♡••
گرچہ دوریمـ بہ یادِ تُو سخن مۍگویمـ
بُعدِ منـزل نبُوَد در سفـرِ روحــــــــانۍ..
#سلطان_قلبم
#مشهد_لازمم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹سخن شهدا
●آگاه باشيد كه بازگشت همه به سوى خداست پس باز گرديد به سوى خودتان و خودتان را دريابيد تا خداى خود را بشناسيد. وظيفه سنگينی داريم، بايد از خون بيش از 70 هزار نفر پاسدارى كرد. بايد اسلام عزيز را زنده نگه داشت.
● ببينيد كه چه گرگهائى براى نابودى اسلام و ملت مسلمان و شهيد پرور ايران دندان تيز كرده اند، شما را به خدا قسم مى دهم كه به رهنمودهاى امام گوش كرده و آنها را در عمل و زندگى سرمشق قرار دهيد❤️
#رفیق_شهیدم
#شهید_براتعلی_داوودی🌷
#امام_زمان
#انتخابات
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌺 مهدویت
🔴 حکمت غیبت؛ ترس از قتل امام مهدی
🌕 امام باقر علیهالسلام فرمودند:
هنگامی که قائم ما عجل الله فرجه، قیام نماید؛ درحالیکه مردم را مورد خطاب قرار میدهد، این آیه را میخواند: «فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَ جَعَلَنِی مِنَ المُرْسَلِینَ» (شعراء/۲۱)
و چون از شما بر جانِ خود ترسیدم از ميان شما فرار كردم...
عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَلاَ هَذِهِ اَلْآيَةَ مُخَاطِباً لِلنَّاسِ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمّٰا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ اَلْمُرْسَلِينَ.
📗تفسير البرهان، ج ۴، ص ۱۷۳
📗تفسير نور الثقلين، ج ۴، ص۴۹
📗تفسير کنز الدقائق، ج ۹، ص۴۶۴
📗تأويل الآيات، ج ۱، ص ۳۸۴
📗غيبت نعمانی، ب۱٠، ص۱۷۴
📗کمال الدين، ج ۱، ص ۳۲۸
📗إثبات الهداة، ج ۵، ص ۸۳
🌕 شیخ طوسی میگوید:
«هیچ علتی که مانع از ظهور او باشد وجود ندارد مگر ترس او بر جانش از قتل»
«لا علة تمنع من ظهوره إلا خوفه على نفسه من القتل»
📗غیب طوسی، ص۳۲۹
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
شیخ عباس قمی: بهتر آن است که زائر چون خواهد دعا کنددرمشاهد مشرفه بلکه هـــر دعا کننده در هر کجا که باشد برای مطلب و حاجتی، آن که مقدم دارد بر دعای خود،دعا برای سلامتی بر وجود مقدس حجت عصر حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف را و این مطلب بسیار مهم و دارای فوائد مهمه است.❤️
#امام_زمان
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
انسان شناسی ۲٠۹.mp3
12.59M
🍃انسان شناسی ۲۰۹
🍃استادشجاعی
🍃دکتررفیعی
✘ چطور میشه بعضیا توفیق شون زیاده؟
شاید از نظر توان و تمکن در هر بُعدی از بقیه پایینتر باشند، اما توفیقات شون در گرهگشایی، در رشد کردن، در رشد دادن دیگران، و ... بیش از بقیه است؟ ❤️
#زنگ_تفکر
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹شیرین بانو جان
شوخطبعی رو تقویت کن درخودت👇
🌺باید بتوانید با هم دیوانهبازی کنید.
کار و زندگی فوقالعاده استرسزا است!
همسرتان تنها کسی است که درمقابل او باید سلاحتان را زمین بیندازید.
چه خانه باشید و چه بیرون، درست وقتهایی که کسی نگاهتان نمیکند، وقت مسخره رقصیدنها، حرف زدن با صداهای عجیب و غریب و وقت این است که خودتان باشید.
اگر میخواهید همسرتان احساس کند که میتواند با شما تفریح کند، شما هم نباید از تفریح کردن با او بترسید. حتی اگر از اینکه مسخره به نظر برسید نباید بترسید.
از اینکه خودتان را رها کنید، از چارچوب همیشگیتان بیرون بیایید و بلند بلند بخندید نترسید❤️
#حس_شیرین_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در گوشهای ز صحن و سرا جا بده مرا
آیا دلم کم از دل آهو شکسته است؟..❤️🩹
#مشهد_لازمم
#فقط_با_تو
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
تا خدا هست
پریشان نشود خاطر من....💞
#و_خدایی_که_همین_نزدیکیست
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
صلوات+امام+رضا.mp3
156.1K
ساعت عاشقی
💠 صلوات خاصه #امام_رضا علیهالسلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ❤️
#ساعت_به_وقت۸
#سلطان_قلبم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹دخیل عشق
🍃برگ۷۳
_کارت گرافیک سوخته.
