eitaa logo
" بانو محله رویان"
390 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
32 فایل
💫﷽💫 اینجا روزمرگی بانوی محله وازجنس همون مجله های قدیمه با همون حس وحال خوب و ساده از هنر،آشپزی،فرهنگ،روتین ،مسائل تربیتی،اجتماع صحبت میشه 📌اگر نظرتون روبیان کنید خوشحال میشم. 🍃ادمین @n1159n
مشاهده در ایتا
دانلود
۸۹۷ من متولد ۱۳۷۰ هستم. دوتا بردار دارم، یکی بزرگتر از خودم و یکی کوچیکتر. در زمان خودمون خیلی درس خوان بودم و خیلی به درسام اهمیت می‌دادم. دوره دبیرستان وقتی انتخاب رشته کردم مصمم شدم برای این که پزشکی قبول بشم و باید خیلی درس میخوندم. اینم خانواده من می دونستند و خیلی همراهیم می‌کردن زمانی که پیش دانشگاهی بودم چند تا از دوستانم ازدواج کردن و من اصلا به این چیزا فکرم نمیکردم و تو هوای بهترین دانشگاه و بهترین رشته دانشگاه بودم و تو اون عالم سیر می‌کردم. مامان بابامم خیلی از خواستگارا را خودشون رد کرده بودن بدون این که من متوجه بشم. گذشت و من کنکور دادم و واقعا بد دادم😢😭 و نتایج که اومد اصلا باورم نمیشد ولی چون تمام تلاشم رو کرده بودم و نتیجه رو به خدا سپرده بودم ناراحت بودم ولی ناشکر نه و این رو حکمت خداوند میدونستم. و اون سال رو دانشگاه نرفتم و تصمیم گرفتم دوباره امتحان بدم. مهرماه سال ۸۸ بود که یه فامیل دور داشتیم و من تازه از کتابخونه برمیگشتم که اونا رو تو خونه مون دیدم با پسر بزرگشون اومده بودن و من اصلاااااا به اینکه ممکنه برا خواستگاری اومده باشن، فکر نکرده بودم. که بعد از رفتن شون مامانم قضییه رو تعریف کرد و من این شکلی بودم 😳😳 و اصلا تا اون موقعه به ازدواج فکر نمی‌کردم. و اصرار بابام که بیان برای خواستگاری و باهم صحبت کنید و... چون واقعا خانواده خوبی بودن و من پسرشون رو خیلی سال بود ندیده بودم و این بهونه ای شد تا بیان خواستگاری 🤦‍♀ وقتی اومدن و باهم صحبت کردیم، زیاد راضی نبودم یعنی بهم نمیومدیم 😒 و نمی تونستم این رو مستقیم به بابام بگم و به مادرم گفتم و.... ولی فامیلا که فهمیده بودند همه گفتند دیگه موقعیت مثل این برات نیست و... حتی مادربزرگم خیلی اصرار می‌کرد که جواب منفی ندی یه موقعه و... و من مونده بودم سر دو راهی 😔 دلم همراهش نبود. ولی عقل و دیگران میگفتن خوبه... چند روز گذشت. اون موقع ها ما گوشی نداشتیم نه اینکه نباشه از این ساده ها بود ولی من نداشتم، هر موقع کارش داشتم از گوشی بابام استفاده می‌کردم. یه روز که گوشی دستم بود یه پیام از پسر داییم برا بابام اومد، منم جواب دادم که بابام نیست و گوشی دست منه (اینم بگم ما کلا تو خانواده پسرا و دخترای فامیل حتی سلام و احوالپرسی هم باهم نداشتیم 😊 اینم از حجب و حیای خانواده ما بود 😉) خلاصه اون هم پیام داد که شنیدم عروس شدی؟ من😳 گفتم نه در حد حرف بوده همین، هنوز کسی جواب نداده. اون هم سریع پیام داد اگه من بیام خواستگاریت جوابت چیه؟ به محض خوندن این پیام قیافه من 😳😱🤯 اصلا توقع همچین چیزی رو نداشتم. ولی من پسر داییم رو از بچگی دوست داشتم 🙈 بعد از کلی تعجب و خود زنی 😜 خیلی خوشحال بودم که اون ازم خواستگاری کرده و کلی قند تو دلم آب شد. ولی من دیگه جواب پیام رو ندادم و گفتم بابام اومد، گوشیش رو میخواد که دیگه بهم پیام نده برای من و پسرداییم که هیچ وقت حتی در حد سلام هم باهم برخورد نداشتیم، گفتن این حرف از طرف او برام خیلی سخت بود. خلاصه این که اون خواستگارم رو با این که همه چی داشت و همه موافق بودن، رد کردم 😊 رد کردنش ساده نبود خیلی زجر کشیدم 😢 بعد از سختیهایی که من و پسر داییم کشیدیم. چون من خواستگاری داشتم که هم کار داشت، هم پول داشت، هم موقعیت عالی و الان من میخواستم با کسی ازدواج کنم که نه پول داشت نه کار 🤦‍♀ فقط ایمان داشت و من همین رو میخواستم. همیشه نمازاش رو مسجد میخوند و خیلی باخدا بود و برای زندگی خیلی خوب بود و این که دل و عقلم همراهش بود و مخالفت ها از مادرم گرفته تا همه فامیل 😢 چه ها که بر سر ما نیوردن... و در این بین فقط بابام موافق بود و میگفت خدا خودش کار و پول رو جور میکنه و این شد که بعد از سه ماه کش مکش ۲۰ آذر ۸۸ ما بهم رسیدیم 😍😍 بعد از سختیهایی که کشیدیم از بیکاری همسرم و موندن خونه بابام برای زندگی در یک اتاق و حرف و حدیث های مردم و... خیلیا بهم میگفتن خواستگار به این خوبی رو رد کردی تا زن کسی بشی که هیچی نداره 😢 و من میدونستم اون همه چی داره چون خدا رو داره☺️ و زندگیم شد پر از معجزه خدا که الان همه از خوبیهای همسرم میگن... بعد از چند ماه همسرم در اداره ای استخدام شدن و ماهم تونستیم با وام ازدواج و فروش طلا زمین بخریم و اینها قدرت خداوند بود. بابام یه خونه مستقل داشتند که بعد از یک سال به ما دادن و گفتند تا خونه تون رو بسازید، اینجا مستقل زندگی کنید و چه کمک هایی که من از طرف پدرم شدم و دستشون رو میبوسم و همیشه دعاگوشون هستم. ادامه👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075