7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌️تو وقت های سخت آدم به درد بخور خودشو نشون میدده؛ دم آقا مهدی رسولی گرم
🔻ان شاالله بقیه سخنران ها و مداحان از ایشون یاد بگیرن و خودشونو مثل آقا مهدی خرج توصیه های حضرت آقا کنن...
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معضل ایرانیا بعد از خونه تکونی 😂🤣
#طنز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبهای عجیب با یک دختر خانم در مسیر پیادهروی جمکران!
برای شرکت در #انتخابات پدرتون رو تشویق میکنید؟😞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان جالب یک آمریکایی در مورد ایران
📕🌼#کتابخوانی_باعطر_مهدوی
#آخرین_عروس_۲۱
اکنون بشر از جای خود بلند میشود.
او الان یقین کرده است که گمشده خود را یافته است.
خودش است!!
آری
او ملیکا را یافته است!
ملیکا همان «نرجس» است!!!
تعجب نکن!
او برای اینکه شناسایی نشود نام خود را تغییر داده است.
اگر مسلمانان میفهمیدند که او دختر قِیصر روم است هرگز نمیگذاشتند به محبوب خود برسد.
من فکر میکنم که در آن دیدارهای شبانه امام از او خواسته است تا نام نرجس را برای خود انتخاب کند.
وقتی او اسیر شد و مسلمانان از نام او سوال کردند، او در جواب همین نام جدید را گفت.
آری ، تاریخ دیگر این نام را هرگز فراموش نمیکند.
به زودی نرجس مایه افتخار هستی خواهد شد !
ما همدیگر نباید بانو را با نام اصلیش صدا بزنیم؛ زیرا با این کار خود باعث میشویم تا همه به راز او پی ببرند.
ما از این لحظه به بعد او را به نام جدیدش میخوانیم:
« نرجس»
چه نام زیبایی!!!
بِشر به سوی نحّاس میرود و میگوید :«من این خانم را خریدارم »
صدای کنیز به گوش میرسد:« وقت و مال خویش را تلف نکن.»
بِشر نامهای را که امام هادی علیه السلام به او داده بود در دست دارد .
با احترام جلو میرود و نامه را به بانو میدهد و میگوید:« بانوی من ! این نامه برای شماست»
نرجس نامه را میگیردو شروع به خواندن میکند.
نامه به زبان رومی نوشته شده است. هیچکس از مضمون آن خبر ندارد .
نرجس نامه را میخواند و اشک میریزد.
چه شوری در دل بانو به پا شده است! خدا میداند .
اکنون او پیامی از دوست دیده است ،آن هم نه در خواب بلکه در بیداری.
نحّاس رو به بانو میکند و میگوید :« تو را به این پیرمرد بفروشم ؟»
نرجس رضایت میدهد .
پیرمرد سکههای طلا را به نحّاس میدهد.
نرجس برمیخیزد و همراه بِشر حرکت میکند.
او نامه امام را بارها بر چشم میکشد و گریه میکند.
گویی که عاشقی پس از سالها نشانی از محبوب خود یافته است.
نرجس آرام و قرار ندارد.
عطر بهشت را از آن نامه استشمام میکند.
ما باید هرچه زودتر به سوی سامرّا حرکت کنیم.
#نیمه_شعبان
#یامهـــﷻــدے...
⛅️ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج⛅️
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#آخرین_عروس_۲۲
فصل ۵
✅ بشارت آسمانی برای قلب من
به شهر سامرا میرسیم.
نزدیک غروب است.
وارد شهر میشویم .
حتما یادت هست که رفتن به خانه امام هادی علیه السلام جرم است.
ما باید به خانه بِشر رفته و در فرصت مناسبی خود را به خانه امام برسانیم.
امشب هوا خیلی تاریک است و ما میتوانیم از تاریکی شب استفاده کنیم.
نیمه شب که شد آماده حرکت میشویم.
بِشر از ما میخواهد که خیلی مواظب باشیم و بدون هیچ سر و صدایی حرکت کنیم
وارد محله عسکر میشویم و نزدیک خانه امام میایستیم.
تو باور نمیکنی .لحظاتی دیگر به دیدار امام خواهی رسید. اشکت جاری میشود.
صدایی به گوش میرسد :«خوش آمدید!»
بِشر وارد خانه میشود.
زانوهای نرجس میلرزد.
بوی گل محمدی به مشامش میرسد.
اینجا بهشت نرجس است.
اشک در چشمان او حلقه زده است.
امام هادی علیه السلام به استقبال او میآید .
نرجس سلام میکند و جواب میشنود.
امام هادی علیه السلام به روی او لبخند میزند و میگوید :« آیا میخواهی به تو بشارتی بدهم که چشمانت روشن شود؟»
امام میداند که نرجس در این سفر با سختیهای زیادی روبرو شده و رنج اسارت کشیده است.
اکنون باید دل او را با مژدهای شاد کرد .
«ای نرجس ! خوشنود باش و خوشحال به زودی خداوند به تو فرزندی میدهد که آقای همه دنیا خواهد شد و عدالت را در این کره خاکی برقرار خواهد کرد »
نرجس میفهمد که او مادر مَهدی علیه السلام خواهد شد .همان کسی که همه پیامبران به آمدنش مژده دادهاند .
به راستی چه مژدهای از این بهتر؟ گوش کن نرجس سوالی میکند:« آقای من ! پدر این فرزند کیست؟ »
_ آیا آن شب را به یاد داری ؟ شبی که عیسی علیه السلام و جَدّم پیامبر صلی الله علیه و آله مهمان تو بودند .آن شب پیامبر تو را برای چه کسی خواستگاری کرد؟
_ فرزندت حسن را میگویی؟
_ آری، تو به زودی همسر او خواهی شد.
اینجاست که چهره نرجس از خوشحالی همچون گل میشکفد.
خدا سرور مردان جهان را برای همسری با او انتخاب نموده است.
#نیمه_شعبان
#یامهـــﷻــدے...
⛅️ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج⛅️
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۱۱۱
سوره اعراف، آیه ۱۵۸
💥قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَ يُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِمَاتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
بگو: «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم. آن کس که حکومت آسمانها و زمین، از آن اوست. معبودى جز او نیست. زنده مى کند و مى میراند. پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده اش، آن پیامبرِ درس نخوانده اى که به خدا و سخنانش ایمان دارد. و از او پیروى کنیدتا هدایت یابید.»
#تفسیر_آیه:
دعوت جهانى پیامبر(صلى الله علیه وآله)
در حدیثى از امام مجتبى(علیه السلام) چنین مى خوانیم: عده اى از یهود نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمده، گفتند: اى محمّد توئى که گمان مى برى فرستاده خدائى و همانند موسى(علیه السلام) بر تو وحى فرستاده مى شود ؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) کمى سکوت کرد، سپس فرمود:
آرى، منم، سید فرزندان آدم و به این افتخار نمى کنم، من خاتم پیامبران، پیشواى پرهیزگاران و فرستاده پروردگار جهانیانم .
آنها سؤال کردند: به سوى چه کسى؟ به سوى عرب یا عجم یا ما ؟
خداوند این آیه را نازل کرد، و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله)را به تمام جهانیان با صراحت در ضمن آن شرح داد.
ولى با این حال، پیوند و ارتباط آیه با آیه قبل در زمینه صفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و دعوت به پیروى از آئین او جاى انکار نیست.
1⃣نخست، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد:
بگو اى مردم من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم (قُلْ یا أَیُّهَا النّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً).
این آیه، همانند آیات بسیارى دیگر از قرآن مجید، دلیل روشنى بر جهانى بودن دعوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است.
#ادامه👇