eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یک مهم درباره روز آخر ماه مبارک رمضان که چند سالی هست جریانات حجتیه ای و شیرازی برای تخریب نظام به آن دامن می زنند را در پست رپلای شده بخوانید 👌خواهشمندیم در حد توان نشر دهید ،👇👇👇
💠 پاسخ به یک که چند سالی هست در اواخر ماه مبارک توسط برخی افراد نشر داده می شود ( قسمت اول) 🔰 چند سالی هست در ایام نزدیک به روز برخی افراد که اگر چند سوال ساده حدیثی از آنها بپرسید ، بی اطلاعی آنان از این مبانی را متوجه خواهید شد ، برخی روایاتی را دست به دست می چرخانند گویی برای اولین بار است که این روایات را کشف کرده اند و هیچ عالم و فقیهی در طول تاریخ به این روایات دستش نرسیده ! و در آن آمده ماه مبارک قطعا 30 روزه هست و هیچ روزی از آن کم نمی شود . برخی هم البته با این روایات ، درصدد تخریب نظام و رهبری هستند که اگر ماه را 29 روزه اعلام کنند، خلاف روایات اهل بیت عمل کرده اند!!! 🔽 اما این 🔽👇 1️⃣ اولا هزار سال قبل مردم آن دوران این سوالات را درباره این روایات از فقهای بزرگی مثل و پرسیده اند و آنها در کتابهای خود این روایات را آورده اند و پاسخ مفصل داده اند که چند نمونه را خدمت شما عرض می کنم. 2️⃣ مشهور اصحاب ائمه (ع) و همچنین فقهای شیعه ،رویت هلال را ملاک آغاز ماه جدید می دانند ، نه عدد که حتما باید 30 یا 29 شود. همه می دانند که ماه ها در نزد خدا 12 ماه هست ( طبق آیه قرآن ) و از طرفی همه هم می دانند که ماه های قمری ، 6 ماه 29 روز و 6 ماه 30 روز هستند. پس اگر ماهی 29 روز شود ، دلیل بر ناقص بودن آن نیست !!! 3️⃣ روایات متعدد و در حد متواتر داریم که چون متواتر هم هست قطعا خدشه ای به سند آنها نیست که اهل بیت (ع) ، ملاک آغاز ماه جدید را رویت هلال می دانستند نه اینکه بگویند فلان ماه حتما 30 روز است و نیازی به رویت هلال نیست و حتی افرادی را برای این کار تعیین می کردند و حتی فرمودند شهادت 2 نفر عادل کفایت می کند که این روایات ، مکرر در مکرر در کتب فقهی و حدیثی معروف از جمله ، ، و... آمده است. 4️⃣ در زمان ، یکی از علمای شهر عراق از ایشان درباره 29 یا 30 روزه بودن ماه بر اساس روایات سوال می کنند و شیخ در جواب می گوید: 🔰 در عرب رسم است که وقتی می گویند " شهر " ، یعنی ماه آشکار شده است ، ماه را می دیدند و می گفتند شهر جدید آغاز شده. حتی قرآن هم اشاره دارد که ای پیامبر از تو درباره هلال سوال می کنند و آن علامتی برای ایام و ماه ها هست و هر کس بگوید ماه ها حتما تعدادشان از روی عدد معلوم است و نیازی به رویت هلال نیست، خلاف این آیه عمل کرده. 🔰 شیخ در ادامه فرمود پس ماه رمضان هم گاهی ممکن است 29 روز شود و گاهی 30 روز. حالا شیخ مفید می رود سراغ نقد برخی روایاتی که این جماعت می آورند و در آن استناد می کنند به اینکه حتما ماه 30 روزه هست. 🔰 یکی از این روایات ، روایتی هست که محمد بن یعقوب ( البته این فرد همان شیخ نویسنده کتاب کافی نیست) از پدرش یعقوب بن شعیب نقل کرده که در آن تصریح شده ماه 30 روزه هست. شیخ در نقد این روایت می نویسد اولا این روایت شاذ و نادر است و فقهای شیعه به آن ایراد وارد کرده اند ، ثانیا جناب یعقوب بن شعیب ، اصلی دارد ( اصل معنای متفاوتی برایش گفتند اما یک معنی اش روایاتی است که خود نویسنده آن اصل ،روایاتی که مستقیما از امام شنیده را در آن نوشته) و در اصل او ، اصلا چنین روایتی نیست ، اگر روایتی که پسرش از پدرش نقل کرده واقعیت داشت باید در اصل پدرش بود که نیست و این نشان این است که این روایت را عده ای جاهل جعل کرده اند. ( منبع این جواب های شیخ مفید در رساله ایشان به نام جوابات اهل الموصل ، آمده است) 5️⃣ جواب زیبای و استدلال قرآنی ایشان را مشاهده فرمودید که اصلا در نزد عرب ، رویت هلال میزان آغاز ماه جدید است. حال برویم سراغ جواب فخر عالم تشیع ، شیخ الطائفه ، کسیکه شیعه مدیون او هست در مباحث فقهی و حدیثی و مثل او دیگر نیامده ، یعنی جناب (ره) 🔰 ایشان در دو کتاب فقهی خودشان که از کتب اربعه شیعه هستند ، یعنی هم کتاب و هم کتاب ، این روایت که شیخ مفید نقد کرد و چند روایت دیگر با همین مضمون را می آورد و درجواب و نقد آنها می نویسد: 🔰 آنچه در شناخت آغاز ماه جدید معتبر است ، رویت هلال است، نه عدد. ایشان به همان آیه ای که استناد کرد ، سند دادند و فرمودند اگر ملاک تعیین آغاز ماه جدید ، عدد 30 بود ، خداوند در قرآن رویت هلال را معتبر نمی دانست. 🔰 ثانیا اجماع قاطع مسلمین از زمان رسول الله (ص) و بعد از ایشان، تا زمان الان ، برای آغاز ماه ، رویت هلال بود ⬇️ ادامه در پست پایین ⬇️
قسمت دوم پاسخ به این شبهه 🔰 سپس ایشان روایات متعدد را که اهل بیت فرمودند ملاک روزه گرفتن و افطار ، رویت ماه هست را می آورند. البته هم در کتاب گرانسنگ این روایات را آورده اند که ملاک ، رویت هلال است ، نه عدد 🔰 شیخ طوسی 48 روایت می آورد که تاکید دارند بر اینکه ملاک آغاز ماه جدید ، رویت هلال است ! و اهل فن و اهل حدیث می دانند این تعداد روایت آن هم در کتبی که جزو کتب اربعه هستند ، قابل خدشه و انکار نیست 🔰 شیخ سپس به نقل روایاتی که می گویند ماه همیشه 30 روزه هست پرداختند و برای رد آنان جوابهای زیر را دادند: 🔰 1. این روایات هم شاذ است و هم اینکه در اصول شیعه نیامده است. ( کتب اربعه از روی اصولی که نوشته شده ی اصحاب بود نوشته شدند و تعداد آنها به حدود 400 اصل می رسید و معروف شدند به اصول اربعمأه ) روایات اصول بسیار قیمتی بود چون مستقیما از امام شنیده می شد. اما شیخ طوسی می گوید این روایات 30 روزه بودن ماه رمضان در هیچ اصلی رویت نشد. پس نمی شود به آنها خیلی اعتبار داد. 🔰 2. چند عدد از این روایات ، راوی آن فردی هست به نام " حذیفه بن منصور " ، شیخ طوسی در رد این روایات که راوی اش ، حذیفه است می فرماید جناب حذیفه ، خودش صاحب اصل است و روایاتی که مستقیما از امام شنیده را در آن آورده ، در حالیکه این روایت 30 روزه بودن ماه مبارک در آن اصل نیست و اگر او این روایات را معتبر می دانست در اصل خود ذکر می کرد. 🔰 3. در متن سند اضطراب دیده می شود ، یک بار حذیفه روایت را بدون انتساب به معصوم نسبت می دهد ، یک بار از قول معاذ بن کثیر به امام نسبت می دهد ، یعنی با واسطه ، یک بار هم خودش بدون واسطه به امام نسبت می دهد و شیخ طوسی می فرماید اینها نشان اضطراب در حدیث است و نمی توان آن را پذیرفت 🔰 4. و شیخ در نکته آخر می فرمایند بر فرض هم که این روایات هیچ مشکلی نداشت و سندش هم درست بود، باز هم خبر واحد است و مخالف قول مشهور و روایات متواتری هست که می گویند ملاک در آغاز ماه ، رویت هلال هست ، پس ماه هم مثل دیگر ماهها ممکن است 29 روز یا 30 روز باشد. و خبر واحد قدرت مقابله با روایات متواتر و آیه قرآن که اشاره کردیم را ندارد ( منبع این جوابهای شیخ هم در کتاب تهذیب جلد چهارم و در کتاب استبصار ، جلد دوم آمده است ) 6️⃣ جوابها و استدلال ها را مشاهده فرمودید که چقدر متقن و مستند و محکم و حتی مستند به قرآن بود. 👈 از شما عزیزان خواهش می کنیم اگر این شبهه و شایعه را مشاهده فرمودید ، جواب بدهید. 👈 اما برخی می پرسند پس چرا باز بین مراجع در رویت هلال اختلاف است؟ جواب این است که برخی مراجع عزیز ، رویت هلال را با چشم مسلح مثل تلسکوپ ، قبول ندارند و می گویند حتما باید با چشم معمولی دیده شود ، اما برخی رویت را با تلسکوپ هم جایز می دانند که در این زمینه به دفتر مرجع خود رجوع بفرمائید ✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ @ma_va_o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام وادب امکان داره شبهات مطرح شده در این کلیپ رو توضیح بدین . ممنون
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
سلام وادب امکان داره شبهات مطرح شده در این کلیپ رو توضیح بدین . ممنون #شبهه #جنین
👉1👈 📝 : 👇 ❌ ایشان ادعا می‌کنند به عُلمای اعلام پیام داده در موردِ تناقضاتِ قرآن! اما نامی از آن علمای مورد ادعایشان نمی‌برند! برای پاسخ به شُبهاتِ ایشان نیاز نیست وقتِ علما گرفته شود. جوجه طلبه‌ای مثلِ بنده نیز قادر به پاسخ‌گوئی است البته اگر گوشِ شنوایی باشد: 1️⃣ قرآن،کلامِ خدا است و نه پیامبر تا اشکال شود، پیامبر که فیزیک‌دان و نجوم‌شناس نبود!! قرآن کتابِ نجوم، طبابت، فیزیک و... نیست. کتابِ هدایت و سلامت و سعادت و فقاهت و اخلاق است که البته در حاشیه‌اش به برخی قوانینِ طبیعت نیز اشاره می‌شود. قرآن برای سلامت و سعادت و اصلاحِ بشر نازل شده، پس آن‌را نباید در حدّ یک کتابِ طبّ یا نجوم نتزل داد. ✅ علومِ تجربی را باید با ابزارِ تحقیق و کنکاش و بررسی کشف کرد نه با رجوع به متونِ دینی. البته در زمینه‌ی اعجازِ علمیِ قرآن، آثار متعددی تولید شده است. مثلا آقای محمد علی رضایی کتابی دارند بنامِ "پژوهشی در اعجاز علمیِ قرآن". آقایان نجدی، عزیزی، دخیل، روحانی هم هر کدام کتاب‌هایی با نامِ "اعجاز علمیِ قرآن" نوشته‌اند. ➕ خانم حمیده فیض آبادی و آقای حسین پناهی کتاب‌هایی نوشتند با عناوین جغرافی در قرآن، شیمی در قرآن، روان‌شناسی در قرآن، زمین‌شناسی در قرآن، فیزیک در قرآن، نجوم در قرآن، بیولوژی در قرآن و ریاضی در قرآن. یک نرم افزار هم در این زمینه تولید شده با عنوانِ "اعجاز علمی قرآن کریم" توسطِ انتشاراتِ جهان‌رایانه. 