🌼الامام‌ زین العابدین وسیدالسّاجدین(علیه السّلام) فی‌الدّعاه؛ «اللَّهُمَّ ارْزُقنى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُور ِخدایا! قسمتم کن دوری از خانه فریبنده را وَالإِنابَةَ إِلَىٰ دارِ الْخُلُود و بازگشت به خانه جاوید را وَالاسْتِعدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوتِ؛ و آمادگی برای مرگ را پیش از رسیدن آن!» 📗مفاتیح‌الجنان؛دعای شب بیست‌وهفتم ماه‌مبارک‌رمضان 🌸به مناسبت؛ 🌓«#لیلة الرغائب(شب اشتیاق!؟ شب آرزو!؟ویا...؟!) 🍀 شعر #منثور «#آرزو» ❤️ الهی! روزیم کن آرزوهایم را زنده به گور نبرم! آنها را زنده بگور کنم! 💛 واز قبرم برون شوم قبل آز آنکه نتوانم از آن بدرآیم. 🦋 و از پیله جسم بدرآیم پیش از آنکه مرا از این جهان بیرون کنند. 📗 و دفتر اعمالم را بخوانم وبه آن رسیدگی کنم قبل ازآنکه بخوانم و چاره‌ای نتوان کرد. 🔥و جهنّم‌ را ببینم تا از آن بسویت بگریزم. 🌼 الهی! چنان‌کن که نخواهم‌ جز آنکه تو خواهی. و نگویم جز آنچه تو گویی. 🍀برگی از دفتر «#الهی نامه»👆 🤲 التماس دعا😢 ❤️ ابوالفضل فیروزی (نی نوا) 🗓۱۴۰۰/۱۱/۱۶ 🌼@banavayeneynava 🍃🦋

🌼«عمّ یتسائلون!؟ عن النبا العظیم!؟»👆 🍀#شعر #منثور(قطعهٔ ادبی)در مدح 🌺 سیدالوصیین امیرالمؤمنین 🏵 حضرت مولانا علی ابن ابی ‌طالب 💐علیهم آلاف افضل الصلوة المصلین ❤️ #بوالفضل فیروزی(نی نوا) 🗒 ۱۳۸۵ @banavayeneynava

🏵قال الامام علی ابن موسی الرضا 💐(علیه الاف التحیة والثنا) «نَحْنُ سُفَنَن نَجاة وسَفينة جَديَّ الحسينُ اَوسَعَ واَسْرَعَ» «ما( اهل بیت) همه کشتی‌‌های نجاتیم، ولی کشتی جدّم حسین از کشتی ماوسیعتر وسریعترست» 🍀#شعر #منثور«#کشتی عشق» 🏵...و شفق گريبان توست كه هر صبح خورشيد، از آن بر ميخيزد! و غروب دريا، جلوه‌ای است از گودال قتلگاهت كه سفينه ٔ‌های نجات در ساحل آن، پهلو می‌گیرند! لاله‌های پرپر بوی پيراهنت را دارند! و گلهای سرخ، عطر تربتت را! 🦋 از آن شب كه زيباترين ارواح پريشان در ليلة‌القدر تاريخ بر آستان آسمان سايت فرود آمدند! و پروانه وار، در حريم شمع وجودت سماع خون نمودند و آهوان حيا، به وسعت سوخته سرزمين چشمانت، پناه آوردند ديگر دلي نيست كه يكدم، بی ياد تو آرام گيرد! در بهار لاله‌ای بر نمی‌آيد، كه داغدار گلعذارت نباشد و شقايقی نمی‌‌جوشد، كه شوق شهادتت را نداشته باشد. 🌹 از آن وقتي كه سر بر نيزه غريبی ساييدی، بنفشه‌ای نيست كه سر از زانوی غمت، برگيرد. شبی نرود، كه پريشان شام غريبانت نباشد، و روزی نيايد، كه بی روضه عشقت بگذرد. 🌼 آه! هنوز دامن هستی؛ از گلهای شعله‌ور پيراهن دختر بی‌پناهت، می‌سوزد! و چادر شب از التهاب لالهٔ داغدارت، می‌گدازد! و هميشه در گرگ و ميش هوا، گرگهای دريده‌ای می‌‌بينم كه غزالهٔ آفتاب پيكرت را پاره پاره مي‌كنند! ولی از هر مه پاره‌اش، آنقدر ستاره می‌جوشد، كه آسمان را ديگر، جايی نباشد. 🦋 اي عشق! دريا، تشنهٔ شيرينی لب عطشان توست، و صحرا، سوختهٔ سينهٔ سينايت! 🍁 در قحط سالی حماسه وفرياد، هزار هزار سينه سرخ در كوچه باغ حنجره سبزت، بهار را فرياد می‌زنند. و سالهاست به عشق تو، در آسمان دلم كبوتری پر ميزند، كه بالهايش خستگی را نمی ‌دانند. 🏵 يا حسين! تو آن «كشتی نجاتي» كه گرفتار گرداب بيمناك رذالت، جز تو اميدی ندارد و آن سفينهٔ عشقی كه عاشقان را به ساحل وصل می‌رسانی. 🌷 تو آن «چراغ هدايتی!» كه توفانهای تار، شعلهات را نمی‌لرزاند! و ازدحام ابرهای ظلمت زا، لمحه‌ای از تلألوات را، نمی‌كاهد. و در آن روز كه ندای «يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً» ، از ذرات وجود آدميان، بر می‌خيزد، تنها از بام تربت پاكت، كوس «لِمَنِ الْمُلْكُ» ، مترنم است! و صفير«لا فَرَقَ بَيْنَكَ و بَيْنَهُمَا اِلا عِبادُك و خَلْقُكَ» فقط در آسمان حضرت احديت تو، طنين انداز است! 🌹«يا ابا عبد اللّه! يا نور اللّه فی الظلمات الارض!» آنگاه كه زمين به نور وجه تو روشن گردد! و آنگاه كه درياي بيكران رحمت الوهيت به جوش آيد و باران لطفت، آخرين برگ گناه توبه كاران را می‌شويد، جرم قاتل تو هرگز بخشوده نخواهد شد. كه خدايت در ميقات طور خطاب به موساي نبی(ع) فرمود: «ای موسیٰ من ازگناه همهٔ توبه كنندگان ميگذرم؛ «اِلّا قاتِلي الْحُسَين» ❤️ ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🗓۱۳۷۳ 🥀@banavayeneynava 🦋🌷

🦋🍁🥀 🥀 🥀🦋🌼«هوالحی الذی لایموت»🌼🦋🥀 💔« فذکرهم بایّام الله» به مناسبت #۲۸صفر المظفر با سلام وتسلیت وتعزیت! 🍀#شعر #منثور(#قطعهٔ ادبی) در رثای؛ جان جانان روح الارواح ،آغاز و انجام کتاب آفرینش اصل شجرهٔ طوبی، رفرف سوار«قاب قوسین اَو ادنیٰ» الخاتم الانبیا سیدالانبیا والمرسلین افضل السفراءالمقرّبین ورحمة للعالمین؛ حضرت ختمی مرتبت محمّد ابن عبداللّه 💐(علیه وعلی آله وآبائه افضل الصلوة المصلین)💐 🦋🥀#شعرمنثور «#تا تو رفتی بهار پر پر شد!»🍁🥀 🌼 یا رسول الله!(صلی الله علیه وآله غ) 🌷 تا تو بودی‌؛ بهار بود وامید عشق بود و ترانهٔ توحید! 🥀 و با رفتنت؛ بهار پژمرد عشق مرد وامید افسرد! 🌷 تا تو بودی؛ آفتاب می‌خندید باران ترانه می‌خواند درخت می‌رقصید وعشق گل می‌کرد! 🥀 اما تا رفتی؛ آفتاب تیره شد باران گریه کرد در خت مویید و عشق پژمرد! 🌷 تا تو بودی؛ چراغ لالهٔ بزمت از نسیم نفس سبز تو افروخته بود! 🥀 اما تا تو رفتی؛ چراغ لاله از هُرم باد سموم افسرد و نالهٔ لاله پرپرت در پشت درب شکسته باغ رسالتت برخاست! 🌷 تا تو بودی؛ ستاره زهرا(س) در صبح وشام در آسمان ولایت لبخند می زد! 🥀اما با رفتنت: ستاره او مکدرشد ودیگر به نفرین شدگان زمین لبخند نزد! 🌷تا تو بودی؛ سروش فاطمه بگوش نامحرمی نمی‌خورد! 🥀 اما تا تو رفته‌ای؛ پس از خاکستر این همه سال وگذشت ایام وقرون هنوز هق‌هق گریه آن دخت داغدار و آن بانو پریشان درمعبر باد ودر گذر زمان بگوش هستی می رسد. و دود دل سوخته‌اش از بیت الاحزان تا عرش خدا متصاعد است! 🌷تا تو بودی؛ در کوچه باغ حنجره سبز علی(ع) هزار چلچله بهار را فریاد می‌زد! 🥀 اما تا تو رفتی؛ کسی نغمهٔ شادی او را نشنید و جز آهنگ غریب وسوزناک شروه خوانی هایش را از خلوت شبهای کوچه باغها ونخلستانهای مدینه و کوفه ننیوشید! 🥀 وقتی رفتی ؛ خنّاسان وصیّ بلا فصلت را خانه نشین کردند و ۲۵ سال استخوان در گلو وخار در چشم در انتظار دیدار بهار سوخت وچون دولت آن گل رسید خوش درخشید ولی افسوس که دولت مستعجل بود! 