و باز دیباچه تو گشوده می شود و هر سال این کاروان توست که با خودش دلها را می برد به قتلگاهِ تاریخ
و چه خواهشهای نفسانی که با هر محرم و صفری به نام نامی سرهای بریده؛ از قفا بریده نمی شوند و چه دسته دسته کبوترِ عاشق که تحویل دستان خدا نمی دهی...
دیباچه ایی را می گشاییم با نامِ:
#مُحَرَّمانه
@bavareparvanegi
AudioTrim7e277e4cd75e25f7ace9750bcd65b15411833628-144p__18232 AETrim1567279691588.mp3
زمان:
حجم:
881.7K
#مُحَرَمانه
#حاجحسینسیبسرخی
#سلامبرمُحَرَّم
#زنگتماسمُحَرَّمانه🔊
@bavareparvanegi
یوسف را هیچ گرگی ندرید
اما آنانکه داعیه قیام داشتند توانستند امامشان را .....
#مُحَرَمانه
#قصار
@bavareparvanegi
آنقدر پاک و خالصی هر وقت با یادت به خواب کوتاه میروم با صدای گریه های شدید خودم بیدار می شوم در چرت کوتاه خویش میبینم روضه خوانی کنار کف العباس روضه ابوفاضل میخواند و من خودم را میان های های گریه هایم گم میکنم نمیدانم این چشمهای گریان مال من هستند یا مالِ تو!
وقتی از خواب بیدار می شوم یادت دلنشین تر از قبل در گوشه قلبم جا خوش می کند و نمِ مختصرِ نشسته بر گوشه چشمهایم حاکی از رؤیای صادقه ایی است که دیده ام
قمر بنی هاشم؛ فدایی زیاد دارد که تا انتهای رود فرات صف کشیده اند
یکی از همین فدایی ها چشمان توست و تا چشم کار میکند ، چشمان تو در فداشدن تکثر یافته و آسمان دلدادگی را پر از نگاهِ نافذ تو کرده است
#قصار
@bavareparvanegi
امشب دستهای بسیاری با کمک بخار؛ چروک از پیراهن مشکی های زیادی گرفتند
بوسه بر دستان مادران و خواهران و همسرانی که امشب برای پیراهن مشکی اهل خانه وقت گذاشتند
اصلا لذتبخش است چروک پیراهن مشکیِ اهل خانه را باز کنی و با دستان خودت برای حسین علیه السلام عزادارشان کنی....
به دخترانتان بگویید امسال برای پیراهن مشکی اهل خانه وقت بگذارند
این نوکری برای حسین علیه السلام سینه به سینه از دل سوخته مادران به ما رسیده است
با غمها و مصائب حسین علیه السلام زندگی باید کرد....
#واگویه
#مُحَرمانه
@bavareparvanegi
باور پروانگی ـ انا علی العهد
امشب دستهای بسیاری با کمک بخار؛ چروک از پیراهن مشکی های زیادی گرفتند بوسه بر دستان مادران و خواهرا
عطری که از بخار پیراهن مشکی تو به وقت گرفتن چروکهایش ؛ بلند میشود را دوست دارم
بوی غمهای تو را میدهند که برای حسین علیه السلام خورده ایی!
بوی اشکهایی که بر گوشه ایی از او چکیده و یا با آستینش پاکشان کرده ایی!
بوی عطرِ تنت را میدهد بوی لطمه هایی که در سینه زنی زده ایی
من بر دکمه آستینش بوسه میزنم و آرزو دارم ای کاش جای دکمه های آستینش بودم و با هر سینه زنی تا آسمان هیئت بالا میرفتم و تا عرش سینه ات پایین می آمدم و در هر لطمه که بر سینه میکوبی من جای لطمه ها را می بوسیدم
و باز آرزو میکنم ای کاش یکی از همین پیراهن های مشکی ات مال من میشد او شاهد همه شور و شعور حسینی تو بوده و با تو هر شب برای حسین علیه السلام هم قدم شده او با تو بارها تبدارِ عزا شده و اشک تنت را به خود گرفته و ردی سپید از این اشک را برای خودش به یادگار نگه داشته
او بارها تطهیر شده و بارها در اقامه عزای حسین علیه السلام با تو نَفَس کشیده و با تو به کربلا رفته و بال ملائک را احساس کرده
پیراهنِ مشکی تو آرزوی مرا درنوردیده و حالا هر شب بر روی بالشم احساسش میکنم و عطر دل انگیزش را با دنیا عوض نمیکنم
#مُحَرمانه
@bavareparvanegi