eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
142 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
9.4هزار ویدیو
377 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
(جنگ تحمیلی) بعد از مدتی که در بودیم ما به رفتیم عمليات آغاز شد. با دستگيري بيست نفر و كشته شدن چند نفر از سران ضد انقلاب هم پاكسازي شد. هم كه از ماجرا خبردار شــده بود به ديدن ما آمد و از رشادت بچه ها بخصوص تجلیل کرد. در طی عملیات مجروح شد و مدتي در تهران بستري بود. سال 59 بود، با بمبارانهای فرود گاههاي کشور جنگ تحميلي شــروع شــد. در مسجد نشسته بودیم همه مانده بودیم چه بکنیم که يکي از بچه ها از در وارد شد و را صدا کرد. نامهایی را به او داد و گفت: از طرف دفتر ارسال شده از سوي براي تمام نيروهائي که در حضور داشتند. به ســراغ تمامي رفقاي قديم وجديد رفت. صبح روز يازدهم مهر، با دو دستگاه اتوبوس و حدود هفتاد نفر نيرو راهي جنوب شديم. وقتي وارد اهواز شــديم همه چيز به هم ريخته بود. رزمندگان هم ازشهرهاي مختلف مي آمدند و ... همه به ســراغ استانداري و محل اســتقرار دکتر چمران مي رفتند. بعد از سه روز به همراه و برای عمليات راهي منطقه شديم. بعــد از اين حمله براي نيروها صحبت كــرد و گفت: اگر مي خواهيد کاري انجام دهيد ، اينجا نمانيد ، برويد .
💐🌹🌹🕊🌹🌹💐 (گروه آدم خوارها) 🍁بہ دستور تا آخر تصرف در آنجا ماندیم . حالا دیگر گروه ما زیر نظر فرماندهے قرار داشت . بیشتر افرادے کہ از مراکز دیگر رانده میشدند جذب مے شدند . او فرماندهے بســيار خوش برخوردے بود . با شــناختے که از داشــت . بيشــتر اين افراد را به گروه او يعنے مے فرستاد . 🍁در شــخصے بود کہ بہ مشــهور بود . مے گفتند گنده لات اينجا بوده . تمام بدنش جاے چاقو و شکسـتگے بود . وقتے را دید با همان زبان عاميانہ گفت : ببينم ، ميگن يہ روزے گنده لات بودے . ميگن خيلے هم جيگر دارے ، درســتہ !؟ اما امشب معلوم ميشہ ، با هم ميريم جلو ببينم چيکاره اے ! 🍁شــب بہ سنگرهاے عراقيہـا نزديک شديم . بہ مجيد گفت : ميرے تو سنگراشون ، يہ رو ميکشے و اســلحہ اش رو ميارے . اگہ ديدم دل و جرأت دارے مييارمت تو گروه آدم خوارها . يہ چاقو از تو کيفش برداشت و حرکت کرد . دو ساعت بعد اومد . 🍁 يک دفعہ دستش رو داخل كوله پشتے کرد و چيزے شبيہ توپ را آورد جلو . يک دفعہ داد زدم : واے !! يک عراقے در دسـتش بود . که خيلے عادے به نگاه مےکرد گفت : سر کدوم سرباز بدبخت رو بريدے ؟ کہ عصبانے شــده بود گفت : به خدا سرباز نبود ، بيا اين هم درجہ هاش ، کندم . سرے بہ علامت تائيد تکان داد و گفت : حالا شد ، تو ديگہ نيروے ما هستے .
