در وادی عشق، کارِ ما بود سکوت
رزق دلِ غم چشیدهها بود سکوت
روی لبِ چشم، حرفِ دل بود اما
بر چهرهٔ پژمرده روا بود سکوت
#مستان
@bareshe_ghalam
عشق خود را به تو با رایحهٔ جان گفتم
دوستت دارمِ خود را چه فراوان گفتم
سرِ مویی دل خود را نبریدم از تو
حرفها از دل غمگین و پریشان گفتم
قلبِ من از عطش دیدن رویت پژمرد
بس که از حسرت باریدن باران گفتم
خشک شد از غم تو غنچهٔ احساس دلم
حس بی برگ شدن را به گلستان گفتم
بعد تو در دلِ میخانه نشستم هرشب
با می از حالِ دل و غصهٔ هجران گفتم
رفتی و ابر وجودم شده سیلاب از اشک
بغضهایِ دل خود را به تو گریان گفتم
رو به راهم به همان راه که رفتی از آن
شوق دیدار رُخت را به خیابان گفتم
ماه دی بود و دلت سردتر از چلهٔ آن
شب یلدای غمم را به زمستان گفتم
#مستان
@bareshe_ghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روز دوباره یار بر میگردد
سرسبزترین بهار برمیگردد
یک روز بهشت میشود، چشمانم؛
از برزخِ انتظار بر میگردد
#صفیه_قومنجانی
@nabzeghalam
این لب که شده عاشق آغوش سکوت
از شر زبان شده است مدهوش سکوت
آنقدر دلش خون شده از دست گناه
بر قامت خویش کرده تن پوش سکوت
#مستان
تو معدن احسان و وفایی مادر
آیینهی رحمت خدایی مادر
در وصف تو واژههای من کم آورد
ریحانهی باغ کبریایی مادر
#مستان
ولادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها و روز مادر بر شما مبارک
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
@bareshe_ghalam
Mehrdad_Kazemi-Madar-(WWW.IRMP3.IR).mp3
8.69M