🌸اين تفاوت در مورد «سحر» نيز صادق است، و اين دو فرق را كه بيان كرديم حد و مرز معجزه را از سحر كاملًا جدا مى كند. 🌸
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
#دعایروزبیستدومماهمبارکرمضان
💠 اَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فیهِ اَبْوابَ فَضْلِکَ وَاَنْزِلْ عَلَى فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفِّقْنى فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ وَاَسْکِنّى فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ.
🔻خداوندا در این روز درهای فضل وکرمت را به روی من بگشا
🔻و برمن برکاتت را نازل فرما
🔻و برموجبات رضا وخشنودیت موفقم بدار
🔻و در وسط بهشت هایت مرا مسکن ده
🔹ای پذیرنده دعای پریشانان
🌺🌸🌺بزرگ ترين معجزه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم معجزه جاويدان همه دانشمندان اسلام معتقدند كه قرآن مجيد برترين معجزه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است.
💯اين كه مى گوييم برترين به خاطر اين است كه:
🔷اولًا قرآن معجزه اى است عقلى كه با روح و فكر مردم سر و كار دارد.
🔷ثانياً معجزه اى است جاودانى و هميشگى.
🔷ثالثاً معجزه اى است كه چهارده قرن فرياد مى زند: «اگر مى گوييد اين كتاب آسمانى از سوى خدا نيست همانند آن را بياوريد»!
👈👈👈اين دعوت به مبارزه و به اصطلاح «تحدى» در چند مورد صريحاً در قرآن آمده است:
✳️يك جا مى گويد «قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا»؛
«بگو اگر تمام جهانيان اجتماع كنند كه مانند قرآن را بياورند نمى توانند اگر چه با يكديگر نهايت همكارى و همفكرى را داشته باشند».
✳️ در جايى ديگر شرط اين مبارزه را آسان تر كرده مى گويد: «ام يقولون افترايه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات و ادعوا من استطعتم من دون اللَّه ان كنتم صادقين»
«مى گوييد شما اين آيات را به خدا بسته و ساختگى است، بگو اگر راست مى گوييد شما هم ده سوره مانند آن بياوريد و غير از خدا هر كس را مى توانيد به كمك دعوت كنيد».
💯 «و بعد از آن مخصوصاً اضافه مى كند اگر اين دعوت را اجابت نكردند، بدانيد اين آيات از طرف خدا است
✳️ديگر بار شرايط مبارزه را به حداقل كاهش داده، مى گويد: «و ان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون اللَّه ان كنتم صادقين»؛
«اگر در كتابى كه بر بنده خود نازل كرده ايم ترديد داريد، لااقل يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان و همفكران خود را غير از خدا دعوت كنيد اگر راست مى گوييد».
🔴و در آيه بعد با صراحت مى گويد: اگر اين كار را انجام ندادند- و هرگز نمى توانند انجام دهند- بگو از آتشى بپرهيزيد كه آتشگيره اش مردم و سنگ هاست و براى كافران مهيا شده است.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
اين دعوت هاى پى در پى براى مقابله منكران، نشان مى دهد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بيشترين تكيه خود را در مسئله اعجاز بر «قرآن» داشته، هر چند معجزات متعدد ديگرى نيز از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده كه در كتب تاريخ آمده است. امّا چون قرآن معجزه زنده اى است كه در دسترس همه ماست، ما در اين بحث بيش از همه روى آن تكيه مى كنيم.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
📚چگونه در برابر اين «تحدى» عاجز ماندند؟
🌸 جالب اين كه قرآن حداكثر فشار را براى دعوت مخالفان به ميدان مبارزه آورده و با تعبيرات تحريك آميزى آنها را به اين ميدان طلبيده است، تا عذرى براى هيچ كس باقى نماند.
🍁و تعبيراتى از قبيل «اگر راست مى گوييد»... «هرگز نمى توانيد»، «از تمام جهانيان كمك بگيريد»... «لااقل همانند يك سوره آن بياوريد»... «اگر كافر شويد آتش سوزانى در انتظار شماست»... بيانگر اين واقعيت است.
🔰اينها همه از يك سو، از سوى ديگر مبارزه پيامبر با مخالفان مبارزه ساده اى نبود زيرا اسلام نه تنها سرنوشت مذهب آنها را كه سخت به آن پاى بند بودند به خطر افكنده بود، بلكه منافع اقتصادى و سياسى حتى موجوديّت آنها، در مخاطره قرار گرفته بود.
🔆به تعبير ديگر پيشرفت و نفوذ اسلام تمام زندگى آنها را درهم مى ريخت. لذا ناچار بودند كه با تمام قدرت و نيرو به ميدان آيند.
⚠️آنها براى خلع سلاح كردن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بايد به هر قيمتى ممكن بود آياتى همانند قرآن بياورند تا ديگر نتواند قرآن را به رخ آنها بكشد، همگى را در مقابل آن عاجز و ناتوان بشمارد و سندى براى حقانيت خود محسوب دارد.
⁉️ آنها از تمام مردان فصيح و بليغ عرب كمك خواستند ولى هر بار كه به مبارزه قرآن آمدند شكست خوردند و به سرعت عقب نشينى كردند كه شرح آن در تواريخ آمده.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🔷🔶داستان وليد بن مغيره🔷🔶
👈👈👈 از جمله كسانى كه به اين مبارزه دعوت شدند «وليد بن مغيره» از طايفه «بنى مخزوم» بود كه در ميان عرب در آن زمان به حسن تدبير و فكر صائب شهرت داشت.
💠 از او خواستند در اين باره فكرى بينديشند و نظر خود را در مورد آيات عجيب قرآن و نفوذ خارق العاده اش بيان دارد. «وليد» از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم خواست آياتى از قرآن را بر او بخواند، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم قسمتى از آيات «سوره حم سجده» را تلاوت فرمود.
✳️ اين آيات چنان شور و هيجانى در وليد ايجاد كرد كه بى اختيار از جا برخاست و به محفلى كه از طرف طايفه «بنى مخزوم» تشكيل شده بود درآمد و گفت به خدا سوگند از محمّد سخنى شنيدم كه نه شبيه گفتار انسانها است و نه پريان... تا آنجا كه چنين گفت: «و ان له لحلاوة و أن عليه لطلاوة و أن أعلاه لمثمر و أن أسفله لمغدق و انه يعلو ولا يعلى عليه؛ گفتار او حلاوت خاصى دارد و زيبايى مخصوصى، بالاى آن همچون شاخه هاى درخت برومند پرميوه است، و ريشه هاى آن پرمايه گفتارى است كه بر هر چيز پيروز مى شود و چيزى بر آن پيروز نخواهد شد».
🔴 اين سخن سبب شد كه در ميان قريش اين زمزمه پيچيد كه «وليد» دلباخته محمّد شده است!
🔴«ابوجهل» دستپاچه به خانه او آمد و ماجراى قريش را به او گفت و او را به مجلس آنها دعوت كرد. «وليد» به مجلس آنها درآمد و گفت: آيا فكر مى كنيد محمّد ديوانه است؟
🔶 هرگز آثار جنون در او ديده ايد؟! حاضران گفتند: نه. - تصوّر مى كنيد او دروغ گوست؟ آيا تا كنون به راستگويى و امانت در ميان شما مشهور نبوده و او را صادق امين نمى خوانديد؟! بعضى از سران قريش گفتند: پس چه چيز به او نسبت دهيم؟
⛔️ «وليد» كمى فكر كرد و گفت بگوييد: «او ساحر است»! گرچه آنها با اين تعبير مى خواستند توده مردمى را كه شيفته قرآن شده بودند از آن دور كنند ولى اين تعبير «سحر» خود دليل زنده اى بر جاذبه فوق العاده قرآن بود، و آنها اسم اين جاذبه را سحر گذاشتند، در حالى كه ربطى به سحر نداشت.
♦️ اين جا بود كه قريش اين شعار را همه جا پخش كردند كه محمّد ساحر چيره دستى است و اين آيات سحر اوست، از او دورى كنيد، فاصله بگيريد، و سعى كنيد سخنانش را نشنويد! ولى نقشه آنان با همه اين تلاشها اثر نكرد، و تشنگان حقيقت كه در گوشه و كنار فراوان بودند و دل هاى پاكى داشتند گروه گروه به سوى قرآن آمدند، و از زلال اين پيام آسمانى سيراب گشتند، دشمنان شكست خورده عقب نشينى كردند.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🌓 دعای روز بیستوسوم ماه مبارک رمضان
🔹 اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ
🔸 اى خدا در اين روز مرا از گناهان پاكيزه گردان و از هر عيب و نقص پاك ساز
🔹 و امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ
🔸 و دلم در آزمايش رتبه دلهاى اهل تقوى بخش اى پذيرنده عذر لغزشهاى گناهكاران
•┈┈••✾••┈┈•
📚اين سؤال هايى كه از اسلام و خدا و هستى مى شود، سؤالهاى دست دوم و فرمى است؛ چون تا انسان مجهول است، اسلام معلوم نخواهد شد و هستى و اللَّه شناخته نخواهند گرديد: «مَنْ عَرَفَ نَفَسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»
🔶عوالى اللئالى، ج 1، ص 54🔶
💯هنگامى كه انسان فقط دهان است كه با يك مشت روده همراه شده، ديگر اين دهان نه اسلام و دين مى خواهد و نه عقل و فكر و غرايز عالى، كه براى خوردن همان پاى غريزه كافى بود.
اما هنگامى كه بودنِ انسان جواب گرفت و چگونه بودنِ انسان به پاسخ رسيد، چگونه زيستن و چگونه مردن او هم مشخص مى شود.
🔆اين است كه سؤالهاى ابتدايى از اينجا شروع مى شوند:
آيا هستم؟
چرا به اين هستى خاتمه نمى دهم؟
چرا اين بار را به دوش مى كشم؟
چه لذتى در اين تلاوت تكرار و تحمل مرگ تدريجى هست؟
و چه ترسى از رفتن و چه شوقى درماندن؟
اگر بودن بهتر است و اگر زندگى ترجيح دارد، خوب در اين زندگى چه مى خواهم؟
اصلا در زندگى چه بايد بخواهم؟
هدف من و خواستن من با چه مسائلى ارتباط دارد؟
آيا اين هدف با استعدادهاى من و نيازهاى من مربوط مى شود و از آنها مشخص مى گردد؟
🔰 پس استعدادهاى من چه قدر است و من چه قدر هستم. و چه ارزشى دارم. و چه نيازهايى براى من هست؟
در اين سطح است كه با تفكر در استعدادها و مقدار استعدادها و خلقت انسان، مى توانيم هر كس را به شناخت هايى برسانيم كه در جهان بينى اسلامى به آن مى رسيم.
💟با اين گونه سؤال هاى عميق و غير مهاجم نطفه ى حركت و تفكر در ذهن هاى فرارى و خسته، آرام جاى مى گيرد و رشد مى كند و به مرور زمان متولد مى شود.
🔴البته بايد بگويم نمى توان شتابزده در انتظار نتايج فورى بود كه يك دانه، ماه ها طول مى كشد تا جوانه بزند و برويد و رشد كند.
ما با شتاب نه تنها طرف را خراب مى كنيم كه خود به يأس مى رسيم.
✳️همانند آن گوسفنددار ناشى كه پوست خربزه را به دهان گوسفند مى گذاشت و با دست ديگرش دنبه ى گوسفند را وزن مى كرد كه ببيند آيا سنگين شد و گوسفند چاق و پروار گرديد؟!
👈آنها كه با اين دست غذا مى دهند و با آن دست دنبه ها را مى سنجند، فقط از كار خويش مى مانند و به يأس مى رسند و دق مرگ مى شوند.
✅مربى با زيركى سؤال ها را در درون افراد مى كارد و در آنها طلب را سبز مى كند و آنها را به چرخ مى اندازد و آن گاه به آنها روش برداشت از مطالعه و تدبر و تفكر را مى آموزد.
🌸او پيش از هر چيز، ناچار است كه براى اين تفكر وسيع مطالعات وسيعترى را فراهم كند.
مهمان پر اشتها، غذاى زيادترى مى خواهد. تفكر وسيع و آماده، به مواد فكرى زيادترى نياز دارد و ناچار با تفكرات وسيع، مطالعات بايد از محدودهى دفتر و كاغذ آزاد شود و به وسعت هستى راه بيابد و از هر حادثه درس ها و برداشت ها و اعتبارها آغاز گردد.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
👇👇👇👇👇👇👇👇
و در اين حد ناچار بايد از روش مطالعه و برداشت و روش تفكر و نتيجه گيرى، پرده بردارد.
📚انسان براى رسيدن به برداشت ها و تصويرها و تفكرها به چند اصل نياز دارد:
1⃣ احتمال اين كه در هر حادثه مى تواند درسى باشد و در هر تصادف نظمى. كسى كه با اين شناخت يا با اين احتمال همراه است و احتمال مى دهد كه در اين خاك ها گوهرى نهفته و انگشترى گم شده از آن سطحى نمى گذرد، بلكه درنگ مى كند و در آن مى كاود و آن را زير و رو مى كند و تدبر مى نمايد.
2⃣ نگرش و عينكی كه حادثه را در يك لحظه محبوس نكند. گل قالى و استكان چاى را در بند يك لحظه و در زمان حالش نگذارد؛ چون هر حادثه ارتباطى با گذشته دارد و جريانى در آينده. و كسى كه ديروز و امروز و آينده را يكجا مى بيند حركت ها را بيشتر حس مى كند و ركود را بهتر مى يابد و از دست دادن را عميقتر احساس مى نمايد و اين است كه بيشتر و بهتر بهره برمى دارد.
3⃣ فراغت و خلوتى كه حادثه ها را در خود بگيرد و آنها را هضم كند.
🌹ذهن خسته و فكرِ مشغول، برداشتى نخواهد داشت. ذهن انسان حادثه ها را بر اساس اهميت آنها و علاقه و عشق به آنها دسته بندى مى كند.
🔰ذهن هنگامى كه در همان موضوع با اهميت و مورد علاقه اش جريان مى گيرد، نفوذ بيشتر و قدرت زيادترى خواهد داشت و در نتيجه از اعماق، ره آورد مهمترى خواهد آورد. هنگامى كه مى خواهى از يك موضوع برداشت بيشترى داشته باشى نبايد به خودت فشار بياورى و بى حاصل فكرت را خسته كنى. هنگامى كه ضرورت حادثه و اهميت آن مشخص شد ناچار فكر به آن معطوف مى شود و به آن رو مى آورد.
اهميت حادثه را با ميزان و ترازوى عقل هم مى توان سنجيد.
❌كسانى كه ذهنشان به يك مسأله مشغول است و در مسائل ديگرى مى كاوند به جايى نخواهند رسيد.
🔆فراغت و خلوت به وسعت برداشت ها كمك مى كند. ذهن خسته و مشغول و شلوغ برداشتى ندارد و اين است كه راه رفته ها در هر ماه و هفته و روز، حتى در هر ساعت و در هر لحظه، ذهن خود را و درون خود را مراقبت مى كردند و با محاسبه ها، اهميت ها را در نظر مى گرفتند و با مراقبت ها از پارازيت ها جلوگيرى مى نمودند و در نتيجه ى فراغت و خلوت درون، حتى با بلبشوى بيرون برداشت ها داشتند و نتيجه گيرى ها.
4⃣ نمونه ها و مثال هايى كه در فصل تدبر از آن ياد مى كنيم، طرز برداشت را به ما مى آموزد كه چگونه از لرزش موج و ريزش ابر و زمزمه ى نسيم و حركت ماهى ها و رقص برگ ها و از گل بى رنگ قالى ها و استكان كثيف چاى درس بگيريم.
💠با اين نمونه ها و با آن فراغت و خلوت و با آن نگرش و عينك و توجه به گذشته و حال و آينده و با آن احتمال و با آن شناخت، برداشت ها زياد مى شود.
✅آنها كه به نظم هستى و نظام عليتى آن پى برده اند و هماهنگى و ارتباط آن را يافته اند، از هيچ حادثه اى، از هيچ تصادفى سطحى نمى گذرند.
🌀بگذر از آن كه تذكرها و يادآورى ها، حادثه هاى از دست رفته و درس هاى فراموش شده را به ياد مى آورند.
🔶در سوره ى عصر براى رهايى از خسارتِ سرمايه ها، به دو عامل اشاره مى شود: يكى عامل ايمان و عشق كه كار و همكار و استقامت مى آفريند و ديگرى عامل تواصى و سفارش كه حادثه ها و سودهاى از دست رفته را بدست مى آورد.🔶
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
🌗 دعای روز بیستوچهارم ماه مبارک رمضان
🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ
🔸اى خدا در اين روز از تو درخواست مىكنم آنچه را كه رضاى تو در اوست و به تو پناه مىبرم از آنچه تو را ناپسند است
🔹و أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لاَ أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ
🔸و از تو توفيق مىخواهم كه در اين روز همه را به فرمان تو باشم و هيچ نافرمانى نكنم اى جود و عطابخش سؤالكنندگان.
•┈┈••✾••┈┈•
🔷🔷🔷 تذكر و يادآورى 🔷🔷🔷
📚انسان براى رشد خود و حركت خود، به تضادها و رقابت ها و به حريف ها و دشمن هايى نياز دارد.
👈 اين تضادهاى روانى و اين دشمن هاى پنهان و آشكار، درگيرى هايى دارند و اين درگيرى ها براى انسان آمادگى و ورزيدگى را به ارمغان مى آورند و او را به جريان مى اندازند.
💪يك قهرمان، تا هنگامى كه به تمرين هايى دست نزده باشد، آماده و ورزيده نيست و توانايى درگيرى ندارد. و تحمل و استقامت مبارزه اش صفر است.
✳️بر اساس اين اصل و به خاطر آن نياز، انسان از تضادها و رقابت هايى برخوردار گرديده و با دشمن هايى همراه شده است.
🔴اين دشمن هاى درونى و بيرونى مى خواهند سرمايه هاى انسان و استعدادهاى عظيم او را در راه خود و براى خود به جريان بيندازند و كامروا گردند. اينها دشمن هستند چون از ما مى كاهند و از سرمايه هاى ما مى ربايند و استعدادهاى ما را مى خورند.
❓❓مگر يك دشمن جز اين كارى دارد؟
☘ما با همين ملاك، دشمن خود را مى شناسيم، گرچه در لباس دوست فرو رفته باشد. و با همين ميزان او را مى سنجيم، گرچه در ظاهر به ما چيزهايى هديه كرده باشد.
✅دشمن، كسى است كه مرا براى خودش مى خواهد و از من برداشت مى كند.
و دوست، آن كه مرا براى خودم مى خواهد و بر من مى افزايد.
👈و همين است كه نفس و خلق و شيطان، دشمن ما معرفى مى شوند. كه:
☘«اعْدى عَدُوِّك هِىَ نَفْسُكَ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْك»، «انَّ مِنْ ازْواجِكُمْ وَ اوْلادِكُمْ عَدُوّاً لَكُمْ»،
🔶تغابن، 14🔶
«انَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبينٌ»؛
🔶اعراف، 22🔶
📚 چون اينها در برابر آنچه از ما مى گيرند، چيزى نمى دهند و بر سرمايه هاى ما سودى نمى افزايند و بهره اى نمى آورند.
🌺 و اگر دلى مى سوزانند و راهى نشان مى دهند مسأله اى نيست. كه آن خرسِ بيدار هم، براى زنبورهاى عسل دل مى سوزاند، تا از فلان گل استفاده كنند و در فلان صحرا پرواز كنند؛ چون هر چه عسل مرغوبتر مى شد، خرس نيرومندتر مى گرديد. و هر چه عسل فراهم مى آمد به روده ى خرس راه مى يافت!
💯اينها دشمن هستند و بايد در برابر دشمن به پا ايستاد. اينها دشمن هستند و كارهايى دارند و نقشه هايى ساخته اند. بايد اين كارها را شناخت و آن نقشه ها را به باد داد.
🔴اين نفس است كه خواستار بازى و سرگرمى است و با اين سرگرمى هاست كه به غفلت مى رسد و با اين غفلت هاست كه به اشتباه ها دچار مى گردد.
🔷و اين نفس است كه پر از آرزوست. و براى رسيدن به آرزوها در تكاپوست. و هزار چهره مى سازد و هزار نقش بازى مى كند.
🍁چه لباس هايى كه بر تن خواسته هايش نمى كند و چه رنگ هايى كه بر آرزوهايش نمى زند. «1»
آنها كه اين رنگ كارى ها و تلبيس ها را مى شناسند و شاهد آن بازى ها بوده اند، دريافته اند كه نفسِ بازيگر چگونه با دست عقب مى زند و با پا پيش مى كشد. و ديده اند كه چگونه پشت مى كند و دور مى شود تا به او رو كنند و نزديك شوند. و آگاهند كه چگونه توجيه مى كند و چگونه لباس حق را بر تن باطل مى پوشاند و چگونه خوب و بد را به هم مى دوزد و چگونه فاصله ها را درز مى گيرد.
😈و اين خلق است كه نيازمند و آرزومند است. توقع هايى دارد و خواسته هايى. و در كنار اينها نگاه هايى دارد و جلوه هايى و كارهايى دارد و حرف هايى. چه مهربانى ها كه نمى كنند و چه هديه ها كه نمى آورند و چه دل ها كه نمى سوزاند و چه سلام ها كه نمى كند. اما سلامش بى طمع نيست و دلش بى غرض نيست و هديه اش بى نياز نيست و مهربانى اش بى جهت نيست.
🦂و اين هم شيطان است كه نقطه هاى ضعف را نشان مى گيرد. نفس را تحريك مى نمايد و دنيا را جلوه مى دهد و خلق را بزرگ مى كند و كاه را كوه مى سازد؛
«لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا»؛
🔶مجادله ۱۰🔶
تا آنها را كه راه افتاده اند محزون كند و از راه باز دارد.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
✅و در برابر اينها اين خداست كه كارهاى شيطان را نشان مى دهد و نقشه هاى او را بازگو مى كند كه:
🌹«انَّما يُريدُ الشَّيطانُ انْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ و الْبَغْضاءَ فىِ الْخَمِرْ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلوةِ»، 🔶مائده، 91🔶
و تصميمهاى او را گوشزد مى نمايد:
🌹«لَاقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»؛ 🔶اعراف ۱۶🔶
☘كه بر سر راه عبوديت تو مى نشينم و از هر طرف بر آنها مى تازم تا آنها سرمايه هاى خود را در راه تو به جريان نيندازند و به خسارت ها دچار شوند.
🌹 «وَلُازَيِّنَنَّ لَهُمْ»؛ 🔶حجر ۳۹🔶
براى آنها دنيا را و باطل را زينت مى دهم و آرايش مى كنم تا نفسِ هوسباز آنها سربلند كند؛ «وَ لَاغْوِيَنَّهُمْ»؛ 🔶حجر۳۹🔶
☘ و آنها را وسوسه مى كنم و گمراه مى كنم تا در بى راهه هلاك شوند و بى چاره بمانند.
«وَلَاضِلَّنَّهُمْ»؛ 🔶نساء ۱۱۹🔶
🍂🍃آنها را گم مى كنم تا خود را نشناسند و از سرمايه هاى خود آگاه نگردند. آخر اگر من سرمايه ام حساب داشته باشد مى توانم بفهمم كه در فلان تجارت سود كرده ام و در كجا خسارت ديده ام. در نتيجه هيچگاه دنبال خسارت را نمى گيرم. اما هنگامى كه سرمايه ام بى حساب شد و بررسى نشد از خسارت هايم آگاه نمى شوم، تا هنگامى كه سرمايه ام بسوزد و ورشكست شوم و كم بياورم و در آن هنگام است كه ناله مى كنم:
«ياحَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ»؛ 🔶زمر ۵۶🔶
اى افسوس بر آنچه كه در كنار خدا كم آورده ام و كوتاهى كرده ام و از دست داده ام.
«وَلَامَنّيِنَّهُمْ»؛ 🔶نساء ۱۱۹🔶
آنها را به آرزو مى بندم و با آرزوها و وعده ها دلخوش مى كنم و اينگونه مغرورشان مى سازم.
🌹و در برابر اينها اين رسول خداست و اين قرآن خداست كه فراموش شده ها را به ياد مى آورد و با تذكر و يادآورى، نقشه هاى شيطان را مى شكند و از دست رفته ها را بدست مى آورد.
☘مربى بايد در برابر وسوسه ها و گم كردن ها و غرورها، سرمايه هاى انسان را بشمارد و بازارهاى گرمترى را در نظر بياورد و از دزدها و راهزن ها داستان ها بگويد.
💟هنگامى كه نفس با هوس ها و سرگرمى هايش مشغول مى شود و از سرمايه هاى عظيم خود چشم مى پوشد و غفلت مى ورزد و از سودهاى عظيم دل مى كند، انسان به تذكرها نيازمند مى شود.
🔆و اين تذكرها براى كسانى كه جهتى دارند و هدفى دارند و گرايشى دارند سودهايى مى آورد كه از سرمايه ها بهره بگيرند و به كم قانع نشوند و در راه نمانند و با راهزن ها رو به رو نگردند. تذكر براى اينها سودمند است كه: «انَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمنينَ».
🔰اين قرآن خداست كه تذكرهايى مى دهد:
1⃣ از سرمايه هاى عظيم انسان: «انّى جاعِلٌ فِى الْارْضِ خَليفَةً»
2⃣ از وسعت هستى: «فَما مَتاعُ الْحَيوةِ الدُّنْيا فِى الْآخِرَةِ الَّا قَليلٌ»
3⃣ از عظمت اللَّه و رحمت او: «وَ ذَكِّرْهُمْ بِايّامِ اللَّهِ»، «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»
4⃣از دشمنهاى انسان و راهزنهاى او: «انَّهُ عَدُوٌ مُضِلٌّ مُبينٌ»، «انَّ مِنْ ازْواجِكُمْ وَاوْلادِكُمْ عَدُوّاً لَكُمْ»
5⃣ از مرگ و دردها و رنجها.
هر كدام از اين تذكرها و يادآورى ها، انسان را از درنگ ها و ركودها و قناعت ها و غرورها و وسوسه ها و تحريك ها، آزاد مى كنند و پيش مى رانند؛ چون هنگامى كه انسان سرمايه هاى عظيم خود را شناخت، ناچار به كارهاى بزرگ رو مى آورد و در بازارهاى بزرگ، تجارت راه مى اندازد.
✳️كسى كه سرمايه ى خودش را پنجاه تومان مى داند، ناچار به شلغم فروشى تن مى دهد. اما هنگامى كه دو ميليارد تومان سرمايه سراغ داشته باشد، ديگر نه شلغم فروشى، كه به صادرات شلغم هم قانع نمى شود و از كارخانه هاى عظيم سر درمى آورد.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha
👈👈👈و هنگامى كه انسان وسعت هستى را شناخت، در تنگناى يك مرحله نمى ماند و به بهره هاى محدود چشم نمى اندازد. هنگامى كه ما دنيا را از دنيا و در دنيا نگاه مى كنيم، ناچار گرفتارش مى شويم، كه نفت و الماس و طلايش قدرت ها را به جان هم انداخته و گرفتار كرده است. اما اگر دنيا را از بالاتر از ماه و در منظومه ى شمسى نگاه كنيم ديگر آن را چيزى نمى بينيم و به چشم نمى گيريم. و اين است كه قرآن به ما اين اصل را تذكر مى دهد كه بهره هاى زندگى دنيا در وسعت هستى و در كنار جهان ديگر و زندگى ديگر، چيزى نيست.
💟و هنگامى كه خدا در دلها بزرگ شد و عظمت و جمال و كمال و دوستى و نعمت هاى او، دلها را به او بست، ناچار ديگران در چشم كوچك مى شوند و از چشم مى افتند.
🌸راستى چه كسى زيباتر از او كه زيبايى ها آفريده ى اوست؟
🌸 و چه قدرتى برتر از او كه قدرت ها از اوست؟
☘و چه كسى مهربانتر از او كه مهربانى را او در دل ها ريخته و من را با خودم او آشتى داده و حب نفس و حب ذات را او در وجودم پاشيده است؟
🌸و چه دوستى همانند او كه كمك مى دهد و كمك مى خواهد؟
☘كه آنچه ما داريم از خود اوست؛ «وَ ما بِكمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ» 🔶نحل ۵۳🔶
🔷و هنگامى كه دشمن ها و دشمنى ها مشخص شدند، انسان جبهه مى گيرد و مبارزه مى كند و نقشه ها و كارهاى دشمن را در نظر مى آورد؛ كه شنيده شيطان دشمن است و گم كننده است. دشمن است چون گم مى كند، خسارت مى آورد؛ و گم كننده است تا بتواند بچاپد و به يغما برد. و كارش را پنهان نمى كند؛ چون در درون است و احتياج به استتار ندارد. انَّ الشَّيْطانَ 1- عَدُوٌّ 2- مُضِلٌّ 3- مُبينٌ.
👌و تذكر مرگ و يادآورى دردها و رنج ها، غرورها را مى شكند و آرزوها را مى خشكاند و انسان را به راه مى اندازد و از اسارت ها آزاد مى نمايد و در نتيجه وعده و غرورهاى شيطان كارى نمى كند، كه:
«يَعِدُهُمْ وَ يُمَنّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشّيْطانُ الَّا غُرُوراً». 🔶نساء ۱۲۰🔶
🌹تصويرهايى كه در قرآن از مرگ و پس از مرگ و گفت وگوى فرشته ها با تبهكاران و يا گفتوگوى تبهكاران با هم و يا گفت وگوى آنها با خوبان آمده، همه تذكرهايى است كه انسان را به آينده راه مى دهد و از اسارت ها و غرورها آزاد مى سازد.
💟اين تذكرها كه در لحظه هاى حساس و در سر بزنگاه به انسان مى رسد، يك نياز اصيل و يك احتياج عميق است كه در زمينه ى تضاد و در برابر حريف ها و رقيب ها و دشمن ها، دامنگير انسان مى شود.
با اين توضيح نقش تذكر در سازندگى و رشد انسان آشكار مى گردد.
✅اين تذكر است و آن هم نقش سازنده ى آن.
ليكن بايد توجه داشت كه جرقه ها مادامى كه تراكمى نباشد و زمينه اى نباشد، ايجاد حرارت مى كند اما حركتى به وجود نمى آورد. يك دنيا بنزين مادامى كه در زمينه ى خودش متراكم نشود، بر فرض، جرقه ها و استارت ها زياد باشند شعله ور خواهد شد اما حركتى بدست نخواهد آمد.
👈در حالى كه 10 قطره بنزين متراكم با يك جرقه كاميون ها را به دوش مى كشد و راه مى برد.
🔷تذكر، مادامى كه انسان از عشق و تراكم و از زمينه اى برخوردار نباشد، سودى نخواهد داد، كه: «انَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمْنينَ».🔶ذاریات ۵۵🔶
🔰بيدارى و تذكر هنگامى به حركت و عمل منتهى مى شود كه با طلب و عشق همراه باشد و از مقدمات برخوردار.
اين است كه ما با آن كه به آگاهى و حتى به عشق رسيده ايم حركت نمى كنيم؛ چون بارى را مى خواهيم برداريم كه هنوز بازويش را تهيه نكرده ايم.
https://eitaa.com/bashakhsiyatha