eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
142 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
9.4هزار ویدیو
377 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨اخبار موسسه 📢معاونت فرهنگی موسسه معصومیه خواهران به مناسبت هفته عفاف و حجاب برگزار می‌کند: " آموزش احکام آرایش‌های نوپدید" باحضور استاد ارجمند "سرکارخانم روحانی " ✅ به صورت آنلاین و پرسش و پاسخ ✅زمان: روزهای ۳، ۴، و ۵ مرداد ماه ساعت ۱۶ الی ۱۷ 🔻جهت ثبت نام مشخصات خود و نام دوره را به لینک زیر ارسال نمایید. @Pasokhgo8 🔴لینک حضور در کلاس مجازی: https://ac01.dte.ir/esm99063101 🌺🌺 🌴 @masoumiyeh
تو خونه داشتیم پانتومیم بازی میکردیم نوبت بابام شد با دست منو نشون داد یهو همه با هم گفتن لاشخور؟!🤨😂 😂😂😂😂😂😂😂 ولی بنظرم مسئولین به فکر ایمان ما هستن همش برق رو میبرن و میارن که ما هی صلوات بفرستیم مرسی از مسئولین 😁 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 دیشب برق رفت سریع رفتم یه شمع روشن کردم نشستم دو تا سطر کتاب خوندم همینو در آینده هزار بار میکوبم تو سر بچم که ما با نور شمع درس میخوندیم شما چی ؟ 😂😂😂😂😂😂😂😂😂 برق هم شده مث شوهر ! صبح میره ......ظهر میاد عصر میره......شب میاد🤔😉
🌟 در امر ، هیچ کس ایده آل نیست!! ✅ رهبرانقلاب: در امر ازدواج، هیچ کس ایده آل نیست. انسان نمی‌تواند ایده آل خود را پیدا کند. و زندگی کنند. ۱۳۷۶/۹/۶ ♨️ آدم، اول که نگاه می‌کند، همه‌اش حُسن است. بعد که وارد می‌شود اخلاقیّاتی هست، نقایص و کمبودهایی هست، ضعفهایی وجود دارد که به تدریج در یکدیگر کشف می‌کنند. 🌸 اینها . باید با این کمبودها ساخت، چون بالاخره مردِ ایده آل بی‌عیب و زنِ ایده آل بی‌عیب در هیچ کجای عالم پیدا نمی‌شود. ۱۳۷۸/۱/۲۴
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸امر به معروف یعنی در دنده بودن!🔸 امربه‌معروف و نهی از منکر چیست؟ به ساعتتان نگاه کنید؛ این چرخ‌دنده‌های ساعت، در هم دنده شده‌اند. دنده‌هایشان داخل هم است؛ یکی که می‌چرخد، دیگری را هم می‌چرخاند. امربه‌معروف، یعنی اینکه دندۀ یکی در دندۀ دیگری گیر کند. امربه‌معروف، دنده است؛ ترک امربه‌معروف، یعنی خلاص کردن! خلاص کردن یعنی اینکه یکی بچرخد و دیگری نچرخد. وقتی امربه‌معروف و نهی از منکر ترک می‌شود، یعنی این چرخ و آن چرخ از هم دور شده‌اند؛ زده‌ای توی خلاص! این می‌چرخد، اما آن دیگری نمی‌چرخد. دندۀ فرد نمی‌خورد به دندۀ جمع؛ یعنی خوبی فرد، سرایت به دیگری نمی‌کند. خوبی‌ها وقتی شخصی شد و امر به معروف تعطیل شد، این دارد برای خودش می‌چرخد و آن دیگری هم دارد برخلاف آن می‌چرخد و منکرش را انجام می‌دهد. نتیجه‌اش اینست که «مجموعۀ جامعه» نمی‌چرخد. گاهی انسان زورش نمی‌رسد دیگری را بچرخاند، می‌زند در خلاص؛ خودش در زندگی شخصی‌اش یک آدم سالمی است، اما در زندگی اجتماعی دنده‌اش به دیگران گیر نمی‌کند. می‌خواهد اگر دیگران در غفلت می‌روند، او در غفلت نرود؛ اگر دیگران نمازشان را به تأخیر می‌اندازند، او به تأخیر نیاندازد، لذا دنده را خلاص می‌کند تا بتواند نمازش را سر وقت بخواند. اما نه، هنر این است که در عین اینکه انسان نمازش را سر وقت می‌خواند، در دنده هم بزند. @haerishirazi
🔴 💠 وقتی به صحبت‌ها و گلایه‌های همسرتان می‌دهید به منظور آنکه نشان دهید به حرف‌های او گوش می‌دهید گاهی بگویید: چه‌جالب، آها، خوب، اِ و ... 💠 ارتباط کلامی با این و نیز ارتباط با همسرتان در حین گوش دادن، بسیار در همسرتان موثر است و شما را پناهگاه و سنگ صبور خوبی تلقی خواهد کرد. 💠 اگر خوب و با توجه به صحبت‌های همسرتان گوش ندهید برداشت او این خواهد بود که او را نکرده‌اید و همین خود عامل گلایه و جدید خواهد شد. 🆔 @khanevadeh_313
ارتباط موفق_14.mp3
12.12M
🎙 💠 اولین قربانیِ شما در هر ارتباطی؛ خودِ شمایید! به دیگران که سخت می‌گیرید؛ این نَفْس شماست که سِفت و سخت و منقبض می‌شود! و همین انقباض، توسط همه‌ی انسانهای دیگر، قابل ادراک است! بطوریکه که از احساس امنیت‌شان در کنار شما، کاسته، و آنان از اطرافتان، پراکنده می‌کند. 🆔 @khanevadeh_313
مداحی_آنلاین_قسم_به_صبر_زینب_مطیعی.mp3
7.26M
🌷 🍃قسم به صبر زینب 🍃قسم به نام زهرا چادر خاکی او 🎤 👌بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌مشهدی ها دست به کار شدند😊 تا با افزایش قیمت خوراک دام مقابله کنند👆 همراستا با پویش مردمی با هدف فرهنگسازی حمایت مردمی از دامداران در مقابل شرایط بیسابقه افزایش قیمت خوراک دام، همه خانواده ها میتوانند پوست میوه های مصرفی را در فضای تراس، حیاط یا پشت بام منزل خشک کنند (تولید خشکاله جهت مصرف دام) و در کیسه به مراکز جمع آوری مردمی تحویل دهند تا به دامداری ارسال گردد.👏 👈عزیزان با تحویل خشکاله خود میتوانند کد تخفیف خرید گوشت بره ارگانیک مزرعه به مناسبت عید قربان با تخفیف ۵درصد را دریافت کنند. 🤝نباید صرفا به امید دولت ماند؛ خود مردم باید دست به کار شوند تا ان شاءالله شاهد افزایش قیمت گوشت نباشیم.💪 💪 👈با ارسال این پیام، دوستان و آشنایان را در این طرح مشارکت دهید. 🍃🌸🕊🍃🌸🕊🍃🌸🕊🇮🇷🍃🕊 📌 آدرس تحویل خشکاله در تهران برای مصرف دامهای «مزرعه خانوادگی احیاء خاک» 👇 🍃🌸: محله ایران؛ میدان بهارستان 🕊 پشت مجلس،خیابان شهید دیالمه، مغازه میوه فروشی مسجد المهدی (عج) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 لطفا بصورت خشک و فاقد آلودگی کپک در گونی، تحویل آقای بازدار داده شود. ☎️۰۲۱۸۸۳۱۷۶۸۹ یا مستقیما با خود به مزرعه بیاورید: آدرس در ایتا👇 🍃🇮🇷🕊👉@mazraeh_ehya 🕊🍃🌸🇮🇷🕊🍃🇮🇷🕊🍃🇮🇷🕊
AUD-20210713-WA0011.
2.92M
✅ باهم تا بهشت 🔹بیاید همدیگه رو بهشتی کنیم نه اینکه همدیگه رو تو جهنم بفرستیم 🔹درس هایی از زندگی زیبای حضرت زهرا(س) 🔹 حاج آقا
📚 وظیفه مأموم در صورت قرائت اشتباه امام 💠 سوال: اگر در نمازی سهوا را غلط بخواند و در همین حال به نمازش ادامه دهد، آیا برای نماز های بعدی می‌توان نمازش را صحیح دانست و به او کرد یا اینکه باید احراز شود که نمازهای بعدی اش را درست و صحیح می‌خواند؟ ✅ جواب: در نمازهای بعدی می توان به او اقتدا کرد؛ البته اگر ، اشتباه امام در قرائت را متوجه شود، می تواند (به صورتی که موجب بطلان نمازش نگردد)، امام را متوجه کند تا امام، اشتباه را تصحیح نماید؛ وگرنه بايد قصد كند و قرائت را خودش بخواند. 🆔 @leader_ahkam مقام معظم رهبری
❤️ خودم را به تو منسوب می دانم با لفظ"شیعه" نمی دانم این "انتساب"را از جنس یعقوب بدانم یا از جنس برادران یوسف؟ منتظر دلسوخته ات هستم یا باعث و بانی به چاه غیبت افتادنت! وای بر من اگر اینگونه باشم... 🌼
مےگویند براے شناختـ دختر مادرش را باید دید من دختر فاطمـہ(س)ام❤ از مادرم آموختہ‌ام نامحرمـ بودن بہ چشم بینا نیستـ؛ مادرم را اگرشناختے تمام دختران پاڪ سرزمینمـ را خواهےشناختـ
✳️ راه آدم شدن! 🔻 همیشه، وقتی برای بردن غذای وارد اتاقشان می‌شدم، می‌دیدم را باز کرده‌اند و مشغول قرائت قرآن هستند. 🔹مدتی این مسئله ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: «حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است. دیگر چرا این قدر قرآن می‌خوانید؟!» 🔺️ امام مکثی کردند و فرمودند: «هرکس بخواهد از سر در بیاورد و آدم بشود، باید دائم قرآن بخواند.» 👤 راوی: (دباغ) ♻️شبکه سایبری ثامن
تکنیک درمان سه سوته عفونت دندان سرکه سیب و نمک دریا: 🔹️1-2 قاشق چای خوری سرکه سیب، 1/2 قاشق چای خوری نمک دریا و چند آب گرم تهیه کنید. 🔹️تمام این مواد را با هم مخلوط کنید. قبل از مسواک زدن دندان ها، از این مخلوط برای شستن دهان خود استفاده کنید. 🔹️پس از 2-3 دقیقه، سرکه سیب را بیرون بریزید. 🔹️دندان هایتان را به طور عادی مسواک بزنید. 🔹️این روش را 2 تا 3 بار در هفته برای بهبود آبسه های دندانی خود و حذف پلاک و سایر باکتری های مضر در دهان خود انجام دهید. 💊 @tebe_mojezegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقیرترین پزشک فوق تخصص ایرانی که ماشین و خانه شخصی ندارد، مطبش اجاره ای است، با دوچرخه رفت و آمد می کند و جدیدا هم دوچرخه اش را به یک نیازمند بخشیده است! او سالیان سال است که از بیماران خود، هیچگونه حق ویزیتی نمی گیرد و رایگان طبابت می کند! حیف است ایرانیان این بزرگمرد را نشناسند! اطلاع رسانی کنید، شاید نیازمندی نزد ایشان به رایگان ویزیت شود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا برای نباید از رنگ شاد استفاده کرد؟🔸مگه رنگ مشکی افسردگی نمیاره؟☝🏻حتماً این خانم چه زیبا جواب میده! ✨با زدن انگشت بر روی لینک👇به ما بپیوندید لینک بانوان فرهیخته فلارد ┄┅═✧❁•🍃🌻🍃•❁✧═┅┄ @banovan_farhikhte_felard ┄┅═✧❁•🍃🌻🍃•❁✧═┅┄
‏میشه وسط غرب زدگی ها مثل وحید شمسایی سلبریتی باشی و ‎ رو برای زندگی انتخاب کنی. این کار پسندیده رو نشر بدیم
🌸💕 سفره خاطراتش رو باز کرد که به این شهدا متوسط شده که یکی رو پیدا کنن که پای کارش باشه. حتی اومده و ازشون خواسته بتونن راضی‌م کنند به ازدواج. می گفت: +قبل از اینکه قضیه ازدواج ما مطرح بشه خیلی از دوستانش اومده و درباره من از اون مشورت می خواستن. حتی بهش گفته بودن که براشون از من خواستگاری کنه. غش غش میخندید که: +اگه میگفتم دختر مناسبی نیست بعدا‌ به خودم میگفتن پس چرا خودت ‌گرفتیش؟ اگه هم می گفتم برای خودم می خوام که معلوم نبود تو بله بگی. حتی گفت: +اگه اسلام دست وپام رو نبسته بود، دلم میخواست ‌شمارو یه کتک مفصل بزنم. اون کل کل های قبل از ازدواج ،تبدیل شدن به شوخی و بذله گویی. اون شب هرچی شهید گمنام تو شهر بود زیارت کردیم. فردای روز عقد رفتیم خونه خاله مادرش. اونجا هم یک‌سر ماجرا وصل میشد به شهادت... همسر شهید بود، شهید موحدین. روز بعداز عقد نرفتم برای امتحان.. محمدحسین هم ظهرش امتحان داشت. با اعتماد به‌نفس، درس نخونده رفت سرجلسه! قبل از امتحان نشسته بود پای یکی از رفقاش که کل درسو تو ده دقیقه براش بگه. جالب اینکه اون درس و پاس کرد... قبل از امتحان زنگ زد که: +دارم میام ببینمت. گفتم: - برو امتحان بده که خراب نشه. پشت گوشی خندید که: +اتفاقا دارم میام که امتحانم خراب نشه. اومد چند دقیقه‌ گوشه حیاط ایستاد، یکم باهم صحبت کردیم. دوباره این جمله رو تکرار کرد: تو همونی که دلم خواست،‌کاش منم همونی شم که تو دلت میخواد. رفت که بعد امتحان زود برگرده. تولدش روز بعد از عقدمون بود... هدیه خرید بودم: پیراهن، کمربند و ادکلن. نمیدونم چقدر شد ولی به خاطر دارم چون می خواستم خیلی مایه بزارم همه رو مارکدار خرید و جیبم خالی شد. بعد از ناهار یه دفعه با کیک و چند تا شمع رفتم داخل اتاق شوکه شد. خندید: تولد منه؟ تولد توئه؟ اصلا کی به کیه؟ وقتی کادو رو بهش دادم گفت: +چرا سه تا؟ خندیدیم که: - خب دوست داشتم. نگاهی به مارک پیراهنش انداخت و طوری که توی ذوقم نزده باشه به شوخی گفت: +اگه ساده تر می خریدی به جای بر نمی خورد. یک پیس از ادکلن رو زد کف دستش،معلوم بود خیلی از بوش خوشش اومده! گفت: +لازم نکرده فرانسوی باشه. مهم اینه که خوشبو باشه. برای کمربند چرم دورو هم حرفی نزد آخرسر خندید که: + بهتر نبود خشکه حساب می‌کردی می دادم هیئت. سر جلسه امتحان بچه ها با چشم و ابرو به من تبریک می گفتن صبرشون نبود بیایم بیرون تا ببینن با چه کسی ازدواج کردم. جیغی کشیدن شبیه همون جیغ خودم وقتی که خانم ابویی گفت: + محمدخانی اومده خواستگاری‌ت. گفتن: +ما رو دست انداختی؟ هرچی قسم و آیه خوردم باورشون نشد. به من زنگ زد اومده نزدیک دانشگاه. بچه ها پشت سرم اومدن که ببینن راست میگم یا شوخی می کنم. نزدیک در دانشگاه گفتم: - اینا ها. باور کردین؟؟ اون جا منتظرمه. گفتن: + نه تا سوار موتورش نشی باور نمی کنیم. وقتی نشستم پشت سرش پرسید:+این همه لشکرکشی برای چیه؟ همینطور که به چشمهای باباقوری بچه ها می خندیدم گفتم: - اومدن ببینن واقعا تو شوهرمی یا نه؟
🌸💕 البته اون موتورتریل معروفش رو نداشت. کلا موتور وقف هیئت بود. عاشق موتورسواری بودم ولی بلد نبودم چطور باید با حجاب کامل بشینم روی موتور. خانوم های هیئت یادم دادن. راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم چند بار با اصرار ، داییم رو مجبور کردم که بشینم ترک‌ موتورش. با هم رفتیم خونه دانشجویی‌اش تو یک زیرزمین که باور نمی کردی خونه دانشجویی باشه... بیشتر به حسینیه نقلی شبیه بود ولی از حق نگذریم خیلی کثیف بود! اونقدر اونجا هیئت گرفته بودن و غذا پخته بودن که از در و دیوارش لک چرک می بارید. تازه می گفت: + به خاطر تو اینجا رو تمیز کردم. گوشه یکی از اتاق ها یک عالمه جوراب تلنبار شده بود، معلوم نبود کدوم لنگه برای کدومه! فکر کنم اشتراک می پوشیدن... اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس های شهدا.. از این کارش خوشم اومد. بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی خیلی بالا پایین کرد خیلی از کارت ها رو دیدیم پسندش نمیشد نهایتاً رسید به یک جمله از حضرت آقا با دست خط خودشون: +بسم الله الرحمن الرحیم همسری شما جوانان عزیزم را که پیوند دلها و جسم ها و سرنوشت هاست؛ صمیمانه به همه شما فرزندان عزیزم تبریک می گویم. سید علی خامنه ای. دست خط رو دانلود کرد و ریخت روی گوشی. انتخابمون برای مغازه دار جالب بود گفت: + من به رهبر ارادت دارم ولی تا به حال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارت عروسیش چاپ کنه. از طرفی هم پافشاری می‌کرد که نمیشه و و از متن های حاضر یکی رو انتخاب کنیم. محمدحسین نو این کارها سررشته داشت.. به طرف گفت که: +میشه در فتوشاپ این کارت رو با این مشخصات طراحی و چاپ کرد. قضاوت دیگران هم درباره کارت متفاوت بود. بعضی ها میگفتن قشنگه، بعضی ها هم خوششون نمیومد. نمیدونم کسی بعد از ما از این نوع کارت استفاده کرد یا نه ولی بابش باز شد تا چند نفر از بچه های فامیل، عقدشون رو داخل امامزاده برگزار کنن! از همون اول با اسباب و اثاثیه زیاد موافق نبود،میگفت: +این همه چی رو تخته به چه کارمون میاد؟ از هر دری سخنی گفتم و چند تا منبر رفتم براش تا راضیش کنم.... موقع خرید حلقه پاشو کرده بود تو یه کفش که به جاش انگشتر عقیق بخریم،‌باز باید میز مذاکره تشکیل میدادیم و آقا رو قانع می‌کردیم! بهش گفتم انگشتر‌عقیق باشه برای بعد الان باید حلقه بخریم. حلقه رو خرید ولی اولین بار که رفتی مشهد انگشتر عقیق انتخاب کرد و دادیم همونجا براش ساختن. کاری به رسم و رسوم نداشت هر چی دلش میگفت همون راه رو می رفت.. از حرکات و سکنات و خانواده اش کاملا مشخص بود هنوز در حیرتن که آیا این آدم همون محمدحسینیِ که هزار رقم شرط و شروط داشت؟