eitaa logo
هرعکس یک نکته
54 دنبال‌کننده
785 عکس
10 ویدیو
14 فایل
عکسنوشته ها کار خودم هست.انتشار عکس ها با ذکر منبع بلامانع است.را ه ارتباطی با ما @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مسار
✍اهمیت توجه به جایگاه و نقش خود در خانواده 💡توجه به جایگاه هر فردی در خانواده نقش مهمی در تعاملات و برخورد افراد با یکدیگر دارد. 🌱اینکه هر فردی نقش و مسئولیت خود را بداند و به دنبال پذیرش نقش، وظیفه‌اش را به نحو شایسته انجام دهد، ارتباطات و برخوردها را قوی تر می کند. ⭕️ پذیرش جایگاه پدری و مادری و همچنین فرزند بودن باعث می‌شود تا بچه‌ها را از کوتاهی در مسئولیت یا بی‌احترامی و عدم توجه به سخنان والدین دور نماید. 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍فقط یک دقیقه زمان داری! 💫یک دقیقه فقط فرصت داری یک دور دیگر، دور ضریح امام رضا علیه‌السلام بگردی! 💞یک دقیقه فقط مانده تا برای آخرین فرصت، یک دل سیر مادرت را ببینی. 🍃یک‌دقیقه فقط از نفس کشیدنت باقی مانده است. 📿یک دقیقه فقط باقی‌ست تا آخرین سجده نمازت را بجا آوری. 🤲تنها یک دقیقه زمان داری تا آخرین دعایت را بخوانی. 💡شبی که فقط یک‌دقیقه بیشتر از شب‌های دیگر است، می‌شود بلندترین شب سال! عُمر ما از همین دقیقه‌هاست. هر دقیقه برای خودش می‌تواند مهم باشد. 🌱همان یک دقیقه می‌تواند حُر را از این رو به آن رو کند. ☀️همان یک دقیقه می‌تواند ظهور را محقق کند. همان یک دقیقه می‌تواند دقیقه‌ی طلایی عمرت باشد! 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍والدین عقرب 💡هر فردی ممکن است در طول زندگی خود دچار اشتباهاتی شود. اشتباهاتی که قبلا کارت زرد برای عدم تکرار آن، به او داده شده بوده. 🧒طبیعتا فرزندان احتمالا بیشتر در معرض این هستند که علی‌رغم توصیه‌های قبل، دوباره کار ممنوعه‌ای را نه لزوما از عمد، انجام دهند. 🦂درچنین شرایطی والدین عقرب، نیش و کنایه‌هایی را در رابطه با کودک به کار می‌برند که تبدیل به سدی در ارتباط و صمیمیت آنها می‌شود. پس از گفتن جملاتی مانند: _مگه کری، نشنیدی چی بهت گفتم؟😡 _آخه چندبار باید یک موضوع رو به تو بگم؟!🤦‍♀ ❌خودداری کنید. 😈اگر بعداز این رفتارتان شاهد اعمال تلافی جویانه از طرف فرزندتان بودید، تعجب نکنید! هر عملی عکس‌العملی در پی دارد.😁 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍حال خوب یا حال بد کدام واقعیت؟ انسان به دنبال حال خوب🌱 است و برای رسیدن به این مسئله گاه خود را درگیر ابزارهایی🔧 می‌کند که هیچ سودی برای او ندارند و چه بسا حال خوب واقعی را از او بگیرند و تنها اسیر زندانی با میله‌های نامرئی‌اش کنند. در فضایی بی روح با چند پیام✉️ و تصویر 🏞بدون واقعیت که سرگرم می‌کند و لذت کنار همدیگر بودن را می‌گیرد. ⭕️گاه نیز برای دیده شدن کارهایی می‌کند که خود نیز نمی داند درست است یا خیر. 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍مقایسه ممنوع 🚫هیچ گاه فرزندان و اوضاع زندگی دیگران را با فرزندان و اوضاع خانوادگی خود مقایسه نکنید. 🗓 هرخانواده‌ و فردی برای زندگی‌اش برنامه و اهداف منحصر به فردی دارد و همچنین تربیتی متفاوت. 💡والدین با مقایسه‌ای که انجام می‌دهند فرزندانشان را ناراحت و بی‌اعتماد به نفس🤗 می‌کنند و حتی این مسئله باعث اختلافات دیگری نیز ‌می‌شود، لذا توجه به این مسائل به ظاهر ساده، تاثیر بسیاری دارد. 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍چه چیزی سخت به دست می‌آید و به آسانی از دست می‌رود؟ 💡شاید در ظاهر پیروی از هوای نفس، شیرین و مخالفت با آن تلخ است؛ اما اخلاق خوب و صفت‌های نیکو در سایه‌ی مخالفت کردن با هوای نفس، بدست می‌آید. ❄️در مسیر مدرسه به خانه بودند. محسن پالتوی خود را محکم به دور خود پیچیده، دست‌های کرخت خود را داخل جیب‌هایش کرده بود. 🧥حمید دوشادوش او راه می‌رفت و در گوش او می‌خواند: این پالتو همونی نیست که پارسال بهت دادم؟ جنسش عالیه، هنوزم می‌شد استفاده‌ش کنم؛ ولی دادمش به ‌تو تا سرما نخوری! ⚡️ حرف‌های او مثل پُتکی بر سر محسن فرو می‌آمد. خدا خدا می‌کرد زود به دوراهی جداشدن از هم برسند. ✨امام‌على‌عليه‌السلام : ما اَصْعَبَ اِكْتِسابَ الْفَضائِلِ وَ اَيْسَرَ اِتْلافَها؛ فضائل اخلاقى و صفات پسنديده چه به سختى به دست مى‌آيند و چه آسان ازدست مى‌روند. 📚شرح نهج البلاغه، ابن‌ابى‌الحديد،‌ ج۲۰،ص ۲۵۹، ح۳۸. 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍نگران نباش 💡برای ساختن زندگی خود؛ لازم نیست بدبین🧐 باشید! لازم نیست؛ ذهن و دلتان را نگران🥴 کنید. 🌱تنها چیزی که لازم است به قول قدیمی ها:"مالتان را سفت بچسبید. همسایه را دزد نکنید" 📌باعشق ورزی صحیح، 📌با روش گفتگوی متمدانه و منتج به نتیجه، 📌با غیرت و محبت به جا، 📌با کنترل ومدیریت تنش‌ها، آسیب های زندگی را جوری مدیریت📝 کنید که همسرتان با دل وجانش شما را بپذیرد و عاشق باشد؛ آن وقت خیالتان راحت 😌خواهد بود‌‌. 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✨گزارش نویسی روزانه در سیره مدیریتی شهید حسن باقری 🍃شهید باقری نوشتن‌ يادداشت‌ روزانه‌ را اجباري‌ كرده‌ بود.خودش هم می نوشت. مي‌گفت‌ «بنويسيد چه‌كارهايي‌ براي‌ گردان‌، تيپ‌، واحد و قسمت تان‌ كرديد. اگر بنويسيد، نفر بعدي‌ كه‌ مي‌آید می داند چه‌ خبر است. آن‌موقع‌ بهتر می تواند تصميم‌بگيرد.» 📚 کتاب یادگاران جلد ۴؛ فرزانه مردی، نشر روایت فتح، چاپ پنجم ؛ خاطره شماره ۴۳ 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✨ برپایی گود زورخانه در خط مقدم 🍃در مرحله دوم عملیات والفجر هشت، قرار بود در جاده ام القصر حوالی رأس البیشه کار شناسایی انجام بدهیم. ما جلوتر بودیم و منتظر علی آقا. عراق معرکه ای بر پا کرده بود. زمین مثل طبل زیر پای مان می لرزید. ☘علی آقا وقتی رسید، گفت: «بچه ها! می بینید دشمن چه معرکه ای گرفته؟» کسی چیزی نگفت. تا روحیه ها را احیا نمی کرد نمی شد کاری انجام داد. 🌾ادامه داد: «اینجا گود زور خانه است؛ پس اول گود می زنیم. سر یک ساعت بچه ها با گونی سنگری میدان زورخانه را بر پا کردند. علی شد میان دار و بچه های واحد اطلاعات عملیات حلقه زدند. میل و تخته نداشتیم. با کلاش میل گرفتیم و نوار شیر خدا هم مثل همیشه دم دست بود. روحیه ها شد توپ و آماده عملیات. راوی: کریم مطهری؛ هم رزم شهید 📚کتاب دلیل؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحه ۱۴۱ 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍دستم ننداز 😤بعضی وقتا هست که ناراحتم و اعصابم بهم ریخته. مثل اون روز که حسین ماشین‌ کنترلیش🚗 رو بهم نداد. ولی تو به جای اینکه بهم بگی که آروم🌱 باشم، یا بگی صبر کن خودم دو سه ماه دیگه برات میخرم🎁، یا حتی ازم بخواید با جمع کردن پولام💰 کمک‌تون کنم توی خریدنش، دستم انداختید و گفتید که یه مرد برای ماشین‌کنترلی ناراحت نمیشه😏! ولی بابا من بچه‌م😔. مرد نیستم ولی شخصیت دارم و ازت میخوام که توی حس‌هام باهام شریک بشی. چسب🩹 روی زخم باش. بتادین نه.🙃 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✍لطفا بزرگ شید! 👧یه روزی اسم گذاشتن برای عروسکام و حرف‌زدن باهاشون به خیال اینکه با من حرف میزنن جای آبجی و داداش نداشتم، راحت بود.... 📆حالا که چند سال از بچگیم گذشته فکر می‌کنم ای کاش عروسک‌هامم مثل من بزرگ می‌شدن!😔 🆔 @masare_ir
هدایت شده از مسار
✨قنوت های عارفانه شهید مجتبی اکبر زاده 🍃سال ۶۵ بود و در جاده اهواز اندیمشک سه راهی دهلران آموزش غواصی می‌دیدیم. صدای اذان بچه را کنار هم جمع می کرد. حاج آقای اکبر زاده برای خودش حال و هوایی داشت. اولین نفر بود که در صف جماعت منتظر می نشست تا بچه ها جمع شوند. ☘موقع قنوت که می شد انگار یادش می رفت این همه جمعیت پشت سرش نشسته اند. سه بار با سوز و ناله می خواند: «اللهم ارزقنی الشهادة فی سبیلک». در تاریکی هوا لرزش شانه هایش را می‌دیدم. با قنوت ملتمسانه اش یک گام به شهادت نزدیک تر می شد. بعد از نماز حاج آقا زیارت عاشورا می خواند و بغض ها یکی یک می ترکید. راوی: حاج حسین یکتا 📚کتاب مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۴۲۴ 🆔 @masare_ir