eitaa logo
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
247 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
13 فایل
امام محمد باقر علیه السلام:....فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ #بِهَاتُقَامُ_الْفَرَائِضُ وَ.... امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پيامبران و شيوه صالحان است. و فريضه بزرگى است كه ديگر #فرايض_به_واسطه_آن_برپامى‏ شود، و... آیدی ارتباط با مدیر : @bavelayat_313
مشاهده در ایتا
دانلود
بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
❤️ #دخترپیامبر ـ بخش نهم ❌ مخالفان #حکومت جدید 1⃣ اول اینکه خاندان *پیامبر ، بنی هاشم و #جمعی از ب
❤️ ـ بخش دهم 🔸 : 🔹 وقتی که جواب سعد و عدم بیعت او به ابوبکر گفته شد، عمر حضور داشت و به گفت: سعد را رها مکن تا با تو بیعت کند. 🔸 اما «بشیر بن سعد» (رقیب خزرجی سعد) به آنها گفت: «او به لجاجت افتاده و با شما بیعت نمی کند؛ اگرچه جانش را بر سر این کار بگذارد. اما کشتن او به سادگی انجام نخواهد شد. زیرا او وقتی کشته خواهد شد که تمامی خانواده، فرزندان و گروهی از قبیله اش با او کشته شوند. او را رها سازید و به حال خودش واگذار کنید که رها کردنش برای شما زیانی نخواهد داشت. زیرا او در این مخالفت یک تن بیش نیست.» 🔹 نظر مشورتی بشیر پذیرفته شد. آنها را به حال خودش رها کردند. سعد در هیچ یک از اجتماعاتشان شرکت نمی کرد. در نماز جمعه و جماعت ایشان حاضر نمی شد. در ادای مناسک حج با آنها همراه نبود. تا پایان وضع به همین منوال گذشت. 🔸در عصر خلافت ، روزی سعد با خلیفه در یکی از کوچه های مدینه برخورد کرد. خلیفه به او گفت: این تو نبودی که چنین و چنان می گفتی؟! 🔹سعد جواب داد: آری! من بودم که آن سخنان را می گفتم. به خداوند سوگند که رفیقت را از تو بیشتر دوست می داشتم و از همسایگی با تو بیزارم! 🔸 عمر گفت: هر کس از همسایه ای ناخشنود است، محل سکونت خود را عوض می کند. 🔹سعد گفت: آری! به همسایگی کسی می روم که از تو بهتر باشد. 🔸 به زودی سعد از کوچ کرد و راهی دیار شد. آنجا قبایل يمن زندگی میکردند و خویشاوندان سعد بودند. 🔹بلاذری و دیگر مؤرخان نوشته اند که سعد بن عباده با و به شام رفت. عمر کسی را به دنبال او به شام فرستاد و به او گفت: «سعد را به بیعت دعوت نما و به هر نحو ممکن او را به این کار وادار کن. ولی اگر در زیربار بیعت نرفت، از خدا بگیر و او را !» 🔹 مأمور خلیفه به شام رفت و در «حُوّارين» با سعد ملاقات کرد و او را به بیعت دعوت نمود. سعد همچنان بر مواضع خود پافشاری مینمود. فرستاده ی عمر او را تهدید کرد.. 🔸سعد جواب داد: حتی اگر جانم هم در خطر باشد، تن به نخواهم داد. 🔹سرانجام هم مأمور را در خلوتی یافته و با تیری به عمرش خاتمه داد. این حادثه در سال پانزدهم هجرت (سال سوم خلافت عمر) اتفاق افتاد و عموم مورخان جز چند تن از بازگفتن و افشای آن خودداری کرده اند و اصولاً چیزی در این زمینه نگفته اند. مسأله ی سعد و مشکل مخالفت او با حکومت قریشیان در ابتدا مسکوت ماند و سرانجام به این شکل حل شد. 📚دختر پیامبر، استاد محمدعلی جاودان، ص۲۹و۳۰ @beha_togham_alfaraez