🌷تا تو بودی؛ کینه هایشان پنهان بود وشرار خشمشان را جرأت سرکشی نبود! 🥀اما تا رفتی؛ غدهٔ چرکین عقده‌هایشان ترکید ولهیب دوزخ ابولهب ها زبانه کشید 🌷تا تو بودی؛ ذوالفقار علی(ع) به اشاره تو می‌رقصید. ودر هر چرخی علفهای هرزه باغ رسالتت را درو می‌کرد! 🥀اما وقتیکه رفتی؛ ۲۵سال ذوالفقار علی(ع) در انتظار سماع سر در گریبان غلاف فرو برد علفهای هرز سر برکردند و پیچک های مزاحم گل های باغ نبوتت را خشکانیدند! 🌷تا تو بودی؛ جبرئیل و خیل فرشتگان از عرش تا فرش هر صبح وشام در التهاب دیدار تو و آل تو بال بال می زدند! وچون به درب آستانت فرو می آمدند! صف درصف در انتظار دیدار زهرا حلقه بر در می زدند و بی اذن او وارد نمی شدند! 🥀امّا وقتی که رفتی؛ نا کسان گستاخ! وقیحانه! درب بارگاه تو را آتش زدند! گل یاس تو را پشت درب باغ ولایت میخکوب کردند! و روح خدا و پاره دلت را مصلوب یهودای پندارشان کردند! 🌷تا تو بودی؛ کس را زهرهٔ آن نبودکه حتی نام زهرایت را بی ادب بر لب آرد! 🥀اما وقتیکه رفتی؛ حرامیان حرمتش را پایمال کردند پهلویش را شکستند و ازسیلی باد خریف: گلبرگ رخسارش نیلی شد! 🌷تا توبودی؛ در باغ رخسار زهرا(س) گل می شکفت! و از باغ دهانش شکوفه میوزید! 🥀وقتی که رفتی؛ در باغ زهرایت خزان وزید! گلهای معطرش در کربلاهای مکرر پرپر شد! واز شاخسارطوبی شکوفهٔ خون بارید! ودیگر هرگز کسی لبخند زهرا را ندید! 🌷تا تو بودی؛ غربت معنا نداشت! هرغریبی آشنابود! وهر آشنایی قریب! 🥀وقتی تو رفتی؛ در غربت ظهورن تو!کرد! بیکسی بی بیداد نمود! وقرابت‌ها گسیخت! 🌷تا تو بودی؛ مدینه سبز بود! زمزم ترانه می‌خواند! مکّه صفا داشت! کعبه سماع می‌کرد! ومنا محبت می‌نمود! 🥀 اما وقتیکه رفتی؛ مدینه سیاه شد چون خرابه شام! زمزم مویه کرد چون حلق اسماعیل مکّه مضطرب شد چون قلب زینب کعبه میخکوب شد چون سینهٔ فاطمه! منا پربلا شد چون کر ببلا! 🌷تا تو بودی؛ جوانان اهل بهشت در دامن پر مهرت می‌غنودند وبا زمزم محبتت آرام می‌گرفتند! 🥀 تا تو رفتی‌؛ قرار وآرامشان گرفته شد واندوه بی تو پشتشان را شکست! جگر حسن تافتهٔ زهر جفا سر حسینت بر فراز نیزه ها! و زینب بی پناهت آوارهٔ دشت های بلا کودکان معصومت خسته خارهاى صحرا و برّ وبحر رنگین به خون پاره‌های جگرت شد! 🌷 تا تو بودی ؛ روزهای سوزان بهاری بود! و سختی هایمان آسان می‌نمود! و شب‌های زمستان به آفتاب رویت گرم بود! 🥀 اما از وقتیکه رفته‌ای‌‌؛ «در غم تو روزها، بیگاه شد روزها با سوزها، همراه شد!» 🍁۲۸صفر المظفر۱۴۱۵ق 🤲ملتمس دعا 😢 ❤️ ‌ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🗓۱۳۹۸/۸/۵ 🍁@banavayeneynava 🦋🥀

