از لاک جیغ تا خدا
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هشتم 💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_نهم
💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و #عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
💠 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب #عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها #عشق من سعد است که رو به همه از #همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد #سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
💠 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم #ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش #اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که می-خواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون #دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز #اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم #تهران سر خونه زندگیمون!»
💠 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه¬خرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و #عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمی¬برد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت آشفته حجاب در جمهوری اسلامی
از کشف حجاب تا بیرون انداختن ناف .
مسئولین به غیرتتون بر نمیخوره ؟
جواب امام زمان رو چی میخواید بدید ؟
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
❣شهید #حمزه_علی_یاسین
شهیدی که خبر شهادتش را اهل بیت(ع) به مادرش دادند
دهه هفتادی بود و بزرگ شده کانادا، در دل فرهنگ غرب؛ اما پرواز را نمی توان از مرغ باغ ملکوت دریغ کرد!
شهید حمزه علی یاسین، رزمنده ۲۰ ساله حزب الله لبنان و برادرزاده همسر سیدحسن نصرالله بود که در سوم مرداد ۹۳، در دفاع از حرم عمه امام زمان(عج)، در سوریه به شهادت رسید.
مادرش ابتدا مخالف حضورش در جبهه بود، به همین خاطر بعد از شهادتش، فرماندهان حزبالله نمی دانستند چطور خبر شهادت پسر را به مادر برسانند.
وقتی درِ خانه شهید رسیدند، در کمال تعجب دیدند بر دیوارهای خانه پارچه مشکی نصب شده، در حالی که هنوز آن خبر مهم اعلام نشده بود! در زدند و مادر حمزه در خانه را باز کرد، نوع تعارف او نشان داد انگار از همه چیز با خبر است.
تعجب فرماندهان زیاد طول نکشید، مادر شهید بعد از پذیرایی از میهمانان، با آرامش تمام گفت: « دیشب در رویای صادقانهای دیدم که وجود نازنین پنج تن آل عبا وارد منزلم شدند و درست همین جایی که شما نشستهاید، نشستند و به من بشارت دادند و گفتند فرزندت در راه ما اهل بیت(ع) به شهادت رسیده و امروز خبرش خواهد رسید.
به روح پاک این شهید بزرگوار صلوات
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین.
🌷اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَجَ وَ العافِیَةَ وَ النَّصرَ بِحَقِّ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وَ اجعَلنا مِنَ المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ.🌷
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیقی که میخواستی مارو بیدار کنی کی میخوای بیدار شی؟رفیقش با یه فیلم میخواست بیدارش کنه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌تظاهرات علیه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در قلب سرزمینهای اشغالی
معترضان شعار «نتانیاهو قاتل است» سر میدهند
وستانیوز
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجاب، مهم ترین شعار دینی✌️🏼✨
خانم محجبهـ🌸 همینجور که داره تو پیادهرو راه میره، داره شعار میده به نفع دین❤️❗️
بدون اینکه چیزی بگه😍...
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
⚫️ #نشان | ُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
▪️انسانها مثل روداند؛ میآیند و میروند. سنتهای خدا اما مثل رودخانهاند؛ همیشه ثابتاند. یکی از این سنتها، این قاعدۀ زرّین است: «اگر به خدا پشت کنید او هم از شما رو برمیگرداند». این گزاره، هم دامن بنیاسرائیل را میگیرد هم بنیاسماعیل و هم همۀ بشریت را.
فتح، آیۀ 23
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_نهم 💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_دهم
💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!»
از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام #وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!»
💠 مات چشمانش شده و میدیدم دوباره از نگاهش #شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتیبیوتیک گرفتم که تا #تهران همراهتون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت.
سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم #دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشکهایم به دلش مانده بود و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد :«من تو فرودگاه میمونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید #خدا همه چی به خیر میگذره!»
💠 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت #سُنی هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به #اهل_سنت نداشت! این #وهابیها حتی ما سُنیها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من همکلام شود که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!»
