هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔻سیل جمعیت اصفهان در تشییع جنازه یک «عالم وارسته»، «مهدوی» و «مدافع سرسخت ولایت».
🔻مطمئن باشید هیچکدام از عالمان #علوم_انسانی سکولار و «مدعیان زباندراز مردمشناسی» هیچ تحلیلی در این باره نخواهند نوشت و هیچ میزگرد و نشستی هم درباره آن برگزار نخواهند کرد.
اما کافی است کوچکترین اجتماعی در تقابل با ارزشهای اسلامی و انقلابی صورت گیرد آنگاه است که کفتارصفت مشغول لاشخوری میشوند.
🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴بیحجابی و سلامت روان اجتماع!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻چند روزی است که کلیپی از سخنرانی جناب دکتر خدایاریفرد، در دفاع روانشناسانه از بیحجابی در حال پخش است.
همه سخن وی این است:
«تا زمانی که کسی با چادر و روسری میآید، این خودش است و کسی که بدون چادر و بدون حجاب میآید این هم «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع بیشتر به نفع جامعه است تا اینکه یک چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم.»
روح استدلال این استاد محترم این است که حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند و الا اگر آنها را بر غیر خواستهشان اجبار کند، نه تنها هرگز موفق نخواهد شد، سلامت روان اجتماع را نیز به خطر خواهد انداخت!
🔸در این رابطه چند سؤال از این استاد محترم میپرسم:
1⃣به چه دلیل اگر هر کس آنگونه که شخصاً دوست دارد، در انظار عمومی ظاهر شود، سلامت روان «جامعه» تأمین میشود؟ آیا اگر کسی صرفاً بر اساس خواستههای شخصی خود در جامعه ظاهر شود و هیچ احترامی برای دیگران و هنجارهای آنان قائل نباشد، اساساً جامعهای باقی میماند که شما از سلامت روان آن سخن بگویید؟
2⃣انسانها را تا کجا مجاز میدانید «همانگونه که هستند» در اجتماع ظاهر شوند؟ آیا جنابعالی به عنوان یک روانشناس، برای این خودگرایی و فردگرایی در عرصه زیست اجتماعی حد و مرزی قائل هستید؟ آیا در همه عرصهها، توصیه روانشناختی جنابعالی این است که برای تأمین سلامت روان جامعه، افراد لازم است آنگونه که هستند ظاهر شوند؟ مثلا در رانندگی، در عمل به مقررات اجتماعی، قوانین مدنی، جزایی، کیفری و امثال آنها نیز همین توصیه را دارید؟ اگر خیر، چرا؟ چه تفاوتی میان آن قوانین و هنجارها با قانون حجاب وجود دارد؟
3⃣این مبنای روانشناختی جنابعالی چه نسبتی با توصیههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی اسلام دارد؟
4⃣آیا اگر هر کسی همانگونه که هست و همانگونه که دوست دارد در اجتماع ظاهر شود، نظم و انضباط و حقوق اجتماعی تأمین میشود؟ اگر خواست کسی با خواست شما در تعارض بود، حق تقدم با کدامیک است؟ اگر کسی دوست داشت که به هنگام رانندگی مرتب بوق ماشین خود را آن هم با صدایی گوشخراش به صدا درآورد، آیا دیگران حق دارند که جلوی او را بگیرند یا خیر؟ آیا اگر جلوی او گرفته شود، سلامت روان او به خطر نمیافتد؟ اگر فی المثل دانشجوی شما دوست داشت با رکابی و شلوارک و قلیان در کلاس شما حاضر شود، آیا شما به او اجازه میدهید؟
5⃣آیا از منظر روانشناسی جنابعالی، انسانها هیچ وظیفهای نسبت به دیگران و نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؛ حتی اگر به قیمت ایجاد بیثباتی خانوادگی دیگران تمام شود؟ آیا آدمیان نسبت به هنجارهای اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارند؟
6⃣اگر خواستههای فردی کسی، نه تنها هیچ سود و منفعتی برای جامعه نداشته باشد؛ بلکه آسیبهای جنسی و جسمی هم بر جامعه وارد کند باز هم سلامت روان اجتماع را در آن میبینید که هر کس خودش باشد؟
🔹و دهها پرسش دیگری که «این زمان بگذار تا وقت دگر.»
#علوم_انسانی
#حجاب
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢«از همان جا که رسد درد همان جاست دوا»
✍️احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻بعضاً میبینیم که برخی از بزرگان و دلسوزان جامعه و معتقدان به ارزشهای اسلامی، بدون آنکه توصیف دقیق و واقعبینانهای از پدیدهی «بیحجابی مدرن» داشته باشند، خیلی قاطع میگویند: «اگر مشکل شغل، مسکن و ازدواج حل شود، معضل بیحجابی برچیده میشود.»!
🔻بیان چنین راهکاری برای حل معضل «بیحجابی» نشان میدهد که این عزیزان علیرغم دغدغههای مبارک و ارزشمندی که دارند، درک درستی از این واقعیت اجتماعی ندارند! به همین دلیل داروی تجویزی آنان، هیچ تأثیری در درمان این بیماری ندارد.
🔹این عزیزان، یا باوری به «مطالعات میدانی» ندارند و یا اطلاعی از آنها ندارند! وگر نه میدانستند که بر اساس آمارهای موجود اغلب بیحجابان در جامعه ما نه مشکل شغل دارند؛ نه مشکل مسکن دارند و نه مشکل ازدواج! بر اساس برخی از آمارها، بیش از هفتاد درصد از بیحجابان متأهلاند!
🔶نکته مهم و کلیدی آن است که:
«توصیف» و «تبیین» و «فهم علل و عوامل» یک پدیده، مقدمه «پیشبینی» و «کنترل» آن است. یعنی بدون داشتن فهمی واقعبینانه از آسیبهای اجتماعی، کنترل آنها و ارائه دستورالعمل برای «تضعیف» یا «زدودن» آنها، خاماندیشی است.
#حجاب
#علوم_انسانی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢ضرورت آشنايي با مباني نظري اسلام برای اجتهاد
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علمای گذشته به هنگام معرفی دانشهای مورد نياز اجتهاد فقهی، به صورت خيلی مجمل از دو دانش فلسفه و کلام سخن میگفتند. فلسفه ناظر به هستیشناسی و کلام نيز ناظر به مبانی الهياتی و دينشناختی بود.
به عنوان مثال، #شهيد_ثانی دربارهی ميزان آشنايی با علم کلام میگويد، شرط اجتهاد فقهی عبارت است از شناخت خدا، صفات جلال و جمال او، عدل و حکمت او. اعتقاد به پيامبری حضرت محمد(ص) و عصمت او؛ و اعتقاد به امامت ائمة اطهار(ع) و عصمت آنان. شهيد ثانی میفرمايد آگاهی افزونتری از مسائل کلامی و اعتقادی لازم نيست.
#فاضل_تونی (م1071ق) دربارة نياز به علم کلام ميگويد: آگاهی از احکام شرعی، متوقف بر علم به اين است که
اولاً، سخنان خداوند قابل فهماند؛
ثانياً، معنای آنها همان معانیای است که از ظواهر کلمات و جملات وحی فهميده میشود و خداوند معنای خلاف ظاهر را اراده نمیکند. اما علم به اين دو مسأله متوقف بر علم به اين است که خداوند حکيم است و مرتکب کار قبيح نمیشود. افزون بر اين، علم به احکام شرعی، متوقف بر علم به صدق پيامبر و ائمه اطهار است. و اينها مسائلی است که در علم کلام مورد بحث و اثبات قرار میگيرند. در عين حال، «حق اين است که احتياج به کلام، به منظور تصحيح باورهاست و ويژهی احکام شرعی نيست»
آيتالله #مکارم_شيرازی هم به صورت اجمالی و بسيار مختصر ميفرمايد، برای اجتهاد و نظريهپردازی فقهی، نيازمند به علم کلام هستيم. زيرا اثبات حجيت سخن و رفتار و سکوت معصوم، متوقف بر اثبات امامت و عصمت اوست؛ همانطور که اثبات حجيت ظواهر کتاب نيز مبتني بر اثبات حقانيت اصل قرآن است؛ و چنين مباحثي در علم کلام مورد بحث قرار ميگيرند. اما دربارة فلسفه ميفرمايد، فلسفه هيچ ارتباطي به دانش فقه ندارد؛ زيرا در فلسفه از امور حقيقي بحث ميشود در حالي که در فقه از امور اعتباري. بلکه دخالت فلسفه در اصول فقه را نيز، که از سوي برخي از اصولياني مثل آخوند خراساني، صورت گرفته است، مخل به رسالت اصلي اصول فقه ميدانند.