(گروه آدم خوارها) هر کدام از کسانے کہ بہ گروه آدم خوارها ملحق مےشدند ماجراهائے داشــتند. مثلا قبل از انقلاب هم دانشجو بود و بہ زبان انگليسے مسلط بود. جذب شده بود. بعدها مواد را ترك كرد و بہ يكے از رزمندگان خوب و شــجاع تبديل شد. در عمليات كربلاے پنج به رسيد. شــخص ديگرے بود كه براے دزدے از خانہ هاے مردم راهے شده بود. او با آشنا مےشود و رفاقت او با به جائے رسيد كہ همہ كارهاے گذشتہ را كنار گذاشت. او به يكي از رزمندهہاے خوب گروه تبديل شد. در گروه همہ جور آدمی بود. مثلا شخصے بود کہ فارغ التحصيل از آمريکا بود. افراد بے نمازے بودند که در همان گروه بہ تبعیت از نماز خوان شدند تا افراد شب خوان. اکثر نيروهایے کہ جذب گروہ مےشدند وارد گروه آدم خوارها مےشدند. وقتے براے جماعت مي رفت همه ے بچہ ها بہ دنبالش بودند. امام جماعت ما بود. دعاے و دعاے را از حفظ مےخواند و حال معنوے خوبے داشت. در شرايطے که کسے از اون بچہ ها بہ فکر نبودند، به دنبال اين فعاليتہا بود و خوب نتيجہ مي گرفت در همان روزها پســركے بہ نام حدود همیشہ با بود. مثل فرزندے كه همواره با پدرش باشد. با تعجب گفتم: رضا پسر شماست ؟ خندید و گفت: نه این پسر همون مهین خانم هست که توی کاباره پل کارون بود. آخرین بارے کہ براش خرجے بردم گفت: رضا خیلے دوست داره بره و پسرش را بہ من سپرد، من هم آوردمش . .
🔻 ۷مهر ماه سالروز شهادت فرمانده‌ی سپاه خرمشهر شهید گرامی باد 🔅 او سال ۱۳۳۳ در خانواده تهی‌دست، ولی با ایمان در متولد شد. از ۱۵ سالگی به صف مبارزه بر ضد طاغوت پیوست و در سال ۱۳۴۹، به عضویت گروه حزب الله خرمشهر درآمد و تلاش وسیعی را در براندازی رژیم پهلوی آغاز کرد. 🌟 محمد جهان آرا از بزرگ مردانی بود که نقش بسیار مهمی در تشکیل سپاه پاسداران خرمشهر ایفا کرد و به فرماندهی سپاه خرمشهر منصوب گردید و در این سمت، بسیاری از توطئه‌هایی را که بر ضد نظام اسلامی طراحی می‌شد، خنثی کرد. فداکاری و از جان گذشتگی این سردار شهیدْ در جریان رزم خونین خرمشهر زبانزد همگان و نام او، تداعی کننده استقامت و پایداری در برابر تجاوز بعثیان بود* . 📍 و سرانجام پس از مجاهدت‌های فراوان در ۷مهرماه سال ۱۳۶۰ در حالی که سرداران و سربازان فاتح ارتش اسلام پس از رزمی بی‌امان با بعثیان متجاوز، با سرافرازی از جبهه نبرد حق علیه باطل بر می‌گشتند، هواپیمایی که این عزیزان را به تهران می‌آورد، درحوالی کهریزک دچار سانحه غم انگیزی گشته و سقوط کرد و ایشان به همراه سایر فرماندهان به فیض شهادت نائل گردید. @Roznegaar
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 در میان کاوش‌ها بی‌شک روایتی از (بابانظر) در رابطه با مقاومت « ۷۲ پاسدار » در پیرامون طلبی به طور عجیبی با حادثه کربلا قرابت دارد . این فرمانده روایت می‌کند : وقایع عملیات و به ‌طور کل چیزهایی که در آن روزگار در این منطقه گذشت ، از این قرار بود که دشمن بعد از محاصره کامل به این فکر افتاد که باید ارتباط ما را از جنوب به شمال قطع کند و راه دیگری جز با قطع کردن جاده نبود ، چون رسیدن به جاده و بعد گرفتن پادگان دشت آزادگان و قطع کردن جاده اهواز دزفول اگر به دست عراقی‌ها انجام‌شده بود ، شاید دیگر غیرممکن بود که ما بتوانیم اهواز و یا منطقه را به ‌طور کل حفظ کنیم . این بود که برادران مسئول به فکر این افتادند که منطقه را به هر نحو هست حفظ کنند . دشمن هم با تمام توان در این منطقه فعالیت داشت . ما آن زمان مسئول گردان بودیم . با یکی از برادران دیگرمان به نام «بزم‌آرا». مأموریت به ما محول شد که در منطقه باشیم و از این منطقه حفاظت کنیم و یک گردان هم از ارتش در منطقه «فولی‌آباد» مستقر بود ، این کل نیرویی بود که ما در این منطقه داشتیم و یک مقدار نیروهای مردمی هم که مربوط به بود . دشمن عواملی در داخل منطقه داشت یعنی در و در جاهای دیگر . در آن روزگار منافقین و نیروهایی که از جمهوری اسلامی ایران ضربه خورده بودند به ‌طور فعال برای عراق گزارش تهیه می‌کردند . ما به این فکر افتادیم که در منطقه چندین عملیات ضربتی داشته باشیم و مسئولین سپاه و بسیج این فکری که برادران رزمنده در منطقه داشتند را تأیید فرمودند و قرار شد که ما در دو طرف جاده ، مستقر باشیم تا زمان مناسب این دشمن را از منطقه بیرون کنیم . عراق هم به فکر این بود که به هر نحوی شده و جاده تا را به تصرف دربیاورد . خوب به خاطر دارم که قبل از محاصره ، دشمن با دو گردان به حمله کرد . در منطقه‌ای است که در سه ‌راهی پادگان دشت آزادگان ، اهواز و قرار می‌گیرد . دشمن حرکت کرد تا با دو گردان زرهی این سه ‌راهی را قطع کند . ما ۷۲ نفر به نام ۷۲ تن آماده شدیم که این منطقه را حفظ کنیم و در مقابل این دو گردان بایستیم . البته این را یادآوری می‌کنم که این نفر کلاً بودند . از بچه‌های خود سپاه بودند که یک مقدار بچه‌های سپاه بودند و یک مقدار هم از بچه‌های خراسان که ما دو نفر هم از بچه‌های مشهد بودیم . حدود ساعت چهار بعدازظهر دشمن به جاده رسید و ما کلاً سلاحی که در اختیار داشتیم، «آر. پی.جی» بود، قرار شد این ۷۲ نفر با «آر. پی.جی» به جان تانک‌ها بیفتیم . نبرد تقریباً تا ساعت ۹ شب به طول انجامید، بعد از حدود تقریباً هفت، هشت ساعت زد و خورد خیلی شدید، ما توانستیم در بعضی نقاط ۳۰ کیلومتر دشمن را به عقب برانیم . ۱۳ تا ۱۴ تانک دشمن در منطقه منهدم شد و بقیه نیروهایشان پا به فرار گذاشتند . بعد که ما از منطقه برگشتیم ، اینجا برای ما خیلی عجیب بود . فرمانده سپاه حمیدیه وقتی چشمش به من افتاد، اشک در چشمانش حلقه زد و گفت خبر داری که از بچه‌های دیگر چند تا برگشتند ؟ گفتم : من فکر می‌کنم که همه برگشته باشند . گفت : نه! یک نفر دیگر برگشته . یکی شمایید و یکی او . ۷۰ نفرشان در این راه شدند . یعنی حفظ منطقه و دشت آزادگان به این شکل بود . شادی روح و 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مقام معظم رهبری: ▫️روز سوّم خرداد هم از روزهایی است که در تاریخ کشور ما و در تاریخ انقلاب اسلامی عزیز ایران این روز میدرخشد. نماد است؛ نماد پیروزی حق بر باطل و نماد قدرت الهی. 🗓 سوم خرداد، سالروز فتح در عملیات پیروزمندانه و روز مقاومت، ایثار و پیروزی را تبریک می‌گوییم.🌺 📎 📎 📎
252189561.out.mp3
7.89M
🌷ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته ❇️به یاد سردار شهید سید محمد جهان آرا فرمانده دلاور سپاه خرمشهر هدیه به روح مطهر این شهید عزیز و برادرشهیدش و روح مطهر پدرو مادرش صلوات🌷