💢#یادداشت | تعیینتکلیف یا تعلیق مکانیسم ماشه
🔹در لابهلای آغاز دور جدید مذاکرات و تهدید تروئیکای اروپایی مبنی بر فعالسازی مکانیسم ماشه، یک پرسش کلیدی پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته است: آیا ادامه فضای روانی ناشی از تهدید فعالسازی این مکانیسم به سود اقتصاد کشور است یا بهتر است که موضوع مکانیسم ماشه تعیینتکلیف شود و کشور، با عبور از شوک اولیه، اقتصاد و فعالان آن را از بلاتکلیفی خارج نماید.
🔸دیروز دبیر شورای عالی امنیت ملی در سخنانی اشاره داشتند: «بعضی از کشورها این پیشنهاد را—تمدید مکانیسم ماشه—دادهاند، امّا ایران قائل به این نیست؛ یعنی معتقد است که این هم یک ترتیب جدیدی میشود که هر ازگاهی بیایند بگویند خب حالا شش ماه شد، دفعۀ بعد یک سال بشود.»
🔹تردیدی نیست که فعالسازی مکانیسم ماشه چالشی روانی برای اقتصاد ایران بهشمار میرود؛ با این وجود، تداوم سایه این تهدید بر اقتصاد، مضرات بیشتری نسبت به فعالسازی آن توسط اروپا دارد. به عبارتی، ادامه فضای مبهم و نامطمئن، مانع شکلگیری تصمیمهای کلان اقتصادی، سرمایهگذاری داخلی و خارجی و حتی سیاستگذاری منسجم میشود. بدتر آنکه عدم تعیینتکلیف، افق آینده را برای فعالان اقتصادی تیره میسازد و «انتظار برای بدتر شدن اوضاع» به یک متغیر روانی منفی بدل میگردد.
🔸باید توجه کرد که در عمل، بخش زیادی از تحریمهایی که ممکن است تحت این عنوان بازگردند، پیشاپیش توسط آمریکا و اروپا اعمال شدهاند. همچنین با توجه به رویکرد فعلی برخی کشورها، امکان اجماع جهانی برای اجرای مؤثر تحریمها چندان قوی نیست. نمونهای مهم از این موضعگیری را میتوان در رفتار اخیر روسیه در شورای امنیت مشاهده کرد، جایی که مسکو با استفاده از حق وتوی خود، مانع از تمدید مأموریت هیئت کارشناسی نظارت بر تحریمهای کره شمالی شد. این اقدام نشان داد که فعالسازی مکانیسم ماشه در شرایط فعلی، مانند «تفنگی با فشنگی نه چندان مؤثر» خواهد بود.
🔹تجربه یک دهه اخیر اقتصاد ایران نشان میدهد که با وجود فشارهای خارجی، شوکهای اقتصادی گذرا هستند؛ البته به شرط آنکه سیاستگذار داخلی به جای انفعال، مسیر سازگاری فعال و تدبیر را در پیش گیرد. از منظر هزینه-فایده، عبور از شوک مکانیسم ماشه و بازگشت به یک وضعیت با ثبات—ولو تحریمی—به مراتب بهتر از ادامه بلاتکلیفی و کشدار شدن فضای ابهام است. یک نکته روشن است: اقتصاد ایران بیش از تحریم، از بیتصمیمی و بلاتکلیفی ضربه خورده است.
✍🏻 علی محمدی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | سیره سیاسی رضوی
🔹امامان معصوم بهعنوان الگوهایی کامل در تمامی عرصههای زندگی، از جمله سیاست، راهنمای بشریت هستند. سیره سیاسی امام رضا(ع) در یکی از حساسترین دورههای تاریخ تشیع نمایشی استادانه از حفظ اصول در برابر قدرت مطلقه، ایستادگی در برابر فریب و تزویر و روشنگری در فضایی سرشار از اختناق است. تحلیل زندگی سیاسی آن حضرت درسهایی حیاتی برای جهان امروز، که هنوز با استبداد و بیاخلاقی سیاسی دستبهگریبان است، در بردارد.امامت امام رضا(ع) با حکومت مأمون عباسی، خلیفهای زیرک و فریبکار، همزمان شد. مأمون برای مشروعیتبخشی به حکومت خود و مهار قیامهای علویان، نقشهای پیچیده کشید و ولایتعهدی را به امام تحمیل کرد. اینجا بود که سیره سیاسی امام در مواجهه با این تهدید، که در پوشش یک فرصت ارائه میشد، به نمایش گذاشته شد.
🔸استقلال رأی و عدم همکاری با جور:
امام با وجود پذیرش اجباری ولایتعهدی، کوچکترین قدمی برای تحکیم پایههای حکومت مأمون برنداشت. شرط اصلی ایشان این بود که در عزل و نصبها دخالت نکنند، روشها را تغییر ندهند و تنها در مقام یک مشاور عمل نمایند. این موضع، هوشمندانه و قاطع بود. ایشان دستگاه خلافت را ظالم میدانستند و هرگونه همکاری در گسترش قدرت نامشروع آن را حرام میشمردند. این نپذیرفتنِ عادیسازی رابطه با ظالم، درس بزرگی برای تمامی جنبشهای مقاومت است.
🔹مقاومت در برابر اغواگری سیاسی:
مأمون به شکل فریبندهای حتی پیشنهاد کنارهگیری از خلافت و سپردن آن به امام را مطرح میکرد. اما امام، فریب این شعارهای تبلیغاتی را نخورد. پاسخ قاطع و صریح ایشان که «اگر خلافت از آن توست، حق نداری آن را به دیگری بسپاری و اگر از آن تو نیست، چگونه چیزی را که مال تو نیست به من میدهی؟» پرده از چهره واقعی مأمون و غاصبانه بودن خلافت عباسیان برداشت. این صراحت بیان، بدون هیچ مصلحتاندیشی کاذب، موضع امام را به وضوح روشن کرد.
