🔴شرایط جنگی!
🔹آقای روحانی،گزینه اصلاح طلبان و تعامل گرایان گفته ما در جنگیم!
عجب!
پس جنگه!
۴ سال پیش زبونمون مو درآورد
که آقا شرایط جنگیه، جنگی
انگار داری با دیوار حرف میزنی
جهان بر پایه دو نیروی خیر و شر،حق و باطل، نور و تاریکی بنا شده
این از ابتدای خلقت بوده تا الان تا قیامت
بعد طرف فکر میکرد زرنگه،کابل و گرفته بود که آقا اصلا ما جنگ نمیخوایم
عععععه؟
قبل از تو به فکر کسی نرسیده بود
عالم پر از شره میاد دوره ات میکنه
به این هم نگاه نمیکنه تو چشماتو بستی یا بازه
غافل شی مثل بیروت که تو کسری از ثانیه پودر شد
پودرت میکنه
بعد یارو میگفت آقا ما هم مثل سنگاپور،مالزی،سوئد باشیم چرا همش جنگ!
🔹آقا ایران فرق میکنه!
وسط هارت لند جهانه،دومین ذخایرنفت و گاز جهان و داره،اینجا زیر خاکش پر ثروته معدنه انرژیه
لولای بین شرق و غربه عالمه مابین هند و چین و اروپا و آمریکاست مشرف به #تنگه_هرمز محل ترانزیت ۴۰ درصد نفت جهانه،از همه مهمتر ایدئولوژی جهان شمول داره
از ابتدای تاریخ تا الان چشم طمع تمام کشورگشایان و زر اندوزان عالم به اینجا بوده
از چنگیز تا اسکندر،تا محمود افغان تا جنگ جهانی اول دوم،تا صدام،ریگان، بوش پدر بوش پسر تا کلینتون تا اوباما تاترامپ
🔹تو هر دو تا جنگ جهانی با وجود اعلام بیطرفی ایران رو اشغال نظامی کردند،تو جنگ اول،در قحطی بزرگ ۹ میلیون نفر رو کشتند!
اونور خاکریز اوانجلیست ها،ماسون ها، ایلومیناتی صهیونیست ها راحتت کنم خوده شیطان نشسته
اولین کارش هم اینه عناصرش مثل آقامیری رو بفرسته بگه خبری نیست،همه جا گل و بلبله
بعد یارو میگه ما چرا مالزی نیستیم
مالزی نفت نداره!
ایدلوژی نداره
🔹مثل این میمونه که یه بچه اسکیمو تو سیبری به باباش بگه اححح خسته شدم همش باید کاپشن بپوشم،منم میخوام مثل مکزیکی ها تیشرت بپوشم
دوبار توضیح میدی حالیش شد ،شد
نشد، ناراحتی برو تیشرت بپوش
کاپشن و آورد،در آن،تمام اعضا حیاتیش منجمد که شد،خودش میدوعه دنبال خرس بکشه پوستشو کاپشن درست کنه
تو سیبری انتظار شرایط سائوپائولو داری؟
🔹ترکونده مملکتو دلار و کرده ۲۸تومن حالا اومده میگه شرایط جنگیه؟
اگه جنگه با دلار ۳تومنی و ۲۰هزارتا سانتریفوژ و صنعت اتمی روپا بهتر میشد بجنگی یا الان؟
شما نبودید تو روزنامه تیتر پیروزی بدون جنگ و زدید؟
تز برژیسنکی در برابر شوروی رو؟
شما وزیر خارجه ات با کری قدم نمیزد؟
شما fatf و عملیاتی نکردی؟
۴سال پیش گفتیم شرایط جنگیه
دو ماه پیش گفتیم جنگ عادی هم نه،جنگ هیبریدی ترکیبی،آخرین مدل جنگ!
حالا اینا تازه فهمیدن
بله جنگه
ما هم مرد جنگیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🔺«نیکلاس مادورو» رئیس جمهور #ونزوئلا گفته است که دولت آمریکا از سازمان جاسوسی سیا برای انجام عملیات تروریستی در ونزوئلا استفاده میکند.
♨️«آنها به سیا چراغ سبز نشان داده اند تا توسط عناصر خود عملیات تروریستی و مخفیانه علیه اهداف نفتی، برق، نظامی و انتخاباتی و دیگر اقدامات مخفیانه کثیف را انجام دهند.»
💢به دنبال دستگیری یک #جاسوس_اقتصادی در هفته گذشته در ونزوئلا ، دادستان ونزوئلا گفته است که این فرد و تیم همراه او علاوه بر #سابوتاژ_اقتصادی در پالایشگاه های این کشور، قصد ایجاد اخلال در شبکه برق را نیز داشته اند.
❌🎥 نکته مهم رهبر انقلاب در مورد شهید باقری در سال ۹۲
شهیدی که راه ۲۵ ساله را در ۲ سال طی کرده است
۹۲/۹/۲۵
#ایران_یکپارچه
❌مگر میشود از هاشمی و جنگ گفت و از مک
فارلین گیت! و ماجرای کیک و کلت و «کلید»
نگفت!؟
❌مگر میشود از هاشمی گفت و از دلارهایی که برای خرید سلاح به حساب فرزندانش واریز میشد اما بازگشتی برای ایران نداشت سخن گفت!؟
❌مگر میشود از هاشمی گفت و از خوراندن جام زهر به امام مستضعفین نگفت، هرچند امام مدبرانه این جام را قبول کرد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت مردم در قدرت اقتصادی جهان!
اینجا آمریکا قبله آمال غربگدا ها کشوری که تحت هیچ تحریمی نیست!
🔴نماینده ویژه آمریکا: میخواهیم ایران را پای میز مذاکره بیاوریم
🔹الیوت آبرامز در سخنانی "با ضدیهودی و حامی اول تروریسم خواندن ایران"، مدعی شد که سیاست آمریکا در خصوص ایران بر دو پایه "ممانعت از دستیابی ایران به پول به برای انجام کارهای ییثباتکننده و "آوردن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره برای عقد توافقی جامع" استوار شده است.
🔴ایران و دو بحران منطقه ای
🔘ایران در حال حاضر با دو بحران عمده منطقه ای از حیث سیاسی و امنیتی مواجه است، بحران اول پیوند استراتژیک الکاظمی با آمریکا به گونه ای که علی رغم همه شوها سیاسی که در مقابل نیروها حشد الشعبی و مقامات ایران انجام داد امکان و احتمال یک ضربه غیرمنتظره به عمق استراتژیک ایران یعنی حشدالشعبی وجود داشته و این نیروها در آماده باش و رصد متقابل تحرکات الکاظمی هستند.
🔘تا پیش از این الکاظمی در سفر خود به ایران به مقامات ایرانی اطمینان داده بود که تا مهرماه امسال حدود 60% نیروها آمریکایی از عراق تخلیه خواهند شد اما مقامات ایرانی با این مسئله مخالفت کرده و خواستار اخراج کامل آمریکایی ها شده و مسئله ترور سردار سلیمانی در خاک عراق به عنوان میهمان و مسئولیت دولت عراق در این مورد را به او گوشزد کردند.
🔘با این حال طبق رصدها صورت گرفته پیوندی استراتژیک میان الکاظمی و ایالات متحده دیده می شود به گونه ای که الکاظمی طرح حذف گام به گام حشد و نیروها ایرانی در عراق را دنبال می کند مانند حذف پرچم حشد از روی دفاتر و مراکز دولتی ،دستگاه ها امنیتی سازمان حشد و یا تعطیلی گام به گام برخی دفاتر و مراکز حشد الشعبی که میتوان در این راستا و در قبال وعده ها اقتصادی امنیتی آمریکا به عراق تحلیل کرد.
🔘بحران دوم افزایش عمق استراتژیک و گستردگی فضا ژئواستراتژیک رژیم اسرائیل در مقابل ایران در قالب طرح ها صلح کشورها عربی با اسرائیل است، به طور قطع ما در این راستا در کشورهایی مانند امارات و بحرین شاهد احداث پایگاه ها جاسوسی و خرابکاری از سوی رژیم اسرائیل برای بهم زدن توازن امنیتی نظامی خود با ایران خواهیم بود و این پایگاه ها دقیقا نقش همان پایگاه ها برون مرزی موساد در ایران در استان خوزستان با همکاری ادراه دوم ساواک در زمان طاغوت پهلوی برای جاسوسی و رخنه و رصد و خرابکاری را دنبال خواهند کرد، به علت شرایط حساس فعلی برآورد میشود استفاده سازمان موساد از کشورهایی چون امارات و بحرین در همسایگی ایران متمرکز بر هدایت برنامه ریزی ها لازم برای ترورها هدفمند در ایران خواهد شد.
مناجات حضرت امیرالمومنین ع.mp3
9.33M
🔉 #مناجات_حضرت_امیر
🔸مناجات حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
♥️🎉♥️🎉
🎉♥️🎉
♥️🎉
📖 #بی_تو_هرگز (داستان واقعی)
🌹 شهید سیدعلی حسینی
📌 قسمت چهارم
اون روز می خواستیم برای خرید عروسی و جهیزیه بریم بیرون. مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره. اونم با عصبانیت داد زده بود، از شوهرش بپرس و قطع کرده بود.
به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش، بالاخره تونست علی رو پیدا کنه. صداش بدجور می لرزید. با نگرانی تمام گفت:
_سلام علی آقا. می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون. امکان داره تشریف بیارید؟
_شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید. من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام. هر چند، ماشاء الله خود هانیه خانم خوش سلیقه است. فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید، بالاخره خونه حیطه ایشونه. اگر کمک هم خواستید بگید. هر کاری که مردونه بود، به روی چشم. فقط لطفا طلبگی باشه. اشرافیش نکنید.
مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد. اشاره کردم چی میگه؟ و از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت:
_میگه با سلیقه خودت بخر، هر چی می خوای.
دوباره خودش رو کنترل کرد. این بار با شجاعت بیشتری گفت. علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم، البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن. تا عروسی هم وقت کمه و...
بعد کلی تشکر،گوشی رو قطع کرد؟ هنگ کرده بود. چند بار تکانش دادم. مامان چی شد؟ چی گفت؟
بالاخره به خودش اومد؛
_گفت خودتون برید، دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن و...
برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد. تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم. فقط خریدهای بزرگ همراه مون بود. برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمیکرد. حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت: شما باید راحت باشی. باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه.
یه مراسم ساده. یه جهیزیه ساده. یه شام ساده. حدود 60 نفر مهمون.
پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت. برای عروسی نموند. ولی من برای اولین بار خوشحال بودم. علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود.
اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم غذا درست کنم. من همیشه از ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم. برای همین هر وقت اسم آموزش آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم. بالاخره یکی از معیارهای سنجش دخترها در اون زمان، یاد داشتن آشپزی و هنر بود. هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم. از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت. غذا تقریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت. بوی غذا کل خونه رو برداشته بود. از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید.
- به به، دستت درد نکنه. عجب بویی راه انداختی.
با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم. انگار فتح الفتوح کرده بودم. رفتم سر خورشت، درش رو برداشتم، آبش خوب جوشیده بود و جا افتاده بود، قاشق رو کردم توش بچشم که...
نفسم بند اومد. نه به اون ژست گرفتن هام، نه به این مزه. اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود...
گریه ام گرفت. خاک بر سرت هانیه. مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر. و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد. خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟ پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت...
- کمک می خوای هانیه خانم؟
با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم. قاشق توی یه دست، در قابلمه توی دست دیگه. همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود. با بغض گفتم: نه علی آقا. برو بشین الان سفره رو می اندازم.
یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد. منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون.
- کاری داری علی جان؟ چیزی می خوای برات بیارم؟
با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن. شاید بهت کمتر سخت گرفت.
- حالت خوبه؟
- آره، چطور مگه؟
- شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه.
به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم: نه اصلا. من و گریه؟!
تازه متوجه حالت من شد. هنوز قاشق و در قابلمه توی دستم بود. اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد.
_چیزی شده؟
به زحمت بغضم رو قورت دادم. قاشق رو از دستم گرفت. خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید. با خودم گفتم: مردی هانیه! کارت تمومه.
چند لحظه مکث کرد. زل زد توی چشم هام.
_واسه این ناراحتی، می خوای گریه کنی؟
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه.
_آره. افتضاح شده.
با صدای بلند زد زیر خنده. با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم. رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت. غذا کشید و مشغول خوردن شد. یه طوری غذا می خورد که اگر یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه. یه کم چپ چپ، زیرچشمی بهش نگاه کردم؛
- می تونی بخوریش؟ خیلی شوره. چطوری داری قورتش میدی؟
♦️ادامه دارد..
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
خانم طلبه:
♥️🎉♥️🎉
🎉♥️🎉
♥️🎉
📖 #بی_تو_هرگز (داستان واقعی)
🌹 شهید سیدعلی حسینی
📌 قسمت پنجم
از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت.
- خیلی عادی. همین طور که می بینی. تازه خیلی هم عالی شده. دستت درد نکنه.
- مسخره ام می کنی؟
- نه به خدا.
چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم. جدی جدی داشت می خورد. کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم. گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه. قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم، غذا از دهنم پاشید بیرون.
سریع خودم رو کنترل کردم و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم. نه تنها برنجش بی نمک نبود، که اصلا درست دم نکشیده بود! مغزش خام بود. دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش. حتی سرش رو بالا نیاورد.
_مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی.
سرش رو آورد بالا، با محبت بهم نگاه می کرد.
_ برای بار اول، کارت عالی بود.
اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود، اما بعد خیلی خجالت کشیدم. شاید بشه گفت، برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد.
هر روز که می گذشت، علاقه ام بهش بیشتر می شد. لقبم اسب سرکش بود و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود. چشمم به دهنش بود. تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم. من که به لحاظ مادی همیشه توی ناز و نعمت بودم، می ترسیدم ازش چیزی بخوام. علی یه طلبه ساده بود، می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته، چیزی بخوام که شرمنده من بشه. هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت. مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره.
علی الخصوص زمانی که فهمید باردارم، اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد. دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم. این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد. مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی، نباید به زن رو داد، اگر رو بدی سوارت میشه.
اما علی گوشش بدهکار نبود. منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو بکنه. فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم. منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم.
9 ماه گذشت. 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود. اما با شادی تموم نشد. وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد.
مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده، اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات، مژدگانی هم می خوای؟
و تلفن رو قطع کرد. مادرم پای تلفن خشکش زده بود و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد.
مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت. بیشتر نگران علی و خانواده اش بود و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم.
هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده. تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه. چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت، نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم.
خنده روی لبش خشک شد. با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد. چقدر گذشت؟ نمی دونم. مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین.
- شرمنده ام علی آقا، دختره
نگاهش خیلی جدی شد. هرگز اون طوری ندیده بودمش. با همون حالت، رو کرد به مادرم، حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید.
♦️ادامه دارد...
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
♥️🎉♥️🎉
🎉♥️🎉
♥️🎉
📖 #بی_تو_هرگز (داستان واقعی)
🌹 شهید سیدعلی حسینی
📌 قسمت ششم
مادرم با ترس، در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون.
اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش. دیگه اشک نبود، با صدای بلند زدم زیر گریه، بدجور دلم سوخته بود.
- خانم گلم، آخه چرا ناشکری می کنی؟ دختر رحمت خداست، برکت زندگیه، خدا به هر کی نظر کنه بهش دختر میده، عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود.
و من بلند و بلند تر گریه می کردم. با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد و اصلا حواسم نبود مادرم بیرون اتاق، با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه.
بغلش کرد. در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار داد. چند لحظه بهش خیره شد، حتی پلک نمی زد. در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود، دانه های اشک از چشمش سرازیر شد.
- بچه اوله و این همه زحمت کشیدی، حق خودته که اسمش رو بزاری، اما من می خوام پیش دستی کنم. مکث کوتاهی کرد،
_زینب یعنی زینت پدر.
پیشونیش رو بوسید،
_خوش آمدی زینب خانم
و من هنوز گریه می کردم. اما نه از غصه، ترس و نگرانی.
بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود، علی همه رو بیرون کرد. حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه. حتی اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت.
خودش توی خونه ایستاد. تک تک کارها رو به تنهایی
13990631_40488_12811k.mp3
16.72M
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
صوت کامل امروز سخنرانی تلویزیونی رهبر فرزانه انقلاب در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس
۹۹/۶/۳۱
#سلامتی_فرمانده_صلوات
بنام خدا « زبان » 🌺 هرگاه بخواهیم کلمه ی « زبان » را بگوییم ، زبان باید بسرعت روی مخارج زبان بچرخد و مخرج لازم را مثلا ، برای حرف « ز » انتخاب کرده ، سپس بلافاصله به سراغ حرف « ب » رفته و انگاه ارام بگیرد و اجازه دهد حرف « ا » از فضای دهان پخش شود و بلافاصله روی مخرج « ن » قرار گیرد تا واژه ی « زبان » تلفظ شود 🌺 حالا برای خواندن یک مقاله و یا ایراد سخنرانی، این زبان چه جوالانی « گردش » باید در دهان داشته باشد که مسلسل وار جای خود را عوض کند 🌺 و اگر دیر بجنبد کلمه ی غلطی بر زبان جاری می شود 🌺 جالب اینجاست که این جابجایی انچنان برایمان بصورت خودکار عادت شده که انسان می تواند همه ی حوادث عالم هستی را با همین قطعه گوشت ، بسیار ساده ادا کند 🌺🌸🌼🌺
بنام خدا « سبک زندگی » تنها مقصود ما از زندگی عشق ورزیدن به یکدیگر است 🌺 حالا که از عهده ی این مهم بر نمی اییم ، دست کمبکوشیم تا یکدیگر را ازار ندهیم 🌺🌸🌼🌺
✨
سر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد:
#به_رسم_ادب
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ❤
#به_تو_از_دور_سلام 🙂
#به_سلیمان_جهان_از_طرف_مور_سلام
دلدادگی💙
❤قـــرار صـــبـــحــگـــاهــی
قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج):
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ☆
♡دعای عهد♡
💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ
💠وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ
💠وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ
💠وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
💠وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ
💠وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ
💠وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ
💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
💠اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ
💠وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ
💠وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ
💠یا حَىُّ یا قَیُّومُ
💠أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ
💠الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ
💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ
💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ
💠وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ
💠وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ
💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى
💠وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ
💠یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ
💠اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
💠الْقائِمَ بِأَمْرِکَ
💠صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ
💠عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ
💠فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها
💠سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها
💠وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ
💠مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ
💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ
💠وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ
💠وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ
💠أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ
💠فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا
💠وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى
💠عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى
💠لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً
💠اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ
💠وَالذّابّینَ عَنْهُ
💠وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ
💠وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ
💠وَالْمُحامینَ عَنْهُ
💠وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ
💠وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
💠اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ
💠الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى
💠مُؤْتَزِراً کَفَنى
💠شاهِراً سَیْفى
💠مُجَرِّداً قَناتى
💠مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى
💠فِى الْحاضِرِ وَالْبادى
💠اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ
💠وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ
💠وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ
💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ
💠وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
💠وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ
💠وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ
💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ
💠وَاشْدُدْ أَزْرَهُ
💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ
💠وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ
💠فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ
💠ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ
💠بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ
💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ
💠وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک
💠َحَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ
💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ
💠وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ
💠وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ
💠وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ
💠وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ
💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
💠وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ
💠مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ
💠اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ
💠مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ
💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ
💠وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ
💠اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ
💠عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ
💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ
💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً
💠وَ نَراهُ قَریباً
💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ
🔹آنگاه سه بار بر ران خود دست میزنی و در هر مرتبه میگویی:
💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
ِ
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج والعافیةَ وَ النَصر بِحَقِّ حضرت زینب(س)
✨
سر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد:
#به_رسم_ادب
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ❤
#به_تو_از_دور_سلام 🙂
#به_سلیمان_جهان_از_طرف_مور_سلام
✳ تقوا، کمش هم انسان را نجات میدهد
💠 «وَاجْعَل بَینکَ وَ بَینَ اللّهِ، سِتراً وَ إن رَقَّ.» (و بین خودت و خدا ستری قرار بده؛ اگرچه نازک باشد) (نهجالبلاغه، حکمت۲۴۲)
🔻 یعنی حریمی هر چند نازک، بین خودت و خدای خودت حفظ کن. خدا شاهد است که بهترین امتحان برای بشر، حوادث همین عالم است. آن که #تقوا دارد، اگرچه کم، ما میبینیم در حوادثی که پیش میآید، میتواند خودش را حفظ کند. آن که تقوا ندارد، وقتی در این حوادث قرار بگیرد، آنجا است که عجیب #انحراف پیدا خواهد کرد.
🔸 تقوا! تقوا! انسان اگر تقوا پیدا کند به یک معنا خیالش راحت میشود. این، مثل کسی میماند که در اجتماعی که همه بیمار هستند و بیماریشان مسری است، واکسنزده وارد میشود. لذا #علی علیه السلام در #نهج_البلاغه میفرماید: تقوا کمش هم که شده انسان را نجات میدهد. تقوا ناجی انسان است.
👤#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
📚 از کتاب «فَلیَبکِ ٱلباکون: توسلات اصحاب امام حسین (ع)»
📖 ص ۵۹
#صلیاللهعلیڪیااباعبداللهع ♥️
🔴آقای روحانی آدرس صحیح تر را لطفا بدهید /مدیرانی که عصاره یکصد سال غربزدگی در ایران هستند....
اینکه بخشی از مشکلات کشور متاثر از دشمنی دشمنان است شکی نیست و چیز جدیدی هم نیست . ملت ایران در طول ۲۰۰ سال اخیر دشمنانی داشته است که همواره بر ما فشار وارد کرده اند. بلاخره دشمنی و فشار بر ملتها از ویژگی های استعمارگران و شیاطین است .
اما این شیاطین آیا به تنهایی موفق به ایجاد این همه فشار بر ملت ما شده اند ؟ خیر
وجود تفکر غربزدگی و تحقیر توانایی های ملی در بخشی از جامعه ایرانی در ۱۰۰ سال اخیر عامل اصلی کمک به دشمنان برای ایجاد سلطه و فشار بر ملت ایران بوده اند . در ۷ سال اخیر شاهد حاکمیت مدیرانی بر امورات کشور بوده ایم که عصاره یکصدسال غربزدگی در کشور ایران بوده اند و عامل اصلی این همه جنایت و فشار در سالهای اخیر بر مردم ما شده اند.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سردار کوثری: اکبر گنجی در سپاه بود اما حتی یک روز هم جبهه نرفت!
🔴#عکس_نوشت|فهمیده یا ادا درمیاره؟!
🔹روحانی(۹۲/۲/۲۴): آمریکاییها کدخدای جهان هستند و با کدخدا بستن راحت تر است!
🔹روحانی(۹۹/۷/۵): مردم باید به خاطر گرانی آمریکا را لعن و نفرین کنند!
🔻تو این ۷سال، زندگیمون نابود شد و آیندهمون بر باد رفت، تا جنابِ پریزیدنت بفهمه آمریکا کدخدای جهان نیست؛ همان شیطان بزرگ است!
🔴بهلطف نظارت مردمی، #عادتهای_طاغوتی بازمانده از مجلس دهم یکییکی دارند حذف میشوند✌️
اما لازم است به کسانیکه از بغض #مجلس_انقلابی دارند با #دناپلاس و #واكسن متلک میسازند، یادآوری کنم:
نگذارید در چاه رانتها و کثافتکاریهای مجلس عندلابی🤮 را بردارم که تعفنش کل تایملاین را برمیدارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روحانی ۵مهر ۹۹: مردم اگر لعن و نفرین دارند برای گرانی اجناس، آدرسش آمریکاست، جمهوری اسلامی کاری نکرده است.
روحانی ۲۲ فروردین ۹۲: شرم نمی کنید که هر روز دست در جیب مردم می کنید، نمیتوان تمام ناکارآمدیها را پای تحریم نوشت.
🔴️اسرائيل براى سالها به زنان يهودى اتيوپيايى تبار بدون اطلاع انها داروى نابارورى تزريق ميكرد ( به راحتى در قالب واكسن امكانپذير است)كه اين عمل باعث افت ۵۰% بارورى انها طى يك دهه شد! نهايتا در سال ٢٠١٣ اين دولت مجبور به اعتراف به اينكار شد.
🔻اين اعتراف باعث تظاهراتهاى خشونت بار اين اقليت افريقايى شد. اين جامعه قبلا هم در سالهاى ١٩٩٦طعم تحقير را چشيده بود وقتى كه خون اهدايى انها به بهانه احتمال ابتلا به ايدز دور انداخته شده بود. ظاهرا در درون قوم برگزيده ، بعضيها برگزيده ترند.
🔻نژاد پرستى در بين مقامات اسرائيل گاهى بصورت كاملا اشكار ميباشد تا جايى كه سخنگوى وزارت دفاع انها مهاجران افريقايى تبار را به سرطان تشبيه كرده.