🔻اما به نظر ميرسد براي نظريهپردازي ديني و حتي اجتهاد فقهي بسيار بيش از اين، بايد از مباني نظري اسلام آگاهي داشته باشيم. مباني نظري نقشي جدي در نظريهپردازي دارند. و اين مباني نيز اختصاصي به مباني کلامي و الهياتي ندارند. آگاهي دقيق و استدلالي از مباني هستيشناختي، معرفتشناختي، انسانشناختي، دينشناختي و ارزششناختي اسلامي از مهمترين شرايط علمي براي نظريهپردازي اسلامي است. فهم نوع نگاه اسلام به هستي، معرفت، انسان و ارزش است که به يک نظريهپرداز در حوزههاي علوم انساني کمک ميکند، نظريهاي مبتني بر اين بنيانها ارائه دهد.
انديشمندان اسلامي، هر چند به صورت پراکنده، تلاشهاي گستردهاي را براي کشف و عرضة مباني پنجگانة يادشده به کار بستهاند. اما به اعتقاد من، آيتالله مصباح يزدي، تنها کسي است که در طول تاريخ اسلام و تشيع توانسته است مجموعهاي منسجم و عملياتي از اين مباني را آموزش داده، تدوين کنند و به صورت کتابهاي درسي در سطوح مختلف دانشجويي، و نخبگاني عرضه کنند. مباني پنجگانه يادشده، در دورههاي موسوم به «طرح ولايت» به صورتي دقيق، تنظيم شده و آموزش داده ميشوند.
#اجتهاد
#نظریهپردازی
#علوم_انسانی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢نقدهای بیپاسخ علامه مصباح بر دموکراسی غربی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علامه مصباح یزدی را میتوان از مهمترین و قویترین منتقدان نظام سیاسی دموکراسی در دوران معاصر دانست. هر چند هم حجاب معاصرت و هم کجروایتهای شیطانی غربزدگان درباره این استاد بلامنازع اندیشه اسلامی و انقلابی، توانسته است که تاکنون مانع شنیدن و خواندن سخنان و اندیشههای ایشان از سوی قشر وسیعی از تحصیلکردگان ما شود.
ایشان افزون بر نقد مستند دستاوردها و عملکرد مدعیان دموکراسی در دنیا، به نقد روششناختی، نقد مبانی و نقد پیشفرضهای نظریه دموکراسی میپردازد. و البته در کنار اینها به تبیین فیلسوفانه و محققانه نظریه بدیل یعنی «مردمسالاری دینی» هم میپردازد.
برخی از پرسشهای فیلسوفانه و البته بیپاسخ علامه مصباح درباره دموکراسی و کسانی که رأی اکثریت مردم را معیار حقانیت میدانند این است که:
1️⃣منظور از «مردم» که شما رأی آنها را معیار حق اعمال حاکمیت میدانید چه كسانى است؟ زیرا «مردم»، واژهای عام است که از طفل شیرخوار تا پیران کهنسالی را که روى تخت بیمارستان افتاده و مشاعرشان را از دست دادهاند دربرمیگیرد. آیا رأی همه آنها معیار حقانیت است؟ اگر پاسخ منفی باشد، پرسش دوم مطرح میشود که
2️⃣واجدان شرایط رأی را چه کسی و بر اساس چه معیاری تعیین میکند؟ چرا و به چه دلیلی حداقل سن برای رأیدهی را 15، 16، 17 یا 18 سال قرار دهیم؟ آیا شرط سواد نیز براى رأیدهندگان لازم است؟ آیا آشنایى با موضوعى كه میخواهند درباره آن رأى بدهند، لازم است یا خیر؟ شرط «جنسیت» چطور؟ آیا هم مردان و هم زنان حقّ رأى دارند یا فقط مختص مردان است؟
3️⃣اگر گفته شود این شرایط را در یك رفراندوم و همهپرسی جدا و قبل از رأیگیری درباره اركان حكومت، تعیین میکنیم، سؤال میشود که بحث بر سر همان نخستین انتخاباتى است كه میخواهد برگزار شود؛ در این انتخابات چه كسانى حق رأى دارند؟ شرایط همان رأیدهندگان نخستین انتخابات كه به طور طبیعى در سرنوشت انتخاباتهای دیگر نیز تأثیرگذار خواهد بود، بر چه اساسى تعیین میشود؟
🔻از مدعیان #روشنفکری و از مدافعان وطنی #دموکراسی غربی میخواهیم، به جای هوچیگری علیه آيتالله مصباح و تداوم ترور شخصیت این فیلسوف کمنظیر و محروم کردن جوانان این مرز و بوم از بهرهمندی از روشنایی اندیشه آن حکیم روشنیبخش و مصباح فرزنده فکر و اندیشه، دستکم به این اشکالات ابتدایی ایشان که ۲۳ سال است همچنان منتظر جواباند، پاسخ دهند!