🔸تبیین و روشنگری:
امام رضا(ع) اجبار به حضور در دستگاه حکومت را به فرصتی برای روشنگری تبدیل کرد. مناظراتی که مأمون به قصد شکست دادن امام ترتیب داده بود، به میدانی برای نمایش شکوه علم و منطق اهل بیت و تبیین اسلام ناب محمدی(ص) تبدیل شد. امام از این فرصت اجباری برای رساندن پیام حق به توده مردم و نخبگان جامعه استفاده کردند. این راهبرد نشان میدهد که چگونه میتوان تهدید را به فرصتی طلایی برای پیشبرد اهداف تبدیل کرد.
🔹اخلاق سیاسی:
در تمام این مواجهههای سخت، امام هرگز از اصول اخلاقی عدول نکردند. ایشان برای رسیدن به اهداف والای خود به دروغ، تهمت یا روشهای غیراخلاقی متوسل نشدند. حتی با وجود دشمنی مأمون، به شخصیت او توهین نکردند و استدلال را جایگزین اهانت نمودند. این پایبندی به اخلاق، حتی در سختترین شرایط، سیره سیاسی رضوی را به الگویی ماندگار و الهی تبدیل میکند که برای سیاستمداران امروزی یک ضرورت انکارناپذیر است.
🔸درس اصلی امام رضا(ع)، مقاومت هوشمندانه، روشنگری بیامان و پایبندی غیرقابل مذاکره به اخلاق است؛ سهضلعی که هر نظام سیاسی عدالتخواهی میتواند بر آن استوار باشد.
✍🏻 مصطفی علیجانزاده
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | بنبست تازه ترامپ!
🔹نزدیک به چهار سال از آغاز جنگ اوکراین میگذرد و همچنان هیچ نشانهای از پایان این مناقشه دیده نمیشود. ایوو اچ. دالدر، سفیر پیشین آمریکا در ناتو، در تحلیلی برای نشریه «فارن پالیسی» تأکید کرده است که اختلافات عمیق میان کییف و مسکو، راه را برای هرگونه توافق سریع و ساده بسته است. این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، پیشتر ادعا کرده بود میتواند با یک تماس تلفنی ۲۴ ساعته، صلح را به اوکراین بازگرداند. اما واقعیت میدان چیز دیگری را نشان میدهد.
🔸تلاشهای نمایشی و دیپلماتیک ترامپ و فرستاده ویژهاش، استیو ویتکاف، بر ایده تبادل اراضی متمرکز بوده است. اما این پیشنهاد با واقعیتهای میدان همخوانی ندارد. اوکراین هرگونه عقبنشینی از دونباس را خطری استراتژیک میداند و روسیه نیز تنها در صورتی به توافق تن میدهد که شرایطش، از جمله به رسمیت شناختن «علل ریشهای» بحران از نگاه مسکو، پذیرفته شود. در نشست اخیر آلاسکا در ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، گفتوگوهای ترامپ و پوتین نیز به نتیجه ملموسی نرسید. پوتین بار دیگر بر لزوم رفع این «علل ریشهای» تأکید کرد، اما جزئیات پیشنهادهای روسیه که در ژوئن ۲۰۲۵ ارائه شده بود، در مذاکرات نادیده گرفته شد.
🔹ترامپ وعده داده بود که تضمینهای امنیتی، از جمله حمایت مشابه ماده ۵ ناتو، به اوکراین ارائه خواهد داد. اما این وعدهها مبهم باقی ماندهاند و مشخص نیست آیا آمریکا حاضر به اعزام نیرو برای دفاع از اوکراین خواهد بود یا خیر. از سوی دیگر، تحلیلگران معتقدند پوتین تنها در صورتی با تضمینهای امنیتی موافقت میکند که روسیه حق وتو بر اجرای آنها داشته باشد. این در حالی است که حضور نیروهای اروپایی برای تقویت امنیت اوکراین از نظر مسکو غیرقابلقبول است.
🔸با وجود امیدهای اولیه برای اوکراین، دیپلماسی پر سر و صدای ترامپ به نتیجهای نرسیده و وعده ۲۴ ساعته او پس از شش ماه همچنان تحقق نیافته است. برخی کارشناسان، عقبنشینی اخیر او از دخالت در این بحران و اظهاراتش مبنی بر اینکه «این جنگ آنهاست»، را نشانهای از ناتوانی در حل این معضل میدانند. این در حالی است که دونالد ترامپ، پس از دیدار آلاسکا با پوتین، در یادداشتی در شبکه اجتماعی تروثسوشال نوشته بود: «روز خوب و موفقی در آلاسکا بود. دیدار با پوتین هم مانند تماس تلفنی با زلنسکی و مقامات اروپایی به خوبی پیش رفت. همه توافق کردند که بهترین راه برای پایان دادن به جنگ وحشتناک بین روسیه و اوکراین، رفتن مستقیم به یک توافق صلح است که جنگ را پایان دهد، و نه صرفاً یک توافق آتشبس که اغلب اوقات پایدار نمیماند.»
🔹در نهایت، کارشناسان غربی معتقدند تا زمانی که اوکراین و روسیه احساس نکنند مذاکره به نفعشان است، تنها راه پیش رو، ادامه حمایت نظامی از کییف و فشار اقتصادی بر مسکو خواهد بود. اما این مسیر نیز در سایه اختلافات عمیق، به نظر راهحلی موقت و شکننده است.
