علیکم السلام ورحمة الله
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⭕️ درود
❓آیا "درود" را میتوان جایگزینِ "سلام" کرد در محاورات؟
📝 #پاسخ:
✍️ درود از "دروته" یا "دروسته" بمعنایِ "درست" گرفته شده و به مرور در فارسی میانه به "درود" تبدیل گشته است. درود با کلماتی نظیرِ آفرین، به به و شادباش، مترادف است. امروز این واژه برای دعا، سلامتی و طلبِ رحمت نیز بکار میرود.
❌ اما جایگزینِ "سلام" و جوابِ سلام و سلام الله علیها، نمیتواند بشود. سلام، اسمِ خدا است و بمعنایِ سِلم و صلح و آرامش. سلامِ من به شما یعنی من نامِ خدا را به زبان آوردَم و خیالتان راحت باشد که از جانبِ من، هیچ گزندی به شما نخواهد رسید. سلام الله علیه یعنی من با امامِ خودَم در سِلم و صُلحَم و آزارَش نمیدهم.
👌پس درود، نمیتوانَد جایِ سلام را بگیرد. البته استفاده از آن ممنوعیت شرعی ندارد. شما هم به دوستتان سلام بگوئید و ثوابَش را ببرید و هم به او درود بفرستید. هم سلام الله علیها را برای حضرتِ زهرا بکار ببرید و هم درودِ خود را به او تقدیم کنید. اما این جای آن را نمیگیرد.
❗️در آلمان و اتریش تا کمتر از یک قرن قبل، تعبیرِ «Groß Gott» به معنای "سلام خدا بر تو" بر سرِ زبانها بود. رنسانس که به اوج رسید و جنگ با کلیسا و دین شدت گرفت، ابتدا اصطلاحاتی نظیر صبح بخیر، ظهر بخیر (good morning.. .) باب شد. تُرکهای غربزده هم ترجمهی تُرکیِ این اصطلاح را به زبان آوردند: "ایئی آکشاملار". در کشورهای عربی نیز "صباح الخیر" باب شد؛ و خلاصه "سلام" که نامِ خدا بود به حاشیه رفت.
❌ بعدها متوجه شدند کلمهی "خیر" هم نامِ خدا است و باید حذف شود. لذا در محاوراتِ خود، واژهی "Hi" را جایگزین کردند. امروز بعضی از غربیها حتی همین "Hi" را هم در ابتدای کلام، به زبان نمیآورند!! میبینید که دعوا سرِ "اسمِ خدا" است و نه یک واژه و اصطلاح و عبارت. من وقتی به این انحراف پی بُردم که تعصّبِ یک باستانگرایِ کوروش پرستِ جامانده در 2 هزار و 500 سال قبل را رویِ تعبیرِ "درود" و مخالفتَش با "سلام" را دیدم!
☝️عجیب آنکه بیشتر افرادی رویِ واژگانِ پارسی اصرار دارند که یک سوّم کلماتِ روزمرهشان انگلیسی و فرانسوی است!! چرا بجای "مرسی" کلمهی "سپاس" را جایگزین نمیکنند؟! یا بجایِ پیتزا "کِش لُقمه" نمیگویند؟!! فقط اسم خدا و دین، اجنبی شده است؟!!
✍سید محمدمهدی صدری
#جهادگرتبیین
علیکم السلام
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⭕️ پرچمِ قبل از مهدی
❓آیا درست است که هر پرچمی که قبل از مهدی بلند شود، باطل است؟
📝 #پاسخ:
🔔 به این دو روایتِ زیر توجه کنید:
1️⃣ قال الصادق: "كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّه". یعنی هر پرچمی که قبل از قیامِ قائم بلند شود، صاحبَش طاغوت است و غیر خدا را میپرستد. اصول کافی/ج8/ص295
2️⃣ قال الصادق: "كُلُّ بَيْعَةٍ قَبْلَ ظُهُورِ الْقَائِمِ فَبَيْعَتُهُ كُفْرٌ وَ نِفَاقٌ". یعنی هر بیعت قبل از ظهور قائم، بیعتش کفر و نفاق است. بحار الانوار/ج56/ص8
☝️این دو روایت، خبرِ واحد محسوب میشوند. خبر واحد نیز آنگاه حجت است که با ارکانِ دین مخالف نباشد. امر به معروف، مبارزه با فساد، جهاد، دفاع از حق، جلوگیری ظلم و... اصولی هستند که جُز با برپائیِ حکومت قابلیتِ اجرا ندارند.
➕ علاوه بر اینکه بسیاری از روایاتِ دیگر، با مضمونِ دو روایتِ فوق، مخالفت دارد. به 4 روایتِ زیر توجه کنید:
1️⃣ قال الصادق: " لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْما". یعنی هر یک از شما برای قیام قائم هر چند با تهیه کردن یک تیر باید آماده گردد. الغیبه نعمانی/320
2️⃣ قال الباقر: لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُم". در بینِ پرچمها هیچ پرچمی هدایتگر از یَمانی نیست و آن، پرچمی است که دعوت میکند به سویِ صاحبتان. الغيبة نعمانی/ص256
3️⃣ قال الکاظم: "رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ". مردی از اهل قم دعوت میکند مردم را به حق و جمع میشوند گِرد او قومی که مانند پارههای آهنند و طوفانها آنان را نمیلغزاند و از جنگ خسته نمیشوند و نمیترسند و بر خدا توکل میکنند. بحار الأنوار/ج57/ص216
4️⃣ قیامِ زید بن علی در زمان امام صادق رُخ داد. امام رضا در موردِ ایشان میفرمایند: "زید از علمای آل محمد بود و برای خداوند خشم نمود و برای خداوند با دشمنانش جنگید تا به شهادت رسید". امام کاظم نیز میفرمایند: "عمویم زید در راه رضایت آل محمد قیام کرد".
🔔 جمعبندی: قیامهایِ قبل از ظهور، به دو دسته تقسیم میشوند. دو روایتِ اول، قیامهایی که با نامِ مهدویت ولی به کامِ طاغوت است را نهی میکند. روایاتِ دستهی دوم، قیامهایی که مبتنی بر آرمانهای اهلبیت شکل میگیرند و بستر سازِ ظهور هستند را تایید میکند.
✍سید محمدمهدی صدری
#جهادگرتبیین
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
در صورت مشاهده فعالیتهای مشکوک با شماره ۱۱۳ ستاد خبری وزارت اطلاعات تماس بگیرید .
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆
#پاسخی_دیگر👇👇👇
همه چيز درباره انجمن حجتيه
https ://basirat .ir/fa/news/265381/
علیکم السلام
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
#سوال ⁉️ خداوندی که رئوف و رحیم و مهربانتر از مادر است، چگونه به آتش عذاب میکند؟ و چرا برای گناه در عمر کوتاه عذاب ابدی میکند؟
✅ #پاسخ👇
این سؤال به چند جنبهی متفاوت اشاره دارد که جهت روشن شدن مبحث باید به نکات متفاوتی اشاره نمود که در ذیل برخی از آنها به صورت خلاصه ایفاد میگردد:
الف – رأفت و رحمت الهی ناقض علم، حکمت و عدل نمیگردد؛
ب – عذاب الهی نیز ناقض رحمت الهی نمیباشد؛
ج – خداوند رحمان و رحیم عذاب نمیکند، بلکه ظالمین هستند که خودشان را معذب میکنند؛
د – عذاب جهنم با وسایل بیرونی نیست، بلکه تجسم اعمالی است که در انسان اثر گذاشته است.
ﻫ – دوام عذاب به خاطر دوام مجرم بر کفر، شرک و ظلم دوام تأثیر است و «خلود» برای همگان نیست.
توضیح:
الف – رأفت و رحمت الهی هیچ گاه منافاتی با علم، حکمت و عدل او پیدا نمیکند [این اسمها و نشانهها همه معرف یک ذات مقدس هستند]. پس اگر چنان چه مشهود است، بر اساس حکمت هیچ کاری بینتیجه نیست، یکی کردن نتایج به مثابهی نفی حکمت از یک سو و نفی عدل از سوی دیگر خواهد بود. پس حتماً باید هر فعلی منتج به پاداش یا عقاب گردد. معنای رأفت و رحمت الهی این نیست که «هر کس هر کاری کرد، کرد – خدا رئوف و مهربان است».
ب – عذاب الهی ناقض رأفت و رحمت او نیز نیست. اگر مادر دلسوزی فرزندش را دوست داشته باشد و برای او محیط امن و پر از نعمات را فراهم کند، اما فرزند از او دور شود و خود را به فلاکت و هلاکت بیاندازد که محبت مادری زیر سؤال نمیرود. پس اگر کسی عالماً و عامداً رحمت خدا را پس بزند و از دایرهی رحمت خارج گردد، با دست خود، خودش را به نقمت انداخته است. هر چند که در عین عذابی که به خود تحمیل کرده نیز مورد رحمت خداست. چرا که به طور قطع اگر قرار باشد صرفاً بر اساس عدل حکم گردد، باید عذاب شدیدتری را متحمل شود. مضاف بر این این عذاب برای کسانی که محکوم به جاودانگی در جهنم (خلود) نیستند، پاک کننده است.
همین که انسان با اولین مخالفت، معصیت یا انکار و دشمنی خود هلاک و معذب نمیگردد و به او فرصت داده میشود تا پس از سقوط از زمین بلند شود و قامت راست کند، باشد که ایمان بیاورد، خود بهترین نشان رأفت و رحمت دائمی خداوند به همگان است:
«وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤاخِذُهُمْ بِما كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلاً» (الکهف، 58)
ترجمه: پروردگارت آمرزگار رحيم است، اگر آنان را به اعمالى كه كردهاند مؤاخذه مىكرد، در عذابشان تعجيل مىكرد (چنين نيست) بلكه موعدى دارند كه هرگز در قبال آن گريزگاهى نيابند.
ج – ذهن گمان میکند که عالم آخرت مثل دنیاست و هر کاری با اسباب بیرونی انجام میپذیرد. لذا تصور میکند که خدا جهنمی درست کرده که مملو از آتش و مأموران شکنجه است و بهشتی درست کرده که مملو از باغ، بستان، حور و سایر لذایذ است. سپس یک عده را به جهنم میاندازد و یک عده را به بهشت میبرد. در صورتی که چنین نیست، یا دست کم جهنم چنین نیست، بلکه در جهنم آن چه که به شکل عذاب ظهور و بروز دارد، همان حقیقت و واقعیت اعمال است که ظاهر میشود. لذا میفرماید، خدا رحمت را بر خود واجب کرده است، اما برخی خودشان به خود ضرر میزنند:
«قُلْ لِمَنْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُون» (الأنعام، 12)
ترجمه: بگو: آنچه در آسمان و زمين است از آن كيست؟ بگو: از آن خداست كه رحمت را بر خود واجب كرده است. البته روز قيامت [كه] در آن شك نيست شما را گرد آورد. كسانى كه ايمان نمىآورند بر خويشتن زيان مىزنند.
در بهشت نیز چنین است، منتهی خداوند کریم از روی فضلش اضافه بر آن نیز میدهد:
«لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ» (فاطر، 30)
ترجمه: تا [خدا] پاداش ايشان را تمام بدهد و از فضل خود بر ايشان بيفزايد كه او بخشايشگر شكر پذير است.
پس این انسان است که خود را معذب میکند و عذاب نیز حقیقت اعمال خودشان است. و نمیتوان گفت که قوانین خلقت، اعم از علت و معلول یا تأثیر و تأثر و ... همه ملغی گردد تا ظالم معذب نشود. به عنوال مثال میفرماید: آنان که مال یتیم میخورند، آتش به شکمهایشان میریزند. (النساء، 10) - آنان که غیبت میکنند، مانند این است که گوشت برادر مردهی خود را میخورند. (الحجرات، 12) – آنان که در دنیا چشم بصیرت خود را بر آیات خدا میبندند، در آخرت کور محشور میشوند (الإسراء:72) -👇👇
#پاسخی_دیگر👇👇
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⁉️ #پرسش:می گویند خدا از مادر مهربان تر است. عجب چه قدر دلسوز که حاضر است سالیان سال بندگانش در عذاب باشند. مادر که حتی نمی تواند فکر کند، ولی خدا انجامش می دهد. تو رو خدا نگویید که عذاب مال خودشان و اعمال شان بوده. مگر این خدا که قادر مطلق است نمی تواند آتش را از آن ها دور کند؟ پس این ها بهانه است. خدا با اینکه مهربان است ما را آفرید بدون اینکه از ما سوالی شود. چون ما عدم بودیم . حالا باید فقط فرمانبردار باشیم و اصلا ما در به دنیا آمدن خود اختیار نداشته ایم؟ بیش تر از این اگر ادامه دهم می ترسم جزء جبریون شوم. خدایا ما را از عذاب حفظ فرما .
✅ #پاسخ:👇
شکی نیست که خداوند بندگان خود را دوست دارد. حتی از مادر نسبت به فرزندش مهربانتراست، بلکه مهربانىهاى پدر و مادر و... همه جلوههایى از رحمت و عنایت الهى است، زیرا اوست که این همه عشق و محبت را در نهان پدر ومادر به صورت غریزى نهاده است تا آنان با میل و علاقه تمام تلاش خود را در جهت رشد فرزندان خود به کار گیرند.
اما همین مادر مهربان هم برای رشد و پیشرفت فرزندش گاهی اجازه می دهد که فرزندش شکست و زمین خوردن را تجربه کند و یا به برخی از خواسته های او نه می گوید.
بین محبتهاى الهى و غیر الهى تفاوتى عمده وجود دارد و آن این است که: محبت پدر و مادر و دیگر انسانها غالباً احساسی بیش نیست . بلكه در برخى از موارد بر خلاف حکم عقل، حق و عدالت و به ضرر فرزند است ،در حالى که لطف و رحمت الهى هرگز جدا از عدل، حکمت و سنتهاى حکیمانه پروردگار در نظام خلقت نیست.
مهرباني خداوند در عين عظمت و بي كراني كه دارد، هيچ گاه مهرباني مطلق نيست . خداوند همان گونه كه رحمان و رحيم است ، جبار و منتقم است ، هر چند بر اساس آموزه هاي ديني معتقديم كه رحمت او بر غضبش برتري و تقدم دارد ، چنان كه در روايات آمده : « يا من سبقت رحمته غضبه ؛ (1) اي كسي كه رحمت او برغضبش پيشي گرفته است » .
همان گونه كه خداوند تجلي وسيعي در مهرباني دارد ، از اظهار بي جا و بي دليل و خلاف حكمت و عدالت مهرباني امتناع مي ورزد . در نتيجه مي توان گفت حقيقت تجلي مهرباني خداوند در معناي دقيق و عام كلمه آن است كه برخي از بندگان ظالم و عاصي را به عذاب مبتلا نمايد تا حق و عدالت را در حق بندگان مظلوم و مطيع به جا آورده باشد . اگر خداوند متعال رحیم است ،حکیم و عادل هم است .
اصولا محبت و دوستی الهی در دنیا و آخرت به این صورت نمایان می شود که ابزارهای لازم هدایت و رسیدن به سعادت جاودانه و ابدی را در اختیار انسان قرار داده است. عقل را در وجود انسان و پیامبران را از خارج وجود انسان برای هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی سعادت و خوشبختی فرستاده است . هیچ چیزی را در این راه فروگذار نکرده است. اما اگر انسانی با سوء اختیار خود، راه دوزخ را گرفت و به سوی جهنم رفت، عیب و نقص از جانب محبت خدا نیست، بلکه به خاطر سوء اختیار انسان است.
البته لطف و رحمت خداوند در آخرت نیز به صورتهای مختلف مانند شفاعت و بخشش الهی خود را نمایان می کند . این ها نیز برای کسانی است که لیاقت آن را در دنیا به دست آورده باشند.
در هر صورت در خصوص پاسخ به این كه چرا خداوند برخي را به عذاب گرفتار مي نمايد ،مي توان به چند نكته اشاره نمود :
1- ورود افراد به جهنم و تحمل عذاب برای بسیاری از افراد عین تجلی رحمانیت و مهربانی خداوند است ، زیرا حقیقت و ماهیت بهشت و حیات بهشتی با آلودگی و زنگارهای نشسته بر قلب همخوانی ندارد . کسی که گرفتار مشکلات باشد ، نمی تواند ورود در عالم بهشتیان را تجربه کند ، به همین خاطر بسیاری از گنهکاران با ورود در جهنم و تحمل عذاب اعمال ناشایست خود فرایند تطهیر و پاک شدن از آلودگی ها را طی کرده ، به محض رسیدن به طهارت لازم به بهشت وارد می گردند. همچنین است سختی ها و مشکلات دنیایی .
2- هرچند قابل قبول نمي دانيد اما حقيقت آن است كه اعمال ما صورتی ملکی و دنیایی دارد که فانی و موقت است . در این جهان به صورت سخن یا عمل دیگر ظاهر می شود. نیز صورتی ملکوتی دارد که پس از صدور از ما هرگز فانی نمیشود. اعمال ما در وجهه ملکوتی و چهره باطنی باقی است. روزی پردههای مربوط به دنیا کنار می رود و حقیقت آشکار می شود . کردارمان را با چهره ملکوتی مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذّت بخش است، نعیم و بهشت ما خواهد بود اما اگر زشت و بد است، آتش و جحیم خواهد بود. جزای آخرت عین کردار دنیا است و چیزی جدا از عمل نیست.(2)
مولوی این حقیقت را چنین به شعر در آورده است.
ای دریده پوستین یوسفان
گرگ برخیزی ازاین خواب گران
گشته گرگان یک به یک خوهای تو
می درد از پی هم اعضای تو
آنچه می بافی همه روز بپوش
و آنچه می کاری همه روز بنوش
در جای دیگر می گوید:
این سخنهای چو مار و کژدمت
مار و کژدم می شود گیرت دمت (3)
خداوند همه ما را از خطر اين عذاب دامن گير هشدار داده است .👇👇
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⁉️چرا جمهوری اسلامی به مردم اجازۀ اعتراض نمیدهد تا اعتراضات به آشوب کشیده نشود؟ چرا نظام میترسد در اخبار گفته شود عدهای از شهروندان در اعتراض به قانون حجاب راهپیمایی مسالمت آمیز کردند؟
❇️ #پاسخ👇
«مردم؟!» - «کدام مردم؟!» دشمنان اسلام، نظام و مردم، همیشه خود را "مردم" خواندهاند، اگر چه صد، هزار و صدهزار نفر بیشتر نباشند، و هیچگاه این ملت بزرگ را "مردم" ندانستهاند!
چه کسی گفته که علت اغتشاشات و این همه جرم و جنایت، جلوگیری از اعتراض بوده است؟! آیا وسط دعوا، نرخ تعیین میکنند و میگویند: «آشوبها ابتدا راهپیمایی مسالمتآمیز بوده است»، یا مثل همیشه، مردم را کَر و کور فرض کردهاند؟!
آیا آن چه که به بهانۀ اعتراض به حجاب رخ داد، راهپیمایی مسالمتآمیز بود؛ یا به این زودی و سرعت، و در نهایت پُررویی و وقاحت، جنایات خود را توجیه میکنند و القا میکنند که ابتدا یک راهپیمایی مسالمتآمیز بود؟! اینان هرگز نمیگویند که اغتشاشات ما، به خاطر نادانی و بصیرتی خودمان، بیدینی، بیغیرتی و بیملیتی خودمان، خدمت به اجانب از سوی خودمان و ... میباشد، بلکه زود ورق را برگردانده و شایع میکنند که آشوب به علت جلوگیری از اعتراضات رخ داده است!
نباید با القائات دروغ، خود و دیگران را فریب دهیم؛ و نباید مبتنی بر شعارهای تحمیلی، مغرضانه و هدفدار، داوری، موضعگیری، تحلیل و یا نقد نمود!
●- "اعتراض" به یک امر، معنای خودش را دارد - نقد و انتقاد نیز معنای خودش را دارد - مخالفت و دشمنی نیز معنای خودش را دارد.
●- دریدگی و افترا و فحاشی به دیگران، "انتقاد" نیست؛ چنان که آشوب و بلوا نیز "اعتراض" نیست؛ پس نباید مردم را "احمقانی" فرض نمود که تفاوت اینها را متوجه نمیشوند!
●- این که «جمهوری اسلامی به مردم اجازۀ اعتراض نمیدهد»، یک دروغ آشکار میباشد که متأسفانه برخی از مسئولان و یا صاحبنظران بیخرد و ترسو نیز زود منفعل شده و به آن دامن میزنند!
امروزه نه تنها انتقادها و اعتراضهای مردم، به مراتب بیش از گذشته در رسانۀ ملی و در قالب اخبار یا گزارشات منتشر میگردد، بلکه شبکههای مجازی و امکانات آن، وسیلهای شده تا هر کسی اعتراض به حق و یا به ناحق خود را در سطحی وسیع منتشر نماید.
●- "اعتراض" یعنی چه و چه کسی معترض نیست؟! تقریباً همگان به گرانیها اعتراض دارند - همگان به سوء مدیریتها اعتراض داشته و دارند - همگان به بیعدالتی اعتراض داشته و دارند ... و اینها همه اعتراضات به حق مردم است که به راحتی بیان میگردد.
بنابراین، چند نفر آشوبگر و منافق، نباید نام خود را "معترض" بگذارند و با این نام خود را تطهیر کنند و جنایات خود را توجیه نمایند!
●- آیا دهها میلیون نفر از مردم که در محکومیت آشوبهای اخیر، اهانت به قرآن کریم، کشتار مردم، به آتش کشیدن اموال عمومی و نیز اموال شخصی و ...، به خیابانها آمدند، "مردم" نیستند و یا در رفاه هستند و به هیچ کمبود و نقصی اعتراض ندارند؟!
●- جمهوری اسلامی، با این حمایت گستردۀ مردم، با این قدرت و بصیرت، از چه چیزی بترسد؟! از چندتا تروریست، آدمکُش یا آشوبگر؟! آیا نظامی که از نظامات سلطه، امریکا و متحدان اروپایی و نوکران عربیاش نمیترسد و با تمامی توطئهها و فتنههای آنان مقابله میکند و البته همه را شکست داده، از چندتا آشوبگر بترسد؟! بلکه میخواهند با این دورغها و جوّسازیها، خودشان را کثرت و قدرتی نشان دهند که نظام (مردم) از آنها میترسند!
حجاب
اعتراض به "حجاب"، هم به لحاظ دینی، هم به لحاظ عقلی، و هم به لحاظ فرهنگ اجتماعی و نظر مردم، یک اعتراض کاملاً بیمورد، و البته هدفدار است.
"حجاب"، حکم خداوند متعال است و اعتراض به آن مانند اعتراض به کل اسلام میباشد! فرض کنید یک عده نسبت به اخلاق، عفاف، فرهنگ، امنیت عمومی، جلوگیری از فساد و فحشا در هر موضوعی اعتراض داشته باشند! خب، چه باید کرد؟! باید گفت: «چون یک عدۀ اندکی، نسبت به هر حقی معترض هستند، باید به اعتراض آنها اهمیّت داد و اجازه داد که ضمن ضایع کردن تمامی حقوق انسانی و اجتماعی، ضد تبلیغ کنند و برای مقابله با حکم خدا به خیابانها بریزند و آشوبگری کنند، مردم را بکشند و ...؟!
اگر "اعتراض" حقی است که باید مورد توجه قرار گیرد، پس چرا به "اعتراض" اکثریت مردم به مواضع و عملکرد خودشان توجهی نمیکنند و هیچ حقی برای عموم مردم قائل نیستند؟!
اهداف
به راستی چرا نظام سلطه و قدرتهای جهانی، به اعتراض عمومی مردم علیه ظلم، جنایت، جنگ، تحریم، ترور و نسلکشی توسط امریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل بیچاره، هیچ اهمیتی نمیدهند، اما تا چند نفر به بهانۀ اعتراض آشوبی برپا میکنند، ابتدا رئیس جمهور امریکا و سپس رئیس جمهور فرانسه، نخست وزیر انگلیس، دولت اسرائیل ... و سپس نوکران خائنی چون: رضا پهلوی و خاندان ظالم و جنایتکار و خائن به کشور و مردم، و سپس سایر خائنان و دشمنان این کش
.
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⭕️ پوشش مشکی
❓لباسِ مشکی، آیا در نماز مکروه است یا همیشه؟ چرا پس پردهی کعبه، سیاه است؟
📝 #پاسخ:
👕 لباسِ مشکی (بلوز، شلوار، مانتو، روسری، کت و...) در هر حال کراهت دارد طبقِ فتوایِ غالبِ مراجع تقلید. اسلام با تیرگی و تاریکی و سیاهی و غم و افسردگی، مخالف است. امامانِ ما لباس هایِ روشن و سفید به تن میکردند.
☝️این حکمِ کلّی البته استثنائاتی نیز دارد. عبا، عمّامه و چادرِ مشکی از این حکم، استثناء شدهاند و کراهت ندارند؛ چه در حالتِ عادی و چه در نماز. در تاریخِ صدر اسلام داریم که امّسلمه همسر پیامبر گفت: "زنان انصار با چادرهای مشکی تردد میکردند و پیامبر نیز نهی نکرد از این کار".
❌ بعضی از بانوانِ گرامی با مانتو، شلوار و روسریِ مشکی که کراهت دارد، نماز میخوانند اما با چادرِ مشکی که کراهت ندارد، نماز نمیخوانند!!
🕋 مشکی کردنِ جامهی کعبه، مبنایِ دینی ندارد و در قرونِ اخیر به این رنگ در آمده است. در عصرِ رسولِ خدا پارچهی سفیدِ مصری بنامِ "قباطی" و یا "بُردِ یمانی" بر کعبه آویخته میشد. بعد از رسولِ خدا نیز کعبه گاهی با رنگِ سبز و حتی قرمز و زرد پوشانده میشد.
✍️ تا اینکه در اواخرِ خلافتِ "ناصر" که یکی از خلفایِ عباسی بود، رنگِ پردهی کعبه به رنگِ مشکی درآمد.
👌 از برخی روایات استفاده میشود که سیاه، رنگِ بنی العباس، مشرکین و فراعنه میباشد. شاید یکی از دلایلِ کراهتَش تشبه به این اشقیاء باشد.
✍سید محمدمهدی صدری
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
❓حجة الاسلام، آیت الله، مرجع تقلید، ولی فقیه چه تفاوتی باهم دارند؟
📝 #پاسخ: 👇
1️⃣ حجة السلام: کسی که اسلام را در حدّ متوسط، شناخته با آثار و کتابهای علما مأنوس است و قدرتِ ابلاغ و تبلیغِ دین را دارد، اصطلاحاً حجة الاسلام است. حجة الاسلام، توانِ تولیدِ جدّیِ علم ندارد و صرفاً در حوزهی توزیع و نشرِ تولیداتِ علما و فقها فعالیت دارد.
2️⃣ مجتهد: کسی که به توانائیِ استنباط و استخراجِ احکام شرعی از دلِ قرآن و حدیث رسیده باشد، اصطلاحاً مُجتهد نامیده میشود. مجتهد، مُولّد علم است و خودَش احکام و وظایفِ شرعیاش را از متونِ دینی بدست میآورد؛ او از کسی تقلید نمیکند. کسی که به درجهی اجتهاد رسیده باشد او را "آیت الله" مینامند.
3️⃣ مرجع تقلید: مُجتهد اگر موردِ اقبالِ مردم قرار بگیرد و مقلّدانی داشته باشد، اصطلاحاً مرجعِ تقلید است. مجتهدی که تنها مقلدّش خودش است و مقلّدِ دیگری ندارد، مرجع نیست؛ فقط مجتهد است. مرجعِ تقلید را با لقبِ "آیت اللهِ العُظمی" نیز یاد میکنند.
4️⃣ ولیِ فقیه: مُجتهدی که علاوه بر توانائیِ استنباطِ احکام از متونِ دینی، صلاحیتِ مدیریت، زعامت و رهبریِ شیعه در عصرِ غیبت را داشته باشد، ولیِ فقیه نامیده میشود. ولیِ فقه با عناوینی نظیر "آیت الله العظمی"، "زعیمِ شیعه" ، "ولی امر" و "نائب امام زمان" نیز مورد خطاب قرار میگیرد.
✍️ اگر حکومت تشکیل شود، رهبری در رأس حاکمیت قرار میگیرد و به تناسبِ اختیاراتی که به او محوّل شده، ایفای نقش میکند. اگر زمینهی تشکیلِ حکومت نباشد ولیِ فقیه، در حدّ یک امامِ خانهنشین، اختیارات دارد. در همین حدّ که احکام و سوالاتِ شیعه را پاسخ بدهد و آنان را ارشاد و راهنمایی کند یا شاگرد پروری کند؛ نظیرِ آنچه در زمانِ مرحوم بروجردی، شیخ انصاری و قبل از آن بود. رهبریِ عزیز، شصت و یکمین زعیمِ شیعه در دورانِ غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
✍سید محمدمهدی صدری
#جهادگرتبیین
علیکم السلام
#پرسش_وپاسخ_مرتبط👇
شهادت امام زمان به دست یک زن⁉️
واقعیت این است که در روایاتی که از پیشوایان معصوم به دست ما رسیده است ـ تا آنجایی که ما اطلاع داریم ـ هیچگونه اشارهای به اینکه امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) توسط یک زن به شهادت میرسند، وجود ندارد و تنها درکتابی به نام «الزام الناصب» چنین آمده است:
«هنگامی که سال هفتاد به پایان آید و مرگ حضرت فرا رسد، زنی به نام سعیده از طایفه بنیتمیم، ایشان را به شهادت میرساند. ویژگی آن زن این است که همانند مردان ریش دارد ...».[۱] (به نقل از: [۲])
اعتبار روایت
اولاً، روشن نیست که عبارت بالا کلام معصوم (علیهالسلام) است یا کلام نویسنده کتاب؛ زیرا نویسنده، آن را به هیچیک از پیشوایان دینی نسبت نداده است.
ثانیاً، بر فرض که این حدیث منسوب به یکی از معصومین (علیهمالسلام) باشد از آنجا که ما روایتکنندگان این حدیث را نمیشناسیم، از نظر علم حدیثشناسی این حدیث ضعیف و غیر قابل اعتماد است. بنابراین ما دلیل معتبری بر شهادت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) به دست یک زن در اختیار نداریم.
با فرض وجود چنین دلیل معتبری، هرگز شهادت امام (علیهالسلام) به دست یک زن با پر شدن جهان از عدل و داد منافات ندارد؛ زیرا از یک طرف در دین مقدس اسلام رفتارهایی ارزشمند است که از روی آگاهی و از سر اراده و انتخاب شکل گرفته باشد.
نتیجه بحث
حاصل سخن آنکه اولاً هیچ دلیل معتبری بر اینکه حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) به شهادت میرسند در اختیار نداریم و ثانیاً بر فرض که چنین دلیلی وجود داشته باشد، این مطلب هیچگونه استبعادی ندارد؛ زیرا براساس مطالب گذشته انسانهای عصر ظهور حق انتخاب دارند و میتوانند با سوءاختیار خود مسیر شقاوت را بپیمایند و چهبسا از میان عدهای اندکی که به پلیدیها روی آوردهاند، یک یا چند نفر حضرت را به شهادت برسانند و البته این گروه اندک قطعاً حق فعالیت علنی نخواهند داشت.
معرفی منابع
۱. حکومت جهانی مهدی (علیهالسلام) آیتالله مکارم شیرازی.
۲. دادگستر جهان، آیتالله ابراهیم امینی.
۳. تاریخ ما بعد الظهور، آیتالله سیدمحمد صدر.
📚سایت ویکی پرسش
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
#سوال ❓در خصوص انجمن حجتیه توضیح دهید.
✅ #پاسخ:👇
الف - انجمن حجتیه در قبل از انقلاب نه تنها یک تشکیلات اسلامی موجه، بلکه از قویترین تشکلهای اسلامی به شمار میرفت. مؤسس این تشکیلات حجت الاسلام شیخ محمود حلبی بود که از علما و وعاظ طراز اول محسوب میشد و از شاگردان بارز شیخ حسنعلی اصفهانی (ره)، معروف به «نخودکی» بود. هدف اصلی انجمن حجتیه در بدو تأسیس «مبارزه با بهائیت» بود که البته هدف ارزشمندی به شمار میرفت، به ویژه با توجه به آن که در قالب دفاع از امام زمان (عج) مطرح میشد.
اما این تشکیلات ضعفهای فراوانی داشت. ضعف عمده «نظری» انجمن حجتیه به غیر از باطل دانستن و فلسفه و نجس دانستن فیلسوف که سبب انحرافات و جمود فکری میشد، این بود که با کج فهمی از برخی احادیث و روایات، بر این باور بود که «دین از سیاست جداست» و تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) نباید هیچ اقدام، قیام و انقلابی صورت پذیرد و هر حرکتی باطل است و مسلمین باید دست روی دست بگذارند تا حضرت ظهور نمایند.
و ضعف عملی انجمن حجتیه آن بود که اولاً به خاطر تعهد کتبی به حکومت (و ساواک) عملاً دین را از سیاست جدا کرده بود و ثانیاً بدون توجه به این که اداره کلّ مملکت و حکومت در اختیار بهاییها قرار گرفته است (1)، اصل و ریشه را رها کرده و به شاخ و برگ میپرداختند. به عنوان مثال نهایت مبارزه آنها با بهائیت این بود که مجالس آنان را شناسایی کنند، وارد شوند و مسلمانی که تحت تأثیر تبلیغ آنها قرار گرفته بود (به قول خودشان مبتدی) را بشناسند و به طرق متفاوت آگاهش نمایند. البته لازم به ذکر است که این انحرافات نظری و علمی سبب شده بود که به رغم ادعای عدم دخالت در سیاست، با شاه و ساواک همکاری سیاسی کنند؛ که دلایل . مستندات این همکاری نزدیک در اسناد ساواک موجود است.
ب – متأسفانه این انجمن، از ابتدای سال 56 و به صورت شدیدتر در سال 57 که حکومت فراماسون شاه در حال سرنگونی بود، نه تنها اعضای خود را از پیوستن به انقلاب و مردم نهی کرد، بلکه رسماً در مقابل انقلاب موضعگیری کرد. شیخ محمود حلبی شخصاً منبر میرفت و با استناد به احادیثی قیام را باطل و بانی و اهل آن را خروج یافته و اهل جهنم میخواند(؟!)
اما، افراد بسیاری از اقشار و صنوف متفاوت در این انجمن عضویت و حضور فعال داشتند که اعتقاد و تعلقشان به اسلام و مهدویت بود و نه به تحزّب و انجمن حجتیه. لذا به سرعت و یا به تناوب، به صفوف انقلابیون پیوستند. در میان آنان هم افراد عادی (جوانان علاقمند به اسلام و فعالیت) وجود داشت و هم افراد دانشمند، هم افراد مدیر و مدبر و حتی افراد بسیار سرشناس.
پ – پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، دیگر موضوعیتی برای ادامه فعالیت انجمن باقی نمانده بود، چرا که دیگر نه حکومت واگذار شده به بهائیان وجود داشت و نه لجنهی بهایئت وابسته به اسرائیل (در محل حوزه هنری فعلی) و نه بهائیان فعال که اغلب به هندوستان و برخی به امریکا و اروپا گریخته بودند. لذا چارهای نداشتند مگر آن که یا تشکیلات پاشیده خود را منحل کنند و یا هر چند دیر، اما به انقلاب بپیوندند.
جمع کثیری پیوستند، اما تشکیلات به رهبری شیخ محمود حلبی و برخی از اطرافیان وی، بدتر موضع گیریکردند. تا آن که امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانیهای خود به صراحت از این انجمن حجتیه نام برد و فرمود:
«دستهای دیگر از روحانی نماهایی كه قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا میدانستند و سر به آستانهی دربار میساییدند، یك مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی كه برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید كشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند! دیروز مقدس نماهای بیشعور میگفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز میگویند مسئولین نظام كمونیست شدهاند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید
و راهگشا میدانستند، امروز از این كه در گوشهای خلاف شرعی كه هرگز خواست مسئولین نیست رخ میدهد، فریاد وا اسلاما سر میدهند. دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابیتر از انقلابی شدهاند. ولایتیهای دیروز كه در سكوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شكستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تكسب و تعیُش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند.» (منشور روحانیت ۶۷.۱۲.۳)
پ – پس از آن مقرر شد تا این تشکیلات که رسماً به نام «انجمن خیریه حجتیه» به ثبت رسیده بود، منحل گردد. اما هیئت مدیره آن با زرنگی تمام آن را «تعطیل» اعلام کردند و نه منحل.
بیانی از آیت الله خزئلی:
علیکم السلام
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⭕️ پرچمِ قبل از مهدی
❓آیا درست است که هر پرچمی که قبل از مهدی بلند شود، باطل است؟
📝 #پاسخ:
🔔 به این دو روایتِ زیر توجه کنید:
1️⃣ قال الصادق: "كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّه". یعنی هر پرچمی که قبل از قیامِ قائم بلند شود، صاحبَش طاغوت است و غیر خدا را میپرستد. اصول کافی/ج8/ص295
2️⃣ قال الصادق: "كُلُّ بَيْعَةٍ قَبْلَ ظُهُورِ الْقَائِمِ فَبَيْعَتُهُ كُفْرٌ وَ نِفَاقٌ". یعنی هر بیعت قبل از ظهور قائم، بیعتش کفر و نفاق است. بحار الانوار/ج56/ص8
☝️این دو روایت، خبرِ واحد محسوب میشوند. خبر واحد نیز آنگاه حجت است که با ارکانِ دین مخالف نباشد. امر به معروف، مبارزه با فساد، جهاد، دفاع از حق، جلوگیری ظلم و... اصولی هستند که جُز با برپائیِ حکومت قابلیتِ اجرا ندارند.
➕ علاوه بر اینکه بسیاری از روایاتِ دیگر، با مضمونِ دو روایتِ فوق، مخالفت دارد. به 4 روایتِ زیر توجه کنید:
1️⃣ قال الصادق: " لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْما". یعنی هر یک از شما برای قیام قائم هر چند با تهیه کردن یک تیر باید آماده گردد. الغیبه نعمانی/320
2️⃣ قال الباقر: لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُم". در بینِ پرچمها هیچ پرچمی هدایتگر از یَمانی نیست و آن، پرچمی است که دعوت میکند به سویِ صاحبتان. الغيبة نعمانی/ص256
3️⃣ قال الکاظم: "رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ". مردی از اهل قم دعوت میکند مردم را به حق و جمع میشوند گِرد او قومی که مانند پارههای آهنند و طوفانها آنان را نمیلغزاند و از جنگ خسته نمیشوند و نمیترسند و بر خدا توکل میکنند. بحار الأنوار/ج57/ص216
4️⃣ قیامِ زید بن علی در زمان امام صادق رُخ داد. امام رضا در موردِ ایشان میفرمایند: "زید از علمای آل محمد بود و برای خداوند خشم نمود و برای خداوند با دشمنانش جنگید تا به شهادت رسید". امام کاظم نیز میفرمایند: "عمویم زید در راه رضایت آل محمد قیام کرد".
🔔 جمعبندی: قیامهایِ قبل از ظهور، به دو دسته تقسیم میشوند. دو روایتِ اول، قیامهایی که با نامِ مهدویت ولی به کامِ طاغوت است را نهی میکند. روایاتِ دستهی دوم، قیامهایی که مبتنی بر آرمانهای اهلبیت شکل میگیرند و بستر سازِ ظهور هستند را تایید میکند.
✍سید محمدمهدی صدری
#جهادگرتبیین
🔆🔆🔆🔆🔆🔆
در صورت مشاهده فعالیتهای مشکوک با شماره ۱۱۳ ستاد خبری وزارت اطلاعات تماس بگیرید .
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆
#پاسخی_دیگر👇👇👇
همه چيز درباره انجمن حجتيه
https ://basirat .ir/fa/news/265381/
علیکم السلام ورحمة الله
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
⭕️ درود
❓آیا "درود" را میتوان جایگزینِ "سلام" کرد در محاورات؟
📝 #پاسخ:
✍️ درود از "دروته" یا "دروسته" بمعنایِ "درست" گرفته شده و به مرور در فارسی میانه به "درود" تبدیل گشته است. درود با کلماتی نظیرِ آفرین، به به و شادباش، مترادف است. امروز این واژه برای دعا، سلامتی و طلبِ رحمت نیز بکار میرود.
❌ اما جایگزینِ "سلام" و جوابِ سلام و سلام الله علیها، نمیتواند بشود. سلام، اسمِ خدا است و بمعنایِ سِلم و صلح و آرامش. سلامِ من به شما یعنی من نامِ خدا را به زبان آوردَم و خیالتان راحت باشد که از جانبِ من، هیچ گزندی به شما نخواهد رسید. سلام الله علیه یعنی من با امامِ خودَم در سِلم و صُلحَم و آزارَش نمیدهم.
👌پس درود، نمیتوانَد جایِ سلام را بگیرد. البته استفاده از آن ممنوعیت شرعی ندارد. شما هم به دوستتان سلام بگوئید و ثوابَش را ببرید و هم به او درود بفرستید. هم سلام الله علیها را برای حضرتِ زهرا بکار ببرید و هم درودِ خود را به او تقدیم کنید. اما این جای آن را نمیگیرد.
❗️در آلمان و اتریش تا کمتر از یک قرن قبل، تعبیرِ «Groß Gott» به معنای "سلام خدا بر تو" بر سرِ زبانها بود. رنسانس که به اوج رسید و جنگ با کلیسا و دین شدت گرفت، ابتدا اصطلاحاتی نظیر صبح بخیر، ظهر بخیر (good morning.. .) باب شد. تُرکهای غربزده هم ترجمهی تُرکیِ این اصطلاح را به زبان آوردند: "ایئی آکشاملار". در کشورهای عربی نیز "صباح الخیر" باب شد؛ و خلاصه "سلام" که نامِ خدا بود به حاشیه رفت.
❌ بعدها متوجه شدند کلمهی "خیر" هم نامِ خدا است و باید حذف شود. لذا در محاوراتِ خود، واژهی "Hi" را جایگزین کردند. امروز بعضی از غربیها حتی همین "Hi" را هم در ابتدای کلام، به زبان نمیآورند!! میبینید که دعوا سرِ "اسمِ خدا" است و نه یک واژه و اصطلاح و عبارت. من وقتی به این انحراف پی بُردم که تعصّبِ یک باستانگرایِ کوروش پرستِ جامانده در 2 هزار و 500 سال قبل را رویِ تعبیرِ "درود" و مخالفتَش با "سلام" را دیدم!
☝️عجیب آنکه بیشتر افرادی رویِ واژگانِ پارسی اصرار دارند که یک سوّم کلماتِ روزمرهشان انگلیسی و فرانسوی است!! چرا بجای "مرسی" کلمهی "سپاس" را جایگزین نمیکنند؟! یا بجایِ پیتزا "کِش لُقمه" نمیگویند؟!! فقط اسم خدا و دین، اجنبی شده است؟!!
✍سید محمدمهدی صدری
#جهادگرتبیین
#پرسش_وپاسخ_مرتبط
#سوال ❓
میگویند: اعراب در حمله به ایران، به زنان تجاوز کردند، بردهکشی کردند ...؛ سپس نسل سادات را به آنها نسبت میدهند❓
✅ #پاسخ
اگر چه قصد آنها از این نتیجهگیری بیشرمانه مشخص است و بغض آنها نسبت به اسلام و پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت علیهم السلام در فحوای کلام آنها موج میزند، اما جهت تنویر اذهان عمومی و به ویژه نسل جوان، به نکات مهم ذیل اشاره میگردد:👇
یک – لقمه و نطفه، نقش به سزایی در شکل گیری شخصیت و تربیت انسانها دارد، و این دشمنیها با اسلام و مسلمین و سادات و مؤمنین و ایرانیهای اصیل، از افراد سالم و با سلالهی پاک، کمتر سر میزند. حال آیا میدانند که خودشان از کدام سلاله هستند؟!
دو – چند نفر پیدا میکنید که بتواند اجداد خود را دست کم تا ده یا هفت نسل بشمارد؟! دست کم سلالهی سادات تا رسیدن به یک امام معصوم روشن است.
سه – قتلعام، تخریب، غارت و تجاوز و نیز به اسارت و بردگی کشیدن زنان و مردان و حتی کودکان، فجایع اجتنابناپذیر هر جنگی است؛ و تاریخ ایران، در هیچ برههای مصون و خالی از جنگ نبوده است:
●- اگر تاریخ ایران را [که از زمان کوروش شناخته است] تا زمان خسروپرویز [آغاز اسلام]، مطالعه کنند، سراسر حکایت از جنگهای گسترده و طولانی ایران به روم و روم به ایران دارد و بارها رومیان غلبه کردند.
●- دختر کُشی چند قبیله در اعراب (نه همه آنها)، به خاطر حملات ایران در دوره خسرو پرویز و تجاوز و بردهکِشی دختران و زنان آنها بود. گفتند: پس دخترانمان را میکشیم تا در جنگها اسیر و برده ایرانیها نشوند.
حمله اعراب:
●- پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله، 23 سال پس از بعثت و دعوت عمومیاش رحلت نمود، پس از او ابوبکر دو سال و سه ماه حکومت کرد و پس از او عمر به حکومت رسید و به ایران حمله کرد و آن جنایات رخ داد.
البته پس از آن گروههای بسیاری به ایران مهاجرت کردند. برخی انگیزهی اعتقادی داشتند و برای رساندن پیام اهل بیت علیهم السلام میآمدند – برخی دیگر بر همین انگیزه، برای یاری امام رضا علیه السلام آمدند – برخی دیگر به همراه حضرت معصومه علیها السلام آمدند – برخی دیگر برای فرار از ظلم و جنایت اعراب علیه سادات علوی و فاطمی (ع)، به ایران فرار کردند – برخی دیگر برای تجارت آمدند – برخی دیگر برای کسب علم آمدند و ...، و البته در میان آنها، فقط نسل ساداتش مشخص است، اما چنین نبوده که غیر سادات نیز در ایران ازدواج نکرده باشند.
حمله مغولها:
●- پس از اسلام، دیگر از رومیان و حملات آنها به ایران خبری نبود، اما مغولها حمله کردند.
چنگیزخان، پس از سیطره و سلطه بر اقوام و سرزمینهای مغولستان و بخش بزرگی از چین، مایل به روابط سیاسی و تجاری با ایران بود، خوارزم شاه را به پکن دعوت کرد و ....
چنگیز یک هیئت بازرگانی متشکل از تجار مسلمان مغول را به ایران فرستاد و به دستور والی خوارزمشاه، گردن زده شدند و حمله مغولها آغاز شد. بهانهی حمله، فقط به خاطر دستیگری «غایر خان»، حاکم شهر اتزار بود که دستور قتل بازرگانان را داده بود، اما به بهانهی جستجوی برای یافتن او، ابتدا به خراسان و بعد به سایر مناطق ایران حمله کردند و چیزی باقی نگذاشتند.
حمله عثمانیها:
●- پس از آن، به غیر از جنگهای کوچک و بزرگ داخلی (شورشیان قزلباش و ...)، شاهد حملهی «عثمانی»های ترکیه به ایران در زمان صفویها بودیم.
15 سال پس از حمله اول و شکست عثمانیها، برادر شاه طهماسب در ایران علیه او شورش کرد، اوضاع داخلی نا آرام شد و سلطان سلیمان عثمانی، دوباره حمله کرد. پس از دو سال جنگ و گریز عقب نشینی کرد. در حمله سوم، قزلباشها به طرف لرستان عقب نشینی کردند، و سپاهیان عثمانی که پیشروی کرده بودند، به خاطر کمبود آذوقه و ...، بارها به شهرها و روستاها شبیخون زدند.
●- پس از آغاز حکومت پرقدرت صفویه با شاه اسماعیل اول، شاهد حمله افغانها در دورهی آخرین پادشاه این سلسله بودیم که بسیار نالایق بود.
در زمان شاه صفی، تزلزل ثبات داخلی کشور، بی اخلاقی درباریان و نظامیان علیه ملت خود و ضعف سیاست خارجی به اوج خود رسید. ازبکها از شرق و عثمانیها از غرب به ایران میتاختند و قتل و تجاوز و ویرانی را به ارمغان میآوردند و بالاخره در زمان فرزندش شاه سلیمان، قحطی، طاعون، وبا و فقر و بیچارگی، سرتاسر ایران را فرا گرفته بود.
در ایران دوران، جزیزه قشم برای سه سال به اشغال هلندیها درآمد. ازبکها به خراسان تاختند و قزاقهای روسی به تحریک تزار آلکسی، به گیلان یورش بردند.
👇👇👇