🔷🔷🔷چند نمونه روشن🔷🔷🔷
💯همه ما شنيده ايم كه يكى از معجزات حضرت مسيح زنده كردن مردگان و درمان بيماران غير قابل علاج بوده است.
❓❓❓ آيا هيچ دليل علمى و عقلى داريم كه انسان بعد از آن كه دستگاه هاى بدنش از كار افتاد و خاموش شد نتواند مجدداً به زندگى باز گردد؟!
❓❓❓ و آيا هيچ دليل علمى و عقلى داريم كه بيمارى سرطان كه ما از درمانش عاجزيم درمان نداشته باشد؟!
👌البته بدون شك انسان با نيرويى كه دارد در شرايط فعلى قادر به زنده كردن مردگان، و يا درمان پاره اى از بيمارىها نيست، هر چند تمام پزشكان جهان دست به دست هم دهند، و تجربه و معلومات خود را به يارى طلبند. ولى چه مانعى دارد كه انسانى با يك نيروى الهى، و با آگاهى خاصّى كه از درياى بيكران علم خدا دريافته، بتواند با اشاره مرموزى روح به كالبد مرده اى باز گرداند و بيمار لاعلاجى را شفا بخشد؟!
✳️علم مى گويد: من نمى دانم و توانايى ندارم، امّا هرگز نمى گويد ممكن نيست و نامعقول است.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
📚مثالى ديگر: سفر به كره ماه بدون استفاده از سفينه فضائى و قايق ماه نشين براى هيچ انسانى ممكن نيست، امّا در عين حال چه مانعى دارد كه نيرويى برتر از نيروى ما، و مركب مرموزى فراتر از مركب هايى كه بشر اختراع كرده است، در اختيار كسى قرار گيرد و بدون استفاده از سفينه فضايى و قايق ماه نشين به كره ماه يا كرات بالاتر برود.
🔷 اگر كسى به راستى توانست چنين امور خارق العاده يا مانند آن را انجام دهد و همراه آن ادّعاى نبوّت كند، و انسانها را به مقابله طلبد و «تحدى» نمايد و همگان در برابر او عاجز شوند يقين پيدا مى كنيم كه او از طرف خداست.
💠 زيرا ممكن نيست خداوند چنين قدرتى را در اختيار انسان دروغگويى قرار دهد كه مايه گمراهى بندگان گردد. (دقّت كنيد) ***
🔰معجزات را نبايد با خرافات آميخت هميشه «افراط ها» و «تفريط ها» منشأ فساد و تباهى و تيرگى چهره حقيقت بوده است. در مورد معجزه نيز همين امر صادق است.
🔴در حالى كه بعضى از «روشنفكرنماها» صريحاً يا تلويحاً به نفى هر گونه معجزه مى پردازند، گروهى ديگر از در و ديوار معجزه مى تراشند و اخبار ضعيف و افسانه هاى خرافى را كه احياناً دست هاى مرموز دشمنان در ساختن آن فعّاليّت داشته با معجزات مخلوط مى كنند، و چهره علمى معجزات واقعى پيامبران را با افسانه هاى ساختگى و اوهام بى اساس مى پوشانند.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🌺تا معجزات واقعى از اين گونه افسانه هاى جعلى پيراسته نشود، چهره اصيل آنها آشكار نمى گردد.
💟 به همين دليل دانشمندان بزرگ ما هميشه مراقب بودند كه احاديث اسلامى در زمينه معجزات و غير آنها از اين گونه مجعولات به دور باشد.
📚روى همين جهت «علم رجال» را به وجود آوردند، تا راويان حديث به خوبى شناخته شوند، و احاديث «صحيح» از «ضعيف» جدا گردد، و مطالب موهوم و بى اساس با حقايق آميخته نشود. سياست هاى استعمارى و الحادى امروز نيز بيكار ننشسته و سعى مى كنند پندارهاى بى پايه را با اعتقادات پاك دينى مخلوط سازند، و از اين رهگذر «چهره غير علمى» به همه آنها بدهند، بايد به دقّت مراقب اين توطئه هاى تخريبى دشمن باشيم.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
👈👈👈فرق معجزه با خارق عادات ديگر
✳️ غالباً شنيده ايم جمعى از مرتاضان دست به كارهاى خارق العاده اى مى زنند، كسانى كه اين كارهاى عجيب و غريب را ديده اند كم نيستند، اين يك واقعيّت است نه افسانه. اين جاست كه اين سؤال پيش مى آيد كه چه فرقى ميان اين كارهاى خارق العاده و معجزات انبياء است؟
و ما با چه معيارى آنها را از هم تشخيص دهيم؟!
👇👇👇👇
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🌹اين سؤال پاسخ هايى دارد كه از همه روشن تر دو امر است:
1⃣ مرتاضان هميشه كارهاى محدودى را انجام مى دهند، و به تعبير ديگر هيچ مرتاضى حاضر نيست كارى را كه شما پيشنهاد مى كنيد انجام دهد بلكه خارق عادتى را انجام مى دهد كه خودش مى خواهد يعنى آن را تمرين كرده و خوب ياد گرفته و بر آن مسلط است.
💠 دليل اين مطلب روشن است زيرا نيروى هر انسانى محدود است، و در يك يا چندين كار مى تواند مهارت داشته باشد. امّا خارق عادات پيامبران هيچ گونه حدّ و مرزى ندارد، هيچ گونه قيد و شرطى براى آن نيست، آنها مى توانند در موارد لزوم هر معجزه اى كه پيشنهاد مى شود انجام دهند، چرا كه از قدرت بى پايان پروردگار مدد مى گيرند و مى دانيم قدرت خدا حدّ و مرزى نمى شناسد، در حالى كه قدرت انسان بسيار محدود است.
2⃣ كارهايى كه يك مرتاض مى كند، مرتاض ديگرى نيز همانند آن را انجام مى دهد يعنى از قدرت بشر بيرون نيست.
🃏 به همين دليل مرتاض خارق العاده گر، هرگز ديگران دعوت به مقابله به مثل نمى كند و به اصطلاح «تحدى» نمى نمايد، چون كه مى داند در گوشه و كنار شهر خود يا شهرهاى ديگر افرادى مثل او وجود دارند.
✅امّا پيامبران با اطمينان كامل تحدى مى كنند، و مى گويند «اگر تمام انسان هاى روى زمين جمع شوند همانند كارى را كه ما مى كنيم انجام نخواهند داد».
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🌸اين تفاوت در مورد «سحر» نيز صادق است، و اين دو فرق را كه بيان كرديم حد و مرز معجزه را از سحر كاملًا جدا مى كند. 🌸
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
#دعایروزبیستدومماهمبارکرمضان
💠 اَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فیهِ اَبْوابَ فَضْلِکَ وَاَنْزِلْ عَلَى فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفِّقْنى فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ وَاَسْکِنّى فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ.
🔻خداوندا در این روز درهای فضل وکرمت را به روی من بگشا
🔻و برمن برکاتت را نازل فرما
🔻و برموجبات رضا وخشنودیت موفقم بدار
🔻و در وسط بهشت هایت مرا مسکن ده
🔹ای پذیرنده دعای پریشانان
🌺🌸🌺بزرگ ترين معجزه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم معجزه جاويدان همه دانشمندان اسلام معتقدند كه قرآن مجيد برترين معجزه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است.
💯اين كه مى گوييم برترين به خاطر اين است كه:
🔷اولًا قرآن معجزه اى است عقلى كه با روح و فكر مردم سر و كار دارد.
🔷ثانياً معجزه اى است جاودانى و هميشگى.
🔷ثالثاً معجزه اى است كه چهارده قرن فرياد مى زند: «اگر مى گوييد اين كتاب آسمانى از سوى خدا نيست همانند آن را بياوريد»!
👈👈👈اين دعوت به مبارزه و به اصطلاح «تحدى» در چند مورد صريحاً در قرآن آمده است:
✳️يك جا مى گويد «قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا»؛
«بگو اگر تمام جهانيان اجتماع كنند كه مانند قرآن را بياورند نمى توانند اگر چه با يكديگر نهايت همكارى و همفكرى را داشته باشند».
✳️ در جايى ديگر شرط اين مبارزه را آسان تر كرده مى گويد: «ام يقولون افترايه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات و ادعوا من استطعتم من دون اللَّه ان كنتم صادقين»
«مى گوييد شما اين آيات را به خدا بسته و ساختگى است، بگو اگر راست مى گوييد شما هم ده سوره مانند آن بياوريد و غير از خدا هر كس را مى توانيد به كمك دعوت كنيد».
💯 «و بعد از آن مخصوصاً اضافه مى كند اگر اين دعوت را اجابت نكردند، بدانيد اين آيات از طرف خدا است
✳️ديگر بار شرايط مبارزه را به حداقل كاهش داده، مى گويد: «و ان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون اللَّه ان كنتم صادقين»؛
«اگر در كتابى كه بر بنده خود نازل كرده ايم ترديد داريد، لااقل يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان و همفكران خود را غير از خدا دعوت كنيد اگر راست مى گوييد».
🔴و در آيه بعد با صراحت مى گويد: اگر اين كار را انجام ندادند- و هرگز نمى توانند انجام دهند- بگو از آتشى بپرهيزيد كه آتشگيره اش مردم و سنگ هاست و براى كافران مهيا شده است.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
اين دعوت هاى پى در پى براى مقابله منكران، نشان مى دهد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بيشترين تكيه خود را در مسئله اعجاز بر «قرآن» داشته، هر چند معجزات متعدد ديگرى نيز از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده كه در كتب تاريخ آمده است. امّا چون قرآن معجزه زنده اى است كه در دسترس همه ماست، ما در اين بحث بيش از همه روى آن تكيه مى كنيم.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
📚چگونه در برابر اين «تحدى» عاجز ماندند؟
🌸 جالب اين كه قرآن حداكثر فشار را براى دعوت مخالفان به ميدان مبارزه آورده و با تعبيرات تحريك آميزى آنها را به اين ميدان طلبيده است، تا عذرى براى هيچ كس باقى نماند.
🍁و تعبيراتى از قبيل «اگر راست مى گوييد»... «هرگز نمى توانيد»، «از تمام جهانيان كمك بگيريد»... «لااقل همانند يك سوره آن بياوريد»... «اگر كافر شويد آتش سوزانى در انتظار شماست»... بيانگر اين واقعيت است.
🔰اينها همه از يك سو، از سوى ديگر مبارزه پيامبر با مخالفان مبارزه ساده اى نبود زيرا اسلام نه تنها سرنوشت مذهب آنها را كه سخت به آن پاى بند بودند به خطر افكنده بود، بلكه منافع اقتصادى و سياسى حتى موجوديّت آنها، در مخاطره قرار گرفته بود.
🔆به تعبير ديگر پيشرفت و نفوذ اسلام تمام زندگى آنها را درهم مى ريخت. لذا ناچار بودند كه با تمام قدرت و نيرو به ميدان آيند.
⚠️آنها براى خلع سلاح كردن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بايد به هر قيمتى ممكن بود آياتى همانند قرآن بياورند تا ديگر نتواند قرآن را به رخ آنها بكشد، همگى را در مقابل آن عاجز و ناتوان بشمارد و سندى براى حقانيت خود محسوب دارد.
⁉️ آنها از تمام مردان فصيح و بليغ عرب كمك خواستند ولى هر بار كه به مبارزه قرآن آمدند شكست خوردند و به سرعت عقب نشينى كردند كه شرح آن در تواريخ آمده.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🔷🔶داستان وليد بن مغيره🔷🔶
👈👈👈 از جمله كسانى كه به اين مبارزه دعوت شدند «وليد بن مغيره» از طايفه «بنى مخزوم» بود كه در ميان عرب در آن زمان به حسن تدبير و فكر صائب شهرت داشت.
💠 از او خواستند در اين باره فكرى بينديشند و نظر خود را در مورد آيات عجيب قرآن و نفوذ خارق العاده اش بيان دارد. «وليد» از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم خواست آياتى از قرآن را بر او بخواند، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم قسمتى از آيات «سوره حم سجده» را تلاوت فرمود.
✳️ اين آيات چنان شور و هيجانى در وليد ايجاد كرد كه بى اختيار از جا برخاست و به محفلى كه از طرف طايفه «بنى مخزوم» تشكيل شده بود درآمد و گفت به خدا سوگند از محمّد سخنى شنيدم كه نه شبيه گفتار انسانها است و نه پريان... تا آنجا كه چنين گفت: «و ان له لحلاوة و أن عليه لطلاوة و أن أعلاه لمثمر و أن أسفله لمغدق و انه يعلو ولا يعلى عليه؛ گفتار او حلاوت خاصى دارد و زيبايى مخصوصى، بالاى آن همچون شاخه هاى درخت برومند پرميوه است، و ريشه هاى آن پرمايه گفتارى است كه بر هر چيز پيروز مى شود و چيزى بر آن پيروز نخواهد شد».
🔴 اين سخن سبب شد كه در ميان قريش اين زمزمه پيچيد كه «وليد» دلباخته محمّد شده است!
🔴«ابوجهل» دستپاچه به خانه او آمد و ماجراى قريش را به او گفت و او را به مجلس آنها دعوت كرد. «وليد» به مجلس آنها درآمد و گفت: آيا فكر مى كنيد محمّد ديوانه است؟
🔶 هرگز آثار جنون در او ديده ايد؟! حاضران گفتند: نه. - تصوّر مى كنيد او دروغ گوست؟ آيا تا كنون به راستگويى و امانت در ميان شما مشهور نبوده و او را صادق امين نمى خوانديد؟! بعضى از سران قريش گفتند: پس چه چيز به او نسبت دهيم؟
⛔️ «وليد» كمى فكر كرد و گفت بگوييد: «او ساحر است»! گرچه آنها با اين تعبير مى خواستند توده مردمى را كه شيفته قرآن شده بودند از آن دور كنند ولى اين تعبير «سحر» خود دليل زنده اى بر جاذبه فوق العاده قرآن بود، و آنها اسم اين جاذبه را سحر گذاشتند، در حالى كه ربطى به سحر نداشت.
♦️ اين جا بود كه قريش اين شعار را همه جا پخش كردند كه محمّد ساحر چيره دستى است و اين آيات سحر اوست، از او دورى كنيد، فاصله بگيريد، و سعى كنيد سخنانش را نشنويد! ولى نقشه آنان با همه اين تلاشها اثر نكرد، و تشنگان حقيقت كه در گوشه و كنار فراوان بودند و دل هاى پاكى داشتند گروه گروه به سوى قرآن آمدند، و از زلال اين پيام آسمانى سيراب گشتند، دشمنان شكست خورده عقب نشينى كردند.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🌓 دعای روز بیستوسوم ماه مبارک رمضان
🔹 اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ
🔸 اى خدا در اين روز مرا از گناهان پاكيزه گردان و از هر عيب و نقص پاك ساز
🔹 و امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ
🔸 و دلم در آزمايش رتبه دلهاى اهل تقوى بخش اى پذيرنده عذر لغزشهاى گناهكاران
•┈┈••✾••┈┈•
📚اين سؤال هايى كه از اسلام و خدا و هستى مى شود، سؤالهاى دست دوم و فرمى است؛ چون تا انسان مجهول است، اسلام معلوم نخواهد شد و هستى و اللَّه شناخته نخواهند گرديد: «مَنْ عَرَفَ نَفَسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»
🔶عوالى اللئالى، ج 1، ص 54🔶
💯هنگامى كه انسان فقط دهان است كه با يك مشت روده همراه شده، ديگر اين دهان نه اسلام و دين مى خواهد و نه عقل و فكر و غرايز عالى، كه براى خوردن همان پاى غريزه كافى بود.
اما هنگامى كه بودنِ انسان جواب گرفت و چگونه بودنِ انسان به پاسخ رسيد، چگونه زيستن و چگونه مردن او هم مشخص مى شود.
🔆اين است كه سؤالهاى ابتدايى از اينجا شروع مى شوند:
آيا هستم؟
چرا به اين هستى خاتمه نمى دهم؟
چرا اين بار را به دوش مى كشم؟
چه لذتى در اين تلاوت تكرار و تحمل مرگ تدريجى هست؟
و چه ترسى از رفتن و چه شوقى درماندن؟
اگر بودن بهتر است و اگر زندگى ترجيح دارد، خوب در اين زندگى چه مى خواهم؟
اصلا در زندگى چه بايد بخواهم؟
هدف من و خواستن من با چه مسائلى ارتباط دارد؟
آيا اين هدف با استعدادهاى من و نيازهاى من مربوط مى شود و از آنها مشخص مى گردد؟
🔰 پس استعدادهاى من چه قدر است و من چه قدر هستم. و چه ارزشى دارم. و چه نيازهايى براى من هست؟
در اين سطح است كه با تفكر در استعدادها و مقدار استعدادها و خلقت انسان، مى توانيم هر كس را به شناخت هايى برسانيم كه در جهان بينى اسلامى به آن مى رسيم.
💟با اين گونه سؤال هاى عميق و غير مهاجم نطفه ى حركت و تفكر در ذهن هاى فرارى و خسته، آرام جاى مى گيرد و رشد مى كند و به مرور زمان متولد مى شود.
🔴البته بايد بگويم نمى توان شتابزده در انتظار نتايج فورى بود كه يك دانه، ماه ها طول مى كشد تا جوانه بزند و برويد و رشد كند.
ما با شتاب نه تنها طرف را خراب مى كنيم كه خود به يأس مى رسيم.
✳️همانند آن گوسفنددار ناشى كه پوست خربزه را به دهان گوسفند مى گذاشت و با دست ديگرش دنبه ى گوسفند را وزن مى كرد كه ببيند آيا سنگين شد و گوسفند چاق و پروار گرديد؟!
👈آنها كه با اين دست غذا مى دهند و با آن دست دنبه ها را مى سنجند، فقط از كار خويش مى مانند و به يأس مى رسند و دق مرگ مى شوند.
✅مربى با زيركى سؤال ها را در درون افراد مى كارد و در آنها طلب را سبز مى كند و آنها را به چرخ مى اندازد و آن گاه به آنها روش برداشت از مطالعه و تدبر و تفكر را مى آموزد.
🌸او پيش از هر چيز، ناچار است كه براى اين تفكر وسيع مطالعات وسيعترى را فراهم كند.
مهمان پر اشتها، غذاى زيادترى مى خواهد. تفكر وسيع و آماده، به مواد فكرى زيادترى نياز دارد و ناچار با تفكرات وسيع، مطالعات بايد از محدودهى دفتر و كاغذ آزاد شود و به وسعت هستى راه بيابد و از هر حادثه درس ها و برداشت ها و اعتبارها آغاز گردد.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
👇👇👇👇👇👇👇👇
و در اين حد ناچار بايد از روش مطالعه و برداشت و روش تفكر و نتيجه گيرى، پرده بردارد.
📚انسان براى رسيدن به برداشت ها و تصويرها و تفكرها به چند اصل نياز دارد:
1⃣ احتمال اين كه در هر حادثه مى تواند درسى باشد و در هر تصادف نظمى. كسى كه با اين شناخت يا با اين احتمال همراه است و احتمال مى دهد كه در اين خاك ها گوهرى نهفته و انگشترى گم شده از آن سطحى نمى گذرد، بلكه درنگ مى كند و در آن مى كاود و آن را زير و رو مى كند و تدبر مى نمايد.
2⃣ نگرش و عينكی كه حادثه را در يك لحظه محبوس نكند. گل قالى و استكان چاى را در بند يك لحظه و در زمان حالش نگذارد؛ چون هر حادثه ارتباطى با گذشته دارد و جريانى در آينده. و كسى كه ديروز و امروز و آينده را يكجا مى بيند حركت ها را بيشتر حس مى كند و ركود را بهتر مى يابد و از دست دادن را عميقتر احساس مى نمايد و اين است كه بيشتر و بهتر بهره برمى دارد.
3⃣ فراغت و خلوتى كه حادثه ها را در خود بگيرد و آنها را هضم كند.
🌹ذهن خسته و فكرِ مشغول، برداشتى نخواهد داشت. ذهن انسان حادثه ها را بر اساس اهميت آنها و علاقه و عشق به آنها دسته بندى مى كند.
🔰ذهن هنگامى كه در همان موضوع با اهميت و مورد علاقه اش جريان مى گيرد، نفوذ بيشتر و قدرت زيادترى خواهد داشت و در نتيجه از اعماق، ره آورد مهمترى خواهد آورد. هنگامى كه مى خواهى از يك موضوع برداشت بيشترى داشته باشى نبايد به خودت فشار بياورى و بى حاصل فكرت را خسته كنى. هنگامى كه ضرورت حادثه و اهميت آن مشخص شد ناچار فكر به آن معطوف مى شود و به آن رو مى آورد.
اهميت حادثه را با ميزان و ترازوى عقل هم مى توان سنجيد.
❌كسانى كه ذهنشان به يك مسأله مشغول است و در مسائل ديگرى مى كاوند به جايى نخواهند رسيد.
🔆فراغت و خلوت به وسعت برداشت ها كمك مى كند. ذهن خسته و مشغول و شلوغ برداشتى ندارد و اين است كه راه رفته ها در هر ماه و هفته و روز، حتى در هر ساعت و در هر لحظه، ذهن خود را و درون خود را مراقبت مى كردند و با محاسبه ها، اهميت ها را در نظر مى گرفتند و با مراقبت ها از پارازيت ها جلوگيرى مى نمودند و در نتيجه ى فراغت و خلوت درون، حتى با بلبشوى بيرون برداشت ها داشتند و نتيجه گيرى ها.
4⃣ نمونه ها و مثال هايى كه در فصل تدبر از آن ياد مى كنيم، طرز برداشت را به ما مى آموزد كه چگونه از لرزش موج و ريزش ابر و زمزمه ى نسيم و حركت ماهى ها و رقص برگ ها و از گل بى رنگ قالى ها و استكان كثيف چاى درس بگيريم.
💠با اين نمونه ها و با آن فراغت و خلوت و با آن نگرش و عينك و توجه به گذشته و حال و آينده و با آن احتمال و با آن شناخت، برداشت ها زياد مى شود.
✅آنها كه به نظم هستى و نظام عليتى آن پى برده اند و هماهنگى و ارتباط آن را يافته اند، از هيچ حادثه اى، از هيچ تصادفى سطحى نمى گذرند.
🌀بگذر از آن كه تذكرها و يادآورى ها، حادثه هاى از دست رفته و درس هاى فراموش شده را به ياد مى آورند.
🔶در سوره ى عصر براى رهايى از خسارتِ سرمايه ها، به دو عامل اشاره مى شود: يكى عامل ايمان و عشق كه كار و همكار و استقامت مى آفريند و ديگرى عامل تواصى و سفارش كه حادثه ها و سودهاى از دست رفته را بدست مى آورد.🔶
https://eitaa.com/bashakhsiyatha