هدایت شده از حسین ستوده
سلام توضیحات ونقد سخنان حاج آقا #نبویان 👇
هدایت شده از سید حسین (منح النصیحه)
332.3K
هدایت شده از سید حسین (منح النصیحه)
213.2K
هدایت شده از حسین ستوده
احسنت همه را گوش دادم توضیحات خیلی روشنگرانه وباعث امیدواری بود
ولی آقای نبویان هم ادم کشکی نیست واگر حرفهایش درست باشد خیلی بد وبه ضرر رییسی میشه
هدایت شده از سید حسین (منح النصیحه)
558.4K
هدایت شده از سید حسین (منح النصیحه)
468.9K
هدایت شده از سید حسین (منح النصیحه)
380.4K
هدایت شده از سید حسین (منح النصیحه)
165.6K
#سوال
باتشکرواحترام
سوال بعدی این است که گفته شده امام دراوائل انقلاب فرموده اندآب وبرق رایگان میدهیم وعمل نشده وامام زمان که امام ولایت فقیه ایشان بوده به گفته هاوقول های خودعمل ننموده واین سخن دردهان بعضی هاجواب استوارمیخواهد این راهم جواب دهیدتاببینم دیگراین قوم بنی اسرائیل چه می خواهدتشکر
هدایت شده از غفّار 🇮🇷
.
ضمن تشکر از استاد(جان من و سیدعلی)ارجمند که بالاتر پاسخ را برایتان بازگشت زدند.
در رابطه با سوالتون لطفا به این جواب بسیار عالی استاد عارفیان گرامی هم عنایت بفرمایید
#مرتبط👇
محمدتقی عارفیان:
⭕️ #دستاوردهای_انقلاب_اسلامی 🇮🇷
✍️ #محمدتقی_عارفیان
🔸چرا #دستاوردهای_انقلاب را فقط در راهسازی، احداث راه آهن، تعداد دنشآموزان و دانشجویان، آب وبرقرسانی به روستاها و سدسازی خلاصه میکنیم؟!
اینکه ما آمار بدهیم و مقایسه کنیم که در #دورۀ_پهلوی تعداد روستاهای دارای آب و برق و گاز ما فلانقدر بوده، و در #دورۀ_جمهوری_اسلامی به فلان مقدار رسیده، یا راه شوسه چند کیلومتر بوده و حالا چقدر شده، آیا این همۀ دستاورد جمهوری اسلامی است؟!
آیا این درست است که دستاوردهای انقلاب را به پیشرفت در صنعت و تکنولوژی و حتی دستیابی به فناوری هستهای و نانو، و سلولهای بنیادی، و پرتاب ماهواره به فضا، و ساخت سانتریفیوژ نسل چندم و رآکتور اتمی تقلیل دهیم؟!
آیا هدف امام خمینی قدسسره از قیام این بود که ما نیز یکی از کشورهای پیشرفته و صنعتی دنیا بشویم؟!
👈 #پیشرفتهای_ایران_اسلامی که درزمینۀ تکنولوژی و صنایع گوناگون بهوجود آمده، هرچند #بسیار_چشمگیر و درخور توجه و تأمل است، کمترین دستاورد انقلاب اسلامی است؛ چون جاده و پل و راه آهن و دانشگاه و نیروگاه اتمی و مانند اینها را دیگران هم میسازند، و چهبسا بهتر از ما بسازند!
🏗 انقلاب مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی قدسسره، انقلاب صنعتی نبود که ما پیشرفت صنعتی و دست یافتن به تکنولوژی روز دنیا را نشانۀ موفقیت این انقلاب بدانیم و به آن ببالیم.
🕋 انقلاب حضرت روحالله، #انقلاب_توحیدی بود.
دستاورد انقلاب اسلامی، #تربیت_انسان است؛ #تربیت_بنده برای عبودیت خداست.
🌅انقلاب خمینی کبیر، #انقلاب_انسانساز بود.
دست خدایی آن حکیم الهی، جوانان ایرانی را از لجنزار #کابارهها و #کبیرهها بیرون کشید، و آنان را با #گلستان_عشق و #بوستان_معرفت آشنا کرد.
پیش از این انقلاب و پیش از حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران، باید دهها و شاید صدها سال میگذشت تا یکی همچون #قاسم_سلیمانی، #احمد_کاظمی، #حسین_همدانی، #علی_صیادشیرازی، #حسن_طهرانیمقدم، #احمد_متوسلیان، #مهدی_زینالدین، #مهدی_باکری، #محمدابراهیم_همت، #حسین_خرازی، #حسن_باقری، #مصطفی_چمران، #عباس_بابایی، #محمد_جهانآرا، #علیاکبر_شیرودی، #احمد_کشوری، #ابراهیم_هادی، #محمدحسین_فهمیده، #مرحمت_بالازاده، #بهنام_محمدی، #محسن_فخریزاده، #مسعود_علیمحمدی، #مجید_شهریاری، #مصطفی_احمدیروشن، #داریوش_رضایینژاد، #سیدمرتضی_آوینی، #سعید_کاظمیآشتیانی، و... #محسن_حججی و #مهدی_لطفی_نیاسر در جهان بهوجود آید.
🌸 حضرت امام خامنهای روحیفداه:
بزرگترین هنر این انقلاب که امام آن را #فتح_الفتوح_انقلاب دانستند، این بود که توانست جوانانی را تربیت کند که در دنیای مادّىِ آلوده و ازلحاظ اخلاقیْ لجنزار، انسانهایی با دلهای پاک و نورانی و با تصمیمهای راسخ باشند، و هوشمندانه و خردمندانه، راه بزرگان بشریت و راه سعادت بشر را انتخاب کنند.
هنوز زود است؛ هنوز آنقدری زمان نگذشته است که انسان بتواند چهرههای منوّر جوانان این کشور را آنچنان که هست ـ با همان درخشندگی ـ ببیند؛ اگرچه از دور میبینند! از دور با فاصلههای مکانی، تلألوی جوانان ما دلهایی را در دنیای اسلام منقلب کرد. در کشورهایی که اسمشان اسلامی بود، اما از گرایش و میل و عزّت اسلامی، هیچ خبری در آنها نبود، دختران و پسران بدون اینکه ایران و ایرانی و امام ایران و جوانان ایرانی را دیده باشند، با امواج نورانیای که جوانان ایرانی فرستادند، منقلب شدند (۱۳۷۷/۰۹/۲۵).
✅ امروزه در بسیاری از کشورها، و در آینده شاید در همۀ کشورهای جهان، بتوان انواع پیشرفت و تکنولوژی و فناوری روز دنیا را دید؛
اما هیچ کشوری، بهجز جمهوری اسلامی ایران، محصول و دستاوردی مانند #قاسم_سلیمانی، #محسن_حججی و #مهدی_لطفی_نیاسر ندارد.
🎋
#سوال
درسته پیشه وری فقط آذربایجان را میخواست حدا کنه و قاضی محمد هم کردستان را از آعوش ایران جدا کنه.. ولی میرزا کوچک خان به کمک کمونیستهای داخلی و بلشویکها میخواست کل ایران را به یکی از جمهوری های شوروی سابق تبدیل کنه و ایران هم ایرانستان بشه مثل ازبکستان و ارمنستان وتاجکستان ترکمنستان ..
یعنی جدایی کل ایران و ملحق شدن به شوروی سابق ..
رحمت به پیشه وری که فقط آذربایجان را میخواست جدا کنه.. نه کل ایران ...
یاحق
هدایت شده از جان من و سید علی💕
آیا میرزا کوچک خان به دنبال تجزیه گیلان بود؟
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ میرزا کوچک خان جنگلی در زمره مبارزان آزادی خواهی است که تمام قد در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی ایستاد. با این وجود عدهای برآنند تا با تحریف تاریخ، از او چهرهای دیگر ترسیم کرده و اتهام جدایی طلبی به او بزنند.
⭕️⭕️⭕️
نقشه تجزیه ایران به بخشهای قابل نفوذ از اصلیترین سیاستهای دول استعماری بوده است. با تورق در اسناد میتوان دریافت که درباره نهضت جنگل نیز این موضوع از سوی کمونیستها القا میشد. در نامهای که به تاریخ 10 اردیبهشت 1299 از سوی حزب کمونیست روسیه خطاب به رهبر نهضت جنگل ارسال میشود، میرزا به عنوان سردمدار مبارزه با انگلیس معرفی شده و از «جمهوری مستقل جنگل» تجلیل به عمل میآید. این موضوع وقتی بیشتر نمایان میشود که توجه کنیم با اعمال قدرت کمونیستها، شخصی چون جعفر پیشهوری - که طی سالهای بعد بنای تجزیه و خودمختاری در تبریز گذاشت - در لایههای رهبری نهضت جنگل داخل شد. به تعبیر ایوانف «در سازمانهای رهبری کننده آنان عناصر خائن و چپ تندرو نفوذ کرده بودند.»
با این وجود، تلاش برای حفظ تمامیت ارضی ایران یکی از مهمترین مؤلفههای مبارزاتی کوچکخان بود. روزنامه جنگل، ارگان نهضت در شماره 28 خود به تاریخ 15 جمادیالآخر 1336 مطابق با 7 فروردین 1297 شمسی ذیل عنوان «ما چه میگوئیم؟» درباره اهداف مبارزاتی جنگلیها مینویسد: «... ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم. استقلال به تمام معنای کلمه. یعنی بدون اندک دخالت و نظریاتی از هیچ دولت اجنبی. و از این نقطه نظر تمام دول اجانب چه همجوار چه غیر همجوار یکسانست. با هیچکس نظر دوستی و دشمنی نداریم. با دوستِ ایران دوستیم و با دشمن این آب و خاک با تمام خصومت دشمن [هستیم].» در ادامه همین یادداشت تأکید شده است: «به حکم اینکه ما ایرانی هستیم... حفظ این آب و خاک و وطن مقدس ایرانیان در نظر ما بر تمام بلاد و ممالک اسلامی مقدم است. و بعد از موفقیت به انجام وظایف ایرانیت، البته برادران اسلامی مادامیکه به وظایف اخوت خود عمل کنند بر دیگران مقدم خواهند بود.»
در شماره 13 نشریه جنگل تصریح شده بود: «جنگلیها میگویند ایران مال ایرانی است. دست اغیار باید از استیلای این مملکت به کلی قطع شود... قیام جنگلیها، مسلح شدن جنگلیها، فداکاری جنگلیها، فقط برای تقویت دولت و حفظ مملکت است.»
در اکثر اعلامیههای نهضت جنگل همواره از لفظ «کشور ایران» استفاده میشد و خطاب نامهها به «ملت ایران»، «مردم ایران»، «عموم رنجبران و زحمتکشان ایران»، «اهالی ایران» و ... است. از این رو اگر جنبش جنگل قصد تجزیه گیلان را داشت طبیعتاً میبایست «مردم گیلان» را خطاب قرار میداد نه «ملت ایران» را. میرزا در دومین نامهاش خطاب به مدیوانی - نماینده دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه - بر وطن دوستی تأکید کرده و مینویسد: «... من عاری از شرف میدانم کسی را که حقوق حاکمیت و استقلال مملکت را فدیه شغل و مقام کند... من استقلال ایران را خواهانم و بقای اعتبارات کشور را طالبم...»