از آیینه دیدم #قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید. او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید.
💠 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جادهایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!»
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانهاش گرم میشد که حس کردم کنارم به خودش میپیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ میزند که دلواپس حالش صدایش زدم.
💠 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد، دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!»
تمام بدنم از #ترس میلرزید و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟»
💠 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس میکردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینهاش شکست و ردّ #خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید.
هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه #مجروحش کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید.
💠 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمیدید من از #وحشت نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه میدیدم باورم نمیشد که مقابل چشمانم مصطفی #مظلومانه در خون دست و پا میزد و من برای نجاتش فقط جیغ میزدم.
سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من میخوام پیاده شم!» و #رحم از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانهام از درد آتش گرفت و او دیوانهوار نعره کشید :«تو نمیفهمی این بیپدر میخواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| #استاد_شجاعی
آخرالزمان، بسترِ اوج حملات شیاطین و متراکم شدن آنها در زمین است!
یکی از سپرهای انسان برای حفظ خود و دیگران، کتاب صحیفه سجادیه است، که صحیفه سجادیه جامعه، مشتمل بر هفت صحیفه امام سجاد علیه السلام میباشد.
در این ویدئو، مختصری از دستورالعمل استفاده از این سپر را از زبان #استاد_شجاعی میشنویم.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هوش مصنوعی خواستند که روز آزادی فلسطین رو به تصویر بکشه👌😍🕊
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانم های گل اینو ببینین خیلی قشنگه.👌👌👌
برای همهی خانم های اطرافتون هم بفرستید.
وقتی سواد رسانه ای نداشته باشیم پولمونو خرج آنچه رسانه ها زیبا جلوه میدهند میکنیم، نه آنچه نیاز داریم!#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
#موسسه_شمیم_عفاف
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
کتاب پروتکلهای صهیون.pdf
12.27M
📕رهبر معظم انقلاب حضرت آیتاللهخامنهای: از خواندن #کتابپروتکلهایدانشورانصهیون غفلت نکنید!
📚 کتاب پروتکل های دانشوران صهیون، تحلیل شده و در قالب یک فایل پی دی اف(pdf) در ۳۰ اسلاید، تقدیم میشود.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولودی
تا ابد هرچه کریم هست به فدای دوحسن...♥️✌️
ما گداییم گدای دو حسن
روزی ماگره خورده به وفای دو حسن
❤️🌹❤️🌹❤️🌹
پسرت تاج سرماست
تو هم تاج سری
در کدامین سر دنیاست
شما با خبری
روز میلاد تو آقاست
چه خوش بود اگر
بدهد عیدی میلاد پدر را، پسری😍
✨میلاد اباالحجة حضرت جان جانان امام حسن عسکری «صلوات الله علیه» برهمه عاشقان ، شیعیان ومنتظرین قیام فرزند غریبش «روحی وارواح العالمین له الفداء»مبارکباد🌺🍃
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید؛ پیروزی تضمین شده است
انشاالله...
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️زن باحیای غزه ای که حتی بعد از بیرون اومدن از زیر آوار به فکر حجابشه.
👈🏻مرد، میهن،آبادی یعنی این مرد با غیرت غزه ای که پیراهن خودشو روسری همسرش میکنه تا به عالم بگه بمب و خمپاره هم نمیتونه غیرتشو خدشه دار کنه👌
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸بهت و حیرت شهرام همایون از حمایت جهانی از فلسطین و نماز جماعت گسترده در آمریکا؛ ۲۰ سال پیش گفتم به افبیآی گفتم، روزی چشم باز میکنید و میبینید دور تا دورتان را جمهوری اسلامی گرفته!
خبری در راه است....
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥انسان کیه که خدا عالم رو به عشقش آفریده ؟!
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
💠ساده ترین روش برای توسل به امام حسن عسکری(ع):
عدد حروف ابجد کلمه امام حسن عسکری علیه السلام۴۷۸میباشد:
🔰امروز
یکمرتبه سوره یس+۴۷۸مرتبه صلوات
هدیه به روح مطهر
امام حسن عسکری (ع)بفرستید.
بعداز قرائت بهشون متوسل بشید وحاجت بخواهید.
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢یکی از بزرگترین حسرتهای پژمان جمشیدی:
*نداشتن بچه*
ته ته ته زندگی سلبریتیها و شهرت اینه، قابل توجه کسایی که حسرت زندگی اینارو میخورن
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
دلانه✨
•
امام حسن عسکری '؏':
خدا به موسی علیه السلام فرمود
اگر می خواهی ثواب صدسال روزۀ
همۀ ایام در نامه ی عملت ثبت شود؛
مردم را با 'امام زمانشان' آشناکن❤️🩹"
+📚بحارالانوارج۲ص۴
•
#دلانه
#امام_حسن_عسکری
#امام_زمان
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی حجاب با کلاس!!!!
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشکهای الناز دارابیان قهرمان پرتاب دیسک در لحظه اهتزار پرچم مقدس ایران
🔹این بانوی عفیفه، با پوشش چادر روی سکوی قهرمانی رفت و مدال 🏅 طلا را دریافت کرد. 👏👏
🔹وی همچنین مدال خود را تقدیم به کودکان مظلوم و مقتدر فلسطینی نمود. 👏👏
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم اخت الرضا که در رابطه با هجرت حضرت معصومه و وفات شهادت گونه ایشان است و فیلمی زیبا و خوش ساخت است، به دلایل نامعلومی در سکوت خبری ساخته شده، اینک در سکوت خبری در حال اکران است و اکران آن هم رو به پایان است. مظلومیت حضرت معصومه از این وضعیت و انفعال دستگاه های مسئول نسبت به این مظلومیت کاملا آشکار است.
لیکن مناسب است برادران و خواهران عزیز، خود کمر همت بر تبلیغ این فیلم ببندند.
کمتر کسی اطلاع از اکران آن دارد که موضوعی در خور تأمل است و برای نمونه صبح روز دوشنبه اول آبان ماه که سایت فروش سینما بهمن واقع در میدان انقلاب تهران را چک کردیم تنها 4 بلیط فروش رفته بود و شب هنگام وقتی برای تماشای فیلم رفتم تنها حدود انگشتان دو دست تماشاگر داشت و از تبلیغ فیلم در فضای تبلیغی در خارج از سینما هم اصلا خبری نبود و این واقعا جفا در حق اخت الرضا می باشد .
البته سکوت تبلیغی تا 28 مهرماه بود زیرا این فیلم در شامگاه ۲۸ مهر ماه، در برنامه تلویزیونی «نقد سینما» بررسی شد و تنها در شبکه قرآن نیز یکی دو شب پیش تبلیغ شد ولی حتما حق می دهید که این اصلا کافی نیست.
بر این اساس از کلیه عزیزان و دوستداران حضرت، اکیدا درخواست دارم با ارسال پیامی در گروه ها و افرادی که می شناسند فیلم را تبلیغ کنند و نگذارند این سکوت خبری ناشی از غرض ورزی های اغیار و غفلت دوستان ، مظلومانه به پایان خط اکران برسد.
امیدوارم حق حضرت معصومه - سلام الله علیها- را به جا آوریم و از مسئولان مربوطه دلیل را جویا شویم و بخواهیم این قصور جبران شود، البته تا دیر نشده و اکران اتمام نیافته است.
@banomahtab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢_ ازدواجهای خیالی!
🔻چرا بعد از #ازدواج دیگه همسرم عاشقم نیست؟
نگاه جالب علیرضا پناهیان به فیلم تایتانیک!
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما به زمان وعده داده شده نزدیک میشویم!
مهدی و مسیح علیهمالسلام هردو باهم خواهند آمد.
#کلیپ | #سید_حسن_نصرالله
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━