✍🏻 حسن نوروزی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | تعیین جانشین برای جمهوری اسلامی!!!
🔹رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات اخیر خود فرمودند: «روز بیستوسوم خرداد به ایران حمله شد، یک روز بعد، یک عدّه از عوامل آمریکا در یک پایتخت اروپایی نشستند و شروع کردند به بحث کردن بر روی جایگزین جمهوری اسلامی! ... اینقدر مطمئن بودند که یک روز بعد از شروع حمله نشستند و بحث کردند که حالا بعد از جمهوری اسلامی چه کسی، کدام حکومتی و چگونه حکومتی بر ایران حکومت کند! پادشاه هم معیّن کردند؛ ... منتهی «ملّت ایران»، با ایستادگی خود در کنار نیروهای مسلّح، در کنار دولت، در کنار نظام، مشت محکمی به دهان همهی اینها زد.»
🔸در سالهای اخیر، تغییر پارادایم و نظام حاکم بر برخی کشورها که برای غرب هزینهزا هستند، به طور جدی در دستور کار غرب قرار گرفته است، به طوری که به شکل فشردهتری برای آن برنامهریزی میکنند. شاید نزدیک بودن فاصله زمانی فتنهها در چند سال اخیر نیز بیارتباط با این موضوع نباشد. اما به هرحال، مدل پیاده شده در سوریه، یک الگوی دلخواه غربی است که طرحواره غرب را برای سایر کشورهای مخالف غرب ملموس کرده است. به نظر میرسد همین الگو برای ایران نیز مدنظر قرار گرفته است.
🔹بهترین گزینهای که میتواند ایران را برای غرب تبدیل به سوریه کند، رضا پهلوی است. این انتخاب از همه لحاظ عالی به نظر میرسد. اتفاقاً او شباهتهایی با جولانی نیز دارد؛ از دامان غرب برخاسته و سواد حکمرانی نیز ندارد. اگر جولانی تجربه اداره یک گروهک را داشته است، رضا پهلوی همین سابقه را هم ندارد. پس اگر ایران را به او بسپارند، احتمالا بسیار زودتر از آنچه که سر سوریه آوردند، به سر ایران خواهند آورد.
🔸شکلگیری همکاری اخیر داعش با تروریستهای تجزیهطلب کرد در شمال غرب و حکایت برخی خبرها مبنی بر مذاکره «عارف کعبی» سرکرده گروهک دولت الاحواز با ماموران رژیم صهیونی برای عملیات تروریستی در خوزستان، همگی نشان میدهد که این پادوهای آمریکایی-صهیونی، همچون حیوانات گرسنهای که برای طعمه خیز برمیدارند، خود را آماده کردهاند تا در صورت وقوع هر اتفاق هدفمند، روند تجزیه و تضعیف ایران را شروع کنند. اما این لقمه بزرگتر از دهانشان است.نشست سهجانبه رضا پهلوی، نتانیاهو و «گیلاه گملیئل» وزیر اطلاعات رژیم صهیونی را شاید بتوان اطمینانبخشی رژیم از مهره انتخابیشان تعبیر کرد. رضا پهلوی در اظهاراتی سخیفانه، در ابتدای امسال گفت: «میبایست از «نه به جمهوری اسلامی» فراتر برویم، برای استقرار یک «دولت ملی».» او ویژگیهای دولت ملی خود را به گونهای خیالبافی میکند که هیچ سنخیتی با فرهنگ و غیرت ایرانی-اسلامی ندارد.او از استقرار «دولت ملی» حرف میزند، در حالی که مدافع جانیانی است که در جنگ ۱۲ روزه به زنان و کودکان بیگناه رحم نکردند، با این وجود مدعی دولت ملی نیز میشود. سابقه مدل فرنگی حکمرانی و بیتوجهی به فرهنگ ملی در پنجاه سال حکومت پهلوی، شکست ارتش پرطمطراق رضاخانی در برابر هجوم نیروهای متفقین و واگذاری مناطقی از خاک ایران در حکومت پهلوی اول و دوم، غرب را بیشتر متمایل میکند که حکومت سوم پهلوی را تصویرسازی کند. آنگاه نقشه سوریهسازی ایران به مرحله وقوع خواهد پیوست.
🔹این هدف جز با آشفتگی اجتماعی محقق نمیشود؛ از این روست که نقش اتحاد مقدس میان اقشار مختلف ملت، بهعنوان یکی از اضلاع قدرت ایران، برجسته میشود.
✍🏻 محمد حکیمی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | مکانیسم ماشه؛ از سایه روانی تا مدیریت واقعبینانه اقتصاد
🔹ایران در سالهای اخیر کوشید تا از طریق مسیرهای دیپلماتیک و تعامل با اروپا مانع از فعالسازی مکانیسم ماشه شود. اما در عمل با بدعهدی و بهانهجویی مکرر طرف اروپایی مواجه شد. تجربه گذشته نشان میدهد تمدید این مکانیسم راهکاری معتبر برای حل مناقشه هستهای نبود و اروپای بدعهد از آن بهعنوان ابزاری برای گروگانگیری اقتصاد و امنیت ملی ایران مینگریست. شرایط پیشنهادی اروپا –از جمله دسترسی نامحدود بازرسان و آغاز مجدد مذاکره با آمریکا– عملاً به تضعیف امنیت ملی کشور منجر میشد. از همین رو مخالفت ایران با تمدید مکانیسم ماشه تصمیمی منطقی در برابر فشار مستمر غرب بود.
🔸بدیهی است این تصمیم هزینههایی دارد، اما هزینههای پذیرش تمدید بیشتر بود. ادامه تمدید به معنای تداوم فضای مبهم در اقتصاد کشور است. تهدید دائمی مکانیسم ماشه «سایه روانی منفی» ایجاد میکند که افق آینده را برای فعالان اقتصادی تیره تر ساخته و ذهنیت «انتظار برای بدتر شدن اوضاع» را تقویت میکرد. در نتیجه، بلاتکلیفی ناشی از تمدید خطرناکتر از تحریم بالفعل است.
🔹تجربه اقتصاد ایران نشان میدهد شوکهای تحریمی گذرا هستند و شرط عبور از آنها انفعالگریزی و تدابیر سازگارانه است. بنابراین ایران نتیجه گرفت بهتر است با «شوک مقطعی فعالسازی مکانیسم ماشه» روبهرو شود و پس از آن وارد وضعیت نسبتاً باثبات گردد.
🔸بازگشت تحریمهای شورای امنیت دامنه فشار را گسترش میدهد، اما کشورهایی با روابط گستردهتر همچنان انگیزه خواهند داشت همکاریها را از طریق روشهای نوآورانه ادامه دهند. ضمن اینکه طرفهای تجاری بزرگ با ایران، به دلیل اختلافات ژئوپلیتیک با آمریکا و ملاحظات انرژی، ارتباط خود را منقطع نمینمایند.
🔹از طرفی تحریمهای اصلی از سوی آمریکا میباشد. ما اکنون نیز در تحریمهای امریکا به سر میبریم و ایران توانسته است بخش عمده این فشارها را مدیریت کند. گذر زمان نیز باعث تلطیف فضای تحریمها میشود، مثل دوره تحریم ۱۳۹۷ که از ابتدای ۱۴۰۰ اقتصاد ایران وارد رشد شد.
🔸باید دانست مهمترین پیامد مکانیسم ماشه در کوتاهمدت روانی است؛ افزایش نااطمینانی و انتظارات تورمی میتواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد، اما با تدبیر اقتصاد مسیر تعادل نسبی را بازمییابد. اهمیت مدیریت این دوره کوتاه نباید دستکم گرفته شود. چرا که بیعملی میتواند به تقویت بیاعتمادی و موجهای ثانویه منجر شود. آنچه بیش از خود تحریمها خطرناک است، بیبرنامگی در مواجهه با آن است.دولت حتما در نظر دارد که چند اقدام کلیدی میتواند مسیر اقتصاد را از چالش به سمت گذار موفق هدایت کند:۱. اجرای جدی مالیات بر عایدی سرمایه.۲. نظارت بر صرافیهای دیجیتال و رمزارزها.۳. کنترل کوتاهمدت سرمایه و محدودسازی معاملات پرریسک دلاری.۴. اجرای دقیق قانون پیمانسپاری ارزی۵_ تمرکز بر حمایت از بخش تولید۶_ استفاده واقعی از ظرفیت های مردمی در اقتصاد.اقتصاد ایران از بحرانهای سختتری نیز عبور کرده و تابآوری خود را نشان داده است. تهدید امروز، اگر درست مدیریت شود، میتواند به فرصتی برای بازسازی اعتماد و اصلاح سیاستها بدل شود.
✍🏻 علی محمدی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | پاسخ ایران این بار سختتر است!
🔹«جان مرشایمر»نظریهپرداز آمریکایی و استاد دانشگاه شیکاگو، در تازهترین مصاحبه خود، وضعیت امنیتی خاورمیانه را به شکل شفاف تحلیل کرده و هشدار داده است که هر گونه حمله احتمالی رژیم صهیونی به ایران، با واکنش شدیدتر و پیچیدهتری روبهرو خواهد شد. او به تجربه جنگ ۱۲ روزه اشاره میکند و میگوید در آن نبرد کوتاه اما فشرده، ایران توانست تلآویو را در معرض فشار واقعی قرار دهد و اثرات بازدارنده خود را نشان دهد. این نکته، بیش از هر ارزیابی نظری، نمایانگر توان عملیاتی و قدرت پاسخگویی ایران است.
🔸مرشایمر بر این باور است که تلآویو به خوبی میداند که هرگونه تهاجم مستقیم، هزینههای سنگینی برای آن به همراه خواهد داشت. در تحلیل او، این بار معادلات متفاوت است و رژیم صهیونی در مواجهه با ایران نمیتواند روی تجربههای گذشته حساب کند. واقعیتهای میدانی نشان میدهد ایران توانسته با تقویت سامانههای دفاعی و بهبود شبکههای استراتژیک، ظرفیت خود برای مدیریت بحران و پاسخ قاطع به تهدیدها را افزایش دهد. این ظرفیتها به گونهای طراحی شدهاند که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، پیامدهای گسترده و غیرقابل پیشبینی برای مهاجم ایجاد کند.
🔹از سوی دیگر، مرشایمر به پیامدهای بینالمللی این تنشها اشاره دارد. ایران با ایجاد پیوندهای مستحکم با اعضای بریکس و استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی خود، توانسته فضای دیپلماتیک جهانی را به نفع خود شکل دهد. تهدیدهای تحریم و مکانیسم ماشه، به جای تضعیف تهران، ایران را به سمت همکاریهای گستردهتر با قدرتهای نوظهور هدایت میکند و نشان میدهد که راهبردهای آمریکا در فشار حداکثری با محدودیت مواجه شده است.
🔸کنترل تنگه هرمز و خلیج فارس نیز نقطهای استراتژیک در توان بازدارندگی ایران محسوب میشود. هرگونه تحرک نظامی دشمن، این مناطق حساس را در معرض خطر قرار میدهد و ایران با حضور فعال خود در این گذرگاههای حیاتی، توانسته جایگاهش را در امنیت انرژی جهان تثبیت کند. این اقدام، هم قدرت ایران در میدان را تقویت کرده و هم ابزار فشار غیرمستقیم بر دشمنان منطقهای و جهانی را فراهم کرده است.
🔹جمعبندی مرشایمر این است که ایران امروز از توان دفاعی و بازدارندگی گستردهای برخوردار است که از نظر عملی و استراتژیک، مسیر هرگونه حمله احتمالی را دشوار میکند. تهران با ترکیب قدرت نظامی، مدیریت بحران و دیپلماسی هوشمند، به بازیگری فعال و تعیینکننده در منطقه تبدیل شده است. پیام آشکار این تحلیل، نشان دادن قدرت ایران در مواجهه با تهدیدهای فرامنطقهای و توانایی تغییر معادلات امنیتی و دیپلماتیک به نفع خود است.
✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | دیوار بلند انسجام در برابر صهیون!
🔹در میانهی تحولات غرب آسیا، اتاقهای فکر رژیم صهیونی استراتژی نوینی را دنبال میکنند که نشان میدهد به جای لشکرکشیهای سنتی و اشغال سرزمینی، تمرکز بر فروپاشی تدریجی کشورها از درون است. این الگوی تهاجمی ترکیبی پیچیده از عملیات اطلاعاتی، جنگ روانی و ضربات محدود نظامی است که با هدف تضعیف ستونهای ثبات سیاسی و اجتماعی کشورها اجرا میشود. این اقدام با وجود ظرافت فراوان، در میدان عمل نهتنها موفقیتی برای طراحان استراتژی به همراه نداشته، بلکه به تقویت انسجام ملی و مقاومت در برابر این تهاجم منجر شده است.
🔸این مدل تهاجمی که در سالهای اخیر در کشورهایی مانند ایران، لبنان و یمن آزموده شده، به جای تسخیر فیزیکی سرزمینها، ایجاد اختلال در ساختارهای داخلی و تضعیف پیوندهای اجتماعی، در چرخشی ۱۸۰ درجه موجب انسجام هر چه بیشتر مردم شده است. رویکرد تلآویو که با عناوینی چون «جنگ ترکیبی» یا «بیثباتسازی نرم» شناخته میشود، شامل مجموعهای از عملیات اطلاعاتی است که با تحریکات روانی برای ایجاد شکاف اجتماعی و حملات محدود نظامی برای افزایش فشار همراه است. با این حال، نتایج این پروژهها نشاندهنده یک خطای محاسباتی بزرگ است.
🔹بزرگترین اشتباه طراحان این استراتژی، نادیده گرفتن نقش کلیدی «مردم» در معادلات سیاسی و اجتماعی است. آنها گمان میکردند با چند عملیات هدفمند و موجهای جنگ روانی میتوانند شکاف میان ملت و حاکمیت را تعمیق کنند، اما نتیجه کاملاً معکوس بود. در ایران، لبنان و یمن، این فشارهای خارجی نهتنها به تضعیف منجر نشد، بلکه به عاملی برای تقویت همبستگی ملی تبدیل شد. در ایران، بهویژه، دیوار بلند انسجام ملی و پیوند عمیق میان مردم و نهادهای حاکمیتی، تهاجم نرم را خنثی کرد و روحیه مقاومت در برابر تهدیدات خارجی را تقویت نمود.
🔸این شکست، ریشه در عدم درک درست از فرهنگ و ارزشهای جوامع هدف دارد. طراحان صهیونیست تصور میکردند با تضعیف اعتماد عمومی و ایجاد ناامیدی، میتوانند ساختارهای حکومتی را متزلزل کنند، اما همدلی اجتماعی و اعتماد به نهادهای دفاعی در این کشورها، بهویژه ایران، به سدی نفوذناپذیر در برابر این تهاجم تبدیل شد. این انسجام، نقطه کوری بود که تلآویو قادر به پیشبینی آن نبود.
🔹برای مقابله با چنین تهاجماتی در آینده، تقویت وحدت ملی بیش از پیش ضروری است. برگزاری رزمایشهای اجتماعی با محوریت «همصدایی ملت و دولت» میتواند بهعنوان یک سپر روانی عمل کند. در میدان نبرد نوین نیز وحدت ملی مانند یک میدان مین عمل میکند که هر حرکت نادرست دشمن را با انفجاری از مقاومت پاسخ میدهد. تجربه ایران و دیگر کشورهای منطقه نشان داده است که قدرت واقعی نهفقط در تسلیحات، بلکه در انسجام و همدلی یک ملت نهفته است.
✍🏻 حسن نوروزی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢#یادداشت | جهان پساقطبی و فرصتهای ایران-چین
🔹در سالهای اخیر، روابط ایران و چین روندی طبیعی و ریشهدار به سوی نزدیکی بیشتر را طی کرده است. حرکت جهان از نظم دو قطبی به پساقطبی، همراه با تلاش کشورها برای شکلدهی به یک نظام چندقطبی، زمینه نزدیکی ایران و چین را فراهم کرده است. این روند از حدود سال ۲۰۱۰ آغاز شد و با تغییرات اخیر در منطقه، به ویژه تحولات غزه و واکنشهای نظامی غرب آسیا، شتاب بیشتری یافته است.
🔸ایران و چین از پیشتازان نگاه چندقطبی به جهان هستند و طبیعتاً نمیتوانند با هژمونی آمریکا همسو باشند. همین واقعیت، روابط دوجانبه آنها را به سمت همکاریهای عمیق و پایدار سوق داده است. با این حال، در داخل ایران همواره نگرانیهایی مطرح بود؛ مانند افتادن در «تله بدهیهای چینی» یا «استعمار اقتصادی» که عمدتاً از سوی جریانهای طرفدار غرب مطرح میشد و بر پایه تفکری از دوران جهان دو قطبی و جهانیشدن شکل گرفته بود.
🔹با تغییر شرایط منطقهای و فشارهای جهانی، این موانع کاهش یافته و فرصتها برای توسعه همکاریهای ایران و چین افزایش یافته است. اقدامات اخیر علیه کشورهای جنوب جهانی، به ویژه ایران، باعث شد نگاههای سنتی منفی نسبت به همکاری با چین کمتر مطرح شود. همزمان، فشارهای دولت جدید آمریکا و تضعیف جریانهای غربگرا در چین شرایطی ایجاد کرده که دو کشور بهصورت عملی به هم نزدیکتر شوند.
🔸طراحی یک مدل همکاری واقعگرایانه و مبتنی بر منافع مشترک اهمیت ویژهای دارد. برای ایجاد مدل ایدئال همکاری، ایران باید اهداف و برنامههای خود را بازبینی کرده و نقاط اشتراک با اهداف طرف چینی را شناسایی کند. این همکاریها تنها محدود به حوزه اقتصادی نیست و میتواند شامل پروژههای مختلف امنیتی، فرهنگی و زیرساختی شود. کلید موفقیت در این مدل، در نظر گرفتن منافع دو طرف و تعریف پروژههایی است که هر دو کشور از آنها بهرهمند شوند.
🔹سفر رئیسجمهور به چین و تأکید بر ظرفیتهای چابهار در اجلاس سران شانگهای میتواند نقطه عطفی برای تقویت همکاریهای استراتژیک ایران و چین باشد و مسیر توسعه روابط دوجانبه را به صورت پایدار و متوازن روشن کند. این روند نشاندهنده نزدیکی عملی دو کشور و شکلگیری یک الگوی واقعگرایانه همکاری در جهان پساقطبی است.
✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢چالش ارزی و ضرورت تثبیت کوتاهمدت
🔹با افزایش شکاف میان ارز توافقی و ارز بازار (غیررسمی)، بحث تکنرخی شدن ارز دوباره مطرح شده است. وزیر اقتصاد بر ضرورت حرکت به این سمت تأکید دارد، اما رئیس بانک مرکزی با یادآوری تجربه ناموفق گذشته نسبت به افزایش نرخ رسمی هشدار میدهد. واقعیت آن است که تغییر دستوری نرخ ارز بدون اصلاحات ساختاری نمیتواند نتیجهبخش باشد و ممکن است مشکلات اقتصادی را تشدید کند. بنابراین ابتدا باید شرایط و الزامات لازم برای تثبیت نرخ ارز فراهم شود.
🔸در ایران، بازار ارز عملاً در انحصار چندجانبه دولت و شرکتهای خاص است و نرخ ارز متناسب با درآمدهای نفتی تعیین میشود. افزایش درآمدهای نفتی امکان کنترل نرخ ارز را فراهم میکند، اما کاهش درآمدها موجب شوکهای ارزی متعدد میشود. تحریمها، کمبود تنوع تجاری و ناکارآمدی شبکههای تراستی نیز جریان ارز را مختل کرده و باعث نشتی منابع ارزی میشوند. در این وضعیت، حواله نرخ ارز به بازاری که کارا نیست، شرایط را غیرواقعی و بحرانزا میکند، بهویژه که بودجه و کلیت اقتصاد و معیشت مردم با نرخ ارز گره خوردهاند.
🔹در این شرایط، سیاستگذاران بین دو گزینه اصلی قرار دارند: نظام ارزی شناور مدیریتشده و نظام ارزی تثبیتی. طرفداران شناور مدیریتشده معتقدند این سیاست موجب جذب سرمایه خارجی، رونق صادرات و تسهیل جریان ارز میشود، اما منتقدان هشدار میدهند که نرخ شکلگرفته در بازار ناقص، نمیتواند واقعی تلقی شود و اعمال آن فشار هزینه بر تولید، دلاریزه شدن اقتصاد و تقویت فعالیتهای نامولد را در پی دارد.
🔸با توجه به رکود دورهای، کاهش رقابتپذیری، افزایش انتظارات تورمی و تقویت بخش نامولد، افزایش نرخ ارز بدون اقدامات نهادی و نظارتی، تورم و بیثباتی اقتصادی را تشدید میکند. از سوی دیگر، تثبیت نرخ ارز در کوتاهمدت میتواند فنر تورم ارزی را متوقف کرده و فشار هزینه بر بنگاهها را کاهش دهد، هرچند معایبی نیز دارد.محدودیتهای تثبیت ارز شامل وابستگی به ساختار پرداخت رسمی و منابع پایدار (که هر دو در ایران وجود ندارد)، نیاز به پیمانسپاری کامل، افزایش تقاضا برای ارز ارزان و شکلگیری بازار غیررسمی، تعارض با بازارهای موازی مانند طلا و آثار بلندمدت بر تولید از طریق مازاد واردات و قاچاق است. با این حال، با رویکرد هزینه–فایده در شرایط فعلی اقتصاد ایران، تثبیت کوتاهمدت نرخ ارز همراه با نظارت و کنترل دقیق و ایجاد اولویتبندی، کمترین آسیب را به تولید و ثبات اقتصادی وارد میکند.
🔹بنابراین در کوتاهمدت، تثبیت نرخ ارز ضروری است تا بیثباتی، تورم و فشار هزینه بر بنگاهها کاهش یابد. پیشنیاز این اقدام، تأمین درآمد پایدار و با ثبات ارزی است که از افزایش تولید غیرنفتی نشأت میگیرد. موفقیت این سیاست مستلزم نظارت دقیق بر تقاضا و مصرف، کنترل واردات و پیمانسپاری ارزی است. در بلندمدت، تنها راه پایدار مدیریت ارز، ایجاد یک بازار عمیق و واقعی است که نرخ ارز بتواند از تعامل واقعی عرضه و تقاضا شکل گیرد.
✍🏻 علی محمدی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢شکست در میدان، تقلا در فضای مجازی!
🔹رژیم صهیونی در ادامه تلاشهای خود برای مدیریت افکار عمومی جهانی، تصمیم گرفته است نهادی تازه در وزارت خارجه خود ایجاد کند. بر اساس گزارش رسانههای عبری، این نهاد بهطور رسمی وظیفه خواهد داشت جنگ سیاسی ـ رسانهای را برای حمایت از سیاستهای تلآویو در سطح بینالمللی هماهنگ کند.
🔸انتشار این خبر نشان میدهد سران رژیم صهیونی بهخوبی دریافتهاند که شکست در عرصه روایتسازی، به اندازه شکست در میدان نظامی میتواند برایشان خسارتبار باشد. تجربه ماههای اخیر بهویژه جنگ غزه، این واقعیت را بهوضوح آشکار کرد که قدرت نرم و جنگ رسانهای، سرنوشت نبردها را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار میدهد.
🔹طبق گزارشها، نهاد جدید از اختیار جذب وبلاگنویسان، فعالان شبکههای اجتماعی و کارشناسان فضای دیجیتال برخوردار خواهد بود تا آنچه «روایت اسرائیل» نامیده میشود، در مقیاس گسترده تبلیغ و بازتولید گردد. به بیان دیگر، رژیم صهیونی میخواهد با بهرهگیری از ابزارهای مدرن ارتباطی، تصویری بزکشده از سیاستهای خود به جهان ارائه دهد.
🔸با این حال، شرایط موجود نشان میدهد این پروژه بیش از آنکه محصول قدرت رسانهای باشد، نشانهای از بنبست و استیصال است. در میدان افکار عمومی جهانی، روایتهای مردمی و تصاویر منتشرشده از جنایات در غزه دست بالا را دارند و در برابر آن، حتی تبلیغات سازمانیافته و پرهزینه تلآویو نیز کارایی محدودی دارد. اعتراضات گسترده در پایتختهای غربی علیه سیاستهای رژیم صهیونی گواه روشنی بر این واقعیت است.
🔹تشکیل چنین نهادی را باید بخشی از استراتژی کلان جنگهای ترکیبی دانست. سران رژیم صهیونی درک کردهاند که قدرت سختافزاری بهتنهایی نمیتواند مشروعیت ازدسترفته را بازسازی کند. از این رو، جنگ رسانهای و شناختی در کنار عملیات نظامی بهصورت رسمی وارد ساختار تصمیمگیری آنان شده است. با وجود این، حقیقتهای عینی میدان و مقاومت مردمی چنان نیرومند است که حتی گستردهترین عملیات تبلیغاتی نیز قادر به پوشاندن آن نیست.
🔸در پایان باید گفت، نهاد تازهای که قرار است در وزارت خارجه رژیم صهیونی شکل گیرد، تلاشی است برای کنترل موجی که عملاً از اختیار تلآویو خارج شده است. رژیم اشغالگر میخواهد با شبکهای از نیروهای رسانهای اجیرشده، چهرهای جدید برای خود بسازد؛ اما واقعیتهای خونین غزه و مقاومت منطقهای، هر روز بیش از گذشته چهره واقعی این رژیم شیطانی را برملا میسازد.
✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢عبور از مرزها
🔹اظهارات «تام باراک» سیاستمدار ارشد آمریکایی درباره بیاعتباری مرزهای «سایکسپیکو»، تنها یک اظهارنظر تاریخی نیست؛ بلکه بیانیهای راهبردی است که نقشه جدید امنیتی واشنگتن و رژیم صهیونی در غرب آسیا را ترسیم میکند. این نگاه، عبور از نظم سنتی بینالمللی و حرکت به سمت مفهومی موسوم به «امنیت بدون مرز» را تئوریزه میکند. بر این اساس، امنیت رژیم صهیونی دیگر محدود به خطوط شناختهشده مرزی نیست، بلکه به عمق راهبردی آن در خاک کشورهای همسایه، به ویژه لبنان و سوریه، گره خورده است.این گفتمان جدید در عمل، پیش از این به طور گسترده به مرحله اجرا درآمده است. آمارهای سازمانهای بینالمللی اذعان دارند که رژیم صهیونی تنها در یک سال گذشته، بیش از ۱۰۰۰ بار حریم هوایی لبنان را نقض کرده و دهها حمله هوایی را در عمق خاک سوریه انجام داده است. بنابراین، سخن باراک را نباید یک ایدهپردازی جدید دانست، بلکه باید آن را تبیین سیاسی و مشروعیتبخشی برای همان تجاوزات عملی پیشین قلمداد کرد که نشاندهنده هماهنگی عمیق بین سپهر نظامی و گفتمان سیاسی در یک راهبرد واحد است.
🔸در برابر این رویکرد تهاجمی، لبنان در یک دو راهی سرنوشتساز قرار گرفته است:
🔹مسیر اول: محکومیت رسمی و قاطع این رویکرد و تأکید بر حق حاکمیت ملی و دفاع مشروع، که مستلزم بسیج دیپلماتیک در مجامع بینالمللی و تقویت بنیه دفاعی است.
🔸مسیر دوم: سکوت و انفعال، که در حقیقت به معنای عادیسازی تجاوزها و پذیرش حق رژیم صهیونی برای عمل در هر نقطهای است که آن را مرتبط با امنیت خود میداند. انتخاب مسیر دوم، حاکمیت لبنان را به مفهومی پوچ و توخالی تبدیل خواهد کرد.
🔹این راهبرد تنها به حملات هوایی محدود نمیشود، بلکه یک جبهه دیپلماتیک و امنیتی مکمل نیز دارد: طرح آمریکا برای خلع سلاح حزبالله. این طرح را باید حلقه تکمیلی همان راهبرد «امنیت بدون مرز» دانست. در شرایط کنونی، تنها نیرویی که توان بازدارندگی در برابر پیشرویهای رژیم صهیونی را دارد و هزینه تجاوز به حریم لبنان را برای تلآویو بالا برده، مقاومت مسلحانه به رهبری حزبالله است. بنابراین، خلع سلاح این نیرو، در واقع خلع ید از لبنان برای دفاع از تمامیت ارضی خود و باز کردن دروازههای کشور به روی یکهتازی نظامی رژیم صهیونی است.بیتوجهی به این هشدارها و تحولات میتواند پیامدهایی عمیق و غیرقابل بازگشت در حوزه امنیتی و ژئوپلیتیک داشته باشد.
🔸از بین رفتن موازنه بازدارندگی کنونی میتواند به تضعیف شدید موقعیت ارتش لبنان در جنوب لیتانی منجر شود، حضور و نفوذ رژیم صهیونی در مناطق مرزی را به امری دائم و تثبیتشده تبدیل کند و در نهایت، نقش مستقیم واشنگتن در تعیین آینده امنیتی لبنان را به حدی بیسابقه افزایش دهد.در چنین سناریویی، لبنان نه تنها حاکمیت خود بر فضای هوایی و سرزمینیاش، بلکه حق تعیین سرنوشت امنیتی خود را نیز از دست خواهد داد. این امر بازتعریف روابط قدرت در کل منطقه بر مبنای منافع واشنگتن و تلآویو، بر ویرانههای حاکمیت ملی کشورهایی مانند لبنان است.
✍🏻 مصطفی علیجانزاده
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢کلید پیروزی کشور
🔹دیدار سالانه هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب در پایان هفته دولت ۱۴۰۴، فضایی متفاوت و معنادار داشت. محور اصلی سخنان ایشان، لزوم تغییر روایت از «نقاط ضعف» به «نقاط قوت» بود که پیامی راهبردی برای عبور از چالشهای کنونی به شمار میرود.
🔸رهبر معظم انقلاب در این دیدار به یکی از پرسشهای کلیدی این روزها پاسخ دادند: در شرایط «نه جنگ، نه صلح» که دشمن با عملیات روانی به دنبال تضعیف ثبات جامعه، بلاتکلیفی مسئولان و سرگردانی مردم است، چه باید کرد؟ این وضعیت که برای اقتصاد و معیشت کشور زیانبار است، میتواند زمان را به ضرر ما پیش ببرد. پاسخ ایشان روشن و قاطع بود: «امید و تلاش» را باید جایگزین این وضعیت کرد. این توصیه را میتوان راهبردی عملی برای تبدیل تهدید به فرصت دانست.
🔹همانطور که در سالهای پس از انقلاب تجربه کردهایم، در هر تهدیدی فرصتی نهفته است. وضعیت کنونی «نه جنگ، نه صلح» میتواند بستری برای پذیرش این حقیقت باشد که تنها راه پیش رو، تکیه بر توان داخلی است. این خودباوری اما نیازمند دو عنصر کلیدی است: نخست امید و سپس تلاش. این دو، موتور محرکهای هستند که میتوانند جامعه را از حالت انفعال خارج کرده و به سوی پیشرفت هدایت کنند.
🔸تأکید بر روایت نقاط قوت، پیامی گفتمانی برای مسئولان، رسانهها و صاحبان قلم نیز هست. رهبر معظم انقلاب با صراحت فرمودند که باید قوتها را برجسته کرد و از تمرکز بر ضعفها پرهیز نمود. این رویکرد نهتنها به تقویت روحیه جامعه کمک میکند، بلکه میتواند آرامش را به بازار و اقتصاد بازگرداند. ایشان به مسئولان توصیه کردند که حتی در نقد و مطالبهگری، راهحلمحور باشند تا خروجی سخنانشان به جای یأس، امید و انگیزه برای تلاش ایجاد کند.
🔹این رهنمود، هشداری به برخی مواضع نادرست نیز بود. برای نمونه، اظهارات برخی از مسئولان در گفتوگو با رسانهها که بعضاً در تضاد با این راهبرد بود، نشاندهنده خطایی است که نباید تکرار شود. مسئولان و رسانهها وظیفه دارند با پرهیز از بزرگنمایی ضعفها، روایتگر توانمندیها و ظرفیتهای کشور باشند. این تغییر گفتمان، وظیفهای همگانی است که میتواند فضای عمومی را به سمت همافزایی و پویایی سوق دهد.
🔸در نهایت، رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در این دیدار، نقشهای جامع برای عبور از شرایط پیچیده کنونی است. با تمرکز بر امید و تلاش، و روایت قوتها به جای ضعفها، میتوان تهدیدها را به فرصتهایی برای رشد و خودکفایی تبدیل کرد. این پیام را میتوان دعوتی برای مسئولیتپذیری در ساختن آیندهای روشنتر دانست؛ آیندهای که در آن توان داخلی و اراده جمعی، کلید پیروزی بر چالشهاست.
✍🏻 حسن نوروزی
#گزارشروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa