بسم الله
مطلب ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد دکتر هادی نصیری
طلبه کفایه خوان درس نهج البلاغه میرود؟
#شهید_مطهری مینویسد:✍✍
🍀 در سال 1320 که برای اولین بار به اصفهان رفتم،هم مباحثه گرامی ام که اهل اصفهان بود به من پیشنهاد کرد که درمدرسه صدر،عالم بزرگی است که نهج البلاغه تدریس می کند،بیا بریم درس او.این پیشنهاد برای من سنگین بود ،طلبه ای که #کفایةالاصول می خواند، چه حاجت دارد که پای درس نهج البلاغه برود؟! نهج البلاغه راخودش مطالعه می کند و با نیروی اصل برائت و استصحاب مشکلاتش را حل می کند.چون ایام تعطیل بود و کاری نداشتم و به علاوه اینکه پیشنهاد ازطرف هم مباحثه ام بود پذیرفتم؛ رفتم اما زود به اشتباه بزرگ خودم پی بردم، دانستم که نهج البلاغه را من نمی شناخته ام ونه تنها نیازمندم به فراگرفتن ازاستاد،بلکه باید اعتراف کنم که نهج البلاغه،استاد درست وحسابی ندارد.به علاوه دیدم با مردی ازاهل تقوا ومعنویت روبرو هستم که به قول ما طلبه ها:
«ممّا ینبغی أن یشدّ الیه الرحال»
🍀 درک محضر او را همواره یکی از «ذخایر »گرانبهای عمر خودم _که حاضر نیستم باهیچ چیز معاوضه کنم_می شمارم وشب وروزی نیست که خاطره اش درنظرم مجسم نگردد.به خود جرأت می دهم ومی گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی»بود. میرزا علی آقای شیرازی.🌹 (مجموعه آثار،ج16،ص348،سیری درنهج البلاغه)🎾
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره4 #میرزا_علی_آقای_شیرازی #مطهری
https://telegram.me/banahjolbalaghe
🎾 بسم الله
مطلب ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد دکتر هادی نصیری
او با نهج البلاغه تنفس می کرد.
#شهید_مطهری مینویسد✍:
🍀 درتابستان سال 1320 و21 من ازقم به اصفهان رفتم وبرای اولین باردراصفهان با آن مردبزرگ آشناشدم وازمحضرش استفاده کردم.البته این آشنایی بعد تبدیل به ارادت شدیدازطرف من ومحبت ولطف استادانه وپدرانه ازطرف آن مرد بزرگ شد.
🍀 نهج البلاغه به او حال می داد و او را روی بال و پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درک کنیم سیر می داد.
🍀 او با نهج البلاغه می زیست، با نهج البلاغه تنفس می کرد. روحش با این کتاب می زد و قلبش بااین کتاب می تپید. جملههای این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالبا جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. برای ما درگیری او با نهج البلاغه _که از ما وهرچه در اطرافش بود می بُرید و غافل می شد_منظره ای تماشایی ولذتبخش وآموزنده بود.
🍀 درک محضر او را همواره یکی از «ذخایر» گرانبهای عمر خودم _که حاضر نیستم باهیچ چیز معاوضه کنم_میشمارم وشب و روزی نیست که خاطرهاش در نظرم مجسم نگردد. به خود جرأت میدهم و می گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی»بود. میرزا علی آقای شیرازی.🌹
(مجموعه آثار،ج16،ص348،سیری درنهج البلاغه)
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره5 #میرزا_علی_آقای_شیرازی #مطهری
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_شهید_مطهری_در_نهج، شماره 1
🌾🌷🌻☘🌱🎄
#شرایط_مصلح (#عدم_مصانعه و ...)
#حکمت107: انَّما يُقيمُ امْرَ اللَّهِ سُبْحانَهُ مَنْ لا يُصانِعُ وَ لا يُضارِعُ وَ لا يَتَّبِعُ الْمَطامِع
(حکم الاهی را فقط کسی درست اجرا میکند که [با کسانی که باید حکم الاهی درباره آنان اجرا شود] سازشکاری نکند، [در برابر آنان] خودش را ذلیل نکند و به دنبال طمع نرود.)
شهید مطهری در تبیین مصانعه مینویسد: ✍
براى «مصانعه» هنوز نتوانستهام يك معادل فارسى دقيق پيدا كنم. شايد بشود گفت: «سازشكارى» يا «ملاحظهكارى» يا «معاملهگرى». اما نه، همه اينها مصانعه هستند ولى مصانعه چیزی بيشتر از اينهاست.
📣راستی مصانعه چیست؟
1⃣مصلحتهای سیاسیکارانه
آنگاه كه به على ع پيشنهاد كوتاه آمدن در عزل معاويه می شد، اين كار در تعبيرات على ع و يارانش نوعى مصانعه تعبير میشد. على حتى از اينكه به خاطر مصلحت (از آن نوع مصلحتهايى كه سياستمداران خود را با آنها تطبيق می دهند) يك ساعت اجازه دهد معاويه سركار خود بماند امتناع كرد و آن را مصانعه می دانست.
2⃣چاپلوسی
یکی دیگر از مصادیق مصانعه در کلمات حضرت امیر علیه السلام سخن گفتن چاپلوسانه در حضور شخص است.
اصحاب و دوستان احياناً می آمدند و در حضور حضرت امیر علیه السلام او را ستايش می كردند از اینکه اگر نقصى در كارها به نظرشان برسد و ابراز كنند خوددارى مى كردند و على ع به شدت آنها را از اين روش نهى مىكرد و اين عمل آنها را نوعى مصانعه مى خواند و مىگفت: «لا تُخالِطونى بِالْمُصانَعَةِ وَ لا تُكَلِّمونى بِما تُكَلَّمُ بِهِ الْجَبابِرَة» (#خطبه216) با من با سَبك مصانعه معاشرت نكنيد، يعنى چاپلوسانه و تملّق آميز و مداحانه و در لفافه القاب مطنطن و عناوين مجلل سخن مگوييد.
#مصانعه #مطهری #مصلح #مصلحت
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مخالفان اصل #امامت، مسلمان هستند یا کافر؟
🔸اشاعره و معتزله به خاطر تصور ناقصی که از منصب امامت دارند، نصب امام را بر عهده مردم و یکی از افعال مکلفان میدانند. برای همین معتقدند مسأله انتخاب امام یک فرع فقهی (نه یک مسأله کلامی) است و در نتیجه امامت را از #اصول_دین نمیدانند بلکه از #فروع_دین میدانند و لذا مخالفان اصل امامت را #تکفیر نمیکنند.
در مقابل، عالمان امامیه (به خاطر درک متعالی و کاملی که از منصب امامت دارند) معتقدند نصب امام بر عهده مردم نیست بلکه از طرف خداوند صورت میگیرد. امامت در این منظومهی معرفتی، یک فرع فقهی نیست تا از فروع شمرده شود بلکه از اصول دین شمرده میشود. پرسشی که در این منظومه معرفتی پیش میآید این است که آیا اگر کس این اصل را انکار کند، کافر شمرده میشود؟
🔹برخی از عالمان امامیه (از صدوق تا برخی معاصران) با همین استدلال #مخالفان امامت را تکفیر کردهاند. به تدریج در بین عالمان امامیه دیدگاهی شکل گرفت که #اهل_سنت را تکفیر نمیکرد.
این دیدگاه مسلمان انگاری اهل سنت را با یکی از این سه شکل تبیین کرده است: 👇
1️⃣بیان اول این است که «اسلام» از «ایمان» جدا شود و #توحید و #نبوت و #معاد شرط لازم و کافی برای اسلام شمرده شود و اعتقاد به امامت از شرایط اسلام نباشد بلکه از شرایط ایمان باشد (تستری احقاق الحق (تعلیقه) ج 2 ص 294)
2️⃣در بیان دوم به جای تفکیک اسلام از ایمان، بر تفکیک «اسلام واقعی» از «اسلام ظاهری» تأکید میشود و همان سه اصل، برای "اسلام ظاهری" کافی شمرده میشود و در نتیجه هر کس این سه اصل را بپذیرد ظاهرا مسلمان شمرده میشود (مجلسی بحار ، خویی التنقیح ج 3 ص 84 و 85 و 87)
3️⃣در بیان سوم (که فرق چندانی با بیان دوم ندارد) «اصول دین» از «اصول مذهب» جدا میشود و اعتقاد به سه اصل اول برای تدیّن به دین اسلام ،کافی قلمداد میشود #میرزای_قمی (رساله خطی اصول دین، ذیل مقدمه)، کاشف الغطاء (محمدحسین کاشف الغطا, اصل الشیعه و اصولها ص 126) #علامه_طباطبایی در تفسیر آیه 110 کهف (المیزان ج 13 ص 405)، شهید #مطهری (مجموعه آثار 1: 97)، #امام_خمینی (کتاب الطهارة ج 3 ص 428) و #میرزا_جواد_تبریزی (صراط النجاة، ج 3 ص 415) به همین بیان سوم (تفکیک اصول دین از اصول مذهب) تمایل یافته و تلویحا یا تصریحا از #تکفیر اهل تسنن خودداری کردهاند.
#با_معارف_نهج شماره ۸۵
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم اله
🔵حق گرفتنی است یا دادنی؟
فَانّی سَمِعْتُ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ فی غَیرِ مَوْطِنٍ: لَنْ تُقَدَّسَ امَّةٌ حَتّی یؤْخَذَ لِلضَّعیفِ حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ « نهج البلاغه، #نامه_53».
شهید مطهری ره نوشته است:
🔹فرنگيها مىگويند: #حق گرفتنى است. ... بعضى مكتبها بر اين اساس است كه حق دادنى است؛ يعنى آن حقى را كه ظالم گرفته است، خودش بايد پس بدهد؛ اگر نداد ديگر نداده است، چون حق دادنى است نه گرفتنى. #مسيحيت بر اين اساس درست شده كه: به ظالم مىگوييم که خودش حق را به تو بدهد، تو كارى با او نداشته باش. ...مبادا يك وقت خودت براى گرفتن حق قيام كنى كه اين برخلاف شأن انسانيت و اخلاق است. از نظر اينها حق دادنى است.
🔺يك عده مىگويند: حق فقط گرفتنى است. مگر ممكن است انسانى كه حقى را خورده است بيايد و به يك شكلى آن حق را بدهد؟ يعنى اينها منكر عاطفه و انسانيت و وجدان انسانى هستند.
◀️از نظر اسلام، حق هم گرفتنى است و هم دادنى؛ يعنى از دو جبهه بايد براى استيفاى حق مبارزه كرد. اسلام آن كسى را كه حق را ربوده است، با تعليم و تربيت خودش آماده پس دادن مىكند- و كرده است- ولى به اين قناعت نمىكند؛ در عين حال به آن كسى كه حقش ربوده شده است مىگويد: حق گرفتنى است، تو هم بايد براى حق خودت قيام كنى و آن را بگيرى.
⏺جملهاى است كه على عليه السلام در نامه معروف خودشان به #مالك_اشتر، از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل مىكند، مىفرمايد:
هيچ امت و قومى به مقام قداست و تقديس و- به تعبير ما- به مقام ترقى و رُقاء نمىرسد مگر آنكه قبلًا اين مرحله را گذرانده باشد كه ضعيف در مقابل قوى بايستد و حق خود را مطالبه كند، بدون آنكه زبانش به لكنتى بيفتد. جامعهاى كه در آن، ضعفا آنقدر ضعيف النفس باشند كه نتوانند حقوق خود را مطالبه كنند، يك #جامعه_اسلامى نيست.
📚(#مطهری، انسان کامل، ص237).
#با_معارف_نهج،شماره 147
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵آزای بیان در نهج البلاغة
لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا #نامه_31
این بیان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهجالبلاغه، هزار سال قبل از طرح مسئلهی #آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که میفرماید: لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا، از این روشنتر دیگر چه میشود؟ یعنی انسانها حُرّند، آزادند؛ آزادی شامل همهی انواع آزادی میشود.
➕یا آن جملهی دیگری که معروف است: ا«ستعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا»؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که «استعبدتم النّاس»؛ شماها میخواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید در حالی که خداوند متعال آنها را آزاد آفریده؟ اینها معارف اسلامی است. از این قبیل، در معارف اسلامی زیاد است؛ در نهجالبلاغه کلمات متعدّدی در این زمینه وجود دارد...
آیت الله #خامنه_ای ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
🔻در اعلامیه حقوق بشر که فرانسویها منتشر کردند آن جمله طلائیش که این اعلامیه با آن شروع میشود این است : " خدا انسانها را آزاد آفریده است " امیرالمؤمنین در هزار و دویست سال قبل از آنها فرمود : « لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا » (#مطهری، فلسفه اخلاق، ص 156)
#با_معارف_نهج،شماره 152
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🔵خاستگاه تاریخی تهمت «مطلاق بودن حسن بن علی» علیهما السلام
✍️استاد شهید #مطهری:
در گردش خلافت از امويان به عباسيان، فرزندزادگان امام حسن با بنى العباس همكارى داشتند، اما فرزندزادگان امام حسين- كه در رأس آنها امام صادق بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اينكه در ابتدا خود را نسبت به بنى الحسن خاضع نشان مىدادند و آنها را از خود شايستهتر مىخواندند، در پايان كار به آنها خيانت كردند تهمتهای ناروایی را بر علیه بنیالحسن جعل کردند؛ از جمله:
1) گفتند #ابوطالب- كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- كافر از دنيا رفت اما عباس كه عموى ديگر پيغمبر و جد اعلاى ماست، مسلمان از دنيا رفت. گروهى از اهل تسنن تحت تأثير همان تبليغات و اقدامات فتوا به كفر ابوطالب مىدهند. هر چند اخيراً تحقيقاتى در ميان محققان اهل تسنن در اين زمينه به عمل آمده و افق تاريخ از اين نظر روشنتر مىشود.
2) تهمت دومى كه علیه بنىالحسن عنوان كردند اين بود كه گفتند #حسن_بن_علی بعد از پدرش على به خلافت رسيد و اما چون مرد عياشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنيامد.
خوشبختانه محققان در اين زمينه نیز تحقيقاتى كرده و ريشه اين دروغ را پيدا كردهاند. ظاهراً اول كسى كه اين سخن از او شنيده شده است قاضى انتصابى منصور دوانيقى بوده كه مأمور بوده اين شايعه را بپراكند.
📚نظام حقوقی زن در اسلام؛ مجموعه آثار ج19، ص: 256
#مناسبتی، شماره70
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.