#علامه_مصباح
#فلسفه_سیاسی
#علوم_انسانی
🆔 https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
به فکر ریشه ها باشیم!
🔺️تبیین علامه مصباح یزدی(قدس سره) از نقش ویژه مسائل بنیادین علوم انسانی در علوم کاربردی و امور روز مره
🔸️علوم انسانی دامنه وسیعی دارد که شامل مسائل کاربردی میشود که در زندگی روزمره عموم مردم و به ویژه خود ما نقش دارد. مسائلی مانند روانشناسی، علوم تربیتی و مسائل خانوادگی، تقریباً همگانی است و هیچکس از آن مستثنی نیست.
🔸️اگر دیدگاههای اسلامی در این زمینهها روشن شود، برکات بیشتری خواهد داشت. اما اگر خدای ناکرده در این علوم انحرافی ایجاد شود و کسانی با اسلام در این مسائل زاویه پیدا کنند، دود آن به چشم همه خواهد رفت.
🔸️یک بخش از این علوم، جنبه کاربردی دارد و بخش دیگری از آن، در سطح خاصتری با نخبگان ارتباط دارد. این نخبگان در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها در نهادهای مختلف دولتی و شبهدولتی فعالیت میکنند.
🔸️این گروه از علوم انسانی گزارههایی را استفاده میکنند که اگر خدای ناکرده انحرافی در آنها وجود داشته باشد، در ابتدا زیانش متوجه یک گروه خاص میشود، ولی نهایتاً به سایر مردم نیز سرایت خواهد کرد.
🔸️به عنوان مثال، اگر اقتصاد ما اسلامی نباشد و بر اساس تئوریهای اقتصادی رایج دنیا، یعنی اقتصاد غربی، تصمیمگیری کنیم، اختلالاتی در دستگاههای مربوط به وجود خواهد آمد و این نقایص به عموم مردم سرایت خواهد کرد.
🔸️برای مثال، اگر برخی از برنامههای اقتصادی شبههدار باشند و بر اساس اقتصاد لیبرال تصمیمگیری شود، احتمال دارد برخی قوانین ما با مسائل ربوی آلوده شود. این اشکال ابتدا متوجه نخبگانی است که در تصمیمگیریها مؤثر هستند، اما در نهایت فساد آن به جامعه نیز سرایت میکند.
🔸️همچنین یک دسته دیگر از مسائل وجود دارد که کلیتر و بنیادیتر است. این مسائل، جنبه کاربردی کمتری دارند و معمولاً داوطلبان کمتری برای تحقیق در آنها وجود دارد. زیرا طبیعی است که آدمیزاد وقتی پروژهای را اجرا میکند، دلش میخواهد نتیجهاش را ببیند.
🔸️در تحقیقات کاربردی، امکان پیادهسازی نتایج در عمل بیشتر است و تحقیقات عمیقتر باعث تشویق پژوهشگران میشود. اما مسائل بنیادی، به دلیل فاصله با عمل، کمتر مورد توجه قرار میگیرند و گاهی تصور میشود که این بحثها زاید هستند.
🔸️بنده امروز میخواهم تأکید کنم که مسائل بنیادی را نباید نادیده گرفت. دلیل اصلی این است که آن مسائلی که نتایج کاربردی دارند، منطقا متوقف بر مسائل بنیادی هستند. این مسائل مانند شاخههایی هستند که از ریشهای تغذیه میکنند.
🔸️اگر پایه خراب باشد و ریشه فاسد باشد، مواد غذایی به درستی به شاخهها و برگها نمیرسد و ممکن است میوهای بیمارگونه و فاسد تولید کند.
🔸️تمام مردم درخت را از ساقه و شاخ و برگش میبینند، اما آنهایی که ژرفنگر هستند، متوجه میشوند که همهچیز از ریشه تغذیه میکند. مسائل بنیادی در علوم انسانی حکم ریشه را دارند. اگر این ریشهها در جای خود مستحکم باشند، شاخ و برگهایی که از آنها میروید، نتیجۀ خوبی خواهد داد.
🔸️برعکس، اگر این ریشهها فاسد شوند یا مواد سمی به آنها برسد، آثار نامطلوبی در شاخ و برگها و نهایتاً در میوهها خواهد داشت. گاهی نیز ممکن است نتوان ثابت کرد که این میوهها مضر هستند و در نهایت، وقتی آثار آنها ظاهر میشود، کار از کار گذشته و میوه مصرف شده است.
۱۳۸۹/۰۴/۰۴
#علوم_انسانی
#مصباح_اندیشه
#اندیشه_بنیادین
📱 @mesbahyazdi_ir