eitaa logo
هیئت‌بنات‌الزهرا (س)
1.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
104 فایل
اینجا آغوشِ تو پناه مان میشود حضرت مادر❤ نگاهِ مهربان توست که مارا دورهم جمع میکند "خواهرانه هایمان را از شما داریم" ما را دخترانِ شما میخوانند: _بنات الزهــــ.ــــرا (سلام الله علیها) تنهاکانال‌رسمی‌هیئت‌بنات‌الزهرا🌿 ارتباط باما: @Zahraiam
مشاهده در ایتا
دانلود
😳‼️‼️ حتماً و حتماً بخونش 👇👇 اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه✨گفت:حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه😊 گفتم:چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم 🙏گفت:من رفتنی ام!🚶‍♂ گفتم:یعنی چی؟😳گفت:دارم میمیرم☺️ گفتم:دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟ گفت:نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.😊 گفتم:خدا کریمه، ان شاالله که بهت سلامتی میده با تعجب نگاه کرد و گفت:اگه من بمیرم خدا کریم نیست❓ فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش🤔 گفتم:راست میگی، حالا سوالت چیه؟ گفت:من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم . کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن.😔تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم؟🤨 خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم. اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت. خیلی مهربون شدم،😍 دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد. با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن. آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه.😌 سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم.بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم. 🥰ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم.👰🏻🤵 گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.💰 مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم. الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم.😍 حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه🤔 گفتم:بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه. آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، داشت میرفت🚶🏻‍♂ گفتم:راستی نگفتی چقدر وقت داری؟🤔 گفت:معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز‼️ یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم.😐 با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟گفت:بیمار نیستم‼️ هم کفرم داشت در میومد و هم از تعجب داشتم شاخ دار می‌شدم😳 گفتم: پس چی گفت:فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه! گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه❗️ خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟ باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد…❗️ ✾͜͡@banatozzahra(-)