eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
140 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
9.1هزار ویدیو
373 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
ye-divooneh.mp3
5.32M
کی میدونه .. چقد دلم هواتو کرده ؟!.. چقد دلم اسیرِ درده ؟!.. بزار یکم دورت بگرده :)) آقا من خودم میدونم لایقِ این حرفا نیستم خیلی حرفه ک بیامُ رو به رو ضریح بایستم .. 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ صفر مرزی لب مرز که می‌رسیدیم؛ این یک کیلومتر عجیب می‌گذشت. حال وهوای خوبی بود. این سو پرچم ایران آن سو پرچم عراق. اما در میانه حرکت مستانه پرچم‌ها، چشم‌مان به سیاهی پرچم اباعبدالله می‌افتاد. مدهوش راه را می‌پیمودیم. فراموش می‌کردیم رسیدن به حسین(ع) گذشتن از مرز ایران است. در نجف اما حس پدرانه مولا خانه آبادت می‌کرد. نجف شده‌بود همان خانه پدری که باید از او به سختی بگذری تا به حسین‌ علیه‌السلام برسی. لحظه وداع سنگی بزرگ روی دل می‌نشست. تا به مرز برسیم؛ صفر مرزی. از دور که پرچم ایران را می‌دیدیم. بال در می‌آوردیم. آنجا بود که می فهمیدیم در ایران نبودیم. بوی وطن تو را سبک‌بارتر از موقع رفتن به سمت خود می‌کشاند. انگار کوله‌ات پراز سوغات معنوی اربعین است که برای فامیل و دوستان و شهر به ارمغان می‌آوری. انگار می‌خواهی شکوه مستانه هوشیاریت را به کام همه بریزی. تمدن اسلامی یعنی من به کشوری بروم و بی‌هیچ حس غربت، به موطنم برگردم. و دلتنگ موطن معنوی‌ام شوم. -----------❀❀✿❀❀---------
۵ به‌نام‌او هرکس یک جور عاشق ارباب می‌شود. هرکسی یک مدل سوخته‌دلی‌اش را نشان می‌دهد. هرقومی یک مدل عزادار حسین(ع) می‌شود. در اربعین همه با زبان خود به عزا نشسته‌اند. زنان موکب شهید صدر که خود را به عراق رسانده‌بودند یک‌جور و بچه‌های هیأت ‌ما هم یک‌جور. زنان عرب شال عربی را در می‌آوردند و در قسمت زنانه عزاداری می‌کردند. به یاد زنان بنی‌هاشم، روی خراش می‌دادند و از روی فشار قلب برای ماتم عظمی، موی پریشان می‌کردند. این گوشه موکب بچه‌های ما یک روسری بر سر خود می‌انداختند و با نوای عربی آنان هم‌سو، ناله می‌کردند و به سینه می‌زدند. صدا را در گلو فرو می‌دادند و آن‌وقت بود که آب چشم روان می‌شد. این‌جا حسین(ع) با هر زبانی مویه می‌شد. این‌جا حسین(ع) همه را ‌می‌خرید. حسین(ع) نوای همه‌ بود با هر زبان و هر گویش. این‌جا معطر به عطر چادر مادری بود که کنیزانش را خریده بود. با هر سبک عزاداری و با هر حاجتی در دل. -----------❀❀✿❀❀---------
👀 مراد از جمله ی [] چیست؟👀 🧐🧐 در مورد شنیده ایم که می گویند: یک نظر است، یعنی اگر یک نامحرم ما را ببیند، برای ما و نامحرم است؟🙄 🤖 :👇👇👇 برخی می گویند منظور از یک نگاه این است، که جایز است هر نامحرمی را یک بار نگاه کرد،😒 این سخن بدون شک بی پایه و اساس است و دلیل شرعی ندارد ❌ و زمینه ساز گناه کردن عده ای شده است.👌 ✍ لذا بهتر است به این سخنان بی پایه و اساس گوش فرا ندهید❌ و نظر مراجع عظام را مورد توجه قرار دهید.💕 آنچه مربوط به این سخن است، این است که اگر به صورت مرد، نامحرمی را دید، به صرف برخورد و نگاه ، مرتکب گناه نمی شود❌، به شرط این که سریعاً نگاه خود را برگرداند👌 و نگاه خود را ادامه ندهد.❌ 📚منابع: استفتائات آیت الله مکارم، ج2، ص254.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔶🔹🔸 🔴 ✍🏻 دخالت شیطان موقع وضو گرفتن فرد وسواسی ❗️❗️❗️ حجت الاسلام فرحزاد گوش دهید👌👌
عشاق را مفارقت یار می‌کشد... یاحسین شبتون حسینی 💔
1_1179809632.pdf
2.13M
⭕️زیارت‌نامه 🔸 : روز اربعین، همه‌ی مردم بنشینند زیارت اربعین را با حال، با توجّه بخوانند و شِکوه کنند پیش امام حسین (ع) 🔸 بگویند یا سیّدالشّهداء، ما دلمان می‌خواست بیاییم، نشد، وضع این جوری است تا یک نظری بکنند، یک کمکی بکنند. ۹۹/۰۶/۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•💔🖐🏼• آرزو یعنے.. داشتن یہ جفت پـ👣ـای خستھ، هشتـ⁸⁰ـاد ڪیلومترۍ ڪربـ🕌ـلا ..((
اربعین آمد دلم را غم گرفت بهر زینب (س) عالمی ماتم گرفت سوز اهل آسمان آید به گوش ناله ی صاحب زمان(عج)آیدبه گوش 🏴
🏴اربعین بدون حضرت رقیه سلام الله علیها ◾️هنگامی که حضرت زینب عليهاالسلام و همراهان در روز اربعین، به کربلا آمدند، حضرت زینب در کنار قبر برادر، درد دلها کرد، و گفتار جانسوزی گفت؛ از جمله به یاد رقيّه عليهاالسلام افتاد و زبان حالش این بود: ◾️«برادر جان! همه کودکانی را که به من سپرده بودی، به همراه خود آوردم، مگر رقيّه ات را که او را در شهر شام با دل غمبار به خاک سپردم!» ◾️هیچکس نمی تواند نهایت شرمندگی حضرت زینب سلام الله علیها را آن هنگام که کنار مزار برادر، بدون رقیه رسید، تصور نماید... 📚 شیخ علی، فلسفی، زندگانی حضرت رقیه سلام الله علیها: ص۴۷.
▪️امسال میان نفس های بریده شهر، کدامین غم را فریاد بزنم؟ خانه ی دلم خرابه ای شده با آجرهای شکسته دلتنگی؛ فراق روی فراق آوار شده؛ ندیدنتان کم خون به دلم نکرده که حالا غم ندیدن کربلا را تاب بیاورم... جان به لب میشود این یتیمتان؛ حضرت پدر! به خرابه دل من هم سری بزن... 🏴 اربعینِ مولا اباعبدالله علیه السلام بر مولای عالم حضرت بقیة الله و تمام دوستداران و شیعیانشان تسلیت.
🔰 خودتان را آماده کنید که در میدان تبیین وارد شوید/ با معارف حسینی خواهید توانست کشور را به قله‌های سعادت معنوی و مادی برسانید 🔻 رهبر معظم انقلاب، در پایان مراسم عزاداری روز اربعین حسینی(ع): جوانهای ما امروز مجهز به فکر و معنویت و آگاهی‌های فراوان هستند. خودتان را آماده کنید که در میدان تبیین و افشاگری یعنی راهی که زینب کبری در این چهل روز طی کرد، وارد شوید. 🔹راه امام حسین راه شیرین و موفقی است که به نتیجه قطعی می‌رسد. با استفاده از معارف حسینی خواهید توانست کشور را به قله‌های سعادت معنوی و مادی برسانید؛ راه این است. ۱۴۰۰/۷/۵ ‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠 💠هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برههی زمانی نیست؛ گنجینهی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایهگذاری کند. ☀️⁦⁦⁦⁦ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
🥀🍂 🍂 ⚜بسم رب الحسین ⚜ ▪️هرسال در این ایام با کوله باری بسته به پیشواز اربعین رفته و قدم هایمان را بر سینه ی جاده حک می کردیم و به سوی کوی عشق پَر ‌می زدیم. اما ارباب عالم، امسال تقدیر دیگری برای ما رقم زده است... ▪️گاهی به بنده، "من حیث لا یحتسب" نعمتی و رزقی عطا میشود، که از محاسبه و فهم او خارج است... تقدیرات الهی فوق تدبیر و محاسبات عباد است، "العبد یدبّر، و الربّ یقدّر" خیلی اوقات، درب های رحمت پروردگار بر ما گشوده است، اما چشمانمان قادر به درک درست آن نیست. هر گاه آفریدگار دری را از روی حکمت والای خود بر ما ببندد بدون شک سرنوشت ما را صورتي دیگر رقم زده است و قطعا دری دیگر از روی رحمت بی نهایت خود می گشاید. "خدا گر ز حکمت ببندد دَری ز رَحمَت گُشاید درِ دیگری" ▪️امسال، مومنین مبتلا به بلایی شده اند، بلای فراق... 📜اما این اعتقاد ما است، که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام میفرمایند: "ما من بَلية الّا و لله فيها نعمةً تحيط بها ؛ هيچ گرفتاري و بلايي نيست مگر آنکه نعمتي از خداوند آن را احاطه کرده است" ❕اما آن نعمت مستتر در این بلا چه بود؟ آن نعمت، عمق معرفتی بود که امسال در عزاداری ها و در روضه های خانگی دیدیم، سوز و گداز مخلصانه و ندبه های عاشقانه ای بود که در خلوت دلها، قلب ها را آتش میزد و جان ها را میسوزاند و نفس ها را مهموم میساخت.... که " نَفَس المهموم لظلمنا تسبیح و همّه لنا عباده" ▪️نعمت اربعین امسال ما، وسعتی است که ندای لبیک یا حسین، در جهان پیدا خواهد کرد، ندایی که در هر دم و باز دم، از سینه های داغدار بر میخیزد، و بوی اربعین را در تمام عالم منتشر خواهد کرد ... اراده سالار عشّاق امروز بر این مقدر شده است که خریدن قلب های بی قرار را محدود به زمان و مکان نکند، هر دلی در هر جایی او را خواند و هر دیده ای که پنهانی اشك ریخت و هر نفسی که مهموم شد، همه به ملاقات رب می رسند ✨و این است آن حکمتی که فراق مشایه ی اربعین امسال را برایمان تبديل به رحمتِ حسينيه شدن قلوبمان كرده، ✨و عجب احلي من العسل است كه همه خلق هم نَفَس ، دعوت تو را لبيك می گويند و جان میدهند پای عهدی که با یار بسته اند...
مهدویت واربعین1.m4a
3.79M
🖤مهدویت و اربعین🖤 🎤سرکار خانم درویشی
مهدویت واربعین2.m4a
2.98M
🖤مهدویت و اربعین🖤 ادامه سرکار خانم درویشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# هم پای - قافله 🖤آغازرسالت حضرت زینب سلام الله علیها درحوادث پس از عاشورا 🎤سرکارخانم فخرروحانی هرروزدر ماه صفر ، سلسله روایتهای عقیله بنی هاشم درمسیر کربلا تاشام صفر 1442 دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او ۶ کشوانیه شلوغ بود. همه منتظر بودند تا زودتر به حرم برسند. در حال دادن کفش‌ها بودیم که متوجه شدیم باید گوشی را هم تحویل دهیم. کمی آن‌طرف‌تر مکانی آماده شده بودبرای گرفتن گوشی‌ها. رفتم گوشی را تحویل بدهم. خادمی آن‌جا ایستاده بود گفت: _شسمک؟ به لهجه عراقی اسمم را پرسید؟ _فاطمه _فاطمه؟ جداً؟صحیح؟! _نعم از تعجش متعجب بودم که سخنی با این مضمون گفت: از وقتی ایستاده‌ام هر خانمی از ایران آمده اسمش فاطمه بوده... حالا متوجه تعجش شده‌بودم گفتم: _کل ایران محب اهل‌البیت. کلهم خدام‌الزهرا. برچسبی روی گوشی‌ام چسباند و با خط ثلث نوشت، فاطمه. این برچسب شد همه یادگاری من از حرم امام حسین علیه‌السلام. از اربعین. -----------❀❀✿❀❀---------
دِلش راضی نمیشد!!! مادرم را میگویم البته حق داشت چون هم مسئولیت مادری داشت هم مسئولیت پدری... دائم میگفت:ان شاءالله ازدواج کردی باهمسرت برو کربلا ... دخترِ دمِ بخت و سفر پیاده کربلا ان هم شلوغی اربعین اصلا نمیتونم اجازه بدم خلاصه روز شمار اربعین شروع شد حدودا یک هفته مانده بود به اربعین با بغض گفتم:مامان تو که دائم به امام حسین عرض ارادت میکنی براش گریه میکنی من و بسپار به امام حسین و اجازه بده راهی شم... با دلی شکسته و چشمی بارانی داشتم تصاویر زنده پیاده روی رو میدیم انگار روحم رفته بود و جسمم بی قراربود... حال و روز عجیبی داشتم! حتی کوله پشتی هم خریده بودم ... یِ روز مادرم گفت:پس چرا کوله بار سفرت و نمیبندی!!؟ گفتم :خُب تو راضی نیستی،تا تو راضی نشی من قدم از قدم برنمیدارم... آرو گفت:راضی شدم برو میسپارمت به امام حسین با شنیدن این جمله نمدونستم گریه کنم یا بخندم باورش برام سخت بود... یا علی گفتم و کوله بارم و بستم انگار یِ رویا بود همه چی خود بخود جور شد و من با یِ کوله باری از التماس دعا ها راهی بهشت شدم راهی کربلا جاییکه از بچگی آرزو داشتم برم... با حمیده قرار گذاشته بودیم از کربلا برا خودمون خلعت(لباس آخرت) بخریم و تبرک کنیم... جااااانم حسین... سفر سختی بود اما پر خاطره حس و حال عجیبی داشتم دلم آروم و قرار نداشت لحظه شماری میکردم به عمود آخر برسم و گنبد و بارگاهِ حضرت و ببینم... با جسم خسته و روح بی قرار رسیدیم کربلا الهی که روزی همه بشه رفتم زیارت نزدیکای ضریح داشتم غالب تُهی میکردم اللهم الرزقنا کراراً و کرارا اونجا تو بود که گفتم :ای مهربانتراز پدرو مادرم حسین (ع) زیر قبه انگار خودِ بهشت بود همونجا بود که از خریدن خلعت پشیمون شدم و از آقا خواستم عمر ۱۲۰ ساله بده و هرسال اربعین بطلبه تو مسیر حمیده گفت:عه چه خوب اینجا خلعت میفروشن روش جوشن کبیر نوشته بخریم؟ گفتم من نمیخوام اگه تو میخوای بخر با تعجب گفت:چرا مگه قرار نبود بخریم تبرک کنیم... گفتم:اونموقع که یِ همچین قراری گذاشتیم من هنوز کربلا رو ندیده بود من مبتلا شدم من کربلا رو دیدم زیر قبه خواستم هرسال بطلبه هرسال بیام یِ پنج سالی پشت سر هم توفیق حاصل شد بعد هم دیگه حسرتش هرسال تو دلم تازه میشه... و فقط میگم اربابم به تو از دور سلام السلام علیک یا ابا عبدلله... یاسمن حاجی پور طلبه سطح ۲ جامعه الزهرا فرزند شهید علی حاجی پور