کوچکخان در مکتوبی به روتشتاین سفیر وقت شوروی در تهران متذکر میشود: «... در خاتمه این نکته را لازم به تذکر میداند که مقصود من و یارانم حفظ استقلال مملکت و اصلاح و تقویت مرکز است. تجزیه گیلان را که مقدمه ملوکالطوایفی است همچنین ضعف کشور را خیانت صریح دانسته و میدانم.» رهبر نهضت جنگل خطاب به سفیر شوروی تأکید میکند: «من و یارانم در مشقتهای فوقالطاقه چندین ساله، هیچ مقصودی نداشته و نداریم جز حفظ ایران از تعرضات خارجی و فشار خائنین داخلی، تأمین آزادی رنجبران ستمدیده مملکت و استقلال حکومت ملّی... انقلاب، یگانه راه علاج و نجات قطعی ملّت از مشکلات موجوده است.»
علاوه بر این بسیاری از نویسندگان و صاحب نظران که به نوعی با نظرات و دیدگاههایمیرزا کوچکجنگلی آشنایی داشتند اذعان میکنند که او خواستار حفظ تمامیت ارضی کشور بود. به نوشته یحیی دولتآبادی: «میرزا کوچکخان مردی است... دوستدار عالم اسلامیت و طرفدار استقلال و آزادی ایران و مخالف حکومتهای استبدادی خودی و بیگانه.» شاپور رواسانی نیز معتقد است: «میرزا و یارانش با هر نوع فکر تجزیهطلبی و جدایی از کشور مخالف بودند و هدف اصلیشان که بارها اعلام میشد به دست آوردن استقلال و آزادی برای کل جامعه ایرانی بود نه یک منطقه.» بنا به گفته ابراهیم فخرایی: «میرزا و دیگر یارانش هیچگاه به این مسئله
هدایت شده از جان من و سید علی💕
جداییطلبی نمیاندیشیدند، زیرا معتقد بودند اعلام خودمختاری نوعی پراکندگی و تجزیه مملکت است.» عارف قزوینی هم لقب «میهنپرست» را برای جنگلیها مناسب دانسته و درباره نیات و اهداف نهضت جنگل مینویسد: «یکی از تشکیلات به جا و به موقع که خدمات بسیار گرانبهایی به آزادی و استقلال ایران کرد، همانا تشکیلات مقدس و سودمند و میهنپرستانه فدائیان جنگل تحت سرپرستی میهن دوست نامی، شادروانمیرزا کوچکخان جنگلی است.»علیاصغر شمیم نیز اقدامات «میهندوستانه» میرزا را میستاید و او را فردی میداند که «درد وطن و عرق ملی» داشت.
خارجیانی که به نوعی با نهضت میرزا در ارتباط بوده و یا از آن شناخت داشتند هم نظرات جالبی درباره وطنپرستی جنگلیها ابراز مینمایند. چالرز ماری، کشیش و مبلغِ مسیحیِ مقیم رشت، میرزا را وطنپرستی صادق میخواند. ژنرال دنسترویل، فرمانده نیروهای مسلح انگلیس در ایران که در جریان عبور از گیلان به قفقاز خاطرات تلخی از مواجهه با جنگلیها و کوچکخان دارد، «وطنپرستی» میرزا را ستایش کرده و درباره او مینویسد: «به عقیده من میرزا کوچکخان از وطنپرستان حقیقی است و امثال او در ایران نادر و کمیاب است...» به اعتقاد این ژنرال انگلیسی، یکی از دیدگاههای مهم کوچک خان این بود که «ایران مال ایرانیان است.» و از این جهت در برابر زیادهخواهی قدرتهای بیگانه میایستاد.
از دیگر اسنادِ معتبر در رد ادعای شبهه افکنان علیه نهضت جنگل ومیرزا کوچک، دست نوشته شهید آیتالله سید حسن مدرس است. همزمان با مبارزات نهضت جنگل و هجمههای داخلی و خارجی علیه میرزا و یارانش جمعی از مسلمانان درباره ماهیت نهضت جنگل از شهید مدرس استفتاء کردند. مرحوم مدرس در جمادیالثانی 1338 (اسفند 1298) در پاسخ مرقوم کرد: «...حقیر از آقایمیرزا کوچکخان و از اشخاصی که صمیمانه و صادقانه با ایشان هم آواز بودند، نیت سوئی نسبت به دیانت و صلاح مملکت نفهمیدم؛ بلکه جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آنها در گیلان، عملیاتی بوده بس مقدس که بر هر مسلمانی لازم است خداوند همه ایرانیان را توفیق دهد که نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نماید. پر واضح است که طرفیت و ضدیت و محاربه با همچه جمعیتی، مساعدت با کفر معاندت با اسلام است.»
چنانچه مشخص است، این عالم نامدار عصر با ذکر این مهم که نهضت جنگل هیچگونه «نیت سوئی نسبت به دیانت و صلاح مملکت» ندارد، میرزای جنگلی را از دو اتهام فوق (یعنی تعلقات کمونیستی و نیات تجزیهطلبانه) مبرا دانسته و از این بالاتر ضدیت با آن جنبش را به مثابه «مساعدت با کفر و معاندت با اسلام» تلقی کرده است.
با تورق اسناد میتوان دریافت بر خلاف ادعای مغرضان، میرزای جنگل نه تنها خود عزم تجزیه گیلان را نداشت بلکه به عنوان عامل بازدارندهای در برابر جدایی این نقطه از خاک ایران عمل میکرد. وقتی در مردادماه 1299 ش حزب کمونیست ایران اقدام به طراحی کودتا نمود، «کودتاچیان علیهمیرزا کوچکخان و نهضت جنگل به مبارزه پرداختند و قصدشان این بود که میرزا را یا کشته و یا اسیر نمایند و در هر حال کاری کنند که میرزا از رهبری جنبش کنار زده شود. اما این امر به علت عقب نشینی میرزا به جنگل و جلوگیری از بروز تماس و تصادم جنگی عملی نگردید.» آنان قصد داشتند با کنار زدن میرزا، اهداف جداییطلبانه خود را جامه عمل بپوشانند.
کجروی و خیانت اعضای حزب کمونیست ایران باعث بروز نفاق و انحراف در نهضت میشد. در آن شرایط میرزا به خوبی درک کرده بود که این روند به ضرر تمامیت ارضی ایران خواهد بود. از این رو در نامهای به روتشتاین، سفیر وقت شوروی در ایران با اشاره به این مهم یادآور شد: «ادامه انقلاب، استقلال سیاسی و اقتصادی مملکت را جریحهدار میکند و نفوذ امپریالیزم انگلیس را تقویت مینماید و فکر ملوکالطوایفی را در تمامیت خاک ایران قوت میبخشد.» او همت خود را در راستای حفظ تمامیت ارضی کشور مبذول میداشت و زمانی که متوجه شد منظور اصلی کمونیستها جداییِ بخشی از خاک ایران است، به مقابله با نیات آنان پرداخت.
با تأکید بر این نکته که جنگلیها به مانند سدی در برابر زیادهخواهی قوای بیگانه در مناطق شمالی کشور عمل میکردند، این مبحث را با نقلی از ابراهیم فخرایی به پایان میبریم: «در وطنپرستی جنگلیان همین بس که هر جا پای مصالح کشور به میان میآمد سرسختی خود را نشان میدادند؛ در مبارزه با قزاقان روس، در نبرد با قزاقان وثوقالدوله، در کشکمش با عشایر و ایلات، در پیکار با انگلیسیها و سرخهای مصنوعی، ایمان جنگلیها همچنان محفوظ و دستنخورده باقی ماند.»
#تحریف_تاریخ
#نبرد_روایتها
#جهاد_تبیین
📚 ابرگروه براهین؛ پاسخگوی پرسش ها شبهه ها در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال «براهین»👈 @barahin
هدایت شده از سیدعادل مکتوفی
💢روحانی مبارز یونس استادسرایی مشهور به میرزاکوچک خان جنگلی متولد 1257 مبارز انقلاب مشروطه و رهبر جنبش جنگل بود که در اعتراض به نقض تمامیت ارضی و استقلال ایران از سوی بیگانگان بعد از مشروطه قیام کرد.
♦️با خروج قوای روسیه و انگلیس از گیلان و پیوستن وابسته نظامی شوروی به قوای دولتی ایران و حرکت آن برای سرکوب دولت انقلابی و تسلیم خالو قربان به این قوا، میرزا کوچک خان تنها باقی ماند. روس ها نیز براساس توافق با دولت ایران از کمک نظامی به جنگلی ها خود داری کردند. نبرد قوای دولتی با نیروهای اندک جنگل شدت یافت و سرانجام در 12 آبان 1300 رشت به تصرف قوای دولتی درآمد، اما میرزا به همراه یاران خود به جنگل پناه برد و مقاومت خود را ادامه داد.
♦️در حالی که میرزا بسیاری از یاران جنگلی خود را در مسیر از دست داده بود، در کوه های تالش گرفتار سرمازدگی شد و به دست یکی از عوامل سالار شجاع کشته و سرش بریده شد .
♦️آخرین نامه ای که به تاریخ 5 آبان 1300 شمسی از میرزا کوچک خان به یادگار مانده، جملاتی از آن چنین است :...با رویه ای که دشمنانمان در پیش گرفته اند شاید بتوانند به طور موقت یا دائم توفیق حاصل کنند، ولی اتکای من و همراهانم به خداوند دادگری است که در بسیاری از مهالک حفظم نموده است. افسوس می خورم که مردم ایران مرده پرستند و هنوز قدر این جمعیت را نشناخته اند. البته بعد از محو ما خواهند فهمید، که بوده ایم و چه خواسته ایم و چه کرده ایم....امروز دشمنانمان ما را دزد و غارتگر خطاب می کنند و حال آنکه هیچ قدمی جز در راه آسایش و حفاظت مال و ناموس مردم برنداشته ایم. ما این اتهامات را می شنویم و حکمیت را به خداوند قادر و حاکم علی الاطلاق واگذار می کنیم.
♦️میرزا هم در شرایطی که فقط 8 نفر از جنگلیان مانده بودند به همراه گائوک آلمانی (هوشنگ)یاور وفادار میرزا به قصد دوری جستن از شرایط موجود به منظور رفتن به خلخال در راه کوهستانی «گیلوان» میان برف و کولاک از حرکت باز می مانند و دچار سرمازدگی شدید شده، در شرف مرگ قرار می گیرند که مرد مکاری پیکر مرده آنان را به یاری عده ای از اهالی قصبه ی «خانقاه» به آنجا منتقل می کنند. در خانقا به دستور محمد خان سالار شجاع برادر امیر مقتدر طالش که عداوتی بین آنان و جنگلیان بود، سر میرزا از بدن او جدا شد. بدن را در همان قصبه دفن کردند. سر بریده ی میرزا این قهرمان ملی و آزادی و سردار جنگل را به رشت آوردند و به فرمانده ی پادگان تحویل دادند.
♦️ سر بریده ی میرزا کوچک خان جنگلی را مدت ها در کنار سربازخانه به نمایش گذاشتند. سپس خالو خان که زمانی از همراهان میرزا کوچک خان جنگلی بود سر ایشان را به عنوان تحفه برای رضا شاه آوردو به دستور سردار سپه، سر میرزا را در قبرستان چهار راه حسن آباد که اکنون محل آتش نشانی است دفن کردند. یکی از دوستان میرزا مخفیانه سر میرزا را از گور گرفته و به رشت آورد و در سلیمان داراب رشت به خاک سپرد. پس از شهریور 1320 آزایخواهان گیلان محرمانه جسد میرزا را از قصبه ی خانقاه به رشت آورده در جوار سر بریده میرزا مدفون می نمایند.
#جهادتبیین
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء 👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin