eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️بسیجی مجروح‌شده در اغتشاشات به شهادت رسید 🔹«حسین براتی» بسیجی ناحیه مالک اشتر مشهد پس از یک ماه تحمل جراحت‌های ناشی از شلیک گلوله ، سحرگاه امروز در بیمارستان به فیض شهادت🌷 نائل شد. 🔹جمعه 22 مهرماه دو نیروی بسیجی به یک خودروی پراید🚗 با پلاک غیربومی مشکوک شدند و آن را مورد بررسی قرار دادند که یکی از سرنشینان خودرو ناگهان به سمت نیروهای بسیجی می‌کند و متواری می‌شود که در این حمله تروریستی «حسین براتی» به ضرب گلوله💥 این فرد مجروح و روانه بیمارستان شد. 🌹🍃🌹 @bashohadatashahadattt
@bashohadatashahadattt 💟 🌹شهید مدافع‌حرم ❄️همسر شهید نقل می‌کنند: من در تلفنم، نام همسرم، آقاجواد، را با عنوان «شهید زنده» ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای! ❄️قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره‌اش را بگیرم. وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان «شریک جهادم و مسافر بهشت» ذخیره کرده بود. گفت: از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. من را در پارک🌴خورشید 💚 به خاک بسپارید🕊 تا به خاطر 💔مزار شهید حتی اندکی از ناهنجاری‌ها🥀و بدحجابی‌ها🥀کم‌ شود ✌️ 🌷
داداش شهیدم ابراهیم هادی
#سالروز_شهادت #شهید_حسین_محرابی🌷🌺 🌹🍃🌹🍃
فقط خدا: 🍃به راستی که این نام برازنده توست. شنیده بودم را از می گیرند و تو این را بهتر میدانستی. خوب میدانستی راه کربلایی شدن از میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم بودی. آری بودی. 🍃از روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکر لبت شد. تو چقدر خوب رسم وفا را بلد بودی که از هست و نیستت به خاطر اربابت بگذری؟ وفا تا کجا؟! تا آنجا که ماشین زیر پایت خرج سفر سوریه ات شد. تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی... 🍃راستش را بگو! این همه بیقراریت برای چه بود؟ هربار نرفتنت، برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟ نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای . نکند به آمدی که درس امروز ما باشی! که یادمان دهی حرف تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست! و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت در لیست عملیات و بالاخره آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت. 🍃راستی! شهادت مبارک یادت نرود برات کربلای ما را هم از امام رضا بخواهی. ✍نویسنده : 🌷 📅تاریخ تولد: ۳۰ شهریور ۱۳۵۶ 📅تاریخ شهادت: ۱۰ آذر ۱۳۹۵ 🥀مزار: بهشت رضا 🕊محل شهادت: حلب_سوریه 🌹🍃🌹🍃 @bashohadatashahadattt
📜خاطره ای از شهید مدافع حرم مهدی صابری 📝مهدی توی وصیت نامه اش نوشـته بود: رسیدن بـه سـن ۳۰ سال، بعد از عـلی اکبر(ع) برایم است 🔸مـادرش مـی گـفـت: آخرین بـارے ڪه از بــرگشت ایران🇮🇷بــاهم رفتـیم بــعد از زیارت دیدم مهدے ڪـنار ســقا خـونـه ایستـاده👤 ومـے خــنده.ازش پرســیدم:چـیه مـادر؟چرا میخـنـدی⁉️ 🔹گفت: ! امضای رو از امام رضا(ع) گرفـتم😍 بـهش گفـتم: اگـه تـو شهیـد بشی مــن دیـگه کسی رو نـدارم. 🔸مهدی دســتش رو بــه آسمـان بـلـنـد کرد وگفت: مادر هست منبع: کتاب خاطرات مدافعان حرم صفحات ۳۳ 🌹🍃🌹 @bashohadatashahadattt
شهادت یک مرزبان در زابل 🔹سرباز وظيفه معين قدمياری در درگيری با اشرار مسلح در مرزهای شمالی سیستان و بلوچستان به‌ رسید. شهيد قدمياری مجرد و ساكن بود. 🌹🍃🌹🍃 @bashohadatashahadattt
🔰 🔸یک بار کنار سفره غذا🥘 با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله💥 تا بشه. مثلا همین ! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 🔹این را که گفت، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از برگشتیم، توی فرودگاهیم🛩 و تو کت و شلوار پوشیدی که بری . منم برم قم!" 🔸سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با میرم کربلا، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!"😄 بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت🌷 کردند🕊 🔹بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد: "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت⚰ میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!😉 🔸برای محمود کریمے رو میاریم، سخنران آقای پناهیان خوبه⁉️بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه. تو شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم😁" 🔹من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود😅همه خندیدند و سفره را جمع کردیم 🗣راوی: شهید ابوعلی(مرتضی عطایی) 🌷 🌷 🌹🍃🌹 @bashohadatashahadattt
🍃داداشش می‌گفت: یبار به نیابت از بابک رفتیم . موقع برگشت به خودم میگفتم یادش بخیر هروقت میرفت زیارت یه چیزی با خودش برام میاورد😔 🌼رسیدیم خونه، شب دیدم بابک با یه ساک🛍 بزرگ داره میاد. وقتی رسید یه کتاب بهم داد و گفت اینو برای تو آوردم. تشکر کردم و گذاشتمش رو میز کنار دستم📚 🍃صبح که بیدار شدم دیدم روی همون میزه‼️با تعجب کتاب رو برداشتم دیدم روش نوشته ارتباط باخدا، به مادرم گفتم این کتاب از کجا اومده؟ گفت مال گذاشتمش دم دست..💔 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 🕊باشهداتاشهادت🕊 @bashohadatashahadattt
🌷 آخرین باری که مهدی به ایران آمد با هم به رفتیم بعد از اینکه زیارت کردیم در صحن سقاخونه دیدم ایستاده و می‌خنده به مهدی گفتم: چیه مادر، چرا می خندی⁉️ گفت: مادر امضای شهادتم رو از آقا امام رضا(ع)گرفتم! مدافع حرم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای این روزای من ، هوای . . . ✍️ صلوات خاصه امام رضا (ع) اللَّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَى عَلِیِّ‌ بْنِ‌ مُوسَى‌ الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ✨️
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 هوای این روزای من ، هوای . . . ✍️ صلوات خاصه امام رضا (ع) اللَّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَى عَلِیِّ‌ بْنِ‌ مُوسَى‌ الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ✨️
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 الســلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام🕊 پادشاهِ کشورِ عشقی و من از این به بعد ، می‎گذارم روی نامِ را💞
👆رضا نوجوانی بود که از همدان راهی جبهه شد. یتیم بزرگ شده و هیچ‌کس را نداشت. بعد از عملیات فتح المبین مبلغی را به عنوان حقوق یا پول تو جیبی به رزمندگان پرداخت کردند. رضا گفت: من رفتم. گفتم: کجا؟! گفت: یک عمره عاشق زیارت امام رضا(ع) هستم اما شرایط نداشتم. الان دارم میرم مشهد. گفتم: رضا یک عملیات دیگه در پیش داریم. اگه بری به عملیات نمی‌رسی. کمی فکر کرد و گفت: باشه بعد از اون عملیات میرم. رضا ماند و در عملیات آزادی خرمشهر شد و داغ زیارت آقا بر دلش ماند. شهدای همدان را از اهواز با یک هواپیما منتقل کردند. ما هم برای تشییع رضا رفتیم همدان اما... 👈خبری از پیکر رضا نبود! روز بعد از تماس گرفتند و گفتند: پیکر شهیدی به نام رضا سلیمانی اشتباهی به مشهدآمده و پس از تشییع، در حرم طواف داده شده. امروز به همدان برمی‌گردد. 🌷ماجرا را فهمیدم. امام مهربان ما هم دلش برای این نوجوان عاشق تنگ شده بود. 📗برگرفته از کتاب کبوتران حرم، اثر گروه شهید هادی. در این کتاب، خاطرات حداقل ۱۵ شهید که ماجرایی این‌گونه دارند بیان شده است. 🇮🇷شـهـــیــــــــــدانــــه🇵🇸