ناراحتی آقا کیان!.mp3
8.88M
💕ناراحتی آقا کیان!💕
👧👦 بالای ۴ سال
#عمو_قصه_گو
#رمضان_مهدوی
#لالایی_فرشته_ها
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
♡
گر در طلبِ گوهر کانۍ، کانۍ
گر در هوسِ لقمہے نانۍ، نانۍ
این نکتہ رمز اگر بدانۍ، دانۍ
هر چیز کہ در جستنِ آنۍ، آنۍ..
#امام_زمان
#ماه_مبارک_رمضان
༻༺
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
#بهارانه
#عکس_نوشت
_ _ _ _ _
🌷 #یک_فنجان_اقتصاد مهمان ما باشید؛
🍵 فنجان اول
🔰 مدیریت حرف اول را میزند!
💠 اقتصاد خانواده مقولهای صرفا برای خانوادههای پر در آمد نیست بلکه برای اقشار کم در آمد نیز کاربرد دارد.
🔺 افزایش درآمد موجب بالا رفتن هزینهها میشود و مدیریت هزینهها میتواند هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را نمایان سازد.
#اقتصاد_خانواده
#ماه_رمضان
#سال_نو_مبارک
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
طاعاتتون قبول باشه
عیدتون مبارک .. 🌿
⚠️این نکته خیلی مهم رو یادتون باشه:
🏠در محیط خانه
از امواج، اخبار و گفتگوهای ناامیدکننده
اصلا صحبت نکنید!⛔️
برخی ندانستنها خیلی خوبه!
حالا برخی موارد را مجبوری میشنویم
منتها برخی رو تحلیل و صحبت میکنیم!
و حواسمون نیست که:
بچهها الگو میگیرن!
#الگوپذیری
#محیط_خانه
#گفتگو
#ماه_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
#پوستر
🌷 ان الراحل الیک قریب المسافة
🔸مسافر به سوی تو مسافتش بسیار نزدیک است!
#دعا_ابوحمزه
#ماه_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🔴 #درسی_از_ادابازی
💠 همهی ما با سرگرمی #ادابازی آشنا هستیم. یک نفر تلاش میکند با حرکات بدن و بدون تکلّم، منظور خود را به دیگران برساند و دیگران باید از حرکات اعضای بدن و ایما و اشارهی او مفهومی را که در ذهن اوست تشخیص دهند. و جالب این است که گاهی با یک ادای کوچک و #ساده، هم تیمیهای او به سرعت به یک مفهوم یا معنای #سخت و طولانی پی میبرند و با بازگو کردن آن برنده میشوند.
💠 زن و مرد باید بدانند در زندگی مشترک گاه رفتارها، عکسالعملها و حالات #ظاهری همسر، معنا و مفهومی عمیق دارند که باید با دقّت و توجّه، به مفاهیم و #معانی آنها پی برده و عکسالعمل متناسب و مطلوب را از خود نشان دهند. برایمان سوال شود چرا همسرم #اخم کرده، چرا ناراحت است، چرا بیحوصله است، چرا درشتگویی میکند، چرا گوشهگیر شده است، چرا به فکر فرو رفته و #چرا....؟
💠 مهم آن است از کوچکترین عکسالعملها، رفتارها، حالات، ایما و اشارهی همسر نباید به #سادگی گذشت چرا که در پشت آنها مقصود، معنا، نیّات و حرفهایی #پنهان است که عدم توجّه به آنها شما را از همسرتان دور کرده و باعث سردی روابط میشود.
💠 و البته باید به حال #خوش همسر و رفتارهای بانشاط او نیز دقّت کرد و ریشهی آن را جستجو کرد تا بدانیم چه عاملی سبب حال خوش او شده تا در آینده زمینه را برای تکرار و #تداوم آن مهیّا کنیم.
#عاشقانه
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌸پیامبر رحمت (ص) :
هرکس با خرمای حلال افطار کند،
به پاداش نمازش به اندازه ،
چهارصد نماز افزوده میشود.
