4.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸شرح حال حضرت رباب برای علی اصغر(ع) از زبان استاد #فاطمی_نیا: 99/06/06
رب انتقم ممن عباد عترتی
و صبعو علی عجف نیاقب آتیه
😭
ما خِلت أنّ السّهم للفطام
حتّی أرتنی جهرة أیامی
😭
ندیدم اینجوری بچه رو از شیر بگیرن
#علی_اصغر
#سخن #روضه
به یادِ #روضه ی خدّ التّریب افتادم
"دلم پر آتش و چشمم پر آب شد هر دو"
#حسین_جانم
#روح_الله_عمران
@bedaheh_110
#روضه
برای اول صفر
ورود به دروازه ساعات
#یا_زینب
هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی
...وقتی که می برند ز درها یکی یکی
خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا
وقتی که می رسند شررها یکی یکی
هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست
پس سوی #زینب ست ثمرها یکی یکی
چون سرو می روند به میدان کارزار
مثل #رقیه سینه سپرها یکی یکی
پوشانده اند در دل نامردمان شام
با آستین خویش قمرها یکی یکی
آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین
بر روی بام هلهله گرها یکی یکی
از بیست روز قبل به حالا چنین نبود
از شهر می دهند خبرها یکی یکی
باید که از میانه ی بازار رد شوند
تاریک گشته اند قمرها یکی یکی
«بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام
آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...»
#روح_الله_عمران
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه
#حسین_جانم
بگذر از من ... دست من هم نیست ... تنهایم گذار
روزهایم را به یاد سنگ بر #پیشانیم
#روح_الله_عمران
39.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه #حسین_جانم
ریان بن شییب جدمون رو غریب گیر آوردند
نریمان پناهی
هدایت شده از بداهه های #روح _الله_عمران
#روضه
برای اول صفر
ورود به دروازه ساعات
#یا_زینب
هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی
...وقتی که می برند ز درها یکی یکی
خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا
وقتی که می رسند شررها یکی یکی
هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست
پس سوی #زینب ست ثمرها یکی یکی
چون سرو می روند به میدان کارزار
مثل #رقیه سینه سپرها یکی یکی
پوشانده اند در دل نامردمان شام
با آستین خویش قمرها یکی یکی
آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین
بر روی بام هلهله گرها یکی یکی
از بیست روز قبل به حالا چنین نبود
از شهر می دهند خبرها یکی یکی
باید که از میانه ی بازار رد شوند
تاریک گشته اند قمرها یکی یکی
«بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام
آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...»
#روح_الله_عمران
هدایت شده از بداهه های #روح _الله_عمران
روضه حضرت زهرا
روضه نبش بدن مطهر جعفر بن ابی طالب
روضه کربلا
🔷
دیدم بهار سوخت و پاییزِ پرپر ست
آغاز گوشه گیری محراب و منبر ست
واژه به واژه دور سرم چرخ می زنند
باز این چه شورش ست که بر جان دفتر ست
عمری اگر گذشت از این ژنده پیر دهر
آن روز روز دیگر و آن، گاهِ دیگر ست
#ابن_قتیبه است که آورده در کتاب
این #ابن_شیبه است کدامش نکوترست
آنگه که ابرهای سیاه از هزار سوی
کج کرده راه و روی به دامان آن در ست
🔷
فریاد می زد او که #علی پس کجاست.. این
فریاد آن فراری از بدر و خیبرست
خورشید را صدا زد و ماه آمد از محاق
فرمود کیست ، آنکه مناداش حیدر ست
این خانه را هوای غریبی' گرفته است
آرام تر که خاطر طبعم مکدّر ست
#زهرا #علی کجاست خلایق معطلند
یا بیعت ست یا که... خدایا چه در سرست
هیزم بیاورید...
ولی #فاطمه ست او
حتی اگر که #فاطمه در پشت آن درست
#مرثیه_خوان! بخوان که دل ابرها گرفت
آخر نه نای گفتن و نه جای باور ست
ما در میان خانه و مادر به پشت در
میخی درون سینه و داغی به پیکر ست
گلبرگهاش بین دو مژگان یار ریخت
هرم حرارت ست که بر روی مادر ست
🔷
ای کاش... کاش کسی"آه"میکشید
این چوبِ دربِ خانه ی دخت پیمبر ست
#جبریل بی اجازه نزد دست بر رُخش
رخسار در، چگونه به خاشاک آذر ست
دیدم که اشک بر رُخ بابا نشسته است
خالی ست جای #حمزه و هم جای #جعفر ست
"بگشای بال خویش برادر نگاه کن
اسلام لَنگِ یک، دو جگر دار دیگر ست
#عباس یا #عقیل کدام از تبار توست
باز آ نگر #علی ست که بی یار و یاور ست
🔷
وقتی که لرزه بر دل #عمار می نشست
دیگر چه انتظار ز اصحاب #خیبر ست
گفتا"#علی ! خلیفه ی پیغمبرست این
دستت دراز دار ، که این، روز دیگر ست"
گفتا"اگر نه"
گفت که چشمت در آوریم
"پس کشته اید آنکه نبی را برادر ست"
رو سوی قبر کرد و دلش سوی خانه بود
این صبر با کدام ثوابی برابر ست
فرزند مادرم منم و زخم دیگرم
دستان من چگونه به بندی معطر ست
#هارون به چنگ #سامری افتاد عاقبت
گوساله ای خدای چنین قوم ...
#زهرا رسید و معجرِ خود را کشید و گفت
"او را رها کنید!" چه رخ داده؟ محشرست؟!
⬛️ دیوارها به لرزه در افتاده و ستون
⬛️ از جای کنده ؛ غرق غباری مکدرست..
⬛️الباقی قضیه که حضّار واقفند
⬛️آخر نه نای گفتن و نه جای باورست
⬛️ما داغدار سرخیِ آن دربِ خسته ایم
⬛️آن در.. دری که هر چه کشیدیم از آن درست
🔷
بعد از هزار و چهارصد و سی بهار باز
آهِ برادر ست بجان برادر ست
اصلا بعید نیست اگر گِرد آتش ست
گر نوبتی ست ، نوبت بیت برادر ست
پرواز کن ز #موته بیا سوی #کربلا
بنگر که تاول ست که بر پای دختر ست
آتش گرفت، تا که بداند چه می کشد
طفلی که بی قرار به دنبال معجر ست
"وا #جعفرا" ست از پی "واغربتا"یشان
وقتی که دیده اند که خنجر به حنجر ست
🍃👇👇🌹
#ثواب این #روضه برسد به روح مقدس استادِ اساتید حوزه #آیت_الله_ممدوحی رحمت الله علیه
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#یا_فاطمه
#ر_عمران #قصیده #غزل
#روضه
برای اول صفر
ورود به دروازه ساعات
#یا_زینب #رقیه
هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی
...وقتی که می برند ز درها یکی یکی
خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا
وقتی که می رسند شررها یکی یکی
هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست
پس سوی #زینب ست ثمرها یکی یکی
چون سرو می روند به میدان کارزار
مثل #رقیه سینه سپرها یکی یکی
پوشانده اند در دل نامردمان شام
با آستین خویش قمرها یکی یکی
آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین
بر روی بام هلهله گرها یکی یکی
از بیست روز قبل به حالا چنین نبود
از شهر می دهند خبرها یکی یکی
باید که از میانه ی بازار رد شوند
تاریک گشته اند قمرها یکی یکی
«بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام
آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...»
#روح_الله_عمران
چه #روضه هاست که در کنج مصرعی جا شد:
سرِ بریده برای سه ساله آوردند
.
#حسین_جانم #رقیه
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
#روضه
خواستم تا که دمی چند ... پریشان باشم
مثل #زینب نفسی بی سر و سامان باشم
هاتفی طعنه زنان گفت :" پریشانی"
..نه ؟!
گوییا خواسته ای "بی سر و سامانی" ... نه؟
چند روزی به لبت آب نباشد... باشد!
مثل زینب نگهت خواب نباشد... باشد!
یا بیا چند صباحی به بیابانها باش
بین انبوه غم و غصه و ماتمها باش
راستی... داغ غم چند برادر دیدی
تا به حالا بدنی پاره و بی سر دیدی؟
فکر کردی که غم زینب ما آسان ست!
عالمی در پی فهم غم او حیران ست
پهلوی مادر تو با لگدی سخت شکست؟!
تازیان چه ... به تن مادر تا حال نشست؟!
نیزه دیدی که بگویم سرِ بر نیزه چه هست
کعب نی چه ... به تن طفل تو تا حال نشست؟!
تا به حالا شده در بین غریبان باشی!
محرمانت همه بر خاک و تو حیران باشی!
تا به حالا شده #طفل_تو_شبی_گم_گردد؟
قلب تو در قفسش غرق تلاطم گردد!
گریه ای کن... به سری زن.... متغیر کن حال
تو و صبر و غم زینب!؟ ... زهی فرض محال
#زینب سلام الله علیها
#رقیه سلام الله علیها
#روح_الله_عمران #مثنوی
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━