میتازد اسب چشم من در ساحل چشمان تو
آنکس که رامت شد به دور از قاعده نامش دل است
#مستان
#عاشقانه
@bareshe_ghalam
"شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم"
به من گفتی چرا هرگز نمیکاهی تو از یادم
از آن روزی که دل دادم ولی دل کندی و رفتی
نشستم،گریه کردم،همنوایِ زوزهٔ بادم
دل بیچارهام پوسید ازسرمای دور از تو
به یادِ خاطرات با تو بودن مست و دلشادم
ز کنعانِ دلم حسرت به روی گونه میبارد
چو یعقوبم که چشمم را به راه یوسفم دادم
شبیه ارگ بم خشتی زهم پاشیدهام اما
طلوع چشمهٔ امید از نو کرده آبادم
#مستان
#عاشقانه
@baresh_haye_ghalamman
برق چشمانت رعد زیبای عشق را در دلم جاری کرد و سیاهی ابرهای بارانزای دوریات؛ هر روز در قبلهی نگاهم وحشتی میاندازد...
گیرم که با صاعقهی غم تنهایی کنار بیایم
با سیلاب بیتو ماندن که خانه به دوشم کرده است چه کنم......
#مستان
#عاشقانه
@baresh_haye_ghalamman
وقت است تا احساس از پیله درآید
حرفی که مانده در دلم راهی گشاید
یک قلب سنگی دارد و پروانهی عشق
دارد تقلا تا دلِ سنگی رباید
#مستان
#عاشقانه
@baresh_haye_ghalamman