خاطرات مستر همفر👇
#قسمت_سوم؛
دلایل نگرانی
کارشناسان وزارت مستعمرات نیز بر این باور بودند که این مرد کمتر از یک قرن آینده نفس های آخرش را خواهد کشید. ما همچنین #قراردادهای_پنهانی با دولت ایران بسته بودیم و نیز #جاسوس ها و مزدورانی در این دو کشور به کار گرفته بودیم. رشوه، #فساد_اداری و سرگرمی پادشاهان با زنان زیبا مانند موریانه در آنها #نفوذ کرده بود ولی با این همه برنامه ریزی به دلایل زیر ما به نتایج کار اطمینان نداشتیم:
1- نیروی #اسلام در جان فرزندانش.
یک فرد مسلمان در پیروی از اسلام استوار است. هم چنان که اسلام در جان یک مسلمان، همانند #مسیحیّت در دل کشیش ها و راهبان می باشد، که جان می دهند ولی دست از مسیحیّت برنمی دارند، خطر وجود مسلمانان شیعه در ایران، از این هم بیشتر است زیرا آنان #مسیحیان را کافر و نجس می دانند. مسیحی در نگاه یک #شیعه همچون نجاستی است که یکی از دستان ما را آلوده کرده است و باید در پاک کردن آن بکوشیم. وقتی از یک نفر آنان پرسیدم چرا در مسیحیان این گونه می نگرید، در پاسخ گفت: #پیامبر_اسلام انسان حکیمی بود و به این وسیله می خواست پیرامون کافران نوعی #فشار_اجتماعی ایجاد نماید تا آنان احساس تنگی و ترس کنند تا به سوی خدا و دین درست هدایت شوند چنان که حکومت ها هرگاه از کسی احساس خطر کنند او را در فشار قرار می دهند تا دوباره مطیع و فرمان بردار گردد منظور از نجاستی هم که گفته شد نه پلیدی ظاهری بلکه نجاست معنوی است و نه تنها مسیحیان که همه کافران را فرا می گیرد، حتّی مجوسانی که ساکنان #ایران باستان بوده اند.
به او گفتم: مسیحیان به خدا، نبوّت و معاد باور دارند، چرا آنان را نجس می دانید؟ او گفت: به دو دلیل، نخست این که آنها پیامبری محمّدصلی الله علیه
وآله وسلم را انکار می کنند و این به معنای دروغگو خواندن پیامبر است، و ما در برابر آن می گوییم که شما مسیحیان نجس هستید زیرا بر مبنای عقل، هرکس آزار رساند، می توان او را آزار داد.(2)
دوم آن که آنها به #پیامبران_الهی نسبت های ناروا می دهند، مثلاً می گویند مسیح شراب می نوشید و او نفرین شده بود چون به صلیب کشیده شد.
من برآشفته گفتم: مسیحیان این گونه نمی گویند، او گفت: تو نمی دانی، در کتاب مقدس آنها چنین سخنانی است، من با آن که می دانستم این مرد در مورد دوم دروغ می گوید سکوت کردم؛(3) البتّه او در مورد اوّل درست می گفت و من نمی خواستم که با او بحث کنم زیرا من در جامه مسلمانی بودم و می ترسیدم که به من مشکوک شوند، از این رو همواره از مسایل جنجالی دوری می جستم.
2- روزگاری اسلام دین زندگی بوده که سروری داشته، و برده خواندن سروران دشوار است.
غرور سروری - حتّی در هنگام ناتوانی و عقب ماندگی - انسان را به سوی برتری می خواند. ما هم نمی توانستیم تاریخ اسلام را وارونه کنیم تا مسلمانان احساس کنند که سروری گذشته آنها در شرایط ویژه ای به دست آمده است و اکنون آن زمان سپری شده و باز نخواهد گشت.
3- ما اطمینان نداشتیم که #عثمانی_ها و پادشاهان ایران آگاه نشوند و برنامه های سلطه گرانه ما را در هم نریزند.
البتّه این دو حکومت چنان که اشاره شد بسیار ناتوان شده بودند امّا وجود یک حکومت مرکزی با حاکمیّت و پول و اسلحه که مردم فرمان بردار آن بودند امری نگران کننده است.
4- ما از عالمان مسلمان بسیار نگران بودیم....
#ادامه_دارد...
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110