4_6023720748223304351.mp3
49.94M
#ای که مرا خواندهای...
📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو
🎧 فصل سوم: شیدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راست میگویند:
«عاشقی دردسر دارد!»
ما هم که سرمان درد میکند...
برای عاشقیکردن!
هشتاد کیلومتر پیاده میآییم...
که بگوییم:
«دوستت داریم!»
4_6028540032241897620.mp3
28.17M
#ای که مرا خواندهای...
📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو
# فصل چهارم: اجابت
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
بانگ الرحیل برخاست و قافله عشق عازم کربلا میشود
هرکی میخواهد باپای دل همراه ما شود کوله بارش را جمع کند و خود را آماده سفر عشق کند سفری که با پای دل آغاز می شود
بسمالله!برای همراه شدن با ما ؛
سفرنامه "هم پای قافله با پای دل " را دنبال کنید.
اما یکی از جذاب ترین و زیباترین صحنه هایی که از ارادت مردم عراق نسبت به زائران می بینی، ماساژ دادن بدن خسته زائران است. بدون اینکه خود از آنها بخواهی مانند یک پرستار با تو رفتار می کنند و خستگی را از پاهای خسته ات می زدایند. چقدر محترم شده ای؛ چقدر زائر حسین بودن تو را بالا برده است؛ همه می خواهند به تو خدمتی برسانند. زائر که باشی شرمنده می شوی از این همه محبت و می مانی از آنچه دارد در این نقطه از عالم رخ می دهد
هیچ کس این را نگفته،
ولی انگار همهی آنان که دست و پا میزنند در این دستگاه بمانند، فقط برای اینکه باشند در معیّت امامشان..، این حقیقت را میدانند که؛
اربعین، لحظهی تحویلِ سالِ جهادی است!
انگار میآید تا شبیه بهار، تو را نو کند،
و تمام قدرت را یکجا در تو جاری سازد،
و تو برای یکسال غیرت و خستگی و دویدن، آماده شوی!
شما هم این حال را لمس کردهاید؟
یکی حیران مدام مقابل را می نگرد و بعد آستینش را به صورتش می کشد و این را تا شب هزار بار دیگر تکرار می کند. یکی قرآن به دست ، بلند بلند می خواند؛ صداها همه گم اند، از بس همهمه است
چقدر معلول، بی پا، شل، علیل و ناتوان می بینی که خود را می کشند تا نکند نرسند فردا... و بعضی شان یک ماهی زودتر راه می افتند!