمانده دستور داد جارچیها بین لشکریان اسلام اعلام کنند که «برای نماز باید وضو گرفت»!
3. در مسجد کوفه وقتی امام مجتبی علیه السلام به دستور پدر، مسلمانان را از اینکه نماز مستحبی را به جماعت بخوانند نهی کرد، کسی نگفت: ما گمان میکردیم این سنت پیامبر است بلکه یکصدا فریاد زدند: «وا سنّة عُمَراه!» این عمق فاجعه است که مردم سنّت پیامبر را واگذارند و برای حفاظت از #بدعت #خلفا فریاد بزنند.
🔻علی ـاماـ از بین همهی این مشکلات رنگارنگ،#مبارزه_با_فساد را در اولویت قرار داد و در اولین خطبهای که برای مردم ایراد کرد مانیفست حکومتی خود را بیان کرد. در این مانیفست نه از بازگرداندن فدک سخنی گفت، نه از فاجعه تبدیل شدن امامت به خلافت شکوهای کرد، نه از جهل مردم به مناسک و وضو و زکات فطره حرفی به میان آورد و نه از....!
بلکه رسما اعلام کرد که #رانتخواران باید رانتها را پس بدهند حتی اگر به عنوان مهریه به زنانشان پرداخته باشند! (وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُه)
#خطبه_15
#مصلحت #تشخیص_اولویتها #رانت
#با_معارف_نهج، شماره 126
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_مسهّد
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّد #خطبه_202
این جمله از خطبه مرثیه فاطمی امیرالمومنین انتخاب شده است. (#فاطمیه)
فرموده اند: اندوهم دائمی شد و شبهایم را هم خوابزده کردند
🔸کلمهی مسهّد در اینجا اسم مفعول از #باب_تفعیل و ریشهی آن فعلِ «سهّد» است. کلمه سهّد به این معنا است که خواب کسی را با ایجاد مزاحمت بپرانند. برخی لغویان گفتهاند: «سَهَّدْتُ فلاناً، إِذا أَطَرْتَ نومَه». (معجم مقائیس اللغة) لغوی دیگری گفته است: تعبیر فلانی مسهّد شده یعنی رهایش نمیکنند تا بخوابد «فلان يُسَهَّدُ، أَي لا يُتْرَكُ أَنْ يَنامَ»!
➕چنین تعبیری به دلالت اقتضا میخواهد نشان دهد که این بیخوابی با ظلم و مزاحمت، برای شبهای من ایجاد شده اما به کیستی آن مزاحمان ظالم اشارهای نمیکند! (#تقریب #مصلحت)
🔻کلمه "سهد" در اصل ریشهاش به معنای «خمودگی و غیرفعال بودن» نیز به کار میرود. بنابراین این بیخوابی که در واژه مسهّد وجود دارد بیخوابی مفید نیست که بتوان در فرصت بیداری کاری انجام داد بلکه به معنای بیخوابی خاصی است که در آن، فرصت اقدام و عمل نیز از شخص ربوده میشود.
با این حال مسهّد را به خودشان نسبت نداده اند بلکه به شبها نسبت دادهاند که #مبالغه زیادی دارد.
↩️متاسفانه مترجمان، معادل فارسی مناسبی برای کلمه «مسهد» پیدا نکردهاند!
#با_مترجمان_نهج، شماره52
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مبارزه با #فساد_اقتصادی و تبعیض اجتماعی؛ مانیفست انقلاب علی علیهالسلام
«...وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَ ...» #خطبه_16
سوگند به کسی که او را به پیامبری برانگیخت، [درحکومت من] به شدت در هم آمیخته خواهید شد و به شدت غربال خواهید شد و آنقدر مانند دانههای داخل دیگ بالا و پایین خواهید شد تا اینکه پایینمرتبهها صدرنشین شوند و صدرنشینها به پایین کشیده شوند...
🔹علی ع در جامعهای به خلافت رسید که مشکلات زیادی در آن وجود داشت و او باید بین آن مشکلات به اولویتسنجی میپرداخت:
برای مثال مشکل اول این بود که دوگانه «انتصاب و امامت» به دوگانه «بیعت و خلافت» تبدیل شده بود!
مشکل دوم فساد مالی و فاصله طبقاتی بود آنهم در حدی که طلاهای برخی از صحابه با تبر بُرش میخورد!
مشکل سوم مسأله فتوحات مستمر خلفا بود که علی نیز در کسوت خلیفه چهارم باید درباره آن برنامهای ارائه میکرد،
مشکل چهارم مساله قتل خلیفه سوم بود که خلیفه چهارم برنامه خود را برای مجازات عاملان قتلش مشخص میکرد چنانکه پیشنهادهایی نیز از سوی برخی صحابه در این مورد به علی علیه السلام ارائه شده (البدایة و النهایة؛ 7 ص 227 و 228)
مشکل پنجم، جهل مردم به معارف اسلام بود آن هم در حدی که مثلا در مسجد کوفه وقتی امام مجتبی علیه السلام به دستور پدر مردم را از اینکه نماز مستحبی را به جماعت بخوانند نهی کرد، کسی نگفت: ما گمان میکردیم این سنت پیامبر است بلکه یکصدا فریاد زدند: "وا سنّة عمراه!" این، عمق فاجعه است که مردم سنّت پیامبر را واگذارند و به حفاظت از سنّت خلیفه بپردازند.
◀️علی ـاماـ از میان این مشکلات رنگارنگ، مبارزه با فساد را انتخاب کرد. در اولین خطبهای که برای مردم ایراد کرد مانیفست حکومتی خود را بیان کرد. او رسما اعلام کرد که رانتخورها باید رانتها را پس بدهند حتی اگر به عنوان مهریه به زنانشان پرداخته باشند(#خطبه_15)! او فساد را از فساد مالی به فساد در #تبعیض_اجتماعی تعمیم داد و رسما اعلام کرد که استانداردهای این 25 سال را قبول ندارد و هر کسی که با این معیارها ترقّی کرده باید به زیر کشیده شود و هر کسی که به خاطر این استانداردهای غلط به زیر کشیده شده باید بالانشین شود (حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ)! #خطبه_16
#مصلحت #اهم_و_مهم
#با_معارف_نهج،شماره 142
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد.
✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
🔺این جمله بخشی از همین خطبه #شقشقیه است که حضرت درباره #عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادبپژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» #زیباترین_هجو زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبهی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است.
#بازیباییهای_نهج، شماره65
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe