📜 #داستان_کوتاه
👳🏻♂️ حسابی گرفتار شده بود...
قرض پشت قرض🙁
بدهی روی بدهی😔
رفت خانه امام زمانش🌴
سفره دلش را باز کرد.
امام درد دل هایش را شنید🌸
آرامش کرد.
دلداری اش داد☘
چهارصد دینار طلا هم به او بخشید💰
گفت: به خدا قسم پول نمیخواستم!
فقط میخواستم دعایم کنید...🤲
#امام_صادق (علیه السلام) فرمود:
دعایت هم میکنم🔅
👥 اما نگذار مردم همه چیزت را بدانند. پیش چشمشان سبک میشوی!
📚 برگرفته از الكافي (ط - الإسلامية)، ج ۴، ص ۲۱.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 گریههای فرمانده نیروی زمینی سپاه از وضعیت اسفبار مردم مناطق محروم سیستان و بلوچستان و بیتوجهی مسئولین
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
خواهش آمریکاییها از گروههای عراقی
▪️کاری با ما نداشته باشید
دستیار موقت وزیر خارجه آمریکا:
🔹درک میکنم بعضی از شبهنظامیان عراقی با کارهایی که ایالات متحده انجام میدهد، کاملاً مخالفند.
🔹ما از آنها میخواهیم، از آنها خواهش میکنیم کاری با ما نداشته باشند و ما هم کاری با آنها نخواهیم داشت تا بتوانیم با این دشمن مشترک، یعنی داعش بجنگیم.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
چراخانومهاشهیدنمیشن⁉️
✨چون به شهادتاحتیاجندارن
این آقایوننکهبایدشهید بشن،تابهسعادت
برسن😌
🍃خانومها یهتحملبکننتوخونه،
اجر یه شهید رو بهشونمیدن
دیگه نمیخوادکار زیادی بکنن.!
👌خانومهاواقعاامکانات معنویشونبالاست
فقطبایدبدوننکجا بایدچیکار کنن😉💛
#استادپناهیـان
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
#تلنگرانہ✨
چراهنوزبعضےازمافڪرمیکنیم
فقط باید توی محرم و ماھرمضون، بہ خودمون بیایم و آدم بشیم؟!🤭😦
بقیہروزهاچشونہمگھ…؟🤔
اتفاقا ما باید هرروز خدا روۍ خودمون ڪارکنیم تا براے شبهایقدر و محرم و... ڪاملا پاڪ باشیم😌🔥
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
‹✨🌙›
#تلـنگرانهـ
بےسـوادےراگفتند:
عـشـقچـنـدحـرفدارد؟!!
بےسـوادگـفٺ:چہـارحـرف...
هـمہخنـدیدند!🌿
درحـالےڪہبےسـوادراهمـیـرفـٺو مـیـگـفـٺ:
مـگـر مھـ♥️ـدے چـنـدحـرفدارد؟!!
🦋أللَّھُـمَعـجِّـلْلِوَلیِڪألْـفَـرَج🦋
#امامزمانعج
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
‹✨🌙› #تلـنگرانهـ بےسـوادےراگفتند: عـشـقچـنـدحـرفدارد؟!! بےسـوادگـفٺ:چہـارحـرف... هـمہخنـدیدند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرچہزمٰانمیگذرد..
مردمافسردهترمیشوند...😔
اینخاصیتدلبستنبهزمانهاست!
خوشابحالآنکهبهجایزمانبه
[صاحبالزمـان]..🌱
دلمیبندد... :)
#مهدویت
#اللهمعجللولیڪالفرج
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
#ثوابیهویی
#رزقمعنوی✨😍
یهـ صلواٺ بفرستیم.....؟
اللهم عجل لولیڪ الفرج°•🌸•°
#حدیثانه😍
پیامبر مهربانی ﷺ می فرمایند :↯
حیا زیباست اما برای زنان زیباتر .
📚نهج الفصاحه ، ص ⁵⁷⁸
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
#تباهیات🚶🏻♂
یقینااگهاونوقتیروکه
صرفزیباییصورتو عکستکردی
صرفزیباییباطنتمیکردی
وضعیتتبهتر ازین بود:)
#بــــــاورکــــن...
#حواسموݩباشھ
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
#آيھگرافے⏳
لاتَخَفولاتَحزَنانّامُنَجّوك✨
تاتوهستےمراچھباڪازتلاطمات ؟!
⇦³³عݩڪــبوٺ⇨
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
#قصّهدلبـری🌸💕 #قسمت54 صدای گریهش، آرومم کرد؛ نفس راحتی کشیدم. دکتر گفت: +بچه رو مرده به دنیا آور
#قصّهدلبـری🌸💕
#قسمت55
هر چی بهش میگفتن اینجا بخش زنانه و باید بری بیرون، به خرجش نمیرفت...
اعصابش خورد بود و با همه دعوا میکرد.
سه نصف شب حرکت کرده بود. میگفت:
+ نمیدونم چطور رسیدم اینجا.
وقتی دکتر برگه ترخیصم رو امضا کرد،
گفتم: - می خوام ببینمش...
باز هم اجازه ندادن و گفتن بچه رو بردن اتاق عمل، شما برین خونه و بعد بیاین ببینیدش!..
محمدحسین و مادرم بچه رو دیده بودن...
روز چهارم پنجم رفتم بیمارستان دیدمش، هیچ فرقی با بچه های دیگه نداشت...
طبیعیِ طبیعی.
فقط کمی ریز بود. دو کیلو و نیم وزن داشت و چشمهای کوچیک و معصومانهش باز بود!
بخیه های روی شکمش رو که دیدم دلم براش سوخت، هنوز هیچ چیز نشده رفته بود زیر تیغ جراحی....
دوبار ریهش رو عمل کردن جواب نداد.
#ـشرایـطکُپی: نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
بصیرت انقلابی
#قصّهدلبـری🌸💕 #قسمت55 هر چی بهش میگفتن اینجا بخش زنانه و باید بری بیرون، به خرجش نمیرفت... اعصاب
#قصّهدلبـری🌸💕
#قسمت56
نمی تونست دو تا کار و همزمان انجام بده.. اینکه هم نفس بکشه و هم شیر بخوره!
پرسنل بیمارستان می گفتن:
+تا ازش دل نکنی این بچه نمیره.
دوباره پیشنهادها و نسخه هاشون مثل خوره افتاده به جونم....
+با دستگاه زندهست اگه دستگاه رو جدا کنی بچه میمیره...
+رضایت بده این دستگاه رو جدا کنیم، هم به نفع خودتونه هم به نفع بچه، اگه بمونه تا آخر عمر باید کپسول اکسیژن به بنده به کولش.
وقتی می شد با دستگاه زنده بمونه چرا باید اجازه میدادیم جدا کنن!؟
بیست و چهار ساعته اجازه ملاقات داشتیم، ولی نه من حال و روز خوبی داشتم، نه محمدحسین...
هر دو مثل جنازه متحرک خودمون رو به زور نگه میداشتیم.
نامنظم می رفتیم و به بچه سر می زدیم.
مسئول بخش گفت:
+ به تو الهام میشه؟ همین الان بچه رو احیا کردیم...
یدفعه یکی از پرستارها گفت:
+این بچه آرومه و درست قبل از رسیدن شما گریه هاش شروع میشه... میگفت:
+ انگار بو میکشه که اومدین.
میخواست کارش رو ول کنه، روز به روز شکسته تر میشد...
رفت کلی پرچم و کتیبه از هیئت آورد و خونه پدرم روسیاهی زد و شب وفات حضرت ام البنین {س} مجلس گرفت.
مهمونها که رفتن خودش دوباره نشست به روضه خوندن!...
روضه حضرت علی اصغر {ع}و روضه حضرت رباب{س}.
خیلی صدقه دادیم و قربونی کردیم، همه طلا و سکه هایی رو که تو مراسم عقد و عروسی به من هدیه داده بودن و یک جا دادیم برای عتبات..
میگفتن:
+ نذر کنین اگه خوب شد بدین....!
قبول نکردیم!
محمدحسین گذاشت کف دستشون که:
+معامله که نیست...
#ـشرایـطکُپی: نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
روایت داریم که:
-زیاد سجده کن؛
زیرا همانگونه که باد برگ درختان
را میریزد،
سجده گناهان را میریزد (:🙂
پیامبراکرم'ص'؛امالیصدوقص٥۸۹
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
اگهخوبباشےبهتمیگنریاکار
اگهبدباشےبهتمیگنگناهکار
اگهکارینکنےبهتمیگنبیخیال
حرفمردمتمومےنداره،
توفقطببینخداراضیهیانه..!(:
#حواسموݩباشھ
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
🪴🍃••
#شهیـدانھ🕊
اگرمیخواهیمحبوبِخداشوی
گمنامباش
برایِخداکارکن
امانهبرایِمعروفیٺ..(:
#شهیدعلیتجلایی🌱
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110
🔴 افشاگری حمید رسایی در خصوص پایین آوردن عکس و نام #شهید_رکنآبادی در وزارت خارجه ظریف
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🖤 #امام_جواد علیه السلام فرمودند:
الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال:
1. تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ،
2.وَواعِظ مِنْ نَفْسِهِ،
3. وَقَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ
🌹مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است:
🌱توفیق از طرف خداوند متعال،
🌹واعظی از درون خود،
🌱قبول و پذیرش نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید.
📖 بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۵۸
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
჻ᭂ࿐
مظلومٺر از جواد، بغداد نداشٺ
آن مظہر داد، ٺاب بیداد نداشٺ💔
مےخواسٺ ڪہ فریاد ڪند ٺشنہ لبم
از سوز عطش، طاقت فریاد نداشٺ…🥀
مظلوم آقااام😭
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
می نویسم جواد می خونم عشق من.mp3
6.12M
🎶 مینویسم جواد...
🎙 کربلایی علی اکبر حائری
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴
#امام_جواد
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
مداحی آنلاین - حاجت گرفتن از امام جواد - حجت الاسلام رفیعی.mp3
3.8M
🏴 #شهادت_امام_جواد(ع) تسلیت
♨️حاجت گرفتن از امام جواد(ع)
🎤حجت الاسلام #رفیعی
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
حاج_محمود_کریمی_جوون_امام_رضا_می.mp3
8.57M
٫٫روی خاک حجره غریبونه،
میسوزه پیکر من٫٫😭
🎙 حاج محمود کریمی
#امام_جواد 🏴
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
🏴 #شهادت_امام_جواد(ع) تسلیت ♨️حاجت گرفتن از امام جواد(ع) 🎤حجت الاسلام #رفیعی #بصیرت_انقلابی 🆔
▪️ عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ
امام محمد تقی #جوادالائمه «علیه السلام» می فرماید:
عزّت مؤمن در بینیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است.
📚تحف العقول ، ص۸۹
📚بحارالأنوار، ج۷۲، ص ۱۰۹، ح ۱۲
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
▪️السلام علیک یا جواد الائمه...
با عرض تسلیت شهادت جگر گوشه ی امام رضا حضرت جواد الائمه به محضر ولی الله الاعظم حضرت حجت ابن الحسن💔
با قسمت های ۵۷ و ۵۸ از رمان شیرین قصه ی دلبری در خدمت شما هستیم...
#قصّهدلبـری🏴
#قسمت57
تو ساعتی مشخصی به من میگفتن برم به بچه شیر بدم، وقتی میرفتم قطره ای شیر نداشتم...
تا کمی شیر میومد زنگ می زدم که الان بیام بهش شیر بدم؟؟
میگفتن:
+ الان نه. میخوای بدی به بچه های دیگه....
محمدحسین اجازه نمیداد.
خوشش نمیومد از این کار...
دو دفعه رفت اون دنیا و احیا شد،
برگشت..!
مرخصش که کردن ،همه خوشحال شدیم که حالش رو به بهبودی رفته...
پدرم که تا اون روز راضی نشده بود بیاد دیدنش، تو خونه تا نگاهش به اون می افتاد، یک دل نه صد دل عاشقش شد...
مثل پروانه دورش میچرخید، قربون صدقش میرفت...
اما این شادی و شعف چند ساعتی بیشتر دووم نیاورد...
دیدم بچه نمیتونه نفس بکشه، هی سیاه می شد.
حتی نمی تونست راحت گریه کنه.
تا شب صبر کردیم اما فایده ای نداشت. به دلهره افتادیم که نکنه طوری بشه؟!
پدرم با عصبانیت میگفت: + از عمد بچه رو مرخص کردن و فرستادن خونه....
حال و روز همه بدتر شد.
تا نیاورده بودیم خونه اینقدر به هم نریخته بودیم...
پدرم دور خونه راه میرفت و گریه میکرد.
میگفت:
+ این بچه یه شب اومد خونه همه رو وابسته و بیچاره خودش کرد و رفت.
#ـشرایـطکُپی: نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
#قصّهدلبـری🏴
#قسمت58
محمدحسین باید میرفت.
اوایل ماه رمضون بود!
گفتم:
- تو برو، اگه خبری شد زنگ میزنیم.
سحرِ همون شب از بیمارستان مستقیم به گوشی خودم زنگ زدن و گفتن:
+بچه تموم کرد...
شب دیوونه کننده ای بود.
بعد از پنجاه روز امیرمحمد مرده بود و حالا شیر داشتم.
دور خونه راه میرفتم و گریه میکردم.
مادرم سیسمونی هارو جمع کرد که جلوی چشمم نباشه.
عکس ها، سونوگرافی ها و هرچیزی که نشونه ای از بچه داشت، گذاشت زیر تخت.
با پدر و مادرش برگشت، میخواست براش مراسم ختم بگیره.
خاکسپاری، سوم، هفتم و چهلم.
خونوادهش گفتن:
+بچه کوچیک این مراسمارو نداره.
حرف حرف خودش بود...
پدرش با حاج آقا مهدوی نژاد که روحانی سرشناسی تو یزد بود، صحبت کرد تا متقاعدش کنه..!
محمدحسین روی حرفش حرف نمیزد...
خیلی باهم رفیق بودن!
از من پرسید:
+راضی هستی این مراسمارو نگیریم؟؟
چون دیدم خیلی حالش بده، رضایت دادم که بیخیال مراسم شه...
گفت:
+پس کسی حق نداره بیاد خلد برین،{خلد برین، قبرستانی در یزد}
برای خاکسپاری...
خودم همه کارهاش روانجام میدم.
#ـشرایـطکُپی: نـوش جـونـت رفـیق..!💔