_ زود رو به راهش کن. عجله داریم.
_ دستگاهش قدیمیه. باید برم از رفیقم بگیرم ،خودم این مدلش رو ندارم.
تا حوریه قیمت کارت را بپرسد و بداند بیشتر از قیمت تایپ پایان نامه باید پول تعمیر بدهد؛آهش در میآید. دلش به آن خوش بود که میتوانست بخشی از بدهی به صاحب کارش را، با پول همان کار تسویه کند؛ اما تازه باید چیزی هم از جیبش بگذارد.صاحب پایان نامه داخل دفتر فنی نشسته و مدام غُر میزند. دختر میرود در سرمای خیابان قدمی بزند تا صدای جوان را نشنود. بعد باز هم به خانهی برادر رسول تلفن میکند تا خیالش از همه چیز راحت شود و حال ننه صفیه را هم بپرسد.
دو ساعت بعد که دستگاه سالم برمیگردد؛ حوریه صورتحساب تعمیر را نگاه میکند و برگههای پایان نامه را که تند تند از پرینتر بیرون میریزند و دانشجو با دقت به آنها نگاه میکند تا عیبی پیدا نکند.
_همه رو تصحیح کردم، غلط نداره.
تا دوباره دستگاهش را بردارد و راه بیفتد طرف خانه ،مدام به حرفهای صاحبکارش فکر میکند که میگفت باید یک کامپیوتر نو و قوی بخرد و طراحی و صفحه آرایی یاد بگیرد؛ چون دیگر با تایپ کردن نمیتوان زندگی را چرخاند. تنها چیزی که در آن زمان برای حوریه مهم است، فقط صورت حساب تعمیر است که مرد گذاشته بود لای دفتر حساب کتابش که خودش پرداخت کند؛و به جای آن حوریه باید چند متن عجلهای دیگر تایپ میکرد.
به خانه که میرسد؛ دنیا دور سرش میچرخد. همین که از سنگینی بار کیس کامپیوترش خلاص میشود، نعمتی است. میخواهد دوباره بنشیند سر جزوههای جدیدی که گرفته است. اما سرش بیشتر گیج میدهد و تازه یادش میافتد از صبح چیزی نخورده و دنبال کارش بوده است. آمنه یک لیوان شربت آبلیمو برایش درست میکند. صاحبخانه که میآید دَم در آمنه با دیدن حال مادرش، نمیداند چطور حرفی سر هم کند تا مرد برود. حوریه که متوجه آمدن صاحبخانه میشود تمام پولی را که آقا حیدر به او داده است بابت اجاره خانهی عقب افتاده به مرد میدهد.
به اتاق که برمیگردد فقط در دلش دعا میکند تا آپارتمان حمید زودتر آماده شود. معلوم نیست رسول بتواند از برادرش پولی بگیرد. باید قبل از اینکه پول پیش خانه را به شوهر خواهر رسول پس بدهند؛ خانهی جلالیه خالی شود و بتوانند بروند آنجا؛ جایی که نزدیک مرکز توانبخشی بود و ۴ ماه پیش، چقدر خوشحال بود که خانهشان به محل کارش نزدیک شده است. اما دیگر هیچ وقت از آن جای نزدیک، به مرکز نرفته بود.
احسان با یقهی پاره به خانه برمیگردد. در مدرسه با همکلاسیهایش سر پدرش دعوا کرده است. کسی در مدرسه باورش نشده که رسول جانباز است. احسان دلش میخواهد جواب تمام کم محلیهای بچههای محل را بدهد و به آنها بقبولاند پدر او هم به جنگ رفته است.حوریه هم باید تا تجدید نظر کمیسیون صبر کند تا به همه ثابت کند درصد جانبازی و مشکلات رسول زیاد است و برای همان ناخواسته همه را اذیت کرده است.
سرش گیج میرود که چشمش به برگههای آزمایش مَردش میافتد.او هم باید آزمایش میداد.دکتر گفته بود رسول کم کاری غده تیروئید هم دارد و به همان دلیل، بدنش باد میکند و همه فکر میکنند دارد روز به روز چاقتر میشود. شاید او هم مشکلی داشت و از آن غافل بود.
از صبح، حالت تهوع دارد و باز سرش گیج میرود .مطمئن است مثل چند روز پیش، دوباره پایین آمدن فشار و میگرن دست به دست هم دادهاند.شربت آبلیمو هم بدتر فشارش را پایین آورده است .چشمانش سیاهی میرود و نمیتواند پشت کامپیوتر بنشیند. تحمل سر و صدای بچهها را ندارد و فقط دلش میخواهد وسط اتاق دراز بکشد و به هیچ چیز فکر نکند. سردردش بدتر میشود و زانوهایش از درد تیر میکشد. بلند میشود و به کیف پولش نگاه میکند ودفترچه بیمهاش را برمیدارد.از ماه دیگر، باید خودش سهم بیمهاش را میداد، وگرنه آن را هم باطل میکردند.
آمنه که به صورت زرد حوریه نگاه میکند ،زن تصمیمش را میگیرد. میترسد ناگهان حالش بد شود و بچههای بیچاره دست تنها ندانند چه کار باید بکنند. فکر میکند بهتر است برود به همان درمانگاه نزدیک خانهشان. حتماً دکترسِرمی تجویز میکند و حالش خوب میشود. آمنه هم میخواهد همراهش بیاید؛ اما حوریه میترسد در نبود او، پسرها خانه را روی سرشان بگذارند.
تا روی صندلی جلوی میز دکتر مینشیند و او فشارش را میگیرد؛ برایش آزمایش مینویسد و یک سِرم و چند آمپول. تزریقات چی که انگار دارد با شوهرش دعوا میکند، مدام سرخ و سیاه میشود و چشمانش از حدقه بیرون میزند. زن به حوریه اشاره میکند روی تخت دراز بکشد و به کسی که دارد با او صحبت میکند،میگوید کی برایش خانه میخرد؟ سر حوریه از صدای زن بیشتر درد میگیرد.
تزریقات چی که میآید بالای سرش،دست حوریه را تکان میدهد،اما او نای تکان خوردن هم ندارد و تنها صدای فریادی را میشنود.
صدای گریه و فریادهای مادر در گلویش خفه شده است. چشمانش به حوریه مانده است که مثل جنازه جلوی رویش دراز کشیده و دکتر میگوید باید منتظر معجزهای باشند. دخترش با پای خودش رفته بود درمانگاه تا حالش بهتر شود؛ اما روز بعد داشتند در بیمارستان جنازهاش را تحویلش میدادند.
نمیداند ناگهان چرا همه چیز آنطور دست به دست هم داده بودند تا شیرینی عقدکنان صادق در دهانش تلخ شود. مدام خودش را سرزنش کند که چرا دخترش را تنها گذاشته است تا آمنه او را در درمانگاه پیدا کند و به زهره تلفن کند.
رسول هم از بایگ سر میرسد. مادر میترسد مرد دوباره حالش بد شود. فقط میگوید حوریه حالش به هم خورده و دیشب او را از درمانگاه به بیمارستان منتقل کردهاند. رسول به حوریهاش نگاه میکند و بعد مثل آسمان ،صبرش تمام میشود و چشمانش میبارد.
حوری!حوری جان! این راهش بود بیوفا؟ پاشو ببین بچهها چطور گریه میکنن. مرا فرستادی برم به ننه صفیه سر بزنم که خودت مادرت رو تنها بزاری؟
مادر بغضش میترکد و تَرکشهای آن به سر و صورت دختر میپاشد. پرستاری ،زن را به آرامش دعوت میکند و از اتاق بیرون میبرد. رسول اما از جایش تکان نمیخورد و دست سرد حوریه را رها نمیکند.
پاشو حوریه! پاشو خانوم من! پاشو ببین چطور داره بارون میاد. مگه نگفتی عاشق بارونی.
حوریه تکان نمیخورد و باران اشک بر صورت او میبارد. رسول تازه حواسش میآید سر جایش، تا از پرستاری بپرسد چه اتفاقی برای حوریه افتاده است .
_به علت ضعف و فشار خون پایین یا آمپول اشتباهی زدن توی سِرمش. با اینکه زود فهمیدن و سِرم رو قطع کردن؛ اما تشنج کرده و علائم حیاتی رفته. امکان داره متأسفانه به هوش نیاد.
رسول مثل آدمهای گنگ، زبانش بند میآید و حتی نمیتواند پلک بزند. یعنی به همان راحتی دارد آرامش جانش را از دست میدهد ؟بچهها دارند دوباره یتیم میشوند؟خودش دارد یتیم میشود؟ تازه داشت خودش را میشناخت. تازه داشت میفهمید میشود برای زندگی هم جنگید، همانطور که زمانی رزمندگان در جبهه میجنگیدند. تازه داشت میفهمید میشود مثل حوریه برای همهی آدمهای روی زمین دل سوزاند.میشود مثل گلبرگهای احساس حوریه، خوش عطر و لطیف بود .میشود مثل او همهی خستگیها را تحمل کرد و آخرش تنها با یک آمپول اشتباهی بیهوش شد.
مادر کنار تخت حوریه دخیل بسته؛ اما رسول در تلاطم است. رسول روی زمین راه نمیرود ؛در راهروی بیمارستان نیست؛ اصلاً انگار روی زمین نیست. دلش آنجاست؛ اما روحش کنار گنبد طلا و منارههای فیروزه سیر میکند. راه چارهاش فقط آن است که راه بیفتد دنبال روحش. برود همان جایی که کعبه ی دلهاست.برود کنار پنجرهی فولاد،و فولاد دلش را همچون حوریه نرم و آب دیده کند؛ تا بالاخره امام، او را هم به آرزویش برساند.
رسیدن به او، اویی که جانباز بود؛ شده بوده آرزوی حوریه. حال، آرزوی رسول هم شده بود رسیدن به حوریه، ماندن در کنارش و دوباره عاشق آن چشمان سیاه و ابروهای پیوستهاش شدن.
رسول نمیداند تا کی گریه میکند و دلش در آب دیدگانش خفه میشود.نمیداند چقدر سرش را به ضریح میچسباند و تنها خواستهاش را که شفای عزیزش است، از هشتمین فیروزهی فردوس میخواهد.نمیداند چقدر برای عشقش دخیل میبندد .نمیداند چطور زیر دست و پای زائران تاب میآورد دوباره اعصاب و روانش درهم گره نمیخورد. نمیداند چه کسی بعد از ساعتها او را از پنجرهی فولاد جدا میکند و رویش گلاب میپاشد. نمیداند کی به بیمارستان برمیگردد و از اولین پرستاری که میبیند، چطور حال حوریهاش را میپرسد.🍂
#قصه_شب
#دخیل_عشق
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟در این شب زیبـا
💫آرزویم این است که
🌟صفحه غم و اندوه
💫در دفتر زندگیتان
🌟همیشه سفید بماند...
💫اوقاتتون به وقت مهربانی
🌟لبخندتون بـه رنگ عشق
💫شبتون پر از آرامش
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
نمیدانم از دلتنگی عاشق ترم
یا از عاشقی دلتنگ تر!
فقط میدانم در آغوش منی
بی آنکه باشی...💕
#دلتنگی_دلدار |
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
کمی نخند، کمی دور شو، کمی بد باش
که هرچه میکشم از دست مهربانی توست ..❤️
#مهربان_من
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
"امشـــب"
تـرافیـکِ دلتنـگی
تمامِ دریچه های قلبم را
مسـدود کـرده اسـت!
بـه گمـانـم،
بـاز هـم پـایِ تــو
در میـان اسـت.💕
شبت بخیر عزیزکم..😍😘
#خاصترین_مخاطب_قلبم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
4_5909066046500771004.mp3
3.26M
دلتنگم !
نه برای تو ...!
دلم
برای خودم تنگ شده
برای مَنِ کنارِ تو ...!🤍😍
#به_وقت_عاشقی
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
.
❣دلدارم. امام زمانم ❣
🍂نشسته غرق تماشای شیعیان خودش
کسی نیامده جز او سر قرار خودش...
🍂چه انتظار عجیبیست اینکه شب تا صبح
کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش💚
#سلام_آقای_من
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣دعای عهد ❣
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ .
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ
اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله
وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ
، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛
اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ
ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ،
وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...💚
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ🌹
#امام_زمان
#فلسطین
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹زیارتنامه امام حسن عسکری(علیه السلام) در روز پنجشنبه.
🌺. بسم الله الرحمن الرحیم 🌺
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ،
صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ،
أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ،
فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَاهِرِينَ....💚
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🍃دمی با قرآن
💠 إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۴۰﴾
💠اگر او [پيامبر] را يارى ندهيد، [بدانيد كه] خداوند او را هنگامى كه كافران آوارهاش ساختند، يارى داد، آنگاه كه يكى از آن دو به هنگامى كه در غار بودند به رفيقش [ابوبكر] گفت نگران مباش كه خدا با ماست، آنگاه خداوند آرامش خويش را بر او نازل كرد و به سپاهيانى كه نمىديديدشان يارى داد و [سرانجام] آرمان كافران را پست گردانيد، و آرمان الهى است كه والاست، و خداوند پيروزمند فرزانه است (۴۰)💚
#امام_زمان
#سوره_توبه_آیه۴۰
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🍃حدیث روز
امام صادق علیه السلام:
🔹 قلْتُ لَهُ بِأَيِّ شَيْءٍ يُعْلَمُ اَلْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ قَالَ بِالتَّسْلِيمِ لِلَّهِ وَ اَلرِّضَا فِيمَا وَرَدَ عَلَيْهِ مِنْ سُرُورٍ أَوْ سَخَطٍ.
🔸مومن شناخته می شود با تسلیم بودن در برابر خداوند و راضی بودن به آنچه از خوشی و ناخوشی برایش رخ میدهد.💚
#امام_زمان
#اصول_کافی_جلد۲_صفحه۶۲
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7