eitaa logo
تست هوش 🤩اطلاعات عــمومی🤔باید بدونی
17.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حس خوب
. .عروسش👰🏻📵📜 پسری قبل از ازدواج باباش بهش یک نامه داد و گفت شب عروسی اینو به خانومت بده و خود هیچوقت اینو نخون! بابای اون پسر مُرد؛ پسر از یک دختر ثروتمند خواستگاری کرد و شب عروسی طبق وصیت پدر نامه رو به دختر داد و وقتی که اونو خواند یک کشیده به پسره زد و گفت الان منو طلاق بده! از یک دختره فقیر خواستگاری کرد و نامه به دختر داد اونم کشیده زد و طلاق خواست! از فامیل خواستگاری کرد از دوست و آشنا و هر بار این بلا به سرش اومد که در نهایت خواست نامه را بخواند چیزی که در آن بود هوش از سر پسر پراند،نمیتوانست باور کند در نامه نوشته بود: عروس عزیزم اکنون که این نامه را میخوانی باید بدانی که پیشاپیش شرمنده ام که تو را در چنین مخمصه ای گرفتار میکنم....😱🔥👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2703229294Ccd93748d54 🔴 ادامه نامه رو بخون👆😳😳
😳🔞این که تو روستا زندگی میکنه بعد از بیدار شدن متوجه دل درد شدیدی میشود وی با مراجعه به دکتر متوجه میشود😱..... که یک در معده او زندگی میکند ویدئو بیرون کشیدن مار رو با هم ببینییم (ویدئو سنجاق شده )👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2930704703C69f6e5dafd https://eitaa.com/joinchat/2930704703C69f6e5dafd 📌ویدئو ترسناک نیس و جالبه
😳🔞این که تو روستا زندگی میکند بعد از بیدار شدن متوجه دل درد شدیدی میشود وی با مراجعه به دکتر متوجه میشود😱..... که یک در معده او زندگی میکند ویدئو بیرون کشیدن مار رو با هم ببینییم (ویدئو سنجاق شده )👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2930704703C69f6e5dafd https://eitaa.com/joinchat/2930704703C69f6e5dafd 📌ویدئو ترسناک نیس و جالبه
۱۸ ساله ام هر شب ۳ به کجا می رود ⁉️⚠️ سرگذشت تلخ اما واقعی... شبی بود که متوجه سر وصداهای عجیبی از اتاق دخترم الهام میشدم اما اهمیت نمیدادم ؛ یک شب ساعت حدود ۳ نصف شب رفتم اتاق که در کمال تعجب دیدم نیست 😳 برگشتم و با ترس همسرم مریم را بیدار کردم و با عجله به اتاق رفتیم اما در کمال ناباروری دیدم ....😱 داستان 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194 برا سرگذشت و داستان های واقعی عضو شوید
۱۸ ساله ام هر شب ۳ به کجا می رود ⁉️⚠️ سرگذشت تلخ اما واقعی... شبی بود که متوجه سر وصداهای عجیبی از اتاق دخترم الهام میشدم اما اهمیت نمیدادم ؛ یک شب ساعت حدود ۳ نصف شب رفتم اتاق که در کمال تعجب دیدم نیست 😳 برگشتم و با ترس همسرم مریم را بیدار کردم و با عجله به اتاق رفتیم اما در کمال ناباروری دیدم ....😱 داستان 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194 برا سرگذشت و داستان های واقعی عضو شوید