eitaa logo
بانک عکس دفاع مقدس
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
121 ویدیو
26 فایل
📷 مرجع عکس کانال‌های شهدایی ❌ روی تصاویر لوگو نزنید 📌استفاده از تصاویر آزاد است 📌 با فوروارد مطالب از کانال شهدا حمایت کنید. 📌تلگرام https://t.me/bank_aks https://www.instagram.com/defense_ir?r=nametag
مشاهده در ایتا
دانلود
در ماه مبارک رمضان در بهار قرآن به یاد شهیدی که عبدالباسط ایران بود! "سیدعلی"متولد ۱۳۴۷ از قاریان قرآن‌کریم و مقام‌آوران مسابقات قرآنی بود که صدا و سبک تلاوت او، شباهت بسیاری به استاد «عبدالباسط» داشت؛ به‌طوری که وقتی قرآن تلاوت می‌کرد، همرزمان او فکر می‌کردند که صدای استاد عبدالباسط از رادیو پخش می‌شود..! او عبدالباسط‌خوانِ جلسه قرآنی استاد "محسن موسوی بلده" بود و به اذعان استاد" اگر شهید نمی‌شد قطعاً امروز جزو قاریان و نفرات ممتاز مسابقات کشور و مسابقات بین‌المللی بود». اما تقدیر سیدعلی چنین رقم خورد که این قاری قرآن‌ کریم، در ۱۸ فروردین سال ۱۳۶۶ در عملیات «کربلای هشت»، درحالی که لحظات آخر قرآن تلاوت می‌کرد، خداوند حنجره او را خرید و در بهشت خود جاودانه کرد. 💠 @bank_aks
روز میلاد کریم اهل‌بیت علیه‌السلام به یاد فرمانده دلاور گردان امام حسن(ع) اردیبهشت ۱۳۴۰ در شهرستان خوراسگان اصفهان متولد شد. به مدت ۴۸ ماه در جبهه‌ها حضور داشت. وی پس از چندماه حضور در جبهه به عنوان ديده‌بان، نيروی پياده و معاون و پس از آن فرمانده گردان بود. در پشت جبهه نيز در خدمات رسانی به رزمندگان مخلصانه فعاليت داشت و كلاس‌ های مذهبی و تفسير قرآن برگزار می‌نمود. او حضور گسترده‌ای در عمليات‌های طريق‌القدس، فتح‌المبين، رمضان، محرم، والفجر و خیبر داشت و سرانجام در آخرین آوردگاه در عملیات بدر با سمت‌ِ فرمانده گردان امام‌حسن (ع) لشکر ۱۴ امام‌حسین (علیه‌السلام) در۲۳ اسفند ۱۳۶۳ پس از رشادت‌های فراوان به فیض شهادت نائل آمد. 💠 @bank_aks
بهار ؛ بوی گل سرخ با خود آورده است که یادمان نرود زنده است یادِ شهید ... 💠 @bank_aks
« یام یام » های بهشتی حاج بخشی ... خیلی‌ها حاج‌بخشی را به یام‌یام هایش می‌شناختند. شیرینی‌های ویفری کوچکی که حاج‌ بخشی وقت و بی‌وقت با چند جعبه از آن‌ها سر می‌رسید و بین بچه‌ها سرش دعوا بود. چقدر مزه می‌داد وقتی حاجی زیر آتش سنگین بعثی‌ها و درست وسط خط مقدم سر می‌ رسید و یام‌یام‌ های طلایی‌ اش را بین بچه‌ها پخش می‌کرد..! 💠 @bank_aks
🔸 ۴۵ سال برای ایران جنگید و بعد به برادر شهیدش پیوست... سال ۱۳۵۹ وارد سپاه شد. حضور او در جبهه با تغییر نام خانوادگی‌اش همراه بود . برادرش "حسن باقری" برای عدم شناسایی از این نام استفاده می‌کرد و به دلیل شباهت زیاد چهره‌ی این دو برادر ، محمدحسین افشردی نیز نام‌خانوادگی خود را به "باقری" تغییر داد. او ابتدا به عنوان نیروی اطلاعات عملیات فعالیت می‌کرد سپس مسئول اطلاعات لشکرها شد و از سال ۱۳۶۲ تا پایان جنگ به عنوان مسئول اطلاعات عملیات نیروی زمینی سپاه و قرارگاه‌های کربلا و خاتم‌الانبیاءﷺ خدمت کرد. پس از جنگ، به ستاد کل نیروهای مسلح منتقل شد و در مسئولیت‌های مختلفی به ایفای نقش پرداخت. در ۸ تیرماه ۱۳۹۵ با حکم رهبر معظم انقلاب به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سرانجام پس سال‌ها مجاهدت در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در حمله متجاوزانه رژیم صهیونیستی به تهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به برادر شهیدش پیوست. 💠 @bank_aks
سرنوشت مقلدان خمینی چیزی جز "شهادت" نیست... ▫️حسین سلامی سال ۱۳۳۹ در شهرستان گلپایگان متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی در آبان ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست. در دوران دفاع مقدس در مسئولیت‌های رزمی مختلفی در لشکرهای ۲۵کربلا ، ۱۴ امام حسین و قرارگاه دریایی نوح حضور داشت. ▫️پس از پایان جنگ در مسئولیت‌هایی از جمله فرماندهی دوره عالی جنگ، معاونت عملیات ستاد مشترک سپاه ؛ فرماندهی نیروی هوایی سپاه و جانشین فرمانده کل سپاه به وطن خدمت کرد. ▫️وی در اردیبهشت ۱۳۹۸ طی حکمی از جانب رهبر معظم انقلاب به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب شد. و سرانجام در ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴ پس از سال‌ها مجاهدت به آرزوی دیرینه خود که همان ”شهادت“ بود رسید و در حمله رژیم صهیونیستی به تهران به یاران شهیدش پیوست. 💠 @bank_aks
بانک عکس دفاع مقدس
شهادت سرداران اطلاعات سپاه توسط رژیم صهیونیستی یادگاران دفاع مقدس سردار محمد کاظمی معروف به حاج کا
🚩 إنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ فرزند خلف دزفول، سرباز گمنام امام‌ زمان(عج)، مجاهد خستگی‌ناپذیر سردار سرلشکر پاسدار حاج محمدرضا نصیرباغبان (محسن باقری) مسئول اطلاعات سپاه قدس در حمله رژیم سفاک صهیونیستی به یاران شهیدش پیوست. این سرباز گمنام امام زمان (عج) از یادگاران و پیشکسوتان هشت سال دفاع مقدس و برادر شهید والامقام عبدالرضا نصیرباغبان بودند. 💠 @bank_aks
فرزندان خمینی ، پایانی جز ”شهادت“ ندارند... ▪️سال ۱۳۴۰ در رامهرمز متولد شد. سال ۱۳۵۹ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در دوران هشت سال دفاع مقدس، در مسئولیت‌های جانشین واحد اطلاعات تیپ ۴۳ بیت‌المقدس، مسئول واحد اطلاعات تیپ ۴۳ بیت‌المقدس، معاون اطلاعات عملیات‌های قرارگاه‌های کربلا، بدر و نجف، فرماندهی تیپ ۱۶ امام حسن عسکری علیه‌السلام به مجاهدت پرداخت و مفتخر به دریافت ۲ مدال فتح از فرماندهی معظم کل قوا شد. ▪️ بعد از جنگ در سال ۱۳۷۰ به درجه سرتیپی نائل شد. و در مسئولیت‌های مختلف خدمات ارزنده‌ای به نظام مقدس جمهوری اسلامی کرد و سرانجام در سِمت معاون اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای مسلح در ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ در حمله متجاوزانه اسرائیل به خاک ایران به مقام والای شهادت رسید. 💠 @bank_aks
پیر ما گفت: شهادت هُنر مردان خداست سعادت را آن‌ها بُردند که آن چیزی را که خدا به آن‌ها داده بود تقدیم کردند... ▪️سال ۱۳۳۲ در دزفول متولد شد. از نوجوانی فعالیت‌های سیاسی خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کرد و بارها توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. با تشکیل سپاه پاسداران به‌عنوان معاون اطلاعات و عملیات سپاه دزفول فعالیت خود را آغاز کرد. او در طول جنگ عراق علیه ایران، یکی از فرماندهان ارشد سپاه بود و در عملیات‌های اصلی سپاه حضور فعال داشت. ▪️پس از جنگ، در رده‌های ارشد نظامی به فعالیت خود ادامه داد. سال ۱۳۷۸ با دریافت درجه سرلشکری به‌عنوان جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. و از سال ۱۳۹۵ تا زمان شهادت، فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء را عهده‌دار بود که مسئولیت طراحی، هماهنگی و نظارت عملیاتی بر نیروهای مسلح را داشت. ▪️او سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت در بامداد جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در حمله متجاوزانه اسرائیل به تهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در این حمله ناجوانمردانه پسرش نیز همراه پدر آسمانی شد. 📲I بانک‌عکس‌دفاع‌مقدس https://eitaa.com/bank_aks
🇮🇷 قهرمانی که به توهم فتحِ تهران در تنگه مرصاد پایان داد... رضا کسی‌ بود که در عملیات مرصاد طرح محاصره‌ منافقین در تنگه چهار زبر را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگه‌ی مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد و از همانجا در ۵ مرداد ۱۳۶۷ راهی آسمان‌ شد. 💠 @bank_aks
