eitaa logo
بداهه های #روح _الله_عمران
87 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ببین چگونه هبوطش قرار داده به عالم مرام ماه بنازم که مات اوست دمادم چه سروها که به پای قدوم او فکند سر چه حاجتی ست چون من، سری بر اوی کند خم! به ظاهرست که خود دختری و خواهر نوری که زینتی ست به رخسار نور و نور مجسم. مخواه تا که برایت بخوانم آیتِ حق را مجوی تا که بگویم ز مدح او که شوم ذم کجا خسی و پر کاهی از شکوه سراید که کاه گردد اگر کوه بشنود نمی از یم چگونه ملتمسانه به خاک پاش در آیم که در قنوت دعایی کند برای چو من هم زبان بگیر به کام این چه حاجتی ست که خواهی که خواستار دعایش که بود! امام دو عالم سلام زینت مصداق "انما ولیُ اللّه" سلام دختر طه سلام آیه ی مریم شکوه نام بلند تو برده شوکت کسری! به اشک شوق نشانده دو چشم چشمه ی زمزم! بلند آینه ی آفتاب لایتناهی! شب از نگاه تو روشن ... نگاه آینه ها هم .بگو بلای دو عالم به بر بگیردم اما مباد آنکه شود تار مویی از سرتان کم . به حرمت همه ی چشمهای محو نگاهت مباد آنکه شود زانوی ارادتمان خم از آسمان کریمان نه هر که چون تو برآید ببین چگونه هبوطت قرار داده به عالم
4.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدرقه ضریح مطهرعقیله بنی هاشم ازکربلا الی شام
حاج محمود کریمی4_5773652865893535211.mp3
زمان: حجم: 16.47M
ولادت حضرت زینب (س) ۱۳۸۷ 🎙 بامدّاحی: 🕌 هیئت متوسلین به حضرت‌زینب کانال حاج محمود کریمی [ @hajmahmoud_karimi ]
11.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست نوشته شهید سلیمانی در وصف لحظه‌ای که میخواست وارد ضریح مطهر حضرت زینب شود
🌹 جز بوسه بر روی تو را در سر ندارم هر چند خواهی گفت "خواهر! سر ندارم" 😭 «می خواستم خون گلویت را بشویم شرمنده هستم من که آب‌آور ندارم» با من نگو این استخوان، دست تو بوده با من نگو ... من خواهرم ...باور ندارم انگشت تو آن سوی گودال اوفتاده ست آیا برادر میل انگشتر ندارم؟ از خیمه‌های سوخته تا پیکر تو ... چیزی بغیر از چشمهای تر ندارم این بار را تنها به بالینت رسیدم عباس ما رفته ست ... عون، اکبر ندارم هر چه که کردم نیزه از تن در نیامد نایی برای مصرعی دیگر ندارم ای کاش می شد روزها با تو بمانم سر روی حلقومت گذارم بر ندارم
مسیر راه اگر گاه از نگاهت رفت نگاه کن که کجا عطری از حرم دارد دقیقتر بنویسم ببین کدامین راه اگر نگاه کنی حال دارد .
برای اول صفر ورود به دروازه ساعات هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی ...وقتی که می برند ز درها یکی یکی خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا وقتی که می رسند شررها یکی یکی هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست پس سوی ست ثمرها یکی یکی چون سرو می روند به میدان کارزار مثل سینه سپرها یکی یکی پوشانده اند در دل نامردمان شام با آستین خویش قمرها یکی یکی آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین بر روی بام هلهله گرها یکی یکی از بیست روز قبل به حالا چنین نبود از شهر می دهند خبرها یکی یکی باید که از میانه ی بازار رد شوند تاریک گشته اند قمرها یکی یکی «بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...»
همه ملائکه بی بال و بی پر آمده اند "به عزت و شرف لا اله الا الله"
مسیر راه اگر گاه از نگاهت رفت نگاه کن که کجا عطری از حرم دارد دقیقتر بنویسم ببین کدامین راه اگر نگاه کنی حال دارد .
برای اول صفر ورود به دروازه ساعات هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی ...وقتی که می برند ز درها یکی یکی خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا وقتی که می رسند شررها یکی یکی هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست پس سوی ست ثمرها یکی یکی چون سرو می روند به میدان کارزار مثل سینه سپرها یکی یکی پوشانده اند در دل نامردمان شام با آستین خویش قمرها یکی یکی آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین بر روی بام هلهله گرها یکی یکی از بیست روز قبل به حالا چنین نبود از شهر می دهند خبرها یکی یکی باید که از میانه ی بازار رد شوند تاریک گشته اند قمرها یکی یکی «بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...»