#با_معارف_نهج، شماره 3
👈#شوق_به_هدایت_دشمن (نه کینهورزی) حتی در میدان جنگ 1
بُرِشی از #خطبه_206 نهج البلاغه 👇:
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِم...
🌺🌾🍃🌾🍃🌺
ترجمه 👇:
من دوست ندارم كه شما از دشنامگویان باشيد. امّا اگر كارهاى [بد] آنان را توصیف میکردید وحالاتشان را ذکر میکردید، [سخنتان] به راستگویی نزديكتر و عذرتان [در پیشگاه خداوند] موجهتر بود، ای کاش به جاى دشنامگویی مىگفتيد: خدايا خون ما و آنها را از ريخته شدن حفظ فرما، و امر ميان ما و آنها را اصلاح كن، و آنان را از گمراهى نجات ده...
🌺🌾🌺
شناسنامه خطبه 👇
پیش از شروع جنگ با شامیانی که همیشه امام علی ع را به قصد عبادت دشنام میدادند، برخی شیفتگان امام ع، مانند #حجر_بن_عدی و #عمرو_بن_حمِق، به جنگجویان شامی دشنام داده بودند خبر به امام ع رسید و ایشان این سخنان را ایراد فرمودند.
نکتهها 👇:
1. 👈امام ع در جاهای دیگری از نهج البلاغه نیز تصریح کردهاند که #هدایت_دشمن را بر کشتن او مقدم میدانند(که در هفتههای آتی به آنها نیز خواهیم پرداخت)
2. 👈فرمولهای نظامی حکم میکند که یک فرمانده نظامی با هر ترفند ممکن، نیروهای خود را سرشار از کینه دشمن بکند تا انگیزه جنگیشان برای یورش به دشمن افزایش یابد اما #دکترین_جنگی_علی ع چنین نیست چون در اینجا #هدایت_دشمن بر کشتن او مقدم است، بر همین اساس نیروهای او هم باید چنان سرشار از #شوق_به_هدایت_دشمن باشند که برای هدایت دشمن و جلوگیری از خونریزی دعا کنند!
3. 👈 امام ع حتی در معرکه جنگ هم شایسته نمیبینند که یاران خود را از #کینه_دشمن، سرشار کنند اما ما در معرکههای غیرجنگی، با رقیبان یا #مخالفان_ مؤمنمان (که مأموریم با آنان «رحماء بینهم» باشیم) کینهورزانه رقابت میکنیم!
🌺🌾🌾🌺
تامل: 👇
در رقابتها و #اختلافات_سیاسی و اجتماعی اگر هدف واقعا اقناع حریفان و اثرگذاری بر روی رقیبان باشد، در دستیابی به این هدف، تبیینهای کینهورزانه چه تاثیری دارد؟
https://eitaa.com/Banahjolbalaghe
#با_معارف_نهج، شماره 4
👈#شوق_به_هدایت_دشمن حتی در میدان جنگ 2
بُرِشی از #خطبه_55 نهج البلاغه 👇
...وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ شَكّاً فِي أَهْلِ الشَّامِ فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا...
🌺🌾🍃🌾🍃🌺
اما اين كه مىگوييد در[ پيكار با] مردم شام دچار ترديد شدهام، به خدا سوگند جنگ را حتى يك روز به تأخير نينداختم مگر به آن اميد كه گروهى از مخالفان به من پيوندند تا به وسيله من هدايت شوند و با چشمان كم سوى خود نوری از [وجود] من بگیرند. این که آنان را هدایت کنم برایم دوست داشتنی تر است از آن که انها را در جنگ بکشم...
🌺🌾🌺
شناسنامه خطبه 👇
در آوردگاه #صفین_ ابتدا معاویه بر آب تسلط داشت و لشکر امام را از آب محروم کرد. پس از آنکه نیروهای امام ع آب را از تصرف او خارج کردند و از باب مقابله به مثل میخواستند آب را از شامیان دریغ کنند، حضرت آنان را منع فرمودند و دستور دادند کسی مانع از دسترسی شامیان به آب نشود. پس از این ماجرا دیگر تا چند روز، دو طرف نه جنگ را شروع میکردند و نه مذاکرهای میکردند. لشکریان امام ع به ایشان اعتراض کردند که چرا اذن جنگ صادر نمیشود. حضرت در پاسخ آنان سخنانی ایراد کردند که این 👆سطور برشی از آن سخنان است.
نکتهها: 👇
1. 👈یارگیری از سپاه مقابل دشمن یک ترفند جنگی بوده است اما از #عبارت_ « أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي» برداشت میشود که هدف امام از این تأخیر، آن هم تأخیر همراه با دلجویی از شامیان (در اختیار قرار دادن آب) یارگیری از سپاه شام نبوده است بلکه آنچه امام ع به آن میاندیشیدند، این بود که گمراهان شامی به امام ملحق شوند تا بتوانند به صراط مستقیم علی ع هدایت شوند. (حرف عاطفه #فا_ در جمله « فَتَهْتَدِيَ بِي» مهم است)
2. 👈دومین قرینهای که نشان میدهد حضرت در صدد یارگیری از شامیان نبودند بلکه شیفته هدایت آنان بودند، #عبارت_ زیبای «ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا» است که نشان میدهد اولویت اول امام، #هدایت_دشمن بوده نه کشتن او.
3. 👈به گزارش مورخان، جذبه رحمانی امام موجب شد تعدادی از نیروهای معاویه در این روزها به امام ملحق شوند که یکی از آنها پسر عموی #عمروعاص_ و دیگری خواهرزاده #شرحبیل_ (رئیس ستاد تبلیغات جنگ معاویه) بود!
