eitaa logo
کانال محدثه بانکی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
594 ویدیو
4 فایل
﷽ ☀️ساکن نجف‌‌اشرف ✒️ارشدتفسیراثری 📖حافظِ کلامش‌ گشتم‌ تا اوحافظم‌ شود 💚#تفسیر_صدای_حرم را دنبال کن رفیق. 🎗تهیه/پشتیبانی دوره‌های تفسیر: @Bent_alhod 🔺️ارتباط مستقیم با من: @om_aye 🔺️مجموعه‌ بنت‌الهدی: @bentolhoda_quran
مشاهده در ایتا
دانلود
گر به صحرا ديگران از بهر عشرت مي روند ما به خلوت با تو اي آرام جان آسوده ايم😎 ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
اگر بگویی:چقدر دوستم داری؟ می گویم: به اندازه انار در ظاهر تنها یک من دیده میشوم !! اما ..... از دلم هزاران ٫ ❤️تو❤️ ٫ میریزد ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
بـه « تـــو» فکـر کـردن مثل یک شربت ریحان در ایـن تـابستـــان داغ بـی درنـگ ... به دل و جان می چسبد. پی نوشت: گل رز آبی را بر میدارم بو میکنم هااااااااااااای تمام وجودم پر میشود از تو براستی همه چیز بوی تو را میدهد. 💙 💙 ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
سلام بر یار محرمم🌙: حس عجیبی است دوتایی روضه رفتن هایمان... غصه اش هم عجیب است دوتایی گریه میکنیم دوتایی قلبمون پرمیکشه و ... دوتایی عاشق میشویم. ..... به گمانم٫ شب حضرت رقیه بود،اشک های بی امانم را که دیدم فهمیدم در‌ درونم ،دختری،دارد عجیب بی تابی میکند. هرچه باشد دخترها،این روضه ها را خوب میفهمن نه؟ 😭😭😭 مامانی: دعایم برایت این است: کاش انتخابت کند، همان سه ساله دخترِ این شب ها که عحیب دل پیل مردان راهم می لرزاند روضه غریبی‌اش.                                        ✍ @seyedrezanarimanifan (پی نوشت:چندروز پیش رفتم هیئت،داشتم خفه میشدم از شدت جمعیت ، دیگه بعدش به نی نی گفتم:مامان،تا مدت ها با عمو خدافظی کن،که حالا حالاها دیگه نمتونیم بیایم مجلسشون) (شهریور۹۸) ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
نخل و نارنجانه❤️ وقتی که نخل و نارنج را خوندم دلم عجیب هوای نجف کرد! از این نگذرم که قلم آقای یامین پور هم کم نظیر بود. @vahid_yaminpour خصوصا اینکه بعد از کتاب های زیادی که درباره علما دیدم این بار نگاهی متفاوت به زندگی این عظیم عالم بود و بس و خود این بسیار کتاب و هوای نجف را جذاب می نمود⭐️ قصه از آنجایی عجیب شد که وقتی رفتنِ‌نجفمان قطعی شد کتاب نخل ونارنج را هدیه گرفتم و آرام آرام راهی شدم قصه را فراموش کرده بودم که دیشب که وارد حرم شدم دیدم از دری وارد شدم که دست راستم قبر شیخ مرتضی است بفال نیک گرفتم:شاید به استقبال آمده اند! روزنه های امید در دلم روشن‌شد😇 یعنی میشود مرا هم مثل شیخ مرتضی در نجفِ دلت جا دهی بابا.. ❤️ ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
ثانیه های اول🕰 . سلام بابایی این اولین روزی که تو هوایی نفس میکشم که بهش میگم هوایِ شهرِ تو سلام بابایی داستان وصال ‌من شروع شد ازوقتی هواپیما داشت مینشستا منی که همیشه میترسیدم داشتم ازاون بالا دنبال حرم تو میگشتم بگذرم که هواپیما نشستو من حرمتُ پیدا نکردم😂 ازوقتی رسیدیم می ترسیدم ایرانی حرف بزنم،ترسم واقعی نیست عرفی برگرفته ازادمایی که منو ترسوندن از عرب ها از ادم هایی با تفکرات نژاد پرستانه همون ادم هایی که به مامانم گفته بودن شما میرید نجف حکم افغانی را دارید تو ایران😏 همونایی که.. بگذریم منِ پر حرف شدم دخترارومی که صدام درنمیمد نه بخاطر اینکه نفمهن ایرانی ام نه بخاطراینکه بتونم ابروی ریخته ی بی حیایی بعضی ایرانی هارا حتی شده کمی ،برگردونم با حیایی که شاید ندارم ولی سیره شما بهم یادداده اگر هم ندارم خودم را به با حیایی بزنم که با حیاترین شوم. بگذریم رسیدیم دم در خونه خوب بود تمیز ترس موش و سوسک واینا نبود ولی پله ها زیاد و مساحت خیلی کوچک اینکه میگم کوچک نه برای پرواز برای نگاه دنیایی کوچکِ اما شاید خونه ی خوبی باشه برای پرواز نمدونم(فقط الهی آدم پروازش باشم) 🙏🏻 . پی نوشت:ساعتم را به وقت شهرِ تو کوک میکنم🌟                           ✍ ادامه دارد.... . ❤️ ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
ثانیه ی دوم🕰 وقتی راه افتادم بسمت حرم ی ربع راه بود اما نمتونم بگم مثل ی ربع هایِ ایران بوداا نههه، غربت داشتم😔 شاید چون نیمده بودم تو بغلتت شاید چون هنوز دستمو نگرفتی باهم بریم شهرو ببینیم من از.. صدای عرب ها ازاین همه خیابونای ناآشنا از مغازه های شلوغ یا قیمت دینار از گربه های لاغر شهر از‌زیون‌ ناآشنا از این همه آدم غریبه از ماشینای ی شکل دیگه از پریزایی که شارژرامون توش نمیره از‌ کولرایی که روشن کنی یخ میزنی خاموش کنی ذوب میشی ازشبای بی خانم نجف ازکوچه های بی نام از چهارراه های بی چراغ احساس غربت دارم..... ولی به حرمت که میرسم احساس غربت ندارم انگاراینجادیگه مال منه انگار از قبل به‌دنیااومدنم اینجا بودم اینجا ازاصفهان وخونه خودمون و جامعه وخیابونای پرخاطره و تموم جاهای آشنای دلم آشناترِ با دلم نه که اینجاعرب نباشه نه که اینجا صدای سخنرانی حاج اقای عربی نباشه نه که اینجا بشناسمن نه اینجا میگن خونه ی باباست خونه ی تک تک آدمای نااشنایی که الان کنارم نشستن و من هیچکدومشون رونمیشناسم ولی همشون ب تو میگن بابا ✋ سلام بابا من اومدم دختر فراری که هرکاری کردی سربه راه نشد گفتی بیا باید بیای باید بیای توخونه خودم باید به تربیتت برسم بابایی اومدم نه که اومدم من و اووووون همههه دلبستگی و وابستگی و مشغله و ... کنده شدن محال بود نیومدم تو اوردیم. 😭😭 بیا درو قفل کن بیا بشین کنار دخترت بیا بشین پای دردودلاش بیا بگم چی شد که آدم نشدم بیا مثل همیشه غصه ی دروغی توجیهات دخترت رو برای سیاه بودنش بشنو بیا باشه؟؟ ✍ 
احادیثی ازامام عسکری علیه السلام.m4a
30.34M
سخنرانی از 💫 روایت :هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن كه نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است. 🔴در این صوت به سوالات زیر پاسخ داده شده: ➖نشانه‌های تواضع چیست؟ ➖ما اجازه‌ی لعن علنی داریم؟ در روضه‌هایی که درآن لعن علنی می‌کنند بنشینیم ؟ ➖سفارش‌های امام حسن عسکری(علیه‌السلام) به شیعیان چیست؟ ___________🌼___________________ /عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇
🕰ثانیه ی سوم! رفتم حمام این بار هم مثل همیشه غسل زیارت کردم اما متفاوت ازهمیشه واقعا داشتم میرفتم زیارت. بریم جلوووو؟ دوباره میرسم به این نام: السلام علیک یا ابالحسن و ....😭😭😭😭😭 بابایی.... سلااام......... حس جالب و عجیبی بود درست وقتی که وارد حرم شدیم صف ها پر شده بود فقط صف اول و دوم مونده بود برای نماز مغرب! . تعجبم بیشتر شد اخه قائدتا اول این دوصف باید پر میشد اما خالی بود...تک و توک افراد نشسته بودن توش بیخیال اومدم بشینم که یک خانوم عرب ازم پرسید:صلاة کامل ای شکسته؟ گفتم:کامل باورش نمیشد!!!! گفت:مقیم؟؟؟ نگاهم به گنبد افتاد اشکام یهویی به پهنای صورتم ریخت ناگهان بخودم اومدم و گفتم:نعم.انا مقیم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ گذاشت بشینم. الان دودقیقه تا اذانِ مغرب مونده نگاهم بین دوصف اول میچرخه این دو صف هنوز خالی ان بااینکه اینجا خیلی شلوغ خیلییییی ولی‌نمیزارن جز کسایی که نمازشون کامل بایستند. ازعمق‌دلم از باباعلی خواستم همتون بیاید و این دو صف‌پر بشه از مقیم های عاشقِ بابا. پی نوشت:دوست داشتید فیلم را ببینید .. موذن میگوید: حی علی الفلاح بشتابید به سوی علی❤️ ✍ ❤️ ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇عضو شوید
🕰ثانیه ی چهارم: ساعت ۱۲بامداد حال و هوای دلم آرام‌نمی‌شود در خانه بمانم! بیرون میزنم و توخوب میدانی اینجا برای رفتن،جایی جز حرمت را ندارم و چه خوب... می آیم تند تند .. اما این بار برخلاف این چند روز کمی حرم خلوت شده است! بدون لحظه‌ای فکر، خودم را به ضریح میرسانم. میرسم..... چه رسیدنی...!!! لب هایم تکان میخورد که بگویم سلام اما نوایی بیرون نمی آید! بهت زده ام چیزی انگار عمیقا نگاهم را به ضریحت گره زده شده‌ام مثل زائراولی ها راستی ... فردا اول مهراست و امروز روز شکوفه ها می‌شود من هم همه کمی بهانه بگیرم❤️ مثلا دلم بخواهد شکوفه شوم بی هنگام نصف شبی بزنم به حرمت وبگویم: بابا میشه برام جشن شکوفه ها بگیری ؟؟ ازخودِ فردا همین فردا بیام .. بیام کلاسِ اول کلاس اولِ بندگی اما این بار متفاوت از کل زندگی‌ام فقط پیش تو پیش تو:بابا علی پ.ن:نصف شبی منِ بهونه گیر، بهانه‌ی کلاسِ تو را گرفته ام. . ❤️✍ . ___________🌼___________________ / عضو شوید👇🏻 @banki_mohadeseh 👇روی گزینه join کلیک کنید تا عضو شده و کانال را گم نکنید 👇