2️⃣ ایشان می‌گویند در قرآن، تناقضاتی وجود دارد که قابل جواب دادن نیست؛ و بعد مثال‌هایی می‌زنند که در ادامه بدان پرداخته می‌شود: 👈 1. زمین مسطّح: آیه‌ی "وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ" یعنی زمین، چه کروی باشد و چه تَخت و چه به هر شکلِ دیگر، در هر حالت "سطح" دارد و رویِ سطحِ زمین زندگی می‌کنیم. این آیه در موردِ کروی بودن یا تخت بودنِ زمین، ساکت است. 👈 2. کوه، میخ است. امروز ثابت شده که زمین، پُر از گسل است. این گُسل‌ها توسطِ کوه‌ها به یکدیگر جوش خورده‌اند: "وَ الْجِبالَ أَوْتاداً". زمینِ دارای گُسل، چه مانند کِشتی متحرک باشد و چه مانند اسکله، ثابت باشد در هر دو صورت نیاز به میخ و پیچ دارد. طبقِ اذعانِ دانشمندان، کوه‌ها قسمتِ عمده‌شان به زیرِ زمین فرو رفته و مانعِ فروپاشیِ اجزایِ زمینند. 👈 3. واقعاً ستاره‌ها مایه‌ی زینت و زیبائیِ آسمانِ شب نیست؟! آیه‌ی "زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيح" می‌خواهد بگوید بالاخره ستاره، آسمان را زینت داده؛ نمی‌خواهد بگوید هدفِ خلقتِ ستاره، صرفاً و فقط زینت بوده و لاغیر. 👈 4. خدا برای "زمین" در آیه‌ی نهمِ سوره‌ی فصّلت از تعبیر "خَلق" بمعنایِ آفرینش استفاده می‌کند: "خَلَقَ الْأَرْضَ فىِ يَوْمَين‏". یعنی آفرینشِ زمین در دو یَوم است. ➕ اما برای "آسمان" در آیه‌ی یازده و دوزاده از دو تعبیر "استوی" و "قضا" ـ و نه واژه‌ی خَلق ـ استفاده می‌کند: "ثمّ استَوَی إلَی السَّماءِ... فَقَضاهُنّ سَبعَ سَماواتٍ فی یَومَینِ". یعنی ساماندهیِ آسمان و طبقه‌بندی‌اش به هفت، در دو یَوم اتفاق افتاده. ☝️برای نعماتِ زمین نیز از واژه‌ی "تقدیر" ـ و نه خَلق ـ استفاده می‌کند در آیه‌ی دهم: "قَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتهََا فىِ أَرْبَعَةِ أَيَّام". یعنی مشخص کردنِ اندازه‌ها در چهار یَوم بوده است. ✍️جمع‌بندی: بینِ واژه‌ی "خَلق" که برایِ زمین بکار رفته ( دو یَوم) و واژه‌ی "قَضا" که برای آسمان بکار رفته (دو یَوم) و واژه‌ی "تقدیر" که برای اجزای داخلیِ زمین مثلِ کوه یا غذای ساکنان زمین بکار رفته (چهار یَوم) فرق است. پس نباید آن‌ها را جمع بست و به 8 رسید. ☝️چون فقط دو یَومِ زمین با مقوله‌ی "خلقت" ارتباط دارد؛ که به ضمیمه‌ی آیه‌ی 54 اعراف که آن نیز با خلقت مرتبط است می‌توان فهمید، خلقتِ آسمان، لابُد چهار یَوم بوده که بعلاوه‌ی دو یَومِ زمین، شده شش یَوم: "خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ". البته قضای آسمان در دو یَوم بوده که توضیحَش گذشت. ➕ ضمنا در آیه‌ی دومِّ سوره‌ی رعد نیز سخن از خلقتِ آسمان و ماه و خورشید نیست: " رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْش وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر". استوی هم به معنای سامان دادن است و نه دراز کشیدن!! 👌و نکته‌ی آخر در موردِ آیه‌ی 117 سوره‌ی بقره: "بَديعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُون". در این آیه، بحثِ خلقتِ آنی و یکباره‌ی آسمان و زمین نیست. چرا که خدا باز هم از واژه‌ی "قضا" استفاده کرد و نه "خَلق". اجرایِ قضایِ کُن فیکونیِ خدا در عالَم ماده که اقتضایَش تدریج است، در شش یَوم (دوره) می‌باشد. ادامه 👇👇👇 .
👉2👈 ادامه👆👆👆 3️⃣ آیه‌ی چهارم از سوره‌ی معارج در مقامِ بیانِ تمامِ مواقف و ایستگاه‌های 50 گانه‌ی قیامت است که رویِ هم پنجاه هزار سال است: "في‏ يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَة". بر خلافِ آیه‌ی پنجمِ سوره‌ی حج که در مقام بیان هر موقف قیامت است که هزار سال است: "فىِ يَوْمٍ كاَنَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَة". 4️⃣ در آیه‌ی 34 سوره‌ی لقمان می‌خوانیم: "إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحام". این آیه، علمِ خدا به زمانِ قیامت، نزولِ باران و جَنینِ درونِ رَحِم را ادعا کرده است. اما علمِ غیرِ خدا به این سه را در آیه، نفی نکرده است. ➕ بله در خصوصِ قیامت، آیاتی داریم که علمَش اختصاص به خدا دارد. اما در موردِ نزولِ باران و مثلا جنسیتِ جنین لحن و ادبیاتِ آیه، انحصاری نیست. خلاصه آن‌که اثباتِ عالم بودنِ خدا با باران و جنین، نفی نمی‌کند امکان عالم شدنِ انسان به این‌دو را. آیه در مقامِ بیانِ علم خدا به این دو بود و نه در مقامِ نفیِ علمِ انسان به این‌دو. 5️⃣ ایشان دو گانه‌ی علم ـ دین را مرتباً برجسته می‌کنند. در حالی که علمِ صحیح، هر روز بر گزاره‌های دینی، صحّه می‌گذارد. در این زمینه ایشان را دعوت می‌کنم به خواندنِ کتابِ کتابِ 40 جلدیِ "اولین دانشگاه و آخرین پیامبر" نوشته‌ی شهید دکتر پاک‌نژاد؛ این کتاب با رویکردِ تناسب علم و دین نوشته شده است. 6️⃣ مقایسه‌ی اسلام با مسیحیت هم یکی از خطاهای تحلیلیِ ایشان است. مسیحیتِ امروزی یک دینِ تحریف شده، خُرافی و جاهلانه است بر خلافِ اسلامِ ناب که کلامِ خدا است. رنسانسِ غرب، واکنشی بود به خودکامگیِ اربابِ معابد و کلیسا. اسلام از مخالفانِ جدّی مسیحیتِ امروزی است. 7️⃣ نجمِ ثاقب یعنی جرمِ آسمانیِ سوراخ‌کُن و واژه‌ی "شِهاب" در آیه‌ی "فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِب" به معناى شعله‌اي است كه از آتش بيرون مى‏آيد و نه لزوماً ستاره‌ی دنباله‌داری که ما در فارسی آن‌را شهاب نامیده‌ایم. شَهابِ مادی یک پدیده‌ی زیبایِ آسمانی است با منشأ علمیِ مشخص. شهابِ ملکوتی هم یک ابزارِ حفاظتی است با منشأ وحیانیِ مشخص. این‌دو بخاطرِ تشابهِ اسمی نباید باهم مخلوط شوند. ✍️همان‌طور که ملاحظه می‌کنید تمامِ اشکالاتِ ایشان بر می‌گردد به ترجمه‌های غلط و من در آوردیِ خودشان! یعنی ایشان به برداشت‌های خودَش از قرآن اشکال گرفته و نه به متنِ قرآن. اتفاقاً گفتگویِ برخط با ایشان، موجبِ ازدیادِ اعتقاد به قرآن می‌شود. اساساً بخاطر همین با دو نفر مثلِ خودَش بحث می‌کند و نه با یک کارشناسِ دینی. ✍سیدمحمدمهدی صدری
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
سلام وادب امکان داره شبهات مطرح شده در این کلیپ رو توضیح بدین . ممنون #شبهه #جنین
