eitaa logo
با نهج البلاغه
2.8هزار دنبال‌کننده
194 عکس
50 ویدیو
21 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
با نهج البلاغه
بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده در یکی از گروههای حوزوی پست فوق (#با_معارف_نهج، شماره 38) بازنشر شده
..... ...... درباره یادداشت استاد علی مجمدی عزیز⏬ دو نکته در سخن جناب استاد علی محمدی وجود دارد؛ یک) جناب استاد، کلمه «اطلق عن» را در برابر «اطلق مِن» قرار داده و آن را به معنای «بازکن درباره‌ی...» دانسته‌اند. به نظر بنده می‌رسد که بسیاری از افعال جوانحی به جای مِن با عن متعدی می‌شوند در قرآن کریم تعبیر «طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسا» شاهد اين مدعا است. از سوی دیگر در این دو جمله متوالی، یک بار تعبیر «اطلق عن الناس» و یک بار دیگر تعبیر «اقطع عنک» به کار رفته است که باید تقابل بین «عنک» و «عن الناس» را معنادار بدانیم. به عبارت دیگر این تقابل اجازه نمی‌دهد جمله‌ها را به گونه‌ای معنا کنیم که در هر دو جمله حاکم بخواهد چیزی را از نفس خودش باز بکند. نکته لطیفی که در این جا دیده می‌شود این است که حضرت درباره خودِ حاکم کلمه «اقطع» (ببُر) را به کار برده‌اند که ملازمه با شدت و سخت‌گیری دارد اما درباره مردم کلمه «اطلق» (باز کردن) را به کار برده‌اند که چنین دلالتی ندارد. دو) کلمه‌ی «وتر» در لغتِ برخی قبائل حجاز به معنای خونخواهی است و مترجمانی که این کلمه را به معنای دشمنی و انتقام‌جویی گرفته‌اند احتمالا به این معنای کلمه توجه داشته‌اند از سوی دیگر در لغت دیگر قبایل هم کلمه «وتر» به معنای «تنها» است نه «تنهایی» و بر این اساس با «منزوی» ملازمه دارد نه «انزوا». بنابراین عبارت «سَبَبَ كُلِّ وِتْر » را هم نمی‌توان به معنای «همه اسباب انزوا» دانست. درباره ( ، شماره 24) https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 24 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 دکتر : اگر بدانید که [بیش از] چهل مرتبه شرح شده، اگر بدانید که بخش‌هایی از آن به بسیاری از زبانهای شرقی و غربی ترجمه شده، اگر بدانید که نهج البلاغه دروازه‌های جدید و مکتب‌های تازه‌ای را به روی دانش نقد ادبی گشوده است، اگر بدانید که نهج البلاغه بر سخن خطیبان فصیح عرب فضیلت دارد، اگر بدانید نهج البلاغه مشهورترین و بزرگترین مجموعه [حدیثی] است که به عصر خلفا مربوط است، اگر بدانید نهج البلاغه شرق و غرب عالم را پیموده چندانکه هیچ یک از کتابخانه‌های عربی و غیرعربی که کتب مرجع را نگهداری می‌کنند خالی از نهج البلاغه نیست و اگر بدانید کسانی که نهج البلاغه را انکار می‌کنند ارزش ادبی آن را انکار نمی‌کنند، در آن صورت باید بپذیرید که (ره) با جمع آوری این کتاب خدمت بزرگی به ادب و زبان و اخلاق کرده است. عبقرية الشريف الرضي، ج 2 ص 2 https://telegram.me/banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
..... ...... درباره یادداشت استاد علی مجمدی عزیز⏬ دو نکته در سخن جناب استاد علی محمدی وجود دارد؛
بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده یادداشت کوتاهی از استاد محمودرضا عصاری زیدعزه العالی درباره عبارت «أطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر » سلام برادر عزیزم با تشکر از شما بخاطر مطالبی که در کانال نهج البلاغه قرار می دهید و پوزش که بسیاری از اوقات از تامل در در آن محرومم دو نکته در باره مباحثه ارزشمند شما و آقای محمدی به ذهن قاصرم رسید : 1- اختلاف بین شما دو بزرگوار شاید نشات گرفته از ابهامی است که در مفهوم "عن" وجود دارد، ادبا معنای عن را تجاوز گرفته اند این معنا در اموری چون "رمیت السهم..." واضح است ولی در بسیاری از موارد محتاج تحلیل است بعنوان مثال در ماده "سوال" تجاوز سوال از یک شیئ بمعنای آن است که آن شیئ متعلق سوال قرار گرفته است در ماده" اطلاق" نیز تجاوز بمعنای آن است که ناس متعلق اطلاق عقده واقع شده است با این تفاوت که متعلق سوال یعنی موضوع سوال و متعلق اطلاق یعنی آن نقطه ای که گره کینه از آن باز می شود 2-مطابق کلام استاد محمدی "عن الناس" حال از" عقده" خواهد بود زیرا مراد چنین میشود : گره هر کینه را که نسبت به مردم داری از خودت باز کن. بعبارت دیگر عن الناس از متعلقات بالواسطه فعل است که این ترکیب خلاف اصل است و محتاج قرینه. با تشکر از شما دو بزرگوار ،امید است اشتباه مرا تذکر دهید. ، شماره 25 https://telegram.me/banahjolbalaghe
..... بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده پاسخ استاد علی محمدی به یادداشت «بانهج البلاغه»👇👇👇 سلام علیکم و رحمت الله ممنون از بذل توجه و عنایت در باره نکته اول) ـ اینکه برخی از افعال جوانحی با «عن» متعدی میشود حرفی نیست،ولی اینکه این متعدی شدن با «عن» به جای متعدی شدن با «من» است، را نمی دانم. ـ در مثال قرانی ««طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسا» به نظر میرسد متعدی شدن با «عن» هم به علت ذکر «من بعضیه» است و هم اینکه معنای طاب عن، متضمن معنای رضی عن نیز می باشد. (الله اعلم) ـ علاوه بر این به نظر می رسد که با صرف نظر از دو نکته فوق، اگر معنی عبارت «أطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ» ، «گره "هر گونه کینه" را از دل مردم باز کن » باشد، دیگر فعل «أطلق» جوانحی نیست تا مشمول کبرای ادعایی شود. ـ همچنین «تقابل عنک و عن الناس» نیز در ترجمه ای نیز که بنده ارائه دادم به نحوی دیگر برقرار است. به این نحو که در فراز اول حاکم چیزی را از ناحیه خود قطع می کند و در فراز دوم حاکم چیزی را که علیه وی است، مرتفع می سازد. درباره نکته دوم) ـ معنای «وتر» در خونخواهی نیز ریشه در همان معنای «تفرد» دارد. (التحقیق به خوبی توضیح داده است.) ـ ظاهرا «وتر» معنای مصدری هم دارد، و اگر نداشته باشد همین اشکال سخت شدن معنای «سبب کل وتر»، به استعمال «وتر» در معنای «خوانخواهی» و «دشمنی» نیز وارد است. با تشکر 🌹🌹🌹 ، شماره 26 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 30 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 🔷 (قسمت سوم) «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه». (به خدا سوگند انس و علاقه فرزند ابوطالب به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به سینه مادرش بيشتر است) عنصر زیباشناختی: تمثیلی بدیع و شگفت انگیز () ✍️وجه شَبَه: آرامش دهندگی 🔹«انس با سینه مادر» موجب آرامش طفل است؛ «انس با مرگ» هم موجب آرامش حضرت علی علیه السلام است. حضرت امیر با موتی که طعم هستی دارد و بازگشت به سوی معشوق است (الیه راجعون) انس داشتند و این انس موجب ایشان می‌شد؛ چرا که «الا بذکر الله تطمئن القلوب». این که در چشم علی علیه السلام، «کم ارزشتر از آب بینی بز»، «بی‌ارزشتر از استخوان خوک در دست جذامی» و «منفورتر از غذای مانده در لای دندان»است چگونه می‌تواند آرامَش بکند؟! او که جانش با آب "حیات موت" انس داشت، جسمش را نیز به دوش گرفت و از این دنیا رفت تا خود قدری بیاساید و ما را با درد بی‌پدری رها کند. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 24 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 دکتر : اگر بدانید که [بیش از] چهل مرتبه شرح شده، اگر بدانید که بخش‌هایی از آن به بسیاری از زبانهای شرقی و غربی ترجمه شده، اگر بدانید که نهج البلاغه دروازه‌های جدید و مکتب‌های تازه‌ای را به روی دانش نقد ادبی گشوده است، اگر بدانید که نهج البلاغه بر سخن خطیبان فصیح عرب فضیلت دارد، اگر بدانید نهج البلاغه مشهورترین و بزرگترین مجموعه [حدیثی] است که به عصر خلفا مربوط است، اگر بدانید نهج البلاغه شرق و غرب عالم را پیموده چندانکه هیچ یک از کتابخانه‌های عربی و غیرعربی که کتب مرجع را نگهداری می‌کنند خالی از نهج البلاغه نیست و اگر بدانید کسانی که نهج البلاغه را انکار می‌کنند ارزش ادبی آن را انکار نمی‌کنند، در آن صورت باید بپذیرید که (ره) با جمع آوری این کتاب خدمت بزرگی به ادب و زبان و اخلاق کرده است. عبقرية الشريف الرضي، ج 2 ص 2 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 39 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵از نقد مشفقانه تا منافقانه إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا كَشَفُوا وَ إِنْ حَكَمُوا أَسْرَفُوا [منافقان] اگر [از کسی] درخواستی بکنند اصرار و پافشاری می‌کنند و اگر [کسی را] سرزنش کنند [رازهایش را] برملا می‌کنند و اگر [درباره کسی] قضاوت کنند بی‌انصافی می‌کنند. ✍️ وقتی چیزی را از کسی بخواهند تا آن چیز را به دست نیاورند دست از سرش بر‌نمی‌دارند اما مؤمنان وقتی از کسی چیزی می‌خواهند شرایط او را درک می‌کنند. ✍️منافقان وقتی کسی را می‌کنند چون قصد خیر ندارند به گونه‌ای سرزنش می‌کنند که در حضور دیگران آبرویش را ببرند اما مومنان وقتی می‌خواهند کسی را اصلاح کنند اولا اصلا از () استفاده نمی‌کنند ثانیا اگر هم تنها راه اصلاح او سرزنش باشد میکنند و آبرویش را نمی‌برند. ✍️منافقان وقتی درباره دیگران می‌کنند می‌کنند اما مؤمنان وقتی می‌خواهند درباره دیگران قضاوت بکنند را رعایت می‌کنند. 🔷 راستی باب در ‌های ما باز است. از رسانه‌های مدعی اخلاق تا رسانه‌های متهم به بی‌اخلاقی کدام یک مؤمنانه می‌کنند؟ کدام یک مؤمنانه نقد می‌کنند، کدام یک مؤمنانه قضاوت می‌کنند؟! https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 25 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 🔷فلسفه ترغیب به زهد در نهج البلاغه این که نهج البلاغه پر از و ترغیب به زهد است، چه چیز را نشان می‌دهد؟ بله، [یک] بیماری را نشان می‌دهد، این نسخه‌ی امیرالمؤمنین که این قدر راجع به دنیا گرم و پرشور و پرهیجان و زیبا و بلیغ حرف می‌زند، نشان می‌دهد که مردم بدجوری گرفتار دنیا شده بودند. بیست و سه سال مردم بدجوری اسیر شده بودند و [حضرت علی علیه السلام با] این دست گره‌گشا سعی می‌کند گره‌های این کمند را از دست و پای آنها باز کند. در نهج البلاغه وقتی ما به ذکر می‌رسیم اوجی میبینیم، احساس می‌کنیم کلام امیرالمؤمنین در باب دنیا اصلا یک لحن و لَون دیگر است، البته از صدها نمونه که در این زمینه وجود دارد من نتوانستم که این چند سطر را یادداشت نکنم و اینجا نخوانم از بس زیباست.« فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا يُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ يُوبِقُ مَخْبَرُهَا غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا وَ اطْمَأَنَّ نَاكِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَ قَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَ أَقْصَدَتْ بِأَسْهُمِهَا وَ أَعْلَقَتِ الْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِيَّةِ قَائِدَةً لَهُ إِلَى ضَنْكِ الْمَضْجَعِ وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِعِ ». () ببینید چقدر است، البته قابل نیست، باید بلغا و شعرا بنشینند کلمه کلمه اینها را بسنجند و ترجمه کنند. آن که ... توجه من را جلب کرد این بود که وقتی در باره دنیا صحبت می‌کند می‌فرماید: « غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ». بعد نکته‌ای را ذکر میکند « حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا» آن چنان دنیا با جلوه‌هایش و فریبندگیهایش خودنمایی می‌کند که [حتی]آنان که از دنیا می‌گریختند و از آن وحشت داشتند، به آن انس میگیرند «إطْمَأَنَّ نَاكِرُهَا» آنها که حاضر نبودند به دنیا دست بزنند، در کنار دنیا احساس آرامش میکنند. این همان بیماری است، یعنی همان انسانهایی که در دوران پیغمبر خانه و زندگی و باغهای مکه و ثروت و تجارت، و حتی زن و بچه را رها کردند و برای اسلام در کنار پیامبر به مدینه آمدند، با گرسنگی ساختند، با سختی ساختند، همین‌ها ... پس از رحلت پیامبر وقتی از دنیا می‌روند طلاهایی را که از اینها مانده برای تقسیم بین وارث باید با تبر بشکنند، اینها مصداق «حتی اذا آنس نافرها و اطمأن ناکرها» است. این اوج سخن امیر المؤمنین است. ( شماره 2) http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23350 https://telegram.me/banahjolbalaghe
به کانال «با نهج البلاغه» بپیوندیم @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 40 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵 اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرُدّ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ خداوندا تو می‌دانی هر آنچه که از ما سر زد نه تنازعی برای [رسیدن به] قدرت بود و نه جستجوی ثروت بی‌ارزش دنیا بود بلکه صرفا برای این بود که شعائر دین تو را بازگردانیم و اصلاحات را چنان در سرزمین‌های تو آشکار کنیم که بندگان مظلومت در امنیت فرو روند و حدود تعطیل شده‌ات به نیکی اجرا شود. حضرت علی علیه السلام در این سخن کوتاه به چند هدف از اسلامی اشاره فرموده‌اند: 1️⃣احیای که مردم در پرتو هدایتگری آنها به سوی سعادت اخروی‌ـ‌دنیوی هدایت شوند. 2️⃣اصلاحاتی که منجر به شود. 3️⃣اصلاحاتی که منجر به الاهی شود. 🔷دو نکته مهم: 1️⃣از عبارت « فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُون» برداشت می‌شود که برای اقشاری است که در معرض ظلم و ستم قرار دارند. 2️⃣تعبیرهایی مانند «دینک»، «بلادک»، «عبادک» و «حدودک» که همه آنها به ذات خداوند متعال اضافه شده دلالت می‌کند که رویکرد حکومتی امیرمؤمنان علیه السلام یک بوده و همه فعالیتهای حکومتی ایشان حرکتی بوده است که در نهایت به جلب رضایت خدای متعال منتهی می‌شده است. این نکته را نشان می‌دهد چون در حکومتهای غیرالاهی نیز ممکن است حاکمیت به سوی عناصری مانند اصلاحات یا امنیت حرکت بکند ولی هدف حاکمیت در این حرکات جلب رضای خداوند نیست. https://telegram.me/banahjolbalaghe
به کانال تلگرامی «بانهج البلاغه» بپیوندیم. @banahjolbalaghe
به کانال تلگرامی «بانهج البلاغه» بپیوندیم. @banahjolbalaghe