☘به مناسبت ۲۰ جمادی‌الثانیٰ تقارن خجستهٔ میلاد سید روح‌الله‌الموسوی‌الخمینی»(ره) با مادرعزیزشان سرّالله الاعظم حضرت فاطمه زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) ☘#شعر #منثور «نفحهٔ روح ‌اللّه » 🌺 یا فاطمه! ای ساقي الست! اگر تو نبودی؛ باده در خُم خمین ، جوش نمی‌زد! نفحهٔ «روح اللّه» در آستین مريم دنیا نمی‌ وزيد! وگل خوش بوی محمدی(ص) در يخبندان زمین وقطبي‌ترين شب تاريخ در «۲۲ بهمن ۵۷» در لاله زار ايران نمی‌ شكفت! 🌷 اگر تو نبودی؛ اين همه لاله‌های سرخ در دشت كربلای ما سر نمی‌زد! این همه گل در گلستان جهان شكفته نمی‌شد! و اين همه سرو در بوستان زمان  قد بر نمی‌افراشت! 🌹 زهرا جان! در شب های آتش و خاك و خون كلید ذكر تو بود كه قفل دلهايمان را باز نمود! و اسم اعظم تو بود كه دژهای مستحكم دشمن را شكست! و دروازه‌های فتح و پیروزی را يكی پس از ديگری ، برويمان گشود! 🏵 اگر تو نبودی سید عشق خامنه‌ای عزیز برنمی‌خاست‌ تا رایت توحیدی «روح اللّه» برافرازد و‌ امت حق را در غیبت آن امام سفر کرده در این راه پر فراز و نشیب تا ظهور مهدی موعود(عج) وزمینه سازی دولت عشق رهبری کند. 🌷اگر تو نبودی...!؟ ☘صلوات 👆۱- فرازی از شعر منثور «آئینه راز» از سلسله آثار «شرح مجموعهٔ گل» ❤️ ابوالفضل فیروزی (نی‌نوا) 🗒۱۳۶۹/۱۱/۱۰ 🆔@banvayeneynava

👆خوانش گزیده #شعر #منثور؛ 🌸«#آیینه‌دار بهار» ❣دکتر #ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 💐 به‌مناسب دهه فجر انقلاب ‌اسلامی 💚#محفل هیات محبّان الزّهرا(س) 🗒دوشنبه شب؛ ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ 🏵 خمينی و«ماادراک الخمينی؟» و من و تو چه دانيم خمينی کيست؟!   🌷خمينی آخرين آيت کبری بود در غيبت کبری! 🌹مردی‌که؛ از باغهای سرخ شهادت می‌آمد وعطر لاله در براشت و شورعاشورا در سر! 🌼 مردی که؛ پيشانيش، مشرق آفتاب بهاری بود وبوی خدا از ردايش جاری! 🌻مردی که؛ نرگس آفتابش همواره نگران دشت‌های شقايق بود وپنجرهٔ قلبش هميشه به سمت بنفشه زاران می‌تپيد. 🌺 مردی که؛ از نگاهش عشق می‌باريد! 🍀 مردی که وسعت دشت دلش لبريز از گل وگياه وپرنده بود وازکوهسار بلند سينه‌اش چشمه‌های نور می‌جوشيد! 📗 مردی که؛ بوی قرآن می‌داد! مردی«نه شرقی ونه غربی» که شرق را شگفت زده کرد وغرب را لرزاند و عالمی را به خود مشغول ساخت! 💥مردی که بمب ساعتی مرگ انسانيت را خنثی نمود! 🦋 مردی که راه رستگاری ونجات انسان را از اسارت ماشين در عصر بربريت مدرن نشان داد! 🌸 مردی که پس از چهارده قرن، ديگربار مشام جان جهان را با عطر رويايي انبياء آشناساخت! ودماغ باغ بی برگی عالم را يکبارديگر از بوی ناب ونکهت بکر گل محمّدی(ص) آکنده کرد! وباعطرخويش دکّهٔ عطاران مدعی! وبوتيک ادکلن‌های تند ومتعفن«ايسم‌های» بشری را بست! 🌎مردی که؛ روح توفان، لطافت گل، ترنم باران، صلابت کوهستان،هيبت آتشفشان، عمق دريا، آرامش صحرا، صفای سپيده، بوی سحر، صداقت آئينه و درخشش خورشيد را با خود داشت!... 🍀صلوات 👆گزیدهٔ از #کتابچهٔ «#آئینه‌دار بهار» 🗒۱۳۷۰/۳/۱۵  🆔@banavayeneynava

👆خوانش گزیده #شعر #منثور؛ 🌸«#آیینه‌دار بهار» ❣دکتر #ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 💐 به‌مناسب دهه فجر انقلاب ‌اسلامی 💚#محفل هیات محبّان الزّهرا(س) 🗒دوشنبه شب؛ ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ 🏵 خمينی و«ماادراک الخمينی؟» و من و تو چه دانيم خمينی کيست؟!   🌷خمينی آخرين آيت کبری بود در غيبت کبری! 🌹مردی‌که؛ از باغهای سرخ شهادت می‌آمد وعطر لاله در براشت و شورعاشورا در سر! 🌼 مردی که؛ پيشانيش، مشرق آفتاب بهاری بود وبوی خدا از ردايش جاری! 🌻مردی که؛ نرگس آفتابش همواره نگران دشت‌های شقايق بود وپنجرهٔ قلبش هميشه به سمت بنفشه زاران می‌تپيد. 🌺 مردی که؛ از نگاهش عشق می‌باريد! 🍀 مردی که وسعت دشت دلش لبريز از گل وگياه وپرنده بود وازکوهسار بلند سينه‌اش چشمه‌های نور می‌جوشيد! 📗 مردی که؛ بوی قرآن می‌داد! مردی«نه شرقی ونه غربی» که شرق را شگفت زده کرد وغرب را لرزاند و عالمی را به خود مشغول ساخت! 💥مردی که بمب ساعتی مرگ انسانيت را خنثی نمود! 🦋 مردی که راه رستگاری ونجات انسان را از اسارت ماشين در عصر بربريت مدرن نشان داد! 🌸 مردی که پس از چهارده قرن، ديگربار مشام جان جهان را با عطر رويايي انبياء آشناساخت! ودماغ باغ بی برگی عالم را يکبارديگر از بوی ناب ونکهت بکر گل محمّدی(ص) آکنده کرد! وباعطرخويش دکّهٔ عطاران مدعی! وبوتيک ادکلن‌های تند ومتعفن«ايسم‌های» بشری را بست! 🌎مردی که؛ روح توفان، لطافت گل، ترنم باران، صلابت کوهستان،هيبت آتشفشان، عمق دريا، آرامش صحرا، صفای سپيده، بوی سحر، صداقت آئينه و درخشش خورشيد را با خود داشت!... 🍀صلوات 👆گزیدهٔ از #کتابچهٔ «#آئینه‌دار بهار» 🗒۱۳۷۰/۳/۱۵  🆔@banavayeneynava

🦋🍁🥀 🥀 🥀🦋🌼«هوالحی الذی لایموت»🌼🦋🥀 📖« فذکرهم بایّام الله» به مناسبت #۲۸صفر المظفر با سلام وتسلیت وتعزیت! 🍀#شعر #منثور(#قطعهٔ ادبی) در رثای؛ جان جانان، روح الارواح ،آغاز و انجام کتاب آفرینش اصل شجرهٔ طوبی، رفرف سوار«قاب قوسین اَو ادنیٰ» سیدالانبیا والمرسلین ،ختم النبییّن افضل السفراء المقرّبین و رحمة للعالمین؛ حضرت ختمی مرتبت محمّد ابن عبداللّه 💐(علیه وعلی آله وآبائه افضل الصلوة المصلین) 🦋🥀#شعرمنثور«#تا تو رفتی بهار پر پر شد!»🍁🥀 🌼 یا رسول الله!(صلی الله علیه وآله غ) 🌷 تا تو بودی‌؛ بهار بود و امید عشق بود و ترانهٔ توحید! 🥀 و با رفتنت؛ بهار پژمرد عشق مرد وامید افسرد! 🌷 تا تو بودی؛ آفتاب می‌خندید باران ترانه می‌خواند درخت می‌رقصید وعشق گل می‌کرد! 🥀 اما تا رفتی؛ آفتاب تیره شد باران گریه کرد در خت مویید و عشق پژمرد! 🌷 تا تو بودی؛ چراغ لالهٔ بزمت از نسیم نفس سبز تو افروخته بود! 🥀 اما تا تو رفتی؛ چراغ لاله از هُرم باد سموم افسرد و نالهٔ لاله پرپرت در پشت درب شکسته باغ رسالتت برخاست! 🌷 تا تو بودی؛ ستاره زهرا(س) در صبح وشام در آسمان ولایت لبخند می زد! 🥀اما با رفتنت: ستاره او مکدرشد ودیگر به نفرین شدگان زمین لبخند نزد! 🌷تا تو بودی؛ سروش فاطمه بگوش نامحرمی نمی‌خورد! 🥀 اما تا تو رفته‌ای؛ پس از خاکستر این همه سال وگذشت ایام وقرون هنوز هق‌هق گریه آن دخت داغدار و آن بانو پریشان درمعبر باد ودر گذر زمان بگوش هستی می رسد. و دود دل سوخته‌اش از بیت الاحزان تا عرش خدا متصاعد است! 🌷تا تو بودی؛ در کوچه باغ حنجره سبز علی(ع) هزار چلچله بهار را فریاد می‌زد! 🥀 اما تا تو رفتی؛ کسی نغمهٔ شادی او را نشنید و جز آهنگ غریب و سوزناک شروه خوانی هایش را از خلوت شبهای کوچه باغها ونخلستانهای مدینه و کوفه ننیوشید! 🥀 وقتی رفتی ؛ خنّاسان وصیّ بلا فصلت را خانه نشین کردند و ۲۵ سال استخوان در گلو وخار در چشم در انتظار دیدار بهار سوخت وچون دولت آن گل رسید خوش درخشید؟ ولی افسوس! که دولت مستعجل بود! 🌷تا تو بودی؛ کینه هایشان پنهان بود وشرار خشمشان را جرأت سرکشی نبود! 🥀اما تا رفتی؛ غدهٔ چرکین عقده‌هایشان ترکید و لهیب دوزخ ابولهب ها زبانه کشید 🌷تا تو بودی؛ ذوالفقار علی(ع) به اشاره تو می‌رقصید. ودر هر چرخی علفهای هرزه باغ رسالتت را درو می‌کرد! 🥀اما وقتیکه رفتی؛ ۲۵سال ذوالفقار علی(ع) در انتظار سماع سر در گریبان غلاف فرو برد علفهای هرز سر برکردند و پیچک های مزاحم گل های باغ نبوتت را خشکانیدند! 🌷تا تو بودی؛ جبرئیل و خیل فرشتگان از عرش تا فرش هر صبح وشام در التهاب دیدار تو و آل تو بال بال می زدند! وچون به درب آستانت فرو می آمدند! صف در صف در انتظار دیدار تو حلقه بر در می زدند و بی اذن تو وارد نمی شدند! 🥀امّا وقتی که رفتی؛ ناکسان گستاخ! وقیحانه! درب بارگاه تو را آتش زدند! گل یاس تو را پشت درب باغ ولایت میخکوب کردند! و روح خدا و پاره دلت را مصلوب یهودای پندارشان کردند! 🌷تا تو بودی؛ کس را زهرهٔ آن نبودکه حتی نام زهرایت را بی ادب بر لب آرد! 🥀اما وقتیکه رفتی؛ حرامیان حرمتش را پایمال کردند پهلویش را شکستند و ازسیلی باد خریف: گلبرگ رخسارش نیلی شد! 🌷تا توبودی؛ در باغ رخسار زهرا(س) گل می شکفت! و از باغ دهانش شکوفه میوزید! 🥀وقتی که رفتی؛ باغ زهرایت خزان گردید! گلهای معطرش در کربلا پرپر شد! واز شاخسارطوبی شکوفهٔ خون بارید! ودیگر هرگز کسی لبخند زهرا را ندید! 🌷تا تو بودی؛ غربت معنا نداشت! هرغریبی آشنا بود! وهر آشنایی قریب! 🥀وقتی تو رفتی؛ فصل غریبی رسید! بیکسی بی بیداد نمود! وقرابت‌ها گسیخت! 🌷تا تو بودی؛ مدینه سبز بود! زمزم ترانه می‌خواند! مکّه صفا داشت! کعبه سماع می‌کرد! و منا محبت می‌نمود! 🥀 اما وقتیکه رفتی؛ مدینه سیاه شد؛ چون خرابه شام! زمزم مویه کرد؛ چون حلق اسماعیل مکّه مضطرب شد؛ چون قلب زینب کعبه میخکوب شد؛ چون سینهٔ فاطمه! منا پربلا شد؛ مانند کربلا! 🌷تا تو بودی؛ جوانان اهل بهشت در دامن پر مهرت می غنودند! وبا زمزم محبتت آرام می‌گرفتند! 🥀 تا تو رفتی‌؛ قرار وآرامشان گرفته شد واندوه بی تو پشتشان را شکست! جگر حسن تافتهٔ زهر جفا سر حسینت بر فراز نیزه ها! و زینب بی پناهت آوارهٔ دشت های بلا کودکان معصومت خسته خارهاى صحرا و برّ وبحر رنگین به خون پاره‌های جگرت شد! 🌷 تا تو بودی ؛ روزهای سوزان بهاری بود! و سختی هایمان آسان می‌نمود! و شب‌های زمستان به آفتاب رویت گرم بود! 🥀 اما از وقتی‌که رفته‌ای‌‌؛ «در غم تو روزها، بیگاه شد روزها با سوزها، همراه شد!» 🍁۲۸صفر المظفر۱۴۱۵ق 🦋ملتمس دعا ❤️ ‌ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🗓۱۳۹۸/۸/۵ 🆔 @banavayeneynava 🦋🥀

😢 «#بثّ الشَّکویٰ» 🥀 #شعر #منثور 🔻در #رثای ستمدیدگان‌جهان بویژه مردم‌مظلوم‌ و کودکان معصوم؛ ☑️ #فلسطین ☑️ #افغانستان ☑️ #یمن ☑️ #بحرین ☑️ #میانمار و... وهمه آنهایی که از تفرعن #اسرائیل‌ غاصب وجنایتکار وحامیانش بالاخص #شیطان بزرگ آمریکای خونخوار به‌تنگ آمده‌اند! ☘ اللّهم عَجِّل لِوَلیّک الفَرج!صلوات! ❤️ #ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🆔@banavayeneynava 🦋🌷🦋🥀🦋🌹🦋🌷

☘به مناسبت ۲۰ جمادی‌الثانیٰ تقارن خجستهٔ میلاد سید روح‌الله‌الموسوی‌الخمینی»(ره) با مادر عزیزشان سرّالله الاعظم حضرت فاطمه زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) ☘#شعر #منثور «نفحهٔ روح ‌اللّه » 🌺 یا فاطمه! ای ساقی الست! اگر تو نبودی؛ باده در خُم خمین ، جوش نمی‌زد! نفحهٔ «روح اللّه» در آستین مريم دنیا نمی‌ وزيد! وگل خوش بوی محمدی(ص) در يخبندان زمین وقطبی‌ترين شب تاريخ در «۲۲ بهمن ۵۷» در لاله زار ايران نمی‌ شكفت! 🌷 اگر تو نبودی؛ اين همه لاله‌های سرخ در دشت كربلای ما سر نمی‌زد! این همه گل در گلستان جهان شكفته نمی‌شد! و اين همه سرو در بوستان زمان  قد بر نمی‌افراشت! 🌹 زهرا جان! در شب های آتش و خاك و خون كلید ذكر تو بود كه قفل دلهايمان را باز نمود! و اسم اعظم تو بود كه دژهای مستحكم دشمن را شكست! و دروازه‌های فتح و پیروزی را يكی پس از ديگری ، برويمان گشود! 🏵 اگر تو نبودی؛ سیّد علی خامنه‌ای بر نمی‌خاست‌! تا رایت توحیدی «روح اللّه» بر دوش گیرد وآنرا برتر از پیش بر افرازد. و‌ امت حق را در غیبت آن امام سفر کرده در این راه پر فراز و نشیب تا ظهور مهدی موعود(عج) و زمینه سازی دولت عشق رهبری نماید. 🌷اگر تو نبودی...!؟ ☘صلوات! 👆۱- فرازی از شعر منثور «آئینه راز» از سلسله آثار «شرح مجموعهٔ گل» ❤️ ابوالفضل فیروزی (نی‌نوا) 🗒۱۳۶۹/۱۱/۱۰ 🆔@banvayeneynava 🦋🌸🍃

🦋🍁🥀 🥀 🥀🦋🌼«هوالحی الذی لایموت»🌼🦋🥀 📖« فذکرهم بایّام الله» به مناسبت #۲۸صفر المظفر با سلام وتسلیت وتعزیت! 🍀#شعر #منثور(#قطعهٔ ادبی) در رثای؛ جان جانان، روح الارواح ،آغاز و انجام کتاب آفرینش اصل شجرهٔ طوبی، رفرف سوار«قاب قوسین اَو ادنیٰ» سیدالانبیا والمرسلین ،ختم النبییّن افضل السفراء المقرّبین و رحمة للعالمین؛ حضرت ختمی مرتبت محمّد ابن عبداللّه 💐(علیه وعلی آله وآبائه افضل الصلوة المصلین) 🦋🥀#شعرمنثور«#تا تو رفتی بهار پر پر شد!»🍁🥀 🌼 یا رسول الله!(صلی الله علیه وآله غ) 🌷 تا تو بودی‌؛ بهار بود و امید عشق بود و ترانهٔ توحید! 🥀 و با رفتنت؛ بهار پژمرد عشق مرد وامید افسرد! 🌷 تا تو بودی؛ آفتاب می‌خندید باران ترانه می‌خواند درخت می‌رقصید وعشق گل می‌کرد! 🥀 اما تا رفتی؛ آفتاب تیره شد باران گریه کرد در خت مویید و عشق پژمرد! 🌷 تا تو بودی؛ چراغ لالهٔ بزمت از نسیم نفس سبز تو افروخته بود! 🥀 اما تا تو رفتی؛ چراغ لاله از هُرم باد سموم افسرد و نالهٔ لاله پرپرت در پشت درب شکسته باغ رسالتت برخاست! 🌷 تا تو بودی؛ ستاره زهرا(س) در صبح وشام در آسمان ولایت لبخند می زد! 🥀اما با رفتنت: ستاره او مکدرشد ودیگر به نفرین شدگان زمین لبخند نزد! 🌷تا تو بودی؛ سروش فاطمه بگوش نامحرمی نمی‌خورد! 🥀 اما تا تو رفته‌ای؛ پس از خاکستر این همه سال وگذشت ایام وقرون هنوز هق‌هق گریه آن دخت داغدار و آن بانو پریشان درمعبر باد ودر گذر زمان بگوش هستی می رسد. و دود دل سوخته‌اش از بیت الاحزان تا عرش خدا متصاعد است! 🌷تا تو بودی؛ در کوچه باغ حنجره سبز علی(ع) هزار چلچله بهار را فریاد می‌زد! 🥀 اما تا تو رفتی؛ کسی نغمهٔ شادی او را نشنید و جز آهنگ غریب و سوزناک شروه خوانی هایش را از خلوت شبهای کوچه باغها ونخلستانهای مدینه و کوفه ننیوشید! 🥀 وقتی رفتی ؛ خنّاسان وصیّ بلا فصلت را خانه نشین کردند و ۲۵ سال استخوان در گلو وخار در چشم در انتظار دیدار بهار سوخت وچون دولت آن گل رسید خوش درخشید؟ ولی افسوس! که دولت مستعجل بود! 🌷تا تو بودی؛ کینه هایشان پنهان بود وشرار خشمشان را جرأت سرکشی نبود! 🥀اما تا رفتی؛ غدهٔ چرکین عقده‌هایشان ترکید و لهیب دوزخ ابولهب ها زبانه کشید 🌷تا تو بودی؛ ذوالفقار علی(ع) به اشاره تو می‌رقصید. ودر هر چرخی علفهای هرزه باغ رسالتت را درو می‌کرد! 🥀اما وقتیکه رفتی؛ ۲۵سال ذوالفقار علی(ع) در انتظار سماع سر در گریبان غلاف فرو برد علفهای هرز سر برکردند و پیچک های مزاحم گل های باغ نبوتت را خشکانیدند! 🌷تا تو بودی؛ جبرئیل و خیل فرشتگان از عرش تا فرش هر صبح وشام در التهاب دیدار تو و آل تو بال بال می زدند! وچون به درب آستانت فرو می آمدند! صف در صف در انتظار دیدار تو حلقه بر در می زدند و بی اذن تو وارد نمی شدند! 🥀امّا وقتی که رفتی؛ ناکسان گستاخ! وقیحانه! درب بارگاه تو را آتش زدند! گل یاس تو را پشت درب باغ ولایت میخکوب کردند! و روح خدا و پاره دلت را مصلوب یهودای پندارشان کردند! 🌷تا تو بودی؛ کس را زهرهٔ آن نبودکه حتی نام زهرایت را بی ادب بر لب آرد! 🥀اما وقتیکه رفتی؛ حرامیان حرمتش را پایمال کردند پهلویش را شکستند و ازسیلی باد خریف: گلبرگ رخسارش نیلی شد! 🌷تا توبودی؛ در باغ رخسار زهرا(س) گل می شکفت! و از باغ دهانش شکوفه میوزید! 🥀وقتی که رفتی؛ باغ زهرایت خزان گردید! گلهای معطرش در کربلا پرپر شد! واز شاخسارطوبی شکوفهٔ خون بارید! ودیگر هرگز کسی لبخند زهرا را ندید! 🌷تا تو بودی؛ غربت معنا نداشت! هرغریبی آشنا بود! وهر آشنایی قریب! 🥀وقتی تو رفتی؛ فصل غریبی رسید! بیکسی بی بیداد نمود! وقرابت‌ها گسیخت! 🌷تا تو بودی؛ مدینه سبز بود! زمزم ترانه می‌خواند! مکّه صفا داشت! کعبه سماع می‌کرد! و منا محبت می‌نمود! 🥀 اما وقتیکه رفتی؛ مدینه سیاه شد؛ چون خرابه شام! زمزم مویه کرد؛ چون حلق اسماعیل مکّه مضطرب شد؛ چون قلب زینب کعبه میخکوب شد؛ چون سینهٔ فاطمه! منا پربلا شد؛ مانند کربلا! 🌷تا تو بودی؛ جوانان اهل بهشت در دامن پر مهرت می غنودند! وبا زمزم محبتت آرام می‌گرفتند! 🥀 تا تو رفتی‌؛ قرار وآرامشان گرفته شد واندوه بی تو پشتشان را شکست! جگر حسن تافتهٔ زهر جفا سر حسینت بر فراز نیزه ها! و زینب بی پناهت آوارهٔ دشت های بلا کودکان معصومت خسته خارهاى صحرا و برّ وبحر رنگین به خون پاره‌های جگرت شد! 🌷 تا تو بودی ؛ روزهای سوزان بهاری بود! و سختی هایمان آسان می‌نمود! و شب‌های زمستان به آفتاب رویت گرم بود! 🥀 اما از وقتی‌که رفته‌ای‌‌؛ «در غم تو روزها، بیگاه شد روزها با سوزها، همراه شد!» 🍁۲۸صفر المظفر۱۴۱۵ق 🦋ملتمس دعا ❤️ ‌ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🗓۱۳۹۸/۸/۵ 🆔 @banavayeneynava 🦋🥀