👇 فیلم شبکه های مجازی👇 دوستان عزیزم ما شب اول طی کردیم با هم گفتیم اعتقاداتتون رو بگذارید کنار (نگفتیم بندازید دور) حالا بیاییم از یک دریچه دیگری به دنیا نگاه کنیم بدون اون اعتقادات اونا جای خودش محترمه و محفوظ حالا ببینیم علم راجع به این مقولات چی میگه شما اگر بخواهید که اینجوری دنبال قضیه باشید اصل سررشته را گم می‌کنید اولا پیغمبر که یک ستاره شناس نبود، یک طبیب نبود، یک فیزیکدان نبود گفت بعثت لاتمم مکارم الاخلاق من اومدم بشیر و نذیرم، من اومدم اخلاق را به شما بگم شما دنبال فیزیک و اتم و اینها توی قرآن نباشید اگر بخواهید برید بعد به یک تناقضاتی و یک مسائلی بر می خورید که قابل جواب دادن نیست اینکه میگه زمین صافه و ما کوه‌ها را مثل میخ درش فرو کردیم که تکون نخوره خب ببینید (خلاصه شده) 👇 🔶️ بسم الله الرحمن الرحیم 🔷️ سلام علیکم 💠 قرآن کریم کلام خداوند خالق جهان است نه سخن رسول اکرم صلی الله علیه و آله، اما در عین حال کتاب هدایت است و کتاب آموزش مباحث علمی نیست. البته گاهی به علم پزشکی و فیزیک و نجوم و... هم ممکن است در راستای هدایت بشر اشاره کرده باشد، که در این صورت واقعیت را بیان نموده است و اشکالی در آن نیست. البته گاهی ما منظور آیات را درست نمی‌فهمیم و گاهی علم امروزی هنوز به واقعیتی که در آیات اشاره شده پی نبرده و علم تجربی جدید ناقص است. هیچ تعارض و تناقضی در قرآن کریم یافت نمی شود و تمام تعارضات ظاهری را پاسخ داده‌اند. 💠 در قرآن مجید داریم: وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ (نحل، ۱۵) این فرد نادان گمان می‌کند کوه فقط این چند صد متری است که روی زمین قرار دارد. کوه ها حدود ده تا پانزده برابر حجم خود را در زمین دارند و درون زمین رشته کوه ها مانند زرهی محکم به هم متصل هستند و تا حد زیادی مانع لرزشهای شدید زمین می شوند. پوسته ی زمین قشر نازکی است که رشته کوه های متصل به مانند میخی بزرگ عمل کرده و از لرزش شدید آن جلوگیری می کنند. https://b2n.ir/a43917 💠 در قرآن کریم داریم: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات، ۶) بله یکی از خواص ستارگان زینت بخشی به آسمان دنیاست. اما قرآن کریم نفرموده این تنها فایده آنهاست. لذا در آیه دیگری به نقش داشتن آنها در جهت یابی اشاره می کند. وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ (نحل، ۱۶) در آیه دیگری به نقش حفاظت گری ستارگان اشاره می شود. وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ (ملک، ۵) 💠 اما اینکه چرا بارها قرآن مجید فرموده جهان در شش روز (دوره) خلق شده: إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ (اعراف، ۵۴) اما در آیات ۹ تا ۱۲ فصلت فرموده در هشت روز (دوره). پاسخ های مختلفی داده شده: مرحوم علامه طباطلایی معتفدند منظور از چهار روز (دوره) در آیه ۱۰ فصول چهارگانه و تقدیر ارزاق در آنهاست. بنابراین این چهار روز (دوره) مربوط به اصل خلقت زمین نیست و دو روزِ مربوط به خلقت موجودات بین زمین و آسمان بیان نشده است. تفسیر نمونه: منظور از چهار روز (دوره)، دو روز آن مربوط به اصل خلقت زمین است و دو روز دیگر مربوط به خصوصیات زمین است، یعنی دو روز خلفت زمین که در آیه ۹ بیان شد بخشی از این چهار روز است که در آیه ۱۰ ذکر شده است. (پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ۱۲۲) اینکه گاهی گفته می شود خدا تا اراده کند هر چیزی پدید می آید درست است، چون خلقت جهان برای خداوند به محض اینکه اراده کرده است رخ داده و زمان برای خدا مطرح نیست. اما برای عالم ماده به شکل تدریجی طی سالهای متمادی پدید آمده است. 💠 اگر در آیه ای روز قیامت را به اندازه ی هزار سال دنیوی دانسته است. فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده، ۵) و در آیه دیگری پنجاه هزار سال ذکر شده است. فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (معارج، ۴) برای این است که آیه دوم اشاره به پنجاه موقف قیامت دارد که هر موقفی هزار سال طول می کشد و برای کفار روز قیامت طولانی تر است. (ترجمه المیزان، ۱۶، ۳۷۱) 💠 در آیه ۳۴ لقمان علم به پنج چیز را نزد پروردگار متعال می داند. قیامت، نزول باران، آنچه در شکم مادران است، فردا چه کاری می کنند، زمان مرگ. إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُ
وتُ. در این آیه منظور علم کامل به تمام جزئیات است. لذا ممکن است هواشناسی تشخیص دهد که فردا باران می آید، اما اینکه دقیقا چه زمانی و در کدام منطقه و چه مقدار در نقاط مختلف زمین و دریا را کسی جز خدا نمی داند. همچنین با سونوگرافی می توانند دختر و پسر بودن و بعضی از مشخصات ظاهری جنین را تعیین کنند، اما تمام خصوصیات جسمی و روحی و اخلاقی و استعدادهای جنین را فقط خدا می داند، و تنها او می داند که خوشبخت یا بدبخت می شود. 💠 در قرآن کریم و برخی از احادیث داریم که فرشتگان به وسیله ی شهاب‌ها شیاطین را (بعد از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) هدف قرار می دهند تا نتوانند به اسرار آسمانی فرشتگان گوش فرا دهند. وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا (جن، ۹) اما درباره ی منظور این آیات و احادیث اختلاف زیادی وجود دارد. برخی آن را مربوط به شهاب‌های آسمانی زمان نزول وحی می دانند، که فرشتگان آسمانهای بالاتر، شیاطینی را که برای استراق سمع به سوی آسمانها می رفتند هدف قرار می دادند. برخی نیز آسمان و شهاب‌ها را امری ملکوتی و معنوی می دانند که با این حساب با بحث شهاب‌های ظاهری متفاوت است و شهاب‌ها انوار معنوی ملکوتی هستند. پس ما از ظاهر شهاب‌ها و برخورد سنگهای آسمانی به جو زمین و آتش گرفتن آنها نمی توانیم قضاوت کنیم که در زمان نزول وحی مقصود دیگری را برآورده نمی کردند، چرا که جنیان و فرشتگان برای ما قابل مشاهده نیستند. https://b2n.ir/y18151 💠 در قرون وسطی کلیسا و کتاب مقدس سخنانی بر خلاف عقل و علم قطعی بر زبان جاری می کردند لذا دچار گرفتاری و انزوا شدند. اما قرآن کریم سخنی بر خلاف عقل و علم قطعی ندارد و تعارضات ظاهری ناشی از بدفهمی ما یا علم ناقص تجربی است. 💠 هر پیامبری از جمله پیغمبر مکرم اسلام به زبان قوم خود سخن گفته است و باید هم چنین باشد تا مخاطبان اولیه مقصود آنان را درک کنند. وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ (ابراهیم، ۴) یعنی قرآن به زبان عربی فصیح و روشن و قابل فهم است. طبیعتا خداوند باید مثالهایی بیان می کرده تا مخاطبین اولیه آن را بفهمند. اما به زبان قوم بودن قرآن دلیل بر این نیست که معارف قرآن مشکلی داشته باشد و برخلاف علم و عقل قطعی باشد. برخی از اسرار آیات قرآن به مرور زمان مشخص شده و برخی از آنها هنوز هم کشف نشده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا