eitaa logo
بانوی بروز
293 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
39 فایل
بانوی بروز،درایمان،اعتقاد،خانه‌داری،فرزندپروری اجتماع‌وسیاست‌بانوی‌ترازمسلمان است. تبادل وتبلیغ نداریم. @banuie_beruz Eitaa.com/banuie_beruz ✅کپی‌آزاداست ادمین @ghoghnuss عضوکانال دیگرمون بشید(#ملکه_باش)👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ گاه مرد به طبع خود مایل نبوده حائلی میان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت که این حائل از میان رفته آنکه برنده بوده مرد است و آنکه باخته و وسیله شده زن. امروز که مردان موفق شده‌اند با نام‌های فریبنده آزادی و تساوی و غیره این حائل را از میان ببرند زن را در خدمت کثیف‌ترین مقاصد خویش گرفته‌اند. 📝استاد ، حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام، ص ۵۱ 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador
💠 اساساً روح که بزرگ شد تن به زحمت می‌افتد، و روح که کوچک شد تن آسایش پیدا می‌کند. وقتی که روح بزرگ شد، جسم و تن چاره‌ای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیافتد و ناراحت شود. اما روح کوچک به دنبال خواهش‌های تن می‌رود اگر چه از راه دریوزگی، تملق و چاپلوسی باشد؛ روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی می‌دهد برای اینکه می‌خواهد در خانه‌اش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد. اما روح بزرگ به تن نان جو می‌خوراند بعد هم بلندش می‌کند و می‌گوید شب زنده‌داری کن. بزرگ آرزو می‌کند که در راه هدف‌های الهی و هدف‌های بزرگ خودش کشته شود. 📝 ، ، ص ۱۲۵ 🔹 بله دوستان روح بزرگ زحمت حجاب رو به جان می خره تا به عظمت برسه. و روح کوچک راحتی بی حجابی رو انتخاب می کنه تا به لذت برسه. شما بگین برای رسیدن به خدا کدوم درسته؟ عظمت رو انتخاب می کنید یا لذت؟ 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منطق ماشین دودی! رفتار عجیب در جامعه ایرانی! ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
⭕️ یه جمله قشنگی داره که میگه "زیبایی یک امر نسبیه؛ ممکنه یکی درکمال باشه ولی برای دیگری زیبا نباشه" ممکنه چیزی که الان برات زیباست فردا زیبا نباشه ولی اخلاق مطلقه حالا فهمیدید چرا اخلاق بر زیبایی ارجعیت داره؟! 👤 SAJJAD 🇮🇷 ✾• 🌱@banuie_beruz🌱 Eitaa.com/banuie_beruz ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
هدایت شده از ملکه باش✨
خانم ظاهری هم‌رشته مادرم بود ، درست مثل مادرم معلم ریاضی ، ولی در نگرش به جهان هستی و زندگی خیلی با مادرم فرق داشت . در کار تدریس ریاضیات استاد تمام بود ، در کار خودش خیلی وارد بود و مدارس زیادی خواهان او بودند. از طرفی در کارهای غیر درسی هم کوشا و فعال بود . از آن روز بارانی در دلم جا باز کرد. یکروز جزوه ای برایمان آورد و گفت ، که احادیث زیبایی که تا کنون در جاهای مختلف دیده در آن جمع آوری کرده ، گفت : هر کس مایل هست ، جزوه رو ببره خونه ، بخونه و زیباترین احادیث رو به تعداد ۵ عدد از آن‌ جدا کرده ،و همراه با دلیل انتخاب این احادیث، با خط خودش بنویسه و تحویل بده ، این پیشنهاد اختیاری بود .افرادی که اجازه می دادند، احادیث انتخابی اونا می تونست به رؤیت دوستان دیگرشون برسه. من داوطلب شدم ، احادیث زیبایی بود و من چندین روز بارها و بارها اونها رو‌خوندم . از جمله کارهای دیگر ایشون امانت دادن کتاب به دانش آموزان بود ، من یکبار کتاب قرآن صاعد و یک بار منتهی الآمال رو از ایشون امانت گرفتم ، البته همه کتابها رو نخوندم چون قطور بودن ولی بخشهایی که خوندم روی من اثر زیادی گذاشت. چند جلدی هم از کتب شهید دستغیب خوندم ، تا اینکه یکروز کتابی به نام از رو معرفی کردند ، من این کتاب رو‌ بردم خونه، چندین بار خوندم و اون رو برای خودم خلاصه نویسی کردم . کتاب و خلاصه هام رو به خواهرم دادم و اون هم خوند . خواهرم هم قسمت‌هایی از کتاب رو‌که به نظرش مهم بود ،علامت می زد و به من نشون می داد. خلاصه هامون رو بردیم و نشون خانم ظاهری دادیم و اون خیلی خوشش اومد و تشویقمون کرد. دیگه با مطالعه این کتاب ، من و خواهرم برای بزرگترین رویداد زندگیمون مصمم شدیم و اون رو‌گرفتیم .... انتشار این داستان با لینک یا بدون لینک ، با حفظ نام نویسنده ، مجاز است. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••