یُا اللّهُ وَاحمِل عَنِّی کُلَّ تَبِعَتٍ لِأَحَدٍ مِن خَلقِکَ هر آنچه حق که از تو بر گردن من است ؛ را امشب خدا به گردن گرفته است... #فرازی_از_دعای_شب_عرفه @bavareparvanegi

یَا حَافِظَ کُلِّ غَرِیبٍ.... غریبم.... @bavareparvanegi

آنانکه از پیمانه رمضان نچشیده اند؛ پیاله عرفه ، لبریزِ مدهوشی است جرعه ایی عرفان برای نوشیدن آورده اند بسم الله.... @bavareparvanegi

دعای عرفه سرچشمه شناخت خدایی است که امام حسین توصیفش میکند امروز باید از زاویه نگاه حسین به خدا نگاه کنیم امروز تنها فرصت با حسین بودن در گودی قتلگاه است آن زمان که یکه و تنها نجوا میکرد.... @bavareparvanegi

چاقو از اسماعیل نتوانست سر بِبُرَد و من از تو نتوانم دل می شود خدا معجزه ایی کند و دل بریدن از تو فقط یک آزمون ناتمام باشد؟!... @bavareparvanegi

ابراهیم رؤیای صادقه ایی دید و اسماعیل به قربانگاه بُرد پسر اما بی آنکه چیزی دیده باشد تسلیمِ اراده پدر شد قربانی کردنِ این چنین قربانی؛ آزمون سختی خواهد بود... @bavareparvanegi

چله نشینی موسی تمام شده است اما خدعه سامری نیز به بار نشسته است آنانکه باید هدایت میشدند با هشدارهای هارون (برادر و جانشین موسی) هدایت شدند بقیه گمراهان، گوساله زرین را برگزیدند و خروج کردند حسین علیه السلام حج را ناتمام رها کردند و به سوی رسالتی عظیم به راه افتادند از سویی خدعه یزید نیز به بار نشسته بود آنانکه باید هدایت میشدند با آخرین تلاشهای مسلم بن عقیل (پسرعمو و نائب امام علیه السلام) هدایت شدند و بقیه گمراهان؛ زرق و برق دنیا را برگزدیدند و از دین خارج شدند.... @bavareparvanegi

یَا عِصمَتَ الخَائِفِ المُستَجِیرِ می ترسم از خودم مرا که از خودم هراسانم پناه می دهی؟! @bavareparvanegi

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 عیدتون مبارک 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @bavareparvanegi

🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 این برگ آخر از باور پروانگیِ من است اگرچه عمر پروانه کوتاه است اما ناگزیر قبل از تمام شدن عمر باید مُرد سید شهیدان اهل قلم گفته بود: (( هنر آن است که بمیری ، پیش از آنکه بمیرانندت ، ومبدأ و منشأ حیات آنانند که چنین مرده اند .)) اما به رسم اینکه علیرغم پروانه باور پروانگی مُردن ندارد این دیباچه را پروانه ایی دیگر از نو خواهد گشود پروانه ایی که باورهایش را به شیوه خودش با اقتضائات زمانی و مکانی خود خواهد نگاشت (ان شاء الله) امیدوارم با ماندن تان در باور پروانگیِ جدید همانند گذشته که اسباب دلخوشی ما بودید باز هم سبب دلگرمی پروانه جوانِ ما باشید از همگی مخاطبینم ❤️ حلالیت میطلبم و ملتمس دعای خیرتان هستم🙏 @bavareparvanegi

🌸بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌸

به نام خدای پروانه ها نسیمِ سحرگاهی نور نیست که بازتاب داشته باشد! ((باورِ پروانگی)) نسیم سحرگاهی بود که وزید و رفت و حالا هیچ پروانه ایی حتی اگر مدام بال بر هم بکوبد نخواهد توانست مانند او خنکایِ سحرگاهان را بر دلهای آماده بِنشاند! اما این پروانه عزم جزم کرده تا در حد توان خودش و به شیوه خودش باورهایش را بنگارد باشد که بتواند قدر ذره ایی دلی را شاد و غمی را برطرف سازد! شیوه باورِ پروانگی جدید اینگونه خواهد بود : ۱. متن های قصار و کوتاه #قصار 📜 ۲. #داستانک هایی که گاها #موسیقی_متن هم براشون در نظر گرفته میشه( در موضوعات مختلف)📝 ۳. #عکس_نگاره یا همان عکس نوشته🖼 ۴. #راه_و_چاه (احادیثی از معصومین(ع))✅❎ ۵. پیام های صوتی #بشنو (مداحی و یا تکه های کوتاه سخنرانی و...)🔈 ۶. پیام های متفرقه #ببین_بشنو_بخون (مانند شعر و کلیپ های کوتاه و معرفی کتاب و...)📚🎞 ۷. #شهید_بر_وزن_فعیل ( پستهایی درباره شهداست، شهید اسم مبالغه است، کنایه از کسی که بسیار گواهی دهنده است و شاهد امینی است که چیزی بر او پوشیده نیست، حی و حاضر و ناظر است بر تمام عوالم وجود ! نام این مورد را تعمدا شهید بر وزن فعیل گذاشتم که تأکید کنم بر معنای دقیق واژه شهید و اینکه اذهان را برگردانم به معنای حقیقی واژه و نه آنچه در ظاهر از شهید متصور است.)📿 ((باورپروانگی)) با شروع سال تحصیلی فعالیت کمتری خواهد داشت اما تعطیل نخواهد شد پس با حضورتان همچنان مایه دلگرمی ما باشید!🌹 #پروانه_جوان #باور_پروانگی #معرفی @bavareparvanegi

دنیا طلبان در این اندیشه بودند که چرا علی؟ علی در این اندیشه که چرا حَجَتُ الوِدَاع؟! #قصار @bavareparvanegi

پذیرش غدیر یک باورِ پروانگیست #قصار @bavareparvanegi

با شنیدن مَن کُنتُ مَولاه فَهذا علیُُّ مَولاه از زبان مبارک پیامبر (ص) پرده چشمان عقل خیلی ها افتاد! از تعجب یا تعمد؟! خدا می داند... #قصار @bavareparvanegi

جنگ بر سر همین ولایت بود دعوا بر سر سیاست ولایی و ولایت سیاسی بود! می خواستند دین از سیاست جدا باشد و غدیر دیانت را با سیاست آمیخته بود! #قصار @bavareparvanegi

فخر زمانی و جان جهانی و در دل و جانی حیدر😌😇 ابر بهارم و حال نزارم و دار و ندارم حیدر😍❤️ #بشنو @bavareparvanegi

همچو آزادگان در قرنطینه خویشم و شوق پریدن سوی تو مانند رسیدن به خاکِ وطن، چون جانِ شیرین است مرا! امروز اگر رهایم از بندِ اسارت؛ اما همه دور از وطنها میدانند که دوری از تو همانند دوری از وطن تلخ و ناگوار است... #بازگشت_آزادگان_به_وطن #بیست_و_شش_مرداد @bavareparvanegi

شش گوشه تو را که بر طاقچه دلم میگذارم ؛ انگار رحلی به وسعت دل قرآن گشوده میشود و مرا تا درون خویشم هدایت میکند! من اسیر کوی تو شده ام سامرا مرا خانه پدری است و درد یتیمی امت آخرالزمان در ایوان طلای تو التیام می گیرد زخم کهنه غربتم را به ضریح شش گوشه ات گره میزنم آه این دنیا فقط دو شش گوشه دارد یکی در کربلا و یکی آغوش توست در سامرا گرمای محبتت مرا اسیر کرده است مرا دریاب یا امام هادی.... #قصار #میلادشان_مبارک😍 @bavareparvanegi

قلبم کبوتر بام تو🕊 زیبا تر از همه نام تو😍 یا هادی....😇 #بشنو

عشقم به تو مانند غدیر زلال و روشن است! انکار آن ؛ سقیفه شوم روزگار است که عشقم را خانه نشین میکند؛ و خار در چشم و استخوان در گلو وامیگذارد.... #قصار @bavareparvanegi

فرشتگان امانت الهی را در حریر غدیر می پیچند و تقدیم زمین می کنند زمینیان اما حکومت آسمان را بر زمین برنمی تابند حقیقت غدیر حقیقت حکومت آسمان بر زمین بود و در سقیفه ؛ حکومت زمین بر زمین حائز آراء اکثریت شد... #قصار @bavareparvanegi

#قسمت‌اول #غدیر_خم کاروان در نیمه راه بود، جز صدای زنگوله شتران و قدم برداشتن کاروانیان صدای دیگری به گوش نمی رسید، پرده کجاوه را آرام کنار زد، آفتاب با بیابان های حجاز جور دیگری تا می کرد انگار دلش میخواست همیشه رو به خانه خدا باشد، برای اینکه بهتر بتواند بیرون را نگاه کند، دست کوچکش را سایه بان چشمانش کرد. همچنان بیابان بود و بیابان، پرده کجاوه را پایین انداخت و سر بر شانه مادرش گذاشت. ساعتی بعد وقتی چشمانش را باز کرد خود را در کجاوه تنها دید، بلند شد و پرده را کنار زد، شتر روی زمین نشسته بود. کاروان اطراق کرده بود، جمعیتی را دید که دور برکه و نخلی حلقه زده بودند. آرام از کجاوه پایین آمد و به سمت مادرش رفت. +: به نظرت پیامبر چرا دستور توقف داده اند؟! آن هم اینجا در میانه بیابان؟ -: خدا می داند، حتما خبری مهم در راه است! زنی دیگر که به تازگی به کاروان رسیده بود به آنها پیوست و پرسید: چه خبر شده؟ چرا کاروان متوقف شده است؟؟ +: پیامبر فرموده اند در اینجا اطراق کنیم تا آنان که جلوترند و عقب ترند به ما بپیوندند. پسرک با تعجب به حرفهای مادرش و زنان دیگر گوش می داد و او هم همراه دیگران انتظار شنیدن خبر مهم را می کشید. #داستانک #ادامه_دارد @bavareparvanegi

#موسیقی_متن @bavareparvanegi