فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #ویدئو_استوری
هر بار که
نگاهت میکنم
به راهت مطمئنتر میشوم
#شهید_عباس_دانشگر
با ما همراه باشید
@mahmoodreza_beizayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #ویدئو_استوری
منم باید برم
آره برم سرم برم
#شهید_عباس_دانشگر
با ما همراه باشید
@mahmoodreza_beizayi
#زندگینامه_شهید_عباس_دانشگر
«عباس دانشگر فرزند مؤمن، هجدهم ارديبهشت 1372 در شهرستان سمنان در خانوادهاي متدين به دنيا آمد.» كتاب زندگينامه شهيد دانشگر نثر و سبكي ساده و خطي دارد. زندگي شهيد را به سادگي بيان ميكند. روايتها و نقل قولها در خصوص عباس را از مقطع كودكياش آغاز ميكند و زير هر خاطرهاي نيز نام راوي آورده ميشود: «از همان دوران كودكي، مسير بندگي را در پيش گرفته و 9 ساله بود كه اعتكافهاي رجبياش را آغاز كرد» (پدر شهيد).
خاطرات، قدم به قدم ما را با زندگي يك شهيد آشنا ميسازند. از حسن خلق عباس در مدرسه و احترام به والدينش در خانه و... از آنجايي كه شهيد دانشگر در خانوادهاي مذهبي پرورش يافته بود، بسياري از خاطرات مربوط به او، با خاطره عبادتهايش عجين شده است: «عباس بعد از نماز در مسجد به تعقيبات مشغول ميشد. يكي از مستحباتي كه از هشت سالگي شروع كرده بود، بعد از هر نماز حدود 3 تا 5 دقيقه سر به سجده ميگذاشت.»
گردآورندگان كتاب براي هر بخش، تصويري از شهيد در نظر گرفتهاند كه به جذابيت كار اضافه ميكند. جاذبهاي در اين كتاب است كه عطرش را از وجود خود شهيد ميگيرد: «موقع رفتن به مدرسه در مقطع ابتدايي و راهنمايي سرش را ميشست، بعد جلوي آينه ميايستاد و موهايش را شانه ميكرد و به لباسش عطر ميزد.»
عباس دانشگر پنجم مهر 1390 وارد دانشگاه امام حسين(ع) شد و رخت رزمندگي به تن كرد. دوراني را شروع كرد كه او را تا شهادت بالا برد. «هميشه ميگفت نكند ما به اندازهاي كه حقوق دريافت ميكنيم به همان اندازه كار نكنيم؟ همين كه در سپاه خدمت ميكنيم و توفيق خدمت در اين نهاد انقلابي را داريم بايد خدا را شاكر باشيم و حقوق و مزايا كمترين چيز براي ماست.»
حضور شهيد دانشگر در جبهه سوريه از جذابترين بخشهاي كتاب است. او كه 23 بهمن 1394 دختر عمويش را به همسري برگزيده بود، كمتر از سه ماه بعد در اول ارديبهشت سال 1395 عازم سوريه شد: «پشت بيسيم شنيديم كه يكي از نيروهاي جبهه النصره پارچهاي به دست گرفته و روي خط خودنمايي ميكند. عباس، قناسه (دراگانوف) درخواست كرد. با قناسه او را زد و به درك واصل كرد.»
خاطرات مقطع سوريه يكي بعد از ديگري تا شهادت عباس آورده ميشوند. شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه ميكند؛ مثل ياران حسين(ع) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نميكند. كسي نميداند در اين نماز ميان عباس و خدا چه ميگذرد. او چند ساعت بعد به شهادت ميرسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنجشنبه 95/3/20 به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم، نميدانستيم كه عباس شهيد شده يا نه، فقط ميدانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته، موقع غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و ميگفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد، همه بيقرار بوديم. گاهي از مقر بيرون ميآمديم، چشمانتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدايي كه ميآمد همه بيرون ميپريديم كه عباس اومد... عباس اومد... صبح فرارسيد، نيروهايي براي تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخياش سرزمين حلب را رنگين كرده است.»
عباس تازهداماد بود. رفقاي عباس در سوريه همقسم شده بودند كه از او مراقبت كنند و او را سالم به ايران برگردانند. بعد از شهادتش گفتيم خدا براي او نقشه كشيده بود. عباس درس عاشقي را چشيده بود و بايد ميرفت.
#شهید_عباس_دانشگر|
#مناجات شهید دهہ هفتادی
روحمان از بین رفته ،
سرگرم بازیچه دنیاییم ،
« الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ»
ما هستیم .
مردهام ، تو مرا دوباره حیات ببخش ،
خوابم ، تو بیدارم ڪن
خدایا ... !
بہ حرمت پای خسته ی رقیه (س) ،
بہ حرمت نگاه خسته ی زینب (س) ،
بہ حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج) ؛
بہ ما حـرڪت بده .
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
@mahmoodreza_beizayi
🖌عنایتشهیدبهدختر
درپارتیشبانه😳
اینلبخندشهیدازاون😊
لبخندایخاصه...😍
وخیلیاروعوضکرده...🌹
خودمنازدیروزگزاشتم🍁
تصویرزمینهگوشیم...📱
دلمنمیادعوضشکنم...❤️
اینلبخندشهیدرویهدختر☺️
تویپارتیمیبینهتوبهمیکنه✌️
وعوضمیشه...😎🤲
عکسشهیدروبهرویخونهای
بودهکهتوشپارتیبوده...🏘
#استوری
#پس_زمینه_گوشی
#شهید_عباس_دانشگر
@mahmoodreza_beizayi
🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
قرار بود احمد، امیر، رحیم و عباس
به ایران برگردند اما ماموریتشان را تمدید کردند و ماندند و دوباره رفتند به خط.💣✊🏼
عباس گفته بود: «حضور من اینجا خیلی واجبتره. مسائل ایران رو میشه یه کاریش کرد اما اینجا رو نه.»
تعداد بیشتر نیروها و ارتباط قلبی و عاطفی میان نیروها بسیار کمک کننده بود. بالاخره شب عملیات فرا رسید.⚔
عمار گفت: «عباس! تو توی مقر بمون پای بیسیم و مشغول کارای مخابراتی باش. امیرم وایسته مواظب عباس باشه که نیاد تو منطقه. نور بالا میزنه، آخرش شهید میشه.»💔
فکر ما این بود که میتوانیم جلوی شهادت عباس را بگیریم. عملیات انجام شد و موفقیت آمیز هم بود.😎✌️🏼
عباس هم که از پشت بیسیم صدای ما را میشنید خیلی خوشحال بود.🌿
#شهید_عباس_دانشگر
🔖شهید حسین جوینده_همرزم شهید
اجازهنمیدادپشتسرکسیحـرفبزنیم .
میگفت:
‹اگرمشکلیهست،رویکاغذ
بنویسوبهآنشخصبرسان›
#شهید_مجتبی_علمدار🌿
همیشهمیگفت :
برایاینکهگرهمحبتمابرایهمیشهمحکم بشهبایددرحقهمدیگهدعاکنیم .💙
#شهید_عباس_دانشگر🌱
•|🌿🕊|•
ماه محرم که فرا می رسید پیراهن مشکی به تن می کرد و چفیه سبز رنگی به گردن می انداخت.
شور حسینی او را به هیات می کشاند.
می شد عشق و محبت او به سید الشهدا(ع) را در چهره اش دید اما او به شور اکتفا نمی کرد.
به هیاتی می رفت که بار علمی و معنوی بیشتری داشته باشد.کنار دوستانش می نشست و سینه زنی که شروع می شد،عاشقانه سینه می زد.
#شهید_عباس_دانشگر🌹"
#ڪپۍباذڪرصلواٺآزاد
ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
🌿⃟🖤|⇢°
🌾🍂🌾
شهیــدی ڪہ
ماننـد مادرش #زهرا
بین #در و #دیوار
سوخت و پرڪشیـد...
میگفت:
شناختن دشمن #کافے نیست
باید #روش_های_دشمن را شناخت.
#شهید_عباس_دانشگر
#یادشباصلوات🌹
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
#سلام_صبحتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋
روحمان از بین رفته ،سرگرم بازیچه دنیاییم،
الَذِینَ هُمْ فے خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ،ماهستیم .
مردهام ،تو مرا دوباره حیات ببخش ،خوابم ، تو بیدارم ڪن
خدایا ...!
به حُرمت پاے خسته ے رقیه (س)
به حرمت نگاه خسته ے زیـنـب (س)
بهحرمت چشمان نگران حضرتولے عصر (عج)
به ما حرڪت بده .
#شهید_عباس_دانشگر
#مناجاٺ_شهـــــدا🕊⚘
◽️خدايا دلـــــم تنگ است هم جاهلـــــم هم غافـــــل، نہ در جبهۂ سخـــــت، میجنگـــــم نہ در جبهۂ نـــــرم!!!
◽️كربلاے حسيـــــن(ع) تماشاچی نمیخواهد يا حقـــــی يا باطــــل...
✍راستی من ڪجا هستـــــم؟؟
#شهیـد_عبـــــاس_دانشگـــــر🕊⚘
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
💫شبتون شهدایی
🦋🦋🦋
•┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈•
هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر!
من سکون را دوست ندارم؛
عادت به سکون بلای بزرگِ پیروان حق اسـت!
سکونم مرا بیچاره کرده...
خدایا! به حرمت پای خستهی رقیه سلام الله علیها
به حرمـت نگاه خستهی زینب سلام الله علیها
به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر عج الله
به ما حرکت بده!
#شهید_عباس_دانشگر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
#تلنگرانه🍃
خدایا! دلم تنگ است.
هم جاهلم هم غافل،
نه در جبههی سخت میجنگم نه در جبههی نرم.
کربلای حسین (ع) تماشاچی نمیخواهد.
یا حقی یا باطل ...
راستی من کجا هستم؟ ..
#شهید_عباس_دانشگر
✦࿐჻ᭂ🦋✨🦋჻ᭂ࿐✦