🌺🌾🌾🌺
تامل: 👇
به نظر شما بین مبانی کلامی امامت و این رفتار جنگی امام ع چه نسبتی وجود دارد؟
@Banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 52
#منطق_بهت_آور_امیرالمومنین علیه السلام
#خوارج گروهی خونریز و سفاک بودند. از هر گونه اقدامی علیه حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام، فروگذار نکرده بودند! عبدالله بن خباب را در مقابل چشمان زن باردارش سر بریدند سپس زن بارادارش را شکم دریدند! و خودش را کشتند و جنینش را نیز درآوردند و سر بریدند!
در راهی به دو مرد که یکی مسلمان و دیگری مسیحی بود، برخورد کردند. مرد مسلمان را به خاطر اینکه مواضع سیاسی اش با مواضع سیاسی آنان همخوانی نداشت سربریدند اما مرد نصرانی را آزاد کردند!
🔸خوارج قومی چنین سفاک و بیرحم بودند که به هدایتشان هیچ امیدی نبود! امیرالمومنین خودش و برخی یارانش هر چه کردند که اینان هدایت شوند، نشد که نشد! سرانجام در برابر امام آرایش نظامی گرفتند. اعلام #جنگ شد. خوارج در #نهروان جمع شدند!
👈امیرالمومنین علیه السلام بر اساس رسم همیشگی خودشان که هیچ جنگی را قبل از #دعوت_به_صلح و #هدایت_دشمن آغاز نمیکردند در اینجا نیز اراده فرمودند که یک بار دیگر این قوم گمراه را #هدایت کنند! وقتی امام علی علیه السلام، خوارج را به #صلح دعوت میکردند از آنان خواستند که هر چه شبهه درباره ایشان دارند مطرح کنند. خوارج شبهههایشان را یکی یکی بیان کردند و امام نیز آنها را پاسخ دادند. (این شبهات و پاسخهای امیرالمومنین علیه السلام در کتب تاریخی ذکر شده است)
🔹پاسخ های قانع کننده و #احتجاجات جذاب امام که پایان یافت، لشکر 12هزار نفری خوارج برای دقایقی ساکت شد! منطق قاطع امام چنان قانع کننده بود که به قول قرآن کریم «فبُهِتَ الذی کفر» شدند! برخی به یکدیگر گفتند: "راست میگوید! همه استدلالهای مارا بر باد داد!"
❗️سپس از چهارگوشهی لشکر فریاد برخاست که: "التوبة التوبة! یا امیرالمؤمنین!" و سرانجام هشت هزار نفر از آن سپاهِ دوازده هزار نفری توبه کردند و از امیر المومنین امان خواستند و به ایشان پناه آوردند! امام ـ اماـ بنا بر مصالحی نخواستند که آنان به سپاه ملحق شوند بلکه به آنان دستور دادند که میدان جنگ را ترک کنند و سپاه علی (ع) را با چهارهزار خارجی باقی مانده در نهروان، تنها بگذارند.
ن ک: الفتوح ج 4 ص 270
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
چرا علی خودش را در معرض دشنامهای #معاویه قرار داد؟
ابن ابی الحدید در شرح #نامه_32 نهج البلاغه، نامههای نوشته شده بین امیرالمؤمنین علیه السلام و معاویه را به اجمال مرور میکند سپس از اینکه مردی به فضیلت علی علیهالسلام ناچار شده با مردی به رذیلت معاویه همگفتگو شود اظهار شگفتی میکند.
ابن ابی الحدید شأن معاویه را در حدی نمیداند که لیاقت همگفتگو شدن با علی علیهالسلام را داشته باشد. برای همین ظاهرا از وقوع این همگفتگویی خوشنود نیست اما با این حال نمیخواهد علی علیهالسلام را به خاطر گشودن باب گفتگو با معاویه صریحا ملامت یا نقد بکند!
✍️برای همین مینویسد:
«کار این نامهنگاریها به جایی کشید که معاویه خودش را همقطار علی جا بزند و بر علی مفاخره کند! من میخواهم به امیرالمؤمنین بگویم ای کاش میدانستم که او چرا باب نامهنگاری با معاویه را گشود؟ اگر ضرورتی وجود داشت ، کاش امیرالمؤمنین به #موعظه و نصیحت معاویه اکتفا میکرد و اصلا باب #مفاخره با معاویه را باز نمیکرد! حالا اگر هم به این مفاخره نیاز بود آیا نمیشد به همین موعظه و مفاخره اکتفا کند و وارد مسائلی که باعت تقابل معاویه میشد، نشود؟! آیا نمیشد این مرد جلیل بزرگوار خودش را در معرض دشنامهای آن سفیه احمق قرار ندهد؟...»
#ابن_ابی_الحدید در پایان مینویسد:
«شاید امیر المومنین این کارها را به خاطر مصلحتی انجام داده که آن روز برای خودش روشن بوده ولی امروزه بر ما مخفی است»! (و لعله ع قد كان يظهر له من المصلحة حينئذ ما يغيب عنا الآن)
آری این مصلحتی که ابن ابی الحدید از آن سربسته سخن میگوید، همین است که اولویت علی علیه السلام این بود که مسأله بدون خونریزی حل شود، مشکل بدون جنگ برطرف شود! او هدایت را بر نبرد مقدم میدانست و در جای جای نهج البلاغه از این تقدم سخن گفته است!
#تزاحم #مصلحت #شوق_به_هدایت_دشمن #هدایت_دشمن
http://eitaa.com/banahjolbalaghe