📚بحارالانوار، ج۲، ص۱۲، ح۹۸
#کلام_معصوم
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
Dan Gibsons - Of Sand And Sea.mp3
13.78M
برای آرامش شب ✨
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🔴 #شیرینترین_مخفیکاری
💠 برخی افکار و #توهّمات در زندگی مشترک میتواند روابط زن و شوهر را به مرور زمان سرد کند و یا مانع بیشتر شدن رابطه صمیمی بین همسران شود. مثل اینکه آیا واقعاً همسرم مرا دوست دارد یا نه؟ یا #حس میکنم من برای همسرم مهم نیستم!
💠 یکی از تکنیکهایی که میتواند نابود کنندهی این توهّمات و افکار #مخرّب باشد این است که بدونِ درخواست و اعلام همسرتان، خدمات و محبّتهای مخفیانه و بجا برای همسرتان انجام دهید.
💠 لازمه اینکار این است که با دقت کارهای #شخصی همسرتان را زیر نظر بگیرید تا به موقع و در غیبت او، کارش را انجام داده یا تمام کنید.
💠 این تکنیک، برکات زیادی دارد. از جمله زمینهی ایجاد حسّ رقابت بین همسران برای انجام خدمتِ پنهانی به یکدیگر شده و عامل مهمی برای #درک و توجه به همسر در محیط خانه خواهد شد.
💠 این مخفیکاری #شیرین را در خانه مرسوم کنید تا در غیاب یکدیگر، کارهای شیرین شما، ذهن همسرتان را از تفکّرات #منفی و مخرّب پاک کند.
#عاشقانه
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🍃
بیغمِ عشقِ تو صد حیف ز عمری که گذشت
بیش از این کاش گرفتارِ غمت میبودم...
#دل
#ماه_رمضان
#رمضان_مهدوی
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دلِ تنگ
گاه با سوسوی امیدی کمرنگ، زندگی باید کرد
گاه با غزلی از احساس، گاه با خوشه ای از عطر گل یاس
زندگی باید کرد
گاه با ناب ترین شعر زمان، گاه با ساده ترین قصه یک انسان
زندگی باید کرد
گاه با سایه ابری سرگردان، گاه با هاله ای از سوز پنهان
گاه باید روئید ،از پس آن باران
گاه باید خندید بر غمی بی پایان ...
#آرامشم_با_تو_آرزوست
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
زندگی نیست ؛ممات است؛تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد...
وعده ما
هر هفته سه شنبه ها
ساعت ۶ صبح
بلوارپیامبراعظم
عمود۱۵
به طرف میعادگاه عاشقان
مسجد مقدس جمکران..
تا پای جان هستیم
بر آن عهد که بستیم ..
#امام_زمان
#طریق_المهدی
#یجمعنا_قلوبنا
#بانوی_تراز
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹شهیدانه
زیر پایتان را نگاه کنید روی خون چه کسانی پای می گذارید و راه می روید؟ بعد فردای قیامت چگونه میخواهید جوابگو باشید؟
خون شهدا را پایمال نکنید.❤️
#رفیق_شهیدم
#مسلم_اسدی_زاری
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹فیلم حنابندان شهید حمید سیاهکالی
شب قبل از اعزام به سوریه.
فیلم با گوشی همراه توسط خانم ایشون گرفته شده...❤️
#رفیق_شهیدم
#حمید_سیاهکالی
#بانوی_تراز
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹یادت باشه
🍃بخش اول
زندگی نامه
🍃فصل دهم
نشسته خاک مرده ای بر این بهارزارمن
🍃برگ نود و ششم
صبح پدرم تماس گرفت که وسایلم را جمع کنم ، قرار شد ظهر به دنبالم بیاید ، خانه را تمیز کردم ، ظرف ها را شستم ، کل اتاق ها را جارو برقی کشیدم ، روی مبل ها را ملافه سفید انداختم ، موقعی که داشتم برای شصت روز لباس ها و کتاب هایم را جمع می کردم خیلی اتفاقی دفتر یاد داشت حمید را دیدم ، یک شعر برای پوتینش گفته بود ، با این مضمون که پوتین یاری نکرده که تا آخر راه را برود ، آن روز فکرش را هم نمی توانستم بکنم که چند روز بعد چه بر سر همین پوتین و پاهای حمید خواهد آمد .
ساعت یک بود که زنگ خانه به صدا در آمد ، پدرم بالا نیامد ، طاقت دیدن خانه بدون حمید را نداشت ، کتاب ها و وسایلم را داخل پاگرد جمع کردم ، وقتی می خواستم در را ببندم نگاهم دور تا دور خانه چرخید ، برای آخرین بار خانه را نگاه کردم ، دسته گلی که حمید برای تولدم گرفته بود روی طاقچه نمایان بود ، مهرهای نماز که روی اوپن گذاشته بود ، قرآنی که دیشب خوانده بود و گوشه ی میز گذاشته بود ، گوشه گوشه این خانه برایم تداعی کننده خاطرات همراهی با حمید بود ، در را روی تمام این خاطرات بستم به این امید که حمید خیلی زود از سوریه برگردد و با هم این در را برای ساختن خاطرات جدید باز کنیم .
وسایلم را برداشتم و پایین رفتم ، حاج خانم کشاورز با گریه به جان حمید دعا می کرد ، گفت :« مامان فرزانه مراقب خودت باش ، ان شاءالله پسرم صحیح و سالم بر می گرده ، دلمون براتون تنگ میشه ، زود برگردید » ، با حاج خانم خداحافظی کردم ، پدرم سرش را روی فرمان گذاشته بود ، وسایل را روی صندلی عقب گذاشتم و سوار شدم ، سرش را که بلند کرد اشک هایش جاری شد ، طول مسیر هم من هم بابا گریه کردیم .
شرایط روحی خوبی نداشتم ، حمید با خودش گوشی نبرده بود، دستم به جایی بند نبود که بتوانم خبری بگیرم ، علی و فاطمه مثل پروانه دور من می گشتند تا تنها نباشم ، دلداریم می دادند تا کمتر گریه کنم ، بی خبری بلای جانم شده بود ، ساعت نه شب به بابا گفتم :« تماس بگیرید بپرسید این ها چی شدن ؟ رفتن یا پروازشون دوباره کنسل شده »، بابا زنگ زد و بعد از پرس و جو متوجه شدیم ساعت شش غروب حمید و هم رزمانش به سوریه رسیده اند.
آن روز گذشت و من خبری از حمید نداشتم، چشمم به صفحه گوشی خشک شده بود ، دلم را خوش کرده بودم که شاید حمید به سوریه برسد با من تماس بگیرد ، اما هیچ خبری نشد ، خوابم نمیبرد و اشک راه نفس کشیدنم را گرفته بود ، انگار دلتنگی شب ها بیشتر به سراغ آدم می آید و راه گلو را می فشارد ، دعا کردم خوابش را نبینم ، می دانستم اگر خواب حمید را ببینم بیشتر دلتنگش میشوم .
روز جمعه مادرش آش پشت پا پخته بود یک قابلمه هم برای ما فرستاد ، برای تشکر با خانه عمه تماس گرفتم پدر شوهرم گوشی را برداشت بعد از سلام و احوالپرسی از حمید پرسید ، گفتم :« دیروز ساعت ۶ رسیدن سوریه ولی هنوز خودش زنگ نزده» ، گفت: « انشاالله که چیزی نمیشه من از حمید قول گرفتم سالم برگرده، تو هم نگران نباش به ما سر بزن، مادر حمید یکم بی تابی میکنه» ، بعد هم گوشی را داد به عمه ، از همان سلام اول دلتنگی را میشد به راحتی از صدایش حس کرد ، بعد از کمی صحبت از اینکه نتوانسته بودم برای پختن آش کمکشون کنم عذرخواهی کردم چون واقعا اوضاع روحی خوبی نداشتم ، عمه حالم را خوب میفهمید چون پدرشوهرم از رزمندگان دفاع مقدس بود ، بارها عمه در موقعیتی شبیه شرایط من قرار گرفته بود ، برای همین خوب میدانست که دوری یک زن و شوهر چقدر میتونه سخت باشد.🍂
#رفیق_شهیدم
#حمید_سیاهکالی
#بانوی_تراز
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz