eitaa logo
خاطرات یک بانوی آمر🌷
79 دنبال‌کننده
44 عکس
45 ویدیو
2 فایل
جهاد امروز ،جهاد بانوان است شروع فعالیت کانال ۵ اسفند ۱۴۰۱ آی دی بانوی آمر👇 @Modafeaharem9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻ویژه مسئولین 💠دختر خانم کم حجاب ، حالا فهمیدی مرد واقعی کیه؟ تقدیم به تمام دختران کشورم😭💔
دیشب مراسم داشتیم برای شهید الداغی یکی دوتا خاطره دارم براتون ان شاالله سر فرصت مینویسمشون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطرات یک بانوی آمر🌷
دیشب مراسم داشتیم برای شهید الداغی یکی دوتا خاطره دارم براتون ان شاالله سر فرصت مینویسمشون
💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐 چهارشنبه طلایی این هفتمونو به نیت شهید الداغی برگزار کردیم ومراسمی برای شهید غیرت گرفتیم خب برخوردها متفاوت بود بعضی ها وقتی عکس شهید ومیدین میگفتن آخی این همون شهیده و شروع میکردن برای همراهشون تعریف کردن خیییییلی ها اصلا این شهید و نمیشناختن واصلا از ماجرای ایشون خبر نداشتن😔 دختری مو پریشان کرده از جلو ما به سرعت داشت رد میشد گفتم دخترم شالتو بپوش گفت شال ندارم همینطوری گفتم میخوای شال بهت بدم یک دفعه دیدم ایستاد نگاهم کرد دستامو دراز کردم سمتش دستمو گرفت یخ کرده بود گفتم آخی چقدر یخ کردی😢 اومدیم جلو میز که عکس شهید بود دست کردم توی کیف شال ها یه روسری سرخابی خوشرنگ اومد توی دستم بسم الله گفتم و انداختم روی سرش بعد از شهید الداغی براش گفتم... بهش گفتم به حق این شهید که بخاطر ناموس وطن جونشو از دست داد قول میدی دیگه روسریتو در نیاری؟ گفت آره گفتم قول دادی ها چقدر زیبا و معصوم شد توی حجاب کلی ذوقش کردیم آغوشمو باز کردم وگفتم حالا یه بغل هم بده اینقدر آغوش این عزیزان انرژی داره که خدا میدونه☺️ تو آغوش فشردمش و بعد رفت دست خدا با نگاهم دنبالش کردم چقدر صحنه ی زیبایی بود ...❤️❤️❤️ 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
خاطرات یک بانوی آمر🌷
دیشب مراسم داشتیم برای شهید الداغی یکی دوتا خاطره دارم براتون ان شاالله سر فرصت مینویسمشون
آخرای مراسم یکم از میز فاصله گرفته بودم پیاده رو خیلی شلوغ بود گاهی یکم دورتر میشدم تا آدم های اطراف و یه رصدی کنم یه اکیپ دختر وپسر رد شدن و دقیقا جلو من ایستادن همشون نوجوون بودن دوتا دختر وچهار پنج تا پسر😔 یکی از دختر ها یه حرکت خیلی زشت رو داشت انجام میداد من فقط چشمام چهار تا شده بود و با تعجب واخم نگاهش میکردم دختر دیگه که سنی هم نداشت نگاهش به نگاه من افتاد با خنده وخجالت بی اختیار سلام کرد چند لحظه با همون حالت قبل نگاهش کردم بعد به خودم اومدم دستمو دراز کردم دستشو گرفتم از بین پسرها کشیدمش بیرون دوتا پسر ترسیدن و اومدن پشت سرش که یعنی حمایتش کنن رو کردم بهشون وگفتم چیه؟ دوستمه میخوایم باهم حرف بزنیم... اشاره کردم به سمت میز و عکس شهید گفتم شهید الداغی ومیشناسی ؟ گفت نه پسره یه قدم جلو تر اومد روکردم سمتش گفتم شما میشناسی گفت نه شروع کردم براشون تعریف کردن نگاهی به دختر خانم انداختم با محبت ودلسوزی وناراحتی گفتم حیفه توعه سنت خیلی کمه خیلی مراقب خودت باش دستمو از سر محبت فشرد ورفت گرمای دستش و حس قشنگش با فشردن دستم بهم منتقل شد قلبمو لرزوند احساس کردم خیلی دوستش دارم😭 خیلی داغون شدم خیلی بهش فکر کردم کاش این دخترامون بفهمن دارن اشتباه میرن براش دعا میکنم قبل از اینکه تاوان سنگینی بده متوجه بشه🤲🤲🤲😭😔 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
Rasoli-9.mp3
2.29M
دوباره جمعه های بی قراری... بیا و تکیه کن به کعبه یکی یکی ما رو صدا کن😍😭😭 حال دلتون امام زمانی🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
266.9K
🚨 استاد 📌۱۸ اردیبهشت ۱۴٠۲ 📣یا شروع کنید با تذکرهای زبانی عرصه رو بر بی‌حجاب‌ها کنید یا.......... 😱😱😱 مرغای آسمون به حالتون گریه میکنن🤯 دیگه نمی تونی پاتو از خونه بیرون بذاری👣 🕊به آمرین بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی به توریست ها گفتیم شالتون وبپوشید وسریع پوشیدن یک خارجی به قانون کشورما پایبنده اما خیلی از خود ایرانی ها... 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام خدمت همراهان عزیز امشب یک خاطره ی خاص دارم براتون پنج شنبه ی دوهفته ی پیش من مادرمو از دست دادم😔🖤 یک اتفاق خیلی ناگهانی بود . ایشون قبل از ظهر حالشون بد شد اورژانس آمد اولین ایست قلبی اتفاق افتاد احیا شدن ،منتقل شدن بیمارستان . سه چهار ساعتی تحت مراقبت بودن چندین بار دچار ایست قلبی شدن و در نهایت دیگه همه چی تمام شد وایشون واز دست دادیم🖤🖤🖤😭😭😭 تمام این مدت موارد کشف حجاب و که توی بیمارستان میدیدم تذکر میدادم حتی بعد از اینکه مادرم به رحمت خدا رفت یکی دو ساعت توی بیمارستان بودیم چند موردی و دیدم با چشمان پراز اشک و قلب پاره پاره واجبمو انجام دادم (الحمدالله) وثوابش رو هدیه کردم به روح مادرم 🤲🦋 ان شاالله که روحشون قرین رحمت الهی باشه🦋🦋🦋🦋🦋 امروز توی یک گروه خاطرمو تعریف کردم چند نفر گفتن احسنت که تو اون شرایط امر به معروف ونهی از منکر کردی. من بهش فکر کردم... چیز عحیبی نیست بنظرم ،اگر برامون جا بیفته که امربه معروف ونهی از منکر واجبه توهر شرایطی باید انجام شه مگه وقتی عزیزی واز دست میدیم نمازمون و فراموش میکنیم؟ چرا؟ چون وجوبش برامون جا افتاده اگر نخونیم عذاب وجدان میگیریم من واقعا توی اون شرایط نتونستم وجدانم و آروم کنم وچیزی نگم ان شاالله روزی برسه برای هممون این واجب اهمیتش جا بیفته🤲✅ ممنون میشم برای شادی روح مادرم فاتحه ای قرائت کنید🤲🖤 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
هرکس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر فحش می شنود؛ ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم. برای تحمّل تهمت، افترا و دروغ؛ چون ما اگر تحمّل نکنیم باید میدان را خالی کنیم. "روح الله مومن نسب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره حمایت از آمر به معروف رسیدم ایستگاه اتوبوس خیلی شلوغ بود.متوجه شدم دوتا دختر کشف حجاب اونطرف تر نشستن اطرافم تا حدودی شل حجاب زیاد بود خانم نسبتا جوان با یه خانم مسن تر در حال بحث بودن جفتشون چادری😔 و بقیه به حرفاشون گوش میکردن خانم جوان خیلی قشنگ امر به معروف رو توضیح میداد و خانم مسن مقاومت میکرد و میگفت اشتباه میکنی اصلا نباید بهشون کار داشت اگه کسی درونش درست باشه پوشش مهم نیست 😳😳 اوووف دیگه داشت کفرم درمیومد از این مسلمون نماها که با حجاب میان به جنگ اسلام جالبه که همه از بی حجاب و با حجاب به اون خانم مسن بها میدادن و تاییدش میکردن و اون خانم جوان تبیینگر رو دوره کرده بودن ناخودآگاه با اینکه یه کم دورتر بودم وارد بحث شدم رو به خانم جوان با صدای رسا طوری که همه ساکت بشن گفتم : آفرین👌👌حق با شماست ...همینطور پای دینت بمون ...محکم💪💪اصلا هم خام این حرفا نشو اگر همین الان بهترین شربت دنیا رو بریزم تو آفتابه به همین خانم تعارف کنم عمرا قبول کنه بعد رو کردم به بقیه گفتم درسته یا نه؟:شما قبول میکنید؟!!😒 اون خانم لجباز اصلا زیر بار نمیرفت اینجا بود که جمع حزب باد اومدن سمت ما و شروع کردن به تایید کردن حرفای من 😁😁 خانم مسن که دید یاراشو از دست داده محل و ترک کرد و رفت و ما موندیم و یه جمع آماده تبیین دیگه دو نفری هرچی داشتیم رو کردیم و رو به همدیگه تمام درس امر به معروف رو به صورت فشرده وردکردیم 😂😂 اون خانم به خاطر حمایتم ازم تشکر کردو خداحافظی کردیم چقدر متاسفانه مسلمون خنثی داریم و تابع رای اکثریت هرچند اون رای ضد اسلام باشه😔😔😔 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیاین پای کار خدا،شجاع باشید . امربه معروف ونهی از منکر کنید . اگرقلبتون ترسید به خدا بگین :خدایا ببین دارم میترسم ولی بخاطر تو میگم ..ـ 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
27.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جامعه در خطر هست ❌ به حجاب دیگران بیتفاوت نباشید❌❌ یک کلمه ی ساده بگو و رد شو ✅ اگر قلبت ترسید بگو خدایا ببین دارم میترسم ولی بخاطر تو میگم🦋 خدا با توست یازهرا بگو شروع کن از همین امروز☺️💐 نشر واجب 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
44.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ یک دشت بزرگی تمام میمون 🐒🐒 ⬅️ یک دشت بزرگی تمام خوک 🐖🐖 میمونـ🐵ـه میگه ما همه برای چی این اتفاق براشون افتاده؟ اونا که آدمایی خوبی بودن‼️ حاجی، سینه زن امام حسین علیه السلام و... 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
دیروز تو یه مسیری با یکی از رفقا میرفتیم سوار مینی بوس شدیم. پنج دقیقه معطل موندیم تا دوتا مسافر دیگه بیان و پر شه و حرکت کنه. مسافر آخری که اومد یه خانم بی حجاب بود. اصلا به اون خانم حرفی نزدم و به راننده گفتم بهش تذکر بده. راننده گفت من اون بالا برگه تذکر حجاب زدم دیگه بقیش وظیفه من نیست. منم گفتم پس من و رفیقم پیاده میشیم‌ اول راننده گفت به سلامت اما پنج نفر دیگه هم پشت سر ما بلند شدن و گفتن پس ما هم پیاده میشیم‌. راننده که حوصله نداشت کلی برا ۷تا مسافر معطل بمونه گفت خانم لطفا اگه میشه رعایت کنید چون اینجوری منم ضرر میکنم‌ اون خانمم با کلی اخم و تخم روسریشو انداخت سرش و ما هم سوار شدیم و حرکت کردیم‌😂 البته وقتی میخواست پیاده شه چند تا حرف نامربوط زد اما مهم نیست مهم کاریه که انجام دادیم برای رضای خدا👌 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
🔹دیشب با ماشین دوستم داشتیم میرفتیم جایی ،سر یک چهار راه پشت چراغ قرمز ایستاده بودیم . سمت راستمون یک عده ایستاده بودن خانم ها چادری وغیر چادری محجبه بودن اما یک خانم وآقا جلو بقیه ایستاده بودن که خانم شالش دور گردنش بود ❌ سرمو از ماشین بردم بیرون گفتم عزیزجان شالتو بپوش وبعد نگاهمو ازش دزدیم . باحالت شوخی گفت زن زندگی آزادی نگاهش کردم دیدم داره شالشو میپوشه منم با لبخند وشوخی گفتم نه قانون و باید رعایت کنید☺️ باز با خنده گفت باشه قانون ورعایت میکنم الان دیگه شالش سرش بود☺️ گفت الان برید جلوتر ببینید چه خبره (منظورش خیابان روبرویی بود که چون بالاشهره متاسفانه اوضاع خوبی نداره) گفتم به اونها هم میگم شما هم بگین 👍 نگاهم افتاد به خانم های پشت سرش همشون خندشون گرفته بود😅 این چراغه هم گیر کرده بود سبز نمیشد🥴😬 بالاخره چراغ سبز شد دوستم که راننده بود سرشو به نشانه ی تشکر آورد پایین منم دستم وبردم بالا به نشانه ی خدا حافظی اون خانمم همین کارو کرد 🔹✅ یه خاطره ی خوشمزه برای من ،خانم های پشت سری وشاید اون خانمه بود 🔴 نکته : تمام اون خانم های پشت سر، گرچه حجاب خوبی داشتن اما ساکت بودن🤫😐 این درد جامعه ی ماست که خیلی از محجبه ها یا بی تفاوتن یا میترسن🤕😬 حضرت آقا میگن یک تذکر ساده بدین و رد شین همین... 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان روزتون بخیر امروز توی بازار روح الله و اردوبازار کارداشتم و از اونجایی ک میدونستم همیشه اونجا وضعش خرابه بسم الله گفتم و رفتم داخل بازار . توکل کردم و شروع کردم به تذکر دادن . صبح زود هنوز خلوت بود و کشف حجابها کمتر بودن . برای پیداکردن جنسی ک میخواستم این مسیر رو چندین بار رفتم و اومدم و همچنین بازار روز. قبلا برای اولین بار ک میخواستم تو این مسیر تذکر بدم خیلی استرس داشتم و قلبم به تپش میفتاد .. امروز تا جایی ک شد سعی کردم نذارم کسی از زیر دستم در بره😅😅😅😅خداروشکر خوب بود . نهایتا میگفتن چییی؟؟البته بعضی وقتا توشلوغی صوت صدام طوریه که انگار از ته چاه داره صدا میاد متاسفانه... تا یکی اومد نگاه به عقب کرد ک چیزی بگه دید دارم بهش لبخند میزنم و گفتم قشنگم .خندید .و عجله داشت . تندتند چندقدم رفت جلوتر بلند گفت بااین همه گرونی ......حجاب آزاد بشه...... اینا یعنی نمیدونم چیچی گفت😄😄 قبلش هم باری بار چندم ک تو رفت واومد بودم به یه دختره گفتم و رد شدم البته دست رو شونه اش گذاشتم و گفتم عزیزم شالتو بپوش . اینم بدلیل مشکل صوتم اینکارو کردم و خیلی وقتا جواب میده ... یهو دیدم داد زد و یکی زد تو شونم و گفت به تو ربط نداره عزیزم ....خواستم رد شم برم گفتم اینو چون زده اگر بی خیال ولش کنم فکر میکنه ترسیدم برگشتم گفتم تو محیط عمومی به همه ربط داره . زورش گرفت . گفت مگه فضولی ....و یه حرف بد هم زد و یه جمله دیگه داشت ادامه میداد . منم خندیدم و رفتم .خندمو شاید اون ندید . اما به این نیت ک اگر کسی با سروصدای اون توجهش به من جلب شد بدونه من این داد و بیداد ها برام مهم نیست و نمی ترسم . البته لحظه ای ک بهم زد مونده بودم برگردم چی بگم یا نگم و برم؟ اما گفتم اگر هیجی نگم فکرمیکنه خیلی قلدره و من ترسیدم ....اگرم می ایستادم میتونستم بزنما💪💪اما در شآن من نبود .😁😁 اما این کتکه بااینکه نامرد دستش سنگین بود و تا چند دیقه جاش رو حس میکردم🥴 باعث نشد ادامه ندم . هرچی رفتم و اومدم تذکر دادم تا زمانی ک بازار شلوغ شد و منم خسته بودم دیگه نای حرف زدن نداشتم اما دلم طاقت نمیاورد ک .... باز بعضیا رو میگفتم و میرفتم اما دیگه بعضیا رو توان نداشتم بگم فیلم گرفتم بعضیا رو هم ک تذکر میدادم نگاهشون به من مثل نگاه ب یک آمر مثلا زیرنظر یه ارگان خاص بود😂😂 🥰🥰🥰🥰🥰 واقعا کتک خوردنه رو به نیت یاری امام زمان عج (اگر قبول باشه) راحت تحمل کردم و دوست نداشتم به کسی بگم . اما گفتم اینجا جزو خاطرات بگم که فکر نکنید همیشه نیاز به مرد یا نیرو کمکی هست . نیروی اصلی مال خداست که تو زبون ما میگذاره 💚اینجا عشق به یادگار میماند💚 👇👇👇 @banoaamer8