eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
46 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره 52 علیه السلام گروهی خونریز و سفاک بودند. از هر گونه اقدامی علیه حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام، فروگذار نکرده بودند! عبدالله بن خباب را در مقابل چشمان زن باردارش سر بریدند سپس زن بارادارش را شکم دریدند! و خودش را کشتند و جنینش را نیز درآوردند و سر بریدند! در راهی به دو مرد که یکی مسلمان و دیگری مسیحی بود، برخورد کردند. مرد مسلمان را به خاطر اینکه مواضع سیاسی اش با مواضع سیاسی آنان همخوانی نداشت سربریدند اما مرد نصرانی را آزاد کردند! 🔸خوارج قومی چنین سفاک و بیرحم بودند که به هدایتشان هیچ امیدی نبود! امیرالمومنین خودش و برخی یارانش هر چه کردند که اینان هدایت شوند، نشد که نشد! سرانجام در برابر امام آرایش نظامی گرفتند. اعلام شد. خوارج در جمع شدند! 👈امیرالمومنین علیه السلام بر اساس رسم همیشگی خودشان که هیچ جنگی را قبل از و آغاز نمیکردند در اینجا نیز اراده فرمودند که یک بار دیگر این قوم گمراه را کنند! وقتی امام علی علیه السلام، خوارج را به دعوت می‌کردند از آنان خواستند که هر چه شبهه درباره ایشان دارند مطرح کنند. خوارج شبهه‌هایشان را یکی یکی بیان کردند و امام نیز آنها را پاسخ دادند. (این شبهات و پاسخهای امیرالمومنین علیه السلام در کتب تاریخی ذکر شده است) 🔹پاسخ های قانع کننده و جذاب امام که پایان یافت، لشکر 12هزار نفری خوارج برای دقایقی ساکت شد! منطق قاطع امام چنان قانع کننده بود که به قول قرآن کریم «فبُهِتَ الذی کفر» شدند! برخی به یکدیگر گفتند: "راست می‌گوید! همه استدلال‌های مارا بر باد داد!" ❗️سپس از چهارگوشه‌ی لشکر فریاد برخاست که: "التوبة التوبة! یا امیرالمؤمنین!" و سرانجام هشت‌ هزار نفر از آن سپاهِ دوازده هزار نفری توبه کردند و از امیر المومنین امان خواستند و به ایشان پناه آوردند! امام ـ اماـ بنا بر مصالحی نخواستند که آنان به سپاه ملحق شوند بلکه به آنان دستور دادند که میدان جنگ را ترک کنند و سپاه علی (ع) را با چهارهزار خارجی باقی مانده در نهروان، تنها بگذارند. ن ک: الفتوح ج 4 ص 270 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 وَ إِنِّي لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ سِيمَاهُمْ سِيمَا الصِّدِّيقِينَ ... من از کسانی هستم که سرزنش هیچ سرزنشگری آنان را از راه خدا بازنمی‌دارد نشانه‌ی آنها [همان] نشانه راستگویان است. بن احمد واژه "سیما" را متخذ از کلمه «سوم» و به معنای نشانه دانسته است. مثلا در روایتی درباره آمده است که: «سیماهم التحلیق» یعنی نشانه آنها تراشیدن سر بود. 🔹در زبان فارسی سیما به معنای چهره و رخسار به کار می‌رود. 😣 متأسّفانه تقریباً همه مترجمانی که توانستم ببینم (غیر از )، معنای کلمه سیما را با معنای فارسی آن اشتباه کرده و آن را به کلماتی مانند چهره و رخسار و ... برگردانده‌اند! 😮 ،‌ شماره 35 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵تکرارپذیرترین وجه خطای خوارج خطای خوارج در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام خطای روشنی است. این خطا مانند سکه نیست که تنها دو وجه داشته باشد بلکه یک پدیده چندوجهی است که از وجوه مختلفش باید به آن نگریست. برای درک یکی از وجوه این خطا، خوب است توجه کنیم که آنان در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که علی بن ابی‌طالب در نباید با کسانی که در سایه قرآن هستند، بجنگد. در منظومه فکری خوارج (که اکثرا از بودند) قرآن جایگاه عظیمی داشت و واقعا در محاسباتشان گمان می‌کردند امثال مالک اشتر و ابن عباس که اطراف علی را گرفته‌اند، هستند و او را به سوی جنگ با پیروان می‌کشانند! به نظر نگارنده آنان به چند نکته توجه نکردند؛ اولا توجه نکردند که حتی اگر علی بن ابی‌طالب در اصرار به ادامه جنگ خطاکار باشد، باز هم خطای آنان که جبهه جدیدی در سپاه حق ایجاد می‌کنند و شمشیر بر روی همرزمان خود می‌کشند و با همرزمان خود با زبان تهدید و براندازی و... سخن می‌گویند، آن هم در زمانی که دشمن مشترکشان مشغول رصد کردن رفتار آنها است، خطای بزرگتری است! ثانیا توجه نکردند که وقتی معتقدیم و فرمانده‌ی ما خطا کرده است، اگر از او بکنیم ممکن است فقط به بخشی از اهدافمان نرسیم ولی اگر از او تمرد کردیم قطعا به هیچ یک از اهدافمان نخواهیم رسید. به عبارت دیگر اگر با فرماندهی که ما معتقدیم خطا کرده است، حرکت بکنیم دست کم به بخشی از اهدافمان می‌رسیم ولی اگر از او تمرد کردیم و بر او تیغ کشیدیم، ما و رهبرمان با هم شکست می‌خوریم و به هیچ یک از اهدافمان نمی‌رسیم. گمان می‌کنم تکرارپذیرترین وجه خطای همین بی‌توجهی اخیر باشد. در درون هر یک از ما ممکن است خوارجی خفته باشد و به تکرار همین بسیار علاقمند باشد! 👈یادمان باشد جهان بر مردمی تعظیم خواهد کرد که بر روی یک نقطه با هم ایستاده باشند! https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵تکرارپذیرترن وجه خطای خوارج خطای خوارج در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام خطای روشنی است. این خطا مانند سکه نیست که تنها دو وجه داشته باشد بلکه یک پدیده چندوجهی است که از وجوه مختلفش باید به آن نگریست. برای درک یکی از وجوه این خطا، خوب است توجه کنیم که آنان در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که علی بن ابی‌طالب نباید با کسانی که در سایه قرآن هستند، بجنگد. در منظومه فکری خوارج (که اکثرا از بودند) قرآن جایگاه عظیمی داشت و واقعا در محاسباتشان گمان می‌کردند امثال مالک اشتر و ابن عباس که اطراف علی را گرفته‌اند، هستند و او را به سوی جنگ با پیروان می‌کشانند! به نظر نگارنده آنان به چند نکته توجه نکردند؛ اولا توجه نکردند که حتی اگر علی بن ابی‌طالب در اصرار به ادامه جنگ خطاکار باشد، باز هم خطای آنان که جبهه جدیدی در سپاه حق ایجاد می‌کنند و شمشیر بر روی همرزمان خود می‌کشند و با همرزمان خود با زبان تهدید و براندازی و... سخن می‌گویند، آن هم در زمانی که دشمن مشترکشان مشغول رصد کردن رفتار آنها است، خطای بزرگتری است! ثانیا توجه نکردند که وقتی معتقدیم و فرمانده‌ی ما خطا کرده است، اگر از او بکنیم ممکن است فقط به بخشی از اهدافمان نرسیم ولی اگر از او تمرد کردیم قطعا به هیچ یک از اهدافمان نخواهیم رسید. به عبارت دیگر اگر با فرماندهی که ما معتقدیم خطا کرده است، حرکت بکنیم دست کم به بخشی از اهدافمان می‌رسیم ولی اگر از او تمرد کردیم و بر او تیغ کشیدیم، ما و رهبرمان با هم شکست می‌خوریم و به هیچ یک از اهدافمان نمی‌رسیم. گمان می‌کنم تکرارپذیرترین وجه خطای همین بی‌توجهی اخیر باشد. در درون هر یک از ما ممکن است خوارجی خفته باشد و به تکرار همین بسیار علاقمند باشد! 👈یادمان باشد جهان بر مردمی تعظیم خواهد کرد که بر روی یک نقطه بایستند. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله دو گروه در دو مقطع مختلف، جنگ علی ع با شامیان را در منطقی نمیدانستند: 1️⃣گروه نخست کسانی مانند و بودند که همان روز اول به علی ع مشورت دادند که با نجنگ و به صورت موقت با او مماشات بکن. 2️⃣گروه دوم: قاریان بودند که در آخرین ساعات جنگ وقتی قرآن بر نیزه دیدند ادامه جنگ را ناروا دانستند. ولی گروه اول وقتی دیدند علی ع مصمم است با معاویه بجنگد تا لحظه آخر با تمام توان فرمان او را پذیرفتند اما گروه دوم با اینکه از اول با جنگ موافق بودند فقط از وقتی قرآن بر سر نیزه دیدند جنگی را که با علاقه شروع کرده بودند، ترک کردند! نه تنها جنگ را ترک کردند که بر فرمانده خود شمشیر کشیدند! ↩️راستی فرق این دو گروه در چه بود؟ گروه اول از صحابه پیامبر صلوات اله علیه و آله بودند، برای علی علیه السلام ولایت قائل بودند، او را معلم قرآن و در نتیجه مکمل قرآن می‌دانستند اما گروه دوم از صحابه نبودند، برای علی علیه السلام فقط خلافت و حق بیعت قائل بودند، علی را معلم قرآن نمی‌دانستند و بدون علی را کافی میدانستند. ✔️ به نظر شما این دو گروه غیر از اینها چه فرق دیگری با یکدیگر داشتند؟ http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 افراطی صدر اسلام 🎞پرده اول: در هنگام تقسیم غنایم جنگ ، به پیامبر که غنایم را به صورت نامساوی تقسیم می‌کرد، اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی‌کنی؟ حضرت فرمود: اگر من عادل نباشم پس چه کسی عادل است؟ عمر می‌خواست گردنش را بزند اما پیامبر اجازه نداد و فرمود: رهایش کن او یارانی دارد(شخص نیست یک جریان است). در ظاهر چنان عابد کم‌نظیری است که شما نماز و روزه‌تان را در کنار نماز و روزه او ناچیز می‌شمارید. اینها مانند خارج شدن تیر از کمان، از دین خارج خواهند شد! و بر بهترین فرقه این امت خروج خواهند کرد. 🎞پرده دوم: همین شخص، در جنگ در سپاه علی علیه‌السلام بود ولی وقتی قرآن بر سر نیزه رفت، فریب خورد و طرفدار شد سپس با انگیزه عدالت‌خواهانه بر علی علیه‌السلام شورید که چرا از حکمیت (که خود آن را گناهی بزرگ و موجب کفر علی می‌دانست!) توبه نمی‌کند؟ وی سرانجام سر از فرماندهی جناح راست سپاه در درآورد به هلاکت رسید. ✔️یکی از راویانی که روایت اعتراض او به پیامبر را نقل کرده، می‌گوید: بعد از جنگ نهروان کشته‌های نهروان را زیر و رو کردیم و جنازه او را یافتیم و دیدیم پیش‌گویی پیامبر درباره شورش او علیه بهترین فرقه امت، محقق شده و او در این شورش کشته شده است! سنن النسائي، ج‏5، ص: 160 پ ن: ذو الخویصرة در زمان هم به انگیزه طلبی به مدینه آمده و در محاصره خانه خلیفه نقش فعالی داشت. او را از متهمان قتل خلیفه سوم می‌دانند! (طبری، ج 4 ص 349 و 471) ، شماره 110 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵امیرالمؤمنین علیه السلام از شمشیر قاطع تا برهان قاطع 🔸شمشیر امام علی علیه السلام، شمشیر برنده‌ای بود اما زبانشان نیز کمتر از شمشیرشان بُرِش نداشت. یکی از کم‌کاری‌های ما در مورد معرفی امام علی علیه السلام آن است که در میان توده‌ها از شمشیرشان بیشتر سخن گفته‌ایم تا از تفکر منطقی ‌و برهان متقن ایشان. ➖برای نمونه در آستانه جنگ وقتی امام علی علیه السلام، را به دعوت می‌کردند از آنان خواستند که هر چه درباره ایشان دارند مطرح کنند. خوارج شبهه‌هایشان را یکی یکی بیان کردند و امام نیز آنها را پاسخ دادند. پاسخهای جذاب امام که پایان یافت، خوارج برای دقایقی ساکت شدند. منطق قاطع امام مبهوتشان کرده بود! برخی به یکدیگر گفتند: "علی راست می‌گوید! همه استدلال‌های ما را بر باد داد!" سپس از اطراف لشکر فریاد برخاست که: "التوبة التوبة! یا امیرالمؤمنین!" سرانجام هشت‌ هزار نفر از این سپاهِ دوازده هزار نفری توبه کردند، از امیرالمومنین امان خواستند و به ایشان پناه آوردند! امام نیز نخواستند که آنان به سپاه ملحق شوند بلکه به آنان دستور دادند که میدان جنگ را ترک کنند و سپاه علی ع را با چهارهزار خارجی باقی مانده در نهروان تنها بگذارند. ، شماره 112 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵جذبه سخن علی ع روزی یکی از به مسجد آمد تا مانند همیشه با شعار دادن مجلس را به هم بریزد، اما دید امیرالمؤمنین در حال سخن گفتن است. چنان تحت تأثیر سخنان امیرالمؤمنین قرار گرفت که ساکت نشست و گوش کرد. 📌او که نمی‌توانست کینه‌توزی درونی خود را نهان دارد پس از پایان یافتن سخنان حضرت، شعار داد که خدا تو را بکُشد که این چنین زیبا سخن می‌گویی! امیرالمؤمنین به اطرافیان گفت: به او اعتنا نکنید. 📚 تاریخ طبری، ذیل حوادث سال ۳۷. نقل ما از کتاب استناد نهج البلاغه و کتابشناسی ، شماره 42 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵علی علیه‌السلام آیینه‌ی قاطعیت در عین مدارا 🔹«لقد نَقَمتُما یَسیراً و أرجَأتُما کَثیراً» امام ع خطاب به و فرمودند: از امور ناچيز خشم گرفتيد، و خوبيهاى فراوانى را پشت سر انداختيد و ناديده انگاشتيد! حضرت اینجور می‌فرماید: «لقد نقمتما یسیرا و ارجأتما کثیرا»؛[یعنی] شما یک چیز کوچک را وسیله و مایه‌‌‌‌‌ی اختلاف قرار دادید، این همه نقاط مثبت را نادیده گرفتید؛ دم از دشمنی می‌زنید، دم از مخالفت می‌زنید. با اینها متواضعانه امیرالمؤمنین حرف می‌زند و توضیح می‌دهد؛ میگوید: من دنبال دشمن نمی‌گردم. این مدارا را دارد. اما آن وقتی که این اثر نکند، آن وقت جای علوی است؛ آن جائی است که امیرالمؤمنین نشان می‌دهد که با کسانی مثل ، آنجور رفتار می‌کند که خودش فرمود: «انا فقأت عین الفتنة»؛(۲) چشم فتنه را من در آوردم. و کسی دیگر غیر از علی نمی‌توانست - به گفته‌‌‌‌‌ی خود آن بزرگوار در نهج‌‌‌‌‌البلاغه - این کار را بکند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰ آیت‌الله ، شماره 128 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله باهوش تر از علی علیه السلام؟ روزی در مسجد نشسته بود و با نافع بن ازرق و گروهی از بحث می‌کرد. شاعری سر رسید. ابن عباس رو به او کرد و گفت یکی از شعرهایت را برایم بخوان و او هم شروع کرد به خواندن یک قصیده. نافع بن ازرق برآشفت که ما از چه راه دوری آمده‌ایم از تو حلال و حرام الاهی را بپرسیم و تو تعلیم حرام و حلال الاهی را رها می‌کنی و با جوانک نازپرورده قریشی شعرخوانی می‌کنی؟! وقتی نافع دید ابن عباس با یک بار شنیدن ، آن را حفظ کرده بدو گفت: می‌بینم که حفظش هم کرده‌ای؟! ابن عباس همه قصیده را که تازه شنیده بود برایشان تکرار کرد! در برخی گزارشها آمده است که یک بار هم از آخر به اول برایشان خواند! آنها تعجب کردند و گفتند: باهوشتر از تو ندیده‌ایم! ابن عباس گفت: ولی من باهوشتر از علی ندیده‌ام. 📚(الاغانی ج 1 ص 85). لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله 🔵امیرالمؤمنین ع را چه کسی ترور کرد؟ ابن‌ملجم مرادی از اهالی یمن بود که قرآن و اسلام را از آموخته بود. ابوموسی نیز اهل یمن و قاضی و مروج قرآن در یمن بود. در عصر خلیفه دوم ابن‌ملجم که در رکاب ابوموسی در فتح مصر شمشیر می‌زد، به فرمان خلیفه، در نزدیکی مسجدی در مصر مسکن داده شد و به مسئولیت ترویج و تعلیم قرآن (بدون فضائل علی ع) در مصر منصوب شد! خلیفه دوم پس از منع انتشار حدیث، شبکه‌‌ای از مروجان قرآن (قرآن بدون فضائل علی ع) را پدید آورد که ابوموسی اشعری از کلیدی‌ترین اعضای این شبکه و ابن‌ملجم نیز مسئول شاخه مصر بود! ابوموسی قاری خوش‌صدا، امین خلیفه دوم و از مهمترین همراهان خلیفه در منع کتابت حدیث (بخوانید: منع انتشار فضائل علی ع) بود. شاید هیچ یک از صحابه به اندازه ابوموسی در ترویج قرآن بدون عترت، خلیفه دوم را همراهی نکرده باشد! البته فرمانده مورد اعتماد خلیفه در فتح شامات و مصر و اهواز و ری و قم و کاشان و اصفهان و ... نیز بود. او نخستین کسی بود که عمر را امیرالمؤمنین خواند! دخترش را به تزویج عبدالله پسر عمر درآورد. خلیفه دوم نیز او را حاکم کوفه کرد. بعد از بیعت مردم با علی ع، ابوموسی به سختی با ایشان بیعت کرد و با اینکه امام او را در حکومت کوفه ابقاء کردند ولی باز هم در جنگ از پشت به لشکر علی ع خنجر زد و تا توانست از پیوستن مردم کوفه به سپاه علی ع جلوگیری کرد. در جنگ نیز حاضر به همراهی سپاه علی ع نشد و به شام رفت و در آنجا اقامت کرد! در نیز هرچند حَکَم تحمیلی کوفیان بود اما دوست داشت داماد خودش عبدالله بن عمر را خلیفه کند! که خود سالها مروّج قرآن بدون اهل بیت در مصر بود بعد از شهادت محمد بن ابی‌بکر از مصر به کوفه آمد و به که آنان نیز قرآن بدون عترت بودند، پیوست و....! ↩️خلاصه آنکه⬇️ خلیفه دوم= سیاست‌گذارِ پروژه ترویج قرآن بدون اهل‌بیت! ابوموسی اشعری= امین خلیفه دوم و بزرگترین مجری این پروژه! ابن‌ملجم = شاگرد ابوموسی و خشن‌ترین محصول این پروژه و نیز مجری آن! ، شماره71 ع https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.