eitaa logo
برادر شهیدم♡
454 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
118 فایل
ولی من با هر عکسی که ازش تو شهر میبینم دلم براش پر میکشه برای غریبیش برا تنهاییش برا مظلومیتش :) #شهید_حسین_اوجاقی #شهید_علی_خلیلی #شهید_مالک_رحمتی ارسال سوژه : @kosarraheli ادمین تبادل : @m_haydarii 🌿تبلیغات و خدمات: @hich_club
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁ارادت شهید محمد رضا تورجی زاده به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات ✍داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم:  برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟  تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت. یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد.  نقطه ضعفش را می دانستم. گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم. از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود  آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر. 🎙راوی: سید احمد نواب ✨✨ 💚✥⃟࿐@baradar_shahidam
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان. با هم پیمان برادری بسته بودند. محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت🕊 محمد خیلی بیقراری می‌کرد چند بار وقتی می خواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن می رسید دیگه نمی تونست ادامه بده...گریه امانش نمی داد یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت می کرد که: رفیق من، بنا نبود نامردی کنی و تنها بری بعد از یه مدت بالاخره نوبت محمد شد تا با پهلوی دریده به دیدار خدا بره. اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه. جانم به این ... 🕊🌹 🕊🌹 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
زیارتنامه📜 حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از شهیدتورجی زاده برای امر فرج و آزادی فلسطین و حاجت روایی همه بزرگواران💚🌿 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِك🤲 التماس دعای فرج 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
◇ یه دوست شهید... همیشه حواسش بهت هست همیشه واست دلسوزی میکنه هیچوقت تو تنهایی ها تنهات نمیزاره همیشه باهات حرف میزنه و آرومت میکنه تو گرفتاری ها دستتو میگیره ◇یه دوست شهید... مفیدتر از هر دوستی هست... تو رو به خدا نزدیک میکنه... شهیدت میکنه... حتی اگه گناه کنی تنهات نمیزاره وقتی گناه میکنی دلش شکسته میشه ◈این دوستی ها خیلی باارزشه،سعی کنیم هیچوقت خرابشون نکنیم.◈ 🌹 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
📜 محمد رضا که از جبهه که می اومد و واسه چند روز خونه بود ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم. میدیدم نماز شب میخونه و حال عجیبی داره! یه جوری شرمنده خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترين گناه رو در طول روز انجام داده. یه روز صبح ازش پرسیدم: چرا انقدر استغفار میکنی؟ از کدام گناه می نالی؟ جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده و ما نمیتونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره ... 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
💔 اونقدر حضرت زهرائی بود که وقتی شهید شد رفقاش دیدن از پهلو تیر خورده... محمدرضا رو میگم همون شهید خیلی فوری خودمون که اگه با صدق دل، صداش بزنی و به صَلاحت باشه واسطه میشه و از خدا حاجتت رو میگیره... 🌷
💔 اونقدر حضرت زهرائی بود که وقتی شهید شد رفقاش دیدن از پهلو تیر خورده... محمدرضا رو میگم همون شهید که اگه با صدق دل، صداش بزنی و به صَلاحت باشه واسطه میشه و از خدا حاجتت رو میگیره... 🌷 ‎‎‌🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
نجواهای ِمارو می‌شنوند اشک هایی که در خلوت به یادشان می‌ریزیم رو می‌بینند؛ چنان سریع دستگیری می‌کنند که مبهوت می‌مانی .. اگر واقعا دل به آنها بسپاری ، با چشم دل عنایت‌شان را‌ میبینی. 🧡 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
...🌷🕊 مردم هر وقت کار تون جایی گیر کرد ،امام زمان تون رو صدا کنید یا خودش میاد ، یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه... ‎‎‌🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
●برای گرفتن مرخصی وارد چادر فرماندهی گردان شدم،شهید تورجی زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بی مقدمه گفت نمی شود،با تمام احترامـــی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلـــی جدی بود؛کمی نگاهش کردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم:" شکایت شما را به مادرم حضرت زهرا(س) می کنم." ● هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که دوید دنبال من با پای برهنه گفت:" این چی بود گفتی؟" به صورتش نگاه کردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ی مرخصی سفید امضا،هر چه قدر دوست داری بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتی قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستی آن حرفت را پس گرفتی؟ 📎فرماندهٔ گردان یازهرای لشگر ۱۴ امام حسین(ع) 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ اصفهان ●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ بانه ، عملیات کربلای۱۰ ‎‎‌🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
994.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردم هر وقت کارتون جایی گیر کرد امام زمانتون رو صدا کنید ‎‎‌🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