یادش بخیر اون روزا که عمیقا میشستم براتون دردودل می‌کردم و عالی راهنماییم می‌کردید! همش به امثال این روزافکرمی‌کردم ته دلم میگفتم مثل یک سرباز کنارتون می‌ایستم، بلکه یکم فقط یکم اززحماتتون را... هیس همون بهتر که چنین جمله‌ای نیمه کاره بمونه! این روزا که رفقا به تکاپواند از امثال این جشن گرفته تا... یاهمین روزا که بازار شایعه‌ها داغه ... یا همین دقیقه ها که غریب ترین شدید، (البته شاید به روش همیشگی‌تان که پیرو آقایید ) خدامیدونه دلم لک میزنه جلوی آینه وایسم روسری‌ام را لبنانی ببندم، چادرما که اولین بار شما سرم کردی، سرم بکنم. تسبیح و جانماز تربیت کربلا که تنها سوغات کربلاهای تنهاییتون بود بزارم توکیف! قرآنی که عشقش را جوری تودلم گذاشتید که یهو بشه تمام حافظه ام را بردارم! و بزنم به دل جبهه! جبهه‌ی این روزها خط مقدمی که بدجور هدف قرارتان داده بیایم سپرشوم برایت! نه فقط بخاطر مهر‌دختر‌پدری ها که عمیق است، که فقط من تمام پیاده شدن سخنرانی هایتان را در صحنه‌های سخت زندگیمان دیدم! بلکه بخاطر اینکه این روزها بدجور برایم بویِ شهدایی که داستان هایشان را می‌خواندم می‌دهید! کاری به امروز ندارم که رفته بودید میثاق باشهدا. کاری‌ندارم که دلتان چقدر لرزید کنار قبر عمو مهران. من از همان عیدها که فقط سال تحویلش کنار شهدا بود بدون هیچ هفت سین و سفره و عیدی‌ای.. از همان روزها که دائم نبودید و گاهی که بودید خیلی بود از همان ها که... بگذریم! شاید هم ازهمان ها بوی عطر لاله را در لباس هایتان شنیدم! البته درگوشی بگویم این روزها(بااین حجم از نامردی عده‌ای) بیشتر بوی لاله‌ی پر‌پر شده می‌دهید. بگذریم! این تک‌برگی بود برای عذرخواهی که (بخاطر وظیفه سنگین این روزهایم(مادری))تنهایتان گذاشته‌ام در این روزها که مظلومانه سربند یازهرا بسته اید و از روی تکلیف دل به میدان سیاست زده‌اید! ✍ #محدثه_بانکی #دردودل_خآص_امروزم #مادرانه_نوشت #انتخابات_مجلس_۹۸ #شهید_مهران_حریرچیان https://eitaa.com/banki_mohadeseh