eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
98 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
29 فایل
⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🎊پیشاپیش میلاد با سعادت و 🌹🎊فرخنده حضرت زهرا (س) 🌹🎊بر تمام شیعیان و 🌹🎊بر پیشگاه حضرت صاحب (عج) 🌹🎊و شما دوستان تبریک و تهنیت باد❤️🎊 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ 💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 کسی که برای خدا کار کنه نیازی به دیده‌شدن نداره! 🔻 یک بار، یک تقدیرنامه براش فرستاده بودند. خیلی ناراحت شد و به‌هم ریخت. گفتم: داداش چه اشکالی داره این چیزها؟ چرا تو از تعریف دیگران، برآشفته می‌شی؟ بالاخره تعریف از خوبی‌ها، یعنی ترویج اون خوبی‌ها. گفت: خواهر خوبم! من تو زندگی دنبال یه هدف بزرگم و اون هم خداست. کسی که طرف حسابش خدا باشه و برای خدا کار کنه، نیازی به سروصدا راه‌انداختن و دیده‌شدن نداره. ساکت شد. داشتم نگاهش می‌کردم. انگار تا حرفش بیشتر جا بیفتد، ادامه داد: این تعریف و تقدیرها، انسان رو در رسیدن به هدف بزرگ، کوچیک و سست می‌کنه؛ انسان رو می‌کشونه به سمت وادی کثیف و تاریک خودخواهی و خودپرستی؛ ما برای خداپرستی خلق شدیم، نه این چیزهای حقیر! 📝 خاطره‌ای از به روایت خواهر شهید ❤️ 💬 حرف حساب: یاد این جمله‌‌ از افتادم که فرمودند: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آن کس که باید ببیند، می‌بیند...
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🥀 🍃خُدایا❗️ نَصیبم‌ڪُن😍 دِلم❣‌بَراےحُسین‌خرازےپَرمیڪِشد دِلم‌براے 🍁دُنیارا رَها ڪُنید وِل‌ ڪنید هَمهـ چیز را دَر آخِرَٺ‌ ڪُنید و رِضاے خُدا را بر رِضاے ارجَحیٺ‌ دَهید...✔️
◽️وقـتی حـجابـمون حـفـظ بشـہ چـشـممون پـاڪـ مـیـشـہ، وقـتی چشـممـون پـاڪـ شـد دلـمـون پـاڪ مـیـشـہ♥️ ◽️وقـتی دلـمون پـاکـ شـد خـــدا عــاشقـمون مـیشـہ.. وقـتی خدا عاشقمـون شد شـهیـد مـیشیـم🥀🌷 چه خریدار بهتر از خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 دختر یکی از شهدای کرمان که دوست بوده میگفت یه بار حاجی اومده خونمون یه ظرف زرشک پلوبامرغ هم آورده گفته یه جا دعوت بودیم غذا دادن یادم اومد زرشک پلو دوست داری برات آوردم. 🔹الان خیلی پدرا نمیدونن غذای موردعلاقه بچه شون چیه. فراتر از پدر بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ صبح و شب عشق تو را رو به خدا جار زدم شهد نامت برود از دهنم می میرم دور تا دور مرا یاد شما پر کرده از کسی غیر دم بزنم می میرم صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین❤️ 😍✋ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷 دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبه‌روی خوابگاه زنجان خانه‌هایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونک‌نشین‌ها. همیشه چشمم به این خانه‌ها می‌افتاد، اما هیچ‌وقت فکر نکرده بودم به آدم‌هایی که توی این آلونک‌ها زندگی می‌کنند. اوضاع‌شان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانه‌ها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه‌ قد و نیم قد هم پشت سرش. مصطفی تا چشمش به بچه‌ها افتاد، قربان صدقه‌شان رفت. خانه درواقع، یک اتاق خرابه‌ نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. از تیر چراغ‌برق سیم کشیده بودند و یک چراغ جلوی در روشن کرده بودند. مصطفی گفت: «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر می‌زد. برنج و روغن می‌خرید و برایشان می‌برد. وقتی هم که خودش نمی‌توانست کمک کند، چندتا از بچه‌ها را می‌برد که آن‌ها کمک کنند . 🌹 🕊 🕊🕊🥀