آمنه به حمید نگاه میکند و او هم به دختر زل میزند و میگوید:《 تو خوبی دایی؟》 دختر در خودش مچاله میشود و سرش را پایین میاندازد .
حوریه هم سرش را پایین میاندازد وقتی ساعت ۱۰ صبح با ملاقات کنندگان به مرکز میرسد و بشارتی را سر راهش میبیند.
_روز به روز دارین بینظم تر میشین خانم وفایی!
_ ببخشین! باید بچهها رو روونه ی مدرسه میکردم.
و چون تعجب مرد را میبیند، میگوید:《همسرم سه تا بچه داره .کوچیکه سال اولیه. خیلی شیطونه، نمیرفت سر کلاسش.》 مرد تنها به صورت دختر چشم میدوزد و دوباره به او اخطار میدهد.دختر فکر میکند در آن چهار ماهی که از شهادت رضا میگذرد، به اندازهی یک سال گذشته، برای توبیخ به اتاق مدیر رفته و آمده است. اتاق بشارتی دیگر بوی مراسم و جشن هفتهی دفاع مقدس نمیدهد. مرد دیگر به فکر هزینه کردن و شاد کردن دل مهمانان مرکزش نیست.
روزها همیشه میگذرند؛ اما آن سه روزی که به هوای تعطیلات عید فطر به مرکز نرفته بود؛ به اندازهی سه سال به او گذشته بود. چقدر دلش برای دیدن همه تنگ شده بود. چقدر دلش برای تکه پرانیهای عمران و نصیحتهای پدرانه حاجی تنگ شده بود. بابا علی هم که خاطرات چند سال حضور در جبههاش را تمام کرده بود، دفترش را میگیرد جلوی دختر.
_بالاخره نوشتمش. دلم میخواد شما اولین نفری باشی که میخونیش.
_ چرا من؟ همهی آدمهایی که اینجا هستن تو جنگ بودن و باید اول از همه ،این خاطرات رو بخونن؛ مثلاً یکی مثل فرمانده که دستش تو نوشتنه.
_ ماها همه ،همه چی رو دیدیم. دلم میخواد کسی که جنگ رو ندیده؛ مخصوصاً یه خانوم فداکار مثل شما نظرش رو دربارهی این خاطرات بگه.
دفتر خاطرات در کیف حوریه است و کلی وسایل در عقب وانتی که برادرش گرفته است.
_ آبجی، هرچی میخوای بردار و برو. لااقل هم دست و بال ما باز میشه؛ هم خونهی آقا رسولتون پُر میشه.
مادر چشم غره ای به پسرش میرود تا زودتر سوار بشوند و بروند؛ اما حوریه به تنهایی سوار وانت بار میشود و به پیرمرد میگوید به محلهی بازار سرشور برود.وانت از جلوی مغازههای بازارچه و مهمانپذیرهای کوچک و بزرگ رد میشود و در میان کوچهها میچرخد .راننده سیگار میکشد ولیچار بار رانندههای ماشینهای عقبی و جلویی میکند تا اینکه زن کنار دستش، دستش روی داشبورد میزند و در را باز میکند.
بچهها اولش به زور و بعد مثل یک بازی با شوخی و خنده سر وسایل را میگیرند و به خانه میآورند؛ به خصوص
وقتی چشمشان به کامپیوتر میافتد. حوریه تا خانه را سر و سامان دهد و جای وسایل را عوض کند، کلی وقتش گرفته میشود .کامپیوترش را که راه میاندازد، بچهها دورش جمع میشوند. باید به فکر خرید سیدیهای بازی برای آنها باشد.
باید شام درست کند و به فکر ناهار فردای بچهها هم باشد و دوباره به آمنه بسپارد که حواسش به برادرهایش باشد. از طرفی باید برایشان کلید درست کند تا ظهرها که نیم ساعتی دیر و زود میرسند؛پشت در نمانند.
صبح زود که در را پشت سرش میبندد و دست اکبر را میکشد؛پسری هم سن و سال احسان که کیف مدرسه روی کولش است،لگدی به اکبر می پراند و فرار میکند.
اکبر با عصبانیت میخواهد دنبال پسرک بدود که حوریه دست او را میگیرد.
_ همش به من میگه دیوونه... دیروزم تا تو حیاط مدرسه پیداش شد،دیگه بچهها با من بازی نکردن.
_برای چی اکبر جون؟
_ گفتن تو هم مثل بابات دیوونهای. اگه امروزم بگن، من دیگه مدرسه نمیرم.
دختر نمیداند برای چه باید رسول و پسرش دیوانه باشند. فقط این را میداند که از خوبی مدرسه و دوستان خوبی که اکبر پیدا میکند ،برایش بگوید.
دَم در مدرسه که میرسند، اکبر چادر حوریه را گرفته است و نمیداند که برود داخل یا نه. پسرک دیگری که هم سن و سال اوست؛ تا اکبر را میبیند دست مادرش را رها میکند و دست او را میگیرد و وارد حیاط مدرسه میشوند.
حوریه که از در مرکز وارد میشود، شاگرد آشپز هم با قوطی پنیر و نان تازه از راه میرسد و به او سلام میکند. جوان بر خلاف شاگرد قبلی سرش فقط به کار خودش گرم است. باباعلی از پشت پنجرهی بالا برای حوریه دست تکان میدهد و او تازه یادش میافتد که حتی وقت نکرده است، لای دفتر خاطرات را باز کند.
بی سیم چی دارد طرح جدیدی از باباعلی میکشد و بعد آن را در میان انبوه ژستهای مرد در حال خواب و بیداری و نوشتن، به دیوار میزند.
_ خانم وفایی شما بش بگین بره سراغ یه خوش تیپ دیگه. تا تکون میخورم میشم موضوع نقاشی آقا.
بی سیم چی تند تند طرحی از هم اتاقی اش می کشد که حوریه دارد در چشمانش قطره میریزد. بهجت خانم که با سبد ملافهها و لباسهای کثیف پیدایش میشود، مرد کاغذ دیگری برمیدارد و شروع به کار میکند.
صدای سرودهای زمان جنگ از تلویزیون شنیده میشود. حشمت و فرمانده چفیههایشان را روی شانه انداختهاند و دوباره از خاطراتشان میگویند.🍂
#قصه_شب
#دخبل_عشق
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی:
〰 هرکاری داری به خدا بگو
کار خوبه خدا درست کنه ...❣
شبتون خوش با قَلبی آرام😘
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
4_5873124746555560978.mp3
3.35M
تنم را
عادت داده ای به
عطر آغوشت....!
نگفتی !
اگر نباشی
بیمار خواهم شد...🪴
#بهار_من
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
C᭄
حصارِ تنگ
آغوشت اقامتگاه این
قلب است نگیر از قلب مشتاقم
چنین آرامشی را تو..💕
شبت بخیر ارامشم
#دبر_جانم
#دورت_بگردم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣آرامشم. امام زمانم ❣
🌸 خدا کند که دل من در انتظار تو باشد
🌱 درون کلبه قلبم همیشه جای تو باشد
🌸 در آستانه شب در قنوت سبز دعایت
🌱 خدا کند که مرا سهمی از دعای تو باشد💚
#سلام_حضرت_دلدار
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣دعای عهد ❣
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ .
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ
اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله
وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ
، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛
اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ
ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ،
وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...💚
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ🌹
#امام_زمان
#فلسطین
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌱زیارتنامه حضرت امیرالمومنین در روز یکشنبه 🌱
🍀 بسم الله الرحمن الرحیم. 🍀
السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ، وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالْإِمَامَةِ،
وَعَلىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ
السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ،
السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَالْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ،
هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ،
فَأَضِفْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَجِرْنِى، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ، وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ، وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ،
بِمَنْزِلَتِكَ وَآلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللّٰهِ، وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ،
وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِاللّٰهِ صَلَّىاللّٰهُعَلَيْهِوَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ...💚
#طوفان_الاقصی
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌺زیارتنامه حضرت زهرا در روز یکشنبه
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم. 🌸
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ
، وَكُنْتِ لِمَا امْتَحَنَكِ بِهِ صَابِرَةً،
وَنَحْنُ لَكِ أَوْلِيَاءٌ مُصَدِّقُونَ،
وَ لِكُلِّ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ مُسَلِّمُونَ،
وَنَحْنُ نَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ إِذْ كُنَّا مُصَدِّقِينَ لَهُمْ أَنْ تُلْحِقَنَا بِتَصْدِيقِنا بِالدَّرَجَةِ الْعَالِيَةِ،
لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوَِلايَتِهِمْ عَلَيْهِمُ السَّلامُ......💚
#طوفان_الاقصی
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7