eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
136 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
385 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌴🌴حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام خطاب به جابر بن یزید جُعفر می‌فرمایند : 💥«ای جابر ! تو را به پنج چیز وصیت می‌کنم... ⇦ اگر مورد ستم قرار گرفتی ، ستم نکن . ⇦ اگر به تو خیانت کردند ، تو خیانت نکن . ⇦ اگر تو را تکذیب کردند ، خشم نگیر . ⇦ اگر تو را ستایش کردند ، دلخوش نشو . ⇦ و اگر تو را سرزنش کردند ، دلگیر مشو . بلکه درباره آنچه گفتند ، فکر کن ! اگر دیدی آنچه می‌گویند راست است ، خود را اصلاح کن . و اگر دیدی درست نیست ، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین ، از ثواب‌های او به تو می‌دهند و از گناهان تو کم کرده ، در نامه اعمال او قرار می‌دهند». 📚 بحار الأنوار ، ج ۷۵ ص۵۳۲
💠 در کلام (ع) ▪️رفتارت به گو‌نه‌ای نباشد که با مرگت دیگران آسوده شوند... @Roznegaar
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فورارد✅ کپی ⛔️ @kaarraa •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
4_5766990224861176326.mp3
1.3M
سخنرانی کوتاه حاج آقا قرائتی موضوع : یازده علت بی حجابی کوتاه و شنیدنی تقدیم به شما بزرگوران 🌺🌺
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام باقر علیه السلام و ‌دفاع از امیرالمؤمنین علیه السلام شهادت علیه السلام را تسلیت عرض می کنم @hosein_darabi
ShahadatEmamBagher-1393[01].mp3
15.5M
▪️در همین کودکی چه پیر شدی، یادگار عزای عاشورا (روضه) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴 ویژه‌شهادت امـام باقـر (ع) 👈 مشاهده متن : Meysammotiee.ir/post/547 ☑️ @MeysamMotiee
🔵معمای تاریخی:کدام بانوی مکرّمه هم دختر امام بود هم مادر امام هم همسر امام هم نوه امام هم عروس امام؟ اول فکر کنید، بعد جواب رو ببنید : پاسخ : ایشان فاطمه ام عبدالله بود دختر امام حسن علیه السلام همسر امام سجاد علیه السلام مادر علیه السلام نوه امیرالمؤمنین علیه السلام و عروس امام حسین علیه السلام بود که در واقعه کربلا نیز حضور داشت و به اسارت رفت. @hosein_darabi
🌸💕 هیئت که می‌رفتیم، اگه پذیرایی یا نظری میدادن، به عنوان تبرّک برام میاورد. خودم قسمت خانوما می‌رفتم، ولی باز دوست داشت برام بگیره... بعد از هیئت رایه العباس با لیوان چایی، روی سکوی وسط خیابون منتظرم می‌ایستاد‌. وقتی چایی و قند رو به من تعارف می‌کرد، حتی بچه مذهبی ها هم نگاه میکردن‌ چند دفعه دیدم خانوم مسن‌تر تشویقش کرد و بعضی هاشون به شوهرشون میگفتن: +حاج‌آقا یاد بگیر، از تو کوچیکتره! خیلی بدش میومد از این زن و مردهای جوون دست تو دست هم تو خیابونا راه می‌رن؛ میگفت: +مگه اینا خونه زندگی ندارن؟ ولی ابراز محبت های این چنینی میکرد و نظر بقیه هم براش مهم نبود. حتی میگفت: +دیگران باید این کارارو یاد بگیرن. اعتقاداتش این بود که: +با خط‌کش اسلام کار کن. پدرم می‌گفت: +این دختر قبل از ازدواج چموش بود، ما می‌گفتیم شوهرش ادبش می‌کنه، ولی شما که بدتر اون رو لوس کردی‌! بدشانسی آورده بود، با همه بخوری‌ش... گیرِ زنی افتاده بود که اصلا آشپزی بلد نبود. خودش ماهر بود! کمی ازش یاد گرفتم کمی هم‌از مادرم... آبگوشت، مرغ و ماکارانی اش حرف نداشت. اما عدسی رو از بس زمان دانشجویی برای هیئت پخته‌بود، از خانوم ها هم خوش مزه تر می‌‌پخت. املتش که‌شبیه املت نبود، نمی‌دونم چطور همه موادش رو این طور میکس می‌کرد،‌همه چیز توش پیدا می‌شد.
🌸💕 یادم نمی‌ره اولین باری که عدس پلو پختم، نمی‌دونستم آب عدس رو دیگه نباید بریزم تو برنج... برنج‌ آب داشت، آب عدس هم اضافه کردم، شفته پلو شد! وقتی گذاشتم وسط سفره خندید، گفت: +فقط شمع کم داره که بجای کیک تولد بخوریم. اصلا قاشق توش فرو نمی‌رفت. اونو برد ریخت روی یک زمین که پرنده ها بخورن و رفت پیتزا خرید... دست به سوزنش هم خوب بود، اگه پارچه ای پاره می‌شد یا دکمه ای کنده می‌شد یا نیاز به دوخت و دوز بود، سریع سوزن رو نخ می‌کرد. میگفت: +کوچیک که بودم،‌ مادرم معلم بود و می‌رفت مدرسه، من بیشتر پیش‌ مادربزرگم بودم! خیاطی رو از اون ‌دوران به ‌یادگار داشت. یکی از تفریحات ثابتمون پیاده روی بود. در طول راه تنقلات می‌خوردیم. بهشت زهرا رفتنمون هم به نوعی پیاده روی حساب میشد. پنج‌شنبه ها یا صبح جمعه، غذایی آماده برمیداشتیم و می‌رفتیم بهشت زهرا تا بعد از ظهر می‌چرخیدیم. یک جا بند نمی‌شد، از این قطعه به اون قطعه...