سید می‌گوید : صبح روز دهم اردیبهشت ماه ، تازه آفتاب زده بود. بعد از آن شب سخت و نفس‌گیری که پشت سرگذاشته بودیم، آن طلوع چقدر دلچسب و زیبا جلوه می‌کرد. بیش از ده کیلومتر در زمین‌های صاف و بدون عارضه و جان‌پناه پیاده روی کرده بودیم... می‌شد جاده اهواز خرمشهر را که حوالی ۱۸ ماه در اشغال بعثی‌ها بود ببینیم و چقدر خوش‌ به‌ حالمان می‌کرد، تصویر نازک آن جاده که برایمان عطر خرمشهر را داشت... یک لحظه چشمم افتاد به «خدایی خراط». قبضه آرپی‌جی توی دستش بود و یک کوله پر از موشک‌های آرپی‌جی با خود حمل می‌کرد. از دیدنش خوشحال شدم و رفتم سمتش. یک لحظه نگاهم افتاد به پاهایش. خدایی پابرهنه بود. آن پاهای تنومند برافراشته ، همانند ستون‌هایی متحرک، رو به جلو هروله می‌کردند. نزدیکتر که شدم، دیدم بند پوتین‌هایش را به هم گره زده است و انداخته است گردنش. در آن روزهای گرم و خاک‌های رملی و تشنگی و آفتاب زدگی… محکم کوبیدم روی شانه‌ اش و خاک از لباسش برخاست. برگشت و نگاهش را در نگاهم گره زد همدیگر را در آغوش گرفتیم و صورتم لابلای ریش‌های پرپشت و عرق‌آلود خدایی فرو رفت. خندیدم و گفتم: «پس چرا پابرهنه ؟! پس چرا پوتین‌هاتو گذاشتی گردنت مومن؟! پاپتی وسط میدون می‌جنگی؟ پاپتی آرپی‌جی می‌زنی؟ » لحنش متین بود. بدون لبخند حرف نمی‌زد. اصلاً وقتی می‌خندید و آرام حرف می‌زد، آدم دوست داشت فقط خدایی را ببیند و فقط صدای آرام او را بشنود. اصلاً انگار طراوتی و حلاوتی در آن چهره و در آن لبخند و در آن طنین کلام بود که زمینی نبود. لابلای آن لبخند طولانی‌اش گفت: «آقا سید! این پوتین‌ها رو تازه از تدارکات گرفتم! نو هستن! حیفه خراب بشن! باید سالم بمونن برا عملیات بعدی!.» وجودم گُر گرفت. هر چند من هم مثل او لبخند زدم و دوباره روی شانه‌اش زدم و دوباره هم از لباسش خاک برخاست. اما مانده بودم که جوانی که کل عمرش را با فقر و نداری گذرانده است، چگونه اینقدر عجیب و غریب حواسش را به بیت‌المال می‌دهد و حق قانونی‌اش از بیت‌المال را که یک جفت پوتین ساده بیشتر نیست، استفاده نمی‌کند. حاضر بود پابرهنه در وسط آتش و خون و تیر و ترکش بجنگد، اما پوتین‌های بیت‌المال آسیب نبیند! خدایی راه خودش را رفت و من هم به همراه دسته و گروهان خودم راهی شدم. دسته‌ی شهید ناحی، یا همان دسته شهدا از گروهان فتح گردان بلال لشکر ۷ ولیعصر(عج) که خدایی هم از بچه‌های همان دسته بود، ظهر همان روز حوالی جاده اهواز خرمشهر ، زمین گیر و محاصره می‌شوند و هدف گلوله‌های چهار لول ضد هوايی و انواع گلوله‌های توپ و تانك دشمن قرار می‌گیرند و تا آخرين گلوله می‌جنگند و در اوج پهلوانی همه ۱۸ نفرشان به شهادت می‌رسند. پیکر پاک و مطهر شهدای دسته‌ی شهدا، در يكصد متری جاده اهواز خرمشهر ، سه روز و دو شب در بیابان و زیر آفتاب سوزان خوزستان باقی می‌ماند تا قصه همه جوره شبیه یاوران سرور و سالار شهيدان حضرت امام حسین (ع) شود. شناسایی پیکرهایی که سه روز زیر آفتاب مانده باشند ، کار ساده‌ای نیست. اما یک اتفاق همه را به هم می‌ریزد. پیکر خدایی را را که شناسایی می‌کنند و عقب می‌آورند، یک صحنه دل عالم و آدم را کباب می‌کند. «پوتین‌های خدایی هنوز دور گردنش هستند» آن پوتین‌های نوی بیت‌المال سالم می‌ماند برای عملیات بعدی... اما خدایی می‌رود به همان جایی که باید می‌رفت... شهید «خدایی خراط نژاد» متولد ۱۳۳۹ در مورخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس و در منطقه دارخوین به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای شهیدآباد شهرستان دزفول به خاک سپرده شد